بیداری اسلامی

چگونگی تعامل جماعت های اسلامی در داخل یک سرزمین

چگونگی تعامل جماعت های اسلامی در داخل یک سرزمین

نویسنده:استاد مصطفی مشهور / مترجم:محمد جبروتی

درباره تشکل ها و انجمن­های اسلامی؛ ما تمامی جماعت ها یا تجمع­ها را می­بینیم که برای محقق یافتن بخشی یا بخش هایی از خواسته های اسلام تلاش می کنند:

 ۱- در آن میان افرادی هستند که تمام سعی و تلاششان را بر عقیده ی توحید و پاک گرداندن آن از شائبه ی شرک، از راه اهتمام ورزیدن به علم و عمل کردن به احادیث شریف پیامبر متمرکز کرده اند.

 ۲- برخی دیگر هستند که به ساختن مسجد و انجام عبادت ها و آگاهی یافتن در دین و پیروی از سنت پیامبر (ص) اهتمام می ورزند.

 ۳- برخی دیگر هستند که به دعوت به سوی خدا و امر به معروف و نهی از منکر و نیکی کردن بر مسلمانان و دادن زکات و کارهای دیگری اهتمام می­ورزند.

 ۴- گروه دیگری هستند که تمام سعی و فکرشان را بر جهاد در راه خدا و رویارویی با دشمنان خدا به قوت و توان متمرکز کرده اند.

 ۵- گروه دیگری هستند که انواع راه های صوفیگرانه را در پیش گرفته اند.

 ۶- گروه دیگری هستند که از دیگران به خاطر داشتن شک در عقیده شان جدا می شوند و فاصله می گیرند و بر دیگران مهر کفر و فسق می زنند.

 ۷- گروه دیگری هستند که برای برپایی حکومت و قانون اسلامی تلاش و فعالیت می کنند.

 

گاهی برخی از آنان در انتخاب و پیمودن راه صحیح، دچار اشتباه می شوند – این هم به خاطر اجتهادی است که انجام می دهند – در حالی که گروه دیگری غیر از آن ها راه را درست می پیماید. چه بسا گاهی اختلافاتی بین برخی از تجمع ها روی می دهند که گاهی وقت­ها تا به حد برخورد فیزیکی می رسد. همچنین گاهی دیده می شود که برخی از افرادی که زیر پرچم­های اسلامی گرد هم آمده اند، دست نشانده دشمنان اسلام هستند که می خواهند از این طریق نقش ضدیت و منحرفی ایفا کنند تا به اسلام بدی کنند و ضربه بزنند و موجب ایجاد تفرقه بین مسلمانان بشوند.

آنچه بیان شد بیانگر واقعیت موجودی است که در بیشتر مناطق اسلامی به چشم می خورد و مشاهده می شود. وظیفه ما در برابر این همه مشکلات چیست؟ و چه راهی را باید برای جمع وحدت مسلمانان و ایجاد اتحاد بین آنان در پیش گرفت؟ تا نقش ما در این میان نقش پزشک متخصص و ماهری باشد که دردها را خوب تشخیص می دهد و نسخه مناسب را برای دردها تجویز می کند و مستقیماً کار درمان را به عهده می گیرد و صبر می کند تا این که درد کاملاً بهبود یابد و شفا حاصل گردد.جامعه ها دچار علت­ها و بیماری های فراوانی شده اند: در عقیده، در عبادت، در عادات و فهم و درک­ها و در اخلاق و غیره. پیدایش این مشکلات به علت­هایی برمی­گردد که برخی از آن ها عبارتند از: مشغول شدن و روی آوردن مسلمانان به کلای زودگذر دنیا، کوتاهی کردن علما در قیام برای انجام وظیفه دعوت و پند و نصیحت، کم رنگ شدن کار امر به معروف و نهی منکر، اشغال سرزمین ما به وسیله دشمنان خدا و تسلط آنان بر سرزمین ما و کنار زدن شریعت و قانون خدایی از داوری و قانون گذاری، جنگ کردنشان با سرزمین اسلامی یا انواع فسادی که وجود دارد، جنگ آن ها و طرفداران و دست نشانده هایشان با دعوتگران راه حق و با حرکت اسلامی راستین و شجاع گرداندن دیگران بر انحراف دینی، و سایر علت­هایی که وجود دارد.

 

پس وظیفه بر ما حکم می کند که بیشتر مردم را به خاطر نادانی و قرار گرفتن تحت تأثیر تمامی این عوامل، معذور بدانیم به جای اینکه از آن ها جدا بشویم و فاصله بگیریم و مهر کفر یا فسق یا شرک به آن ها بچسبانیم؛ دستانشان را بگیریم و تصورات و درک و فهم اشتباه و خطاها و انحرافاتشان را تصحیح کنیم. چنین کاری باید در فضایی مملو از حب و دوستی و ارتباط خوبی انجام بگیرد. بعضی گمان می کنند که برقراری چنین ارتباط دوستانه و صمیمی با آنان به معنی اقرار ما به مخالفت ها و انحرافات آنان است در حالی که چنین ارتباط دوستانه وسیله ای برای یاری رساندن به آنان برای تصحیح و رهایی از این مخالفت ها و رویارویی ها با حکمت و موعظه ی حسنه باشد، همچنین با وصیت کردن به حق و وصیت کردن به صبر و تحمل اذیت و آزارها و دیدن و چشیدن سختی ها و بدی ها باشد و آن که این بدی ها را با روشی نیکو برطرف کنیم و مقابله به مثل نکنیم به خاطر فرمایش خداوند که می فرماید:

 

(‏ وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ‏)   فصلت/ ۳۴

«‏ نیکی و بدی یکسان نیست .  ( هرگز بدی را با بدی ، و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی . بلکه بدی و زشتی دیگران را ) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده . نتیجه این کار ، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است ، به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد . ‏»

از ره آورد این آیه بود که حسن البنا به اخوان می­گفت: «کونوا مع الناس کالشجر یرمونه بالحجر و یرد علیهم بالثمر»

(باش با مردم چون درخت بارور، می زنندش سنگ می بارد ثمر.)

در هنگام سعی و تلاش برای جمع کلمه مسلمانان و یکپارچه گرداندن صف­هایشان از این قاعده طلایی کمک و بهره می گیریم «نتعاون فیما اتفقنا علیه و یعذر بعضنا بعضا فیما اختلفنا فیه»

( در آنچه اتفاق داریم یکدیگر را یاری و کمک می­کنیم و در آنچه با هم اختلاف داریم یکدیگر را معذور می دانیم.)

همچنین بر ما لازم است که برای از بین بردن اسباب و علل تفرقه و اختلاف بین خودمان و دیگران و بین برخی از جماعت ها به اندازه ی توانمان تلاش و فعالیت کنیم، و در میان همه درباره ی خطر تفرقه و اختلاف نفرت ایجاد کنیم تا از تفرقه گریزان باشند، و اهمیت وحدت را جهت مقابله با دشمنان اسلام و حیله و نیرنگ آن ها و برنامه ریزی شوم دشمنان بر علیه اسلام و مسلمین برای مسلمانان روشن سازیم.

مفید است اینجا برخی از مطالبی را که در رسائل امام بنا درباره موضع گیری و جایگاه ما در برابر تشکل های اسلامی وارد شده است ذکر کنیم؛ تا به وسیله ی آن در ادا و انجام نقش و وظیفه مان راهنمایی بشویم:

در رساله ی کنفرانس پنجم می گوید: «دوست دارم برای شما عزیزان، موضع گیری اخوان المسلمین را در برابر سایر تشکل های اسلامی در مصر روشن سازیم. بی شک بیشتر دوستداران خیر و نیکی آرزو می کنند که این جمعیت ها در کنار هم جمع بشوند و یک جمعیت اسلامی به هم پیوسته و واحدی را تشکیل دهند که همگی با یک کمان تیر بیندازند و وحدت کلمه داشته باشند؛ چنین خواسته ای امید و آرمانی بس بزرگ و آرزویی ارزشمند و گران بهاست که تمامی دوستداران اصلاحات در این کشور وجود آن را آرزو می کنند. اخوان المسلمین تمامی این تشکل ها را به رغم اختلاف دیدگاه ها و میدان فعالیتشان جزو گروه هایی می داند که برای یاری رساندن به اسلام و پیروزی آن فعالیت و تلاش می کنند و اخوان برای تمامی این تشکل ها آرزوی موفقیت و پیروزی می کند و فرصت طلایی را از دست نمی دهد بلکه یکی از روشهایش نزدیک شدن به این تشکل ها و تلاش و فعالیت برای جمع کردن و متحد ساختن آن ها گرد یک فکر عمومی است»

سپس امام بنا در کنفرانس ششم بر این معنی تأکید می کند و می­گوید: «موضع گیری ما در برابر تمامی تشکل های اسلامی به رغم اختلاف منش­ها، موضع گیری دوستانه و برادروار و یاری رساندن است، آن ها را دوست می داریم و کمکشان می کنیم و تلاش می کنیم تا این که بین دیدگاه ها نزدیکی برقرار و بین افکار مختلف توفیق و جمع ایجاد کنیم؛ که به وسیله ی آن حق در سایه ی تعاون و دوستی پیروز بشود، و دیدگاه فقهی یا اختلاف مذهبی بین ما و آن ها دوری ایجاد نکند. چون دین خدا آسان گیر است، هر کس دین خدا را سخت بگیرد خودش مغلوب می شود. همانا خداوند ما را برای برنامه ریزی والا و ارزشمند موفق کرده است. چون که حق را اسلوبی آسان گیرانه که مورد پسند دل­ها است جستجو می کنیم و عقل ها هم در پناه آن آرام می گیرند. معتقدیم که روزی خواهد آمد که در آن روز القاب و اسم­ها و تفاوت های ظاهری و موانع دیدگاهی و نظری از بین خواهند رفت. و به جای آن ها وحدت عملی جایگزین خواهد شد که آن وحدت عملی صفوف کاروان محمدی (ص) را به دور یک محور جمع خواهد کرد و جز برادران مسلمان چیز دیگری باقی نخواهد ماند که آن ها هم برای پیشرفت دین فعالیت و کار و در راه خدا جهاد خواهند کرد:

(‏ وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ‏)  مائده: ۵۶

«‏ و هرکس که خدا و پیغمبر او و مؤمنان را به دوستی و یاری بپذیرد ( از زمره حزب‌الله است و ) بی‌تردید حزب‌الله پیروز است . ‏»

ملاحظه می کنیم که امام بنا فرمود: در آنجا جز (اخوان مسلمون) برادران مسلمان کسی دیگر باقی نخواهد ماند. نفرمود (الاخوان المسلمون) یعنی این که در آن زمان همگی را برادری اسلامی جمع می کند بی آن که تفاوت و مانعی در بین آن ها باشد.

می بینیم که سخنان امام بنا در کنفرانس پنجم ویژه ی تشکل های اسلامی در مصر بود. اما سخنانش در کنفرانس ششم عمومی بود و شامل تمامی تشکل های اسلامی در سرتاسر دنیا می­شد. از این سخنان معلوم می شود که دعوت ما از نخستین روزش، جهانی است و میدان فعالیت اسلامی ما شامل تمامی میدان های اسلامی بلکه جهانی می شود.

امام بنا رحمه الله همیشه برای از بین بردن اختلافات سعی و کوشش می کرد و ارتباط و تعامل خوبی با جمعیت ها و تشکل های اسلامی و رهبران آن ها داشت و برای تقریب بین مذاهب، شرکت و تلاش می کرد، اما اجل به او فرصت نداد و پیش از این که برنامه های خودش را عملی کند جان به جان آفرین تسلیم کرد.

 

اختلاف در فروع دین:

امام بنا درباره ی اختلاف در فروع دین می گوید: جایز نیست که اختلاف در فروع دین مانع ارتباط و یپوند بین دل­ها و تبادل حب و دوستی و همکاری در نیکی باشد.

وی می گوید: «اختلاف در فروع دین امری اجتناب ناپذیر است و به خاطر وجود اسبابی، اتحاد در فروع دین و آراء و مذاهب فقهی امکان پذیر نیست (امام بنا با این مطالب را در رساله دعوتنا بیان کرده است) » سپس می گوید: تمامی اسباب به ما می فهماند که در فروع دین اجماع بر امری واحد عملاً محال است، بلکه آن با طبیعت دین منافات دارد، همانا خداوند می خواهد که این دین باقی و جاویدان بماند و با زمان همگام باشد. آن هم به خاطر همین حکمت آسان و سهل و انعطاف پذیری است و هیچگونه سخت گیری در آن نیست. ما بر این امر اعتقاد داریم و از کسانی که در برخی از فروع دین با ما مخالفت می ورزند، عذر می خواهیم و این اختلاف نمی تواند مانع همیشگی بین ارتباط و پیوند دل ها و تبادل دوستی و همکاری بر خیر باشد و مانع این نمی شود که اسلام نتواند ما را و آنان را با تمامی فضل و نیکی اش در بر گیرد. آیا ما و آنان مسلمان نیستیم؟ آیا ما دوست نداریم حکمی را بپذیریم که دل­ها و جانهایمان آرام بگیرند و آنان هم چنین دوست دارند؟ آیا ما نمی خواهیم برای برادرانمان دوست بداریم آنچه را که برای خودمان دوست می داریم؟ پس بنابراین اختلاف به خاطر چیست؟ چرا رأی و نظر ما مورد بررسی و مورد احترام قرار نمی گیرد همانطوری که رأی و نظر آنان در نزد ما مورد برسی و احترام قرار می گیرد؟ پس چرا در فضای صفا و صمیمی و دوستی به تفاهم نمی رسیم در حالی که انگیزه ای برای تفاهم هست؟ نظر و آرای بعضی از یاران رسول الله (ص) در فتوا دادن بر خلاف نظر بعضی دیگر بود، آیا آن اختلاف نظر، اختلافی در دل­ها ایجاد کرد؟ آیا وحدت آنان و ارتباط آنان را از هم گسست؟ نه، هرگز چنین نشد بلکه محبت و دوستی و ایثار آنان روز به روز بیشتر می شد خبر جریان برگزاری نماز عصر در قریظه ناآشنا نیست!!

 

وظیفه ما در برابر همه ی آنچه ذکر شد:

در پرتو آن چه در بیان ضرورت جمع و وحدت کلمه مسلمانان گذشت، لازم است تلاش هایی را که جماعت اسلامی برای تحقیق این هدف والا به کار می گیرد، ادامه دهیم در عین خال به توجیهات و راهنمایی های اسلام پایبند باشیم، وسایل و ابزارهایی را به کار گیریم که ارتباط بین مسلمانان را تقویت کند و از هر گونه رفتار و دخالتی که ارتباط ما و ارتباط سایر فعالان در میدان دعوت اسلامی را تیره و تار و بد می کند دوری گزینیم، و پایبند به تشویق رهبران آن جماعت ها و تشکل ها بر هماهنگی و تفاهم و و وحدت موضع گیری، تا جایی که امکان دارد باشیم که همه این ها مقدمه و زمینه ساز ایجاد وحدت در بین مسلمانان است که به وسیله ی آن وحدت، تلاش ها و فعالیت ها جهت برخاستن برای از بین بردن آن سستی و تنبلی و انجام کار مشترک برای به قدرت رساندن و حاکم گرداندن دین خدا در زمین بسیج و هماهنگ می شوند.

————————————————————-

منبع:مسائل بنیادین دعوت / مؤلف:مصطفی مشهور / مترجم:محمد جبروتی / انتشارات:نشر احسان ۱۳۸۸

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا