عقیدهمطالب جدید

کاهش ایمان چگونگی آن و مهم ترین اسبابش چیست؟

کاهش ایمان چگونگی آن و مهم ترین اسبابش چیست؟

نویسنده: دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی / مترجم: مجتبی دروزی

در آیات قرآن به کاهش ایمان اشاره نشده است اما این اشاره در احادیث صحیح رسول الله ، آمده است، همچنان که در سخن علمای پیشین از مفسرین و محدثین به کاهش ایمان تصریح شده است. ما در مبحث گذشته: «افزایش ایمان»، عباراتی از آنان را نقل کردیم. هم چنان که در آن جا سخن ابن حجر که با استفاده از آیات قرآن بر کاهش ایمان استدلال نمود را ارائه دادیم چرا که کاهش نقطه مقابل افزایش است و هر آنچه که قابلیت افزایش را دارد بدون شک قابلیت کاهش را نیز دارد.

آنچه در این جا برای ما مهم است آن است که دیدگان را به سمت این مسأله متوجه کنیم، و مظاهر کاهش ایمان و اسباب آن را مورد ملاحظه قرار دهیم.

مؤمن نسبت به افزایش ایمانش، و نسبت به در دست گرفتن وسایل و ابزارهایی که این افزایش را محقق می سازد، و بر ادامه ی نظارت و مراقبت و سرپرستی از آن، و بر آگاهی نسبت به مظاهر این افزایش در قلب و هستی و زندگیش حریص و مشتاق است.

در قبال کاهش ایمان نیز، مؤمن باید نسبت به وقوع آن، و نسبت به دنبال کردن اسبابی که منجر به کاهش ایمان می شود، و نسبت به ارتکاب هر آنچه منجر به آن می شود، مراقب و هشیار باشد. مؤمن باید نسبت به مظاهر این کاهش- در همان ابتدای پیدایش آن- مراقب و آگاه و ناظر و نکته سنج و دقیق باشد تا پیش از آنکه شدت یافته و جدی و خطرناک شود آن را از میان برده و نابود کند.

بی شک ایمان تحت تأثیر کارها و اقدامات صاحبش قرار می گیرد به همین خاطر وقتی که فرد صاحب ایمان گرفتار باطل گردد این ایمان ضعیف گشته و کاهش می یابد. هرگاه صاحب ایمان رو سوی زشتی ها و منکرات و امور حرام و گناهان آورد این ایمان پژمرده گشته و چه بسا بمیرد. نمیدانم چرا یکی از ما نسبت به ایمانش اهمال می کند؟ و چرا برایش سهل و ساده است که ایمانش کاهش یافته یا ضعیف گردد؟ و چرا ابزارهایی را به کار می گیرد که این خطر را برایش در پی دارد؟ و چرا اقدام به تربیت و پایداری و اصلاح خود، و انجام عبادات نمی نماید تا وجود ایمان و قدرت و سرزندگیش را محقق گرداند؟

ما در زمانه ای عجیبی به سر می بریم زمانه ای که در آن دشمنان دین، و دشمنان حق و فضیلت و هدایت رو به فزونی نهاده اند، و [همچنین] اهل باطل و لشکریان شر، و انسانها و جنیان شیطان صفت در آن افزایش یافته اند، و سارقان و دزدان ایمان از این افراد، میان زنان و مردان مؤمن و مسلمان انتشار یافته، و ابزارهای گوناگونی را برای سرقت ایمان از قلب های این زنان و مردان به کار گرفته اند. این سارقان می خواهند که ایمان مؤمنین را دچار کاهش و ضعف و مرگ و تباهی نمایند آنان برای شان ابزارهایی خبیث و شیوه هایی شیطانی و نیرنگ هایی شگفت، مهیا می کنند به گونه ای که مؤمنین را وامی دارد که با غفلت و سادگی بدانها روی آورده، و این طعمه ناپاک و کثیف را با تمایل و اشتیاق برگیرند. [این جاست] که این نیرنگ در آنها تأثیر نهاده و این حیله در آنان نفوذ می کند. حال بعد از این گمراهی و خسران بیا و از ایمانشان جستجو کن، بنگر که چه مقدار ایمان در قلب هایشان باقی مانده است!! اگر هم چیزی از ایمان باقی مانده بنگر که میزان سرزندگی و پویایی و کارآمدیش چقدر است!! و میزان توانایی اش در ارشاد و رهبری و راهنمایی صاحبانش چه اندازه است!!

مؤمنین باید در این زمانه پیوسته مراقب و هشیار باشند تا مبادا در دام شیطان صفتان گرفتار آیند، باید هوشیاری مؤمن چند برابر شود تا در دایره ی ایمان زنده و سودمند، و در میان لشکریان خدا و اهل و خاصان آن باقی بماند، باید نگهبانی قدرتمندانه اش بر قلب و ایمان و اطمینان و یقینی که در آن است را شدت بخشد، باید مؤمن هر روز بلکه در هر ساعت از ایمان مراقبت و مواظبت نموده و بر آن نظارت آگاهانه داشته باشد چرا که این ایمان نفیس ترین و گرانبهاترین و ارزشمندترین چیزی است که مؤمن در اختیار دارد. مؤمن باید بعد از هر برخوردی با شیطان صفتان و بعد از هر تعاملی با جاهلیت پیرامونش به ایمانش بازگردد تا میزان تأثیر پذیریش از آنچه دیده یا شنیده یا خوانده یا ملاقات نموده را وارسی نماید و اثر اینها را بر ایمانش ببیند. آیا از اینها متأثر گشته و ایمانش کاهش یافته و تحلیل رفته و رو به افول نهاده است؟ پس اگر چنین بود در علاج ایمان، و تقویت و افزایش و نورانیتش شتاب به خرج دهد، تا نور و قدرت و صحت و زندگی و شادابی و طراوتش را بدان بازگرداند.

این مبارزه ای پرتلاش، و نبردی پیوسته است. این جنگی است که بر ما تکلیف شده، جنگی با جاهلیت و باطل و شیطان [صفت ]های پیرامون مان. این قسمت و سرنوشت ماست، و این وظیفه و تکلیف ماست، و خداوند با ماست، او بزرگ ترین یار و یاور ماست. ایمان به همراه ماست، او راهنمایی دانا و فرزانه است، قرآن به همراه ماست، او [نیز] رهبر و راهنماست.

خداوند راست می فرماید که: وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۚ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ* إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ* وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لَا یُقْصِرُونَ» (اعراف: ۲۰۲-۲۰۰)

«و اگر از سوی شیطان وسوسه ای به تو رسد، به خداوند پناه جوی، بی گمان او شنوای داناست * کسانی که تقوی دارند، چون وسوسهای [از سوی شیطان] به آنان برسد، [خداوند را ] یاد می کنند، آن گاه ناگهان بینا می گردند و برادران شان آنان را به گمراهی می کشانند، وکوتاهی نمی کنند. »

بی شک شیطان را وسوسه هایی است که مؤمنین را با آن اغوا کرده و آن را به سمت ایمان موجود در قلبشان نشانه می رود – و چه بسیارند این وسوسه ها در این زمانه – به راستی شیطان به گرد مؤمنین می گردد و می کوشد که به ایمان موجود در قلبهایشان دست درازی کند تا آن را دچار نقص یا ضعف نماید و چه بسیار در این زمانه به دور مؤمنین می چرخد- همانا شیطان و یاران و لشکریانش همسای تلاششان را برای فریفتن مردم و درگیر کردن شان به فساد و گناه به کار می گیرند، به گمراه کردن شان ادامه داده و برایشان دام ها می گسترانند، و شر و بدی را برایشان می آرایند تا مؤمنین با رغبت بدان روی آورند. آنان از این حمایت های خبیث شیطانی دست نکشیده و از تکرار و تداومش خسته و ملول نمی شوند. آنچه برای آنها مهم است به فساد و انحراف و انحطاط و کفر کشاندن مردم است. آیا آنان بدین شیوه هدف از وجود و مفسده جویی شان را تحقق نمی بخشند؟

اما مؤمنین از این شیطان صفتان و شیطنت هایشان در امن و امانند به شرط آنکه با پناه بردن و اتکا و توکل به خداوند که بهترین حامی و سرپرست است، و با آگاهی دائم و بصیرت مداوم و نظارت آگاهانه و تکرار و یادآوری نوبه نو، به رویارویی با حیله ها و انحرافات و وسوسه ها و حمایت ها و مداومت های این شیطان صفتان بپردازند.

امام طبری در تفسیر آیات پیشین می گوید: «این خبری از طرف خدا درباره دو گروه ایمان و کفر است، با این توضیح که هرگاه شیطان، اهل ایمان و پرهیزگاری را دچار خطا و اشتباه کند عظمت و عذاب خدا را به یاد آورده، ترس از او، آنان را از نافرمانی اش بازداشته و آنان را به توبه و بازگشت به سوی خدا باز می گرداند اما شیطان مدام بر گمراهی گروه کفر پیشه می افزاید، و آنگاه که مرتکب گناهی از گناهان می گردند پروای الهی مانع شان نشده و ترس از بازگشت به سوی خدا آنان را از ادامه دادن و افزایش گناه باز نمی دارد [چون چنین ترسی در دل و جانشان نیست] اینان پیوسته در حال افزایش گناهاند و شیطان مدام بر آن می افزاید. آدمی از ارتکاب کارهای زشت و فواحش کوتاهی نکرده و شیطان هم در یاری دادنش کوتاهی نمی کند همچنان که ابن عباس در تفسیر( وإخوانهم یمدونهم فی الغی ثم لا یقصرون )(اعراف: ۲۰۲) می گوید: یعنی نه آدمیان در انجام گناهان و معاصی کوتاهی می کنند، و نه شیاطین دست از سر آنان بر می دارند. »

این زمانه ای که ما در آن به سر می بریم زمانه ی فتنه ها و آزمایشهای فرساینده است، زمان نبرد حق (با باطل) و رویارویی ایمان [با کفر است]، تلاش های شیطان صفتان کافر بر علیه مؤمنین به اوج رسیده، و شیوه ها و نیرنگ هایشان ایمان را در قلب های مؤمنین نشانه رفته است… برخی از مسلمانان از مراقبت و رویارویی و تربیت و مجاهده غفلت می ورزند لذا در این میدان[ نبرد] شکست خورده و اطمینان شان را از دست داده و از ایمان محروم می گردند.

مسلم و ترمذی از ابوهریره  روایت کرده اند که رسول الله ﷺ فرمود: «به اعمال نیک و شایسته، سبقت و پیشی بجویید از فتنه هایی که مانند شب تاریک خواهد آمد و در آن شخص صبح مؤمن بیدار می شود و غروب کافر می گردد، و یا در حال داشتن ایمان، غروب را می گذراند و صبح در حال کفر وارد روز می شود و دین خود را به چیزی کم از دنیا، می فروشد.»

فتنه ها بر ایمان و امانت تأثیر داشته، و موجب ضعف و کاهش ایمان در قلب کسانی می شود که مجاهده نکرده و هشیار نیستند.

بخاری و مسلم و ترمذی ازحذیفه بن یمان ، نقل کرده اند که گفت: رسول خدا برای ما دو حدیث نقل فرمود؛ یکی از آن را دیدم که اتفاق افتاد و من منتظر [تحقق] دیگری هستم.

رسول خدا ﷺ فرمود: «امانت در ته دل های مردان نازل شد، سپس قرآن نازل گردید. آنان از قرآن و سنت، علم و دانش فراگرفتند. » سپس درباره ی از میان رفتن امانت فرمود: «فردی می خوابد و امانت از دلش برداشته می شود و اثر آن مانند اثر نقطه ای -که نمایان نیست- بر دلش می ماند. سپس خوابی سبک می کند و [امانت از دلش] زایل می گردد و اثر آن مانند آبله می ماند، مانند اخگری که آن را بر پایت بغلتانی و تاول زند و تو آن را می بینی؛ در حالی که میان آن چیزی نیست. سپس سنگریزه هایی برداشت و آن را بر پایش غلتاند و [فرمود] روزی فرا می رسد که مردم معامله می کنند و کمتر کسی است که امانت دار باشد به طوری که اگر کسی امانت دار باشد، گفته می شود: در قبیله ی بنی فلان مردی امین است. زمانی خواهد آمد که در [توصیف مردی ] گفته می شود: چقدر باهوش و چقدر زیرک و چقدر چابک است؛ در حالی که در دل او به قدر ذرهای ایمان وجود ندارد.» حذیفه می گوید: زمانی آمده بود که ترسی نداشتم با چه کسی معامله می کنم؛ [زیرا میدانستم که امانت برداشته نشده است]. اگر طرف معامله مسلمان بود، دینش سبب می شد که حقم را به من برگرداند. اگر نصرانی یا یهودی بود، پیک او آن را به من بر می گردانید؛ ولی امروز جز با فلان و فلان معامله نمی کنم.

ما به دوباره خواندن این حدیث شگفتی که حذیفه بن یمان نه نقل کرده فرا می خوانیم- او در علم فتنه ها، و شناخت شر و منافقین متخصص، و محرم اسرار رسول الله ، بوده است. ما به توجه به ابعاد واقعی این حدیث، و مطابقت شگفت آن بر نمونه های متعددی که ادعا می کنند مسلمانند و در پست ها و مناصب و موقعیت های گوناگونی قرار دارند فرا می خوانیم. همچنین به توجه به میزان ایمان وامانت مانده نزد برخی از اینان فرا می خوانیم، و اینکه بعد از کاهش چشمگیر ایمان در قلب هایشان چه اندازه موجودی ایمان در نزدشان باقی است.

در پایان، این موضوع را با اشاره به مهم ترین اسباب کاهش ایمان جمع بندی می کنیم تا از این اسباب مطلع گشته، و از آنها دوری و کناره گیری نماییم و بکوشیم که بدانها گرفتار نگردیم:

۱- گناهان با همه انواع و اقسام و درجات آن، گناهان کوچک و بزرگ، فردی و جمعی، شخصی و عمومی، قلبی و بدنی، رفتاری و عبادی… بی شک هرگاه آدمی مرتکب این گناهان گردد نقطه سیاهی در قلبش کوبیده می شود و هر چه گناهان فزونی یابد نقطه سیاه درون قلب بیشتر می شود و مساحت سیاهی و تاریکی قلب فزونی می یابد و همین سبب می شود که ایمان در قلب شخص کم شده، رو به افول نهاده و تحلیل برود، چرا که گناهان و ایمان در قلب مؤمن با هم جمع نمی شوند. هرگاه قلب مؤمن با نور ایمان بدرخشد گناهان از آن دور می گردد و هرگاه که مرتکب گناه شود ایمانش ناقص و ضعیف گشته و از ادامه حیات و توان و تأثیرگذاری باز می ماند.

ترمذی و نسائی و ابن ماجه از ابوهریره به روایت کرده اند که رسول الله فرمودند: «چون بنده مرتکب گناهی شود، در قلب وی نقطه ی سیاهی پدید می آید پس اگر از آن توبه نمود قلبش صیقل زده می شود و اگر به گناه بازگشت آن نقطه سیاه فزونی می یابد. این همان سخن خداوند است که می فرماید:

«کَلَّا ۖ بَلْ ۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»(مطففین: ۱۴)

« چنین نیست که می گویند. بلکه آنچه کرده اند بر دلهایشان زنگاربسته است.»

روایت نسائی بدین شیوه است که: «چون بنده مرتکب خطایی شود، در قلب وی نقطه ی سیاه ی کوبیده می شود پس اگر دست کشید و آمرزش خواست و توبه کرد، قلب وی صیقل زده می شود و اگر به گناه بازگشت بر آن نقطه سیاه افزوده می شود تا آنکه قلبش را می پوشاند. و این همان زنگاری است که خداوند درباره اش می فرماید: کَلَّا ۖ بَلْ ۜ رَانَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (مطففین: ۱۴)

حسن بصری در تفسیر کلمه «ران» در این آیه – آن چنان که ابن کثیر از او نقل کرده – می گوید: «گناه بر گناه متراکم می شود تا این که قلب کور گشته و می میرد… مجاهد بن جبر و قتاده و ابن زید و کسانی دیگر هم چنین گفته اند.»

۲- شبهاتی که درباره الوهیت و ربوبیت خداوند، و نام ها و صفات نیکوی او، و ایمان و ارکان آن به ذهن و خیال و تصور فرد مسلمان وارد می شود، و تأثیر پذیری او از این شبهاتی که کفار مطرح می کنند، و تأثیر پذیری اش از حیله ها و سموم و دروغها و شایعاتی که درباره اسلام و ایمان رواج میدهند، و تأثیر پذیری اش از سخنان و آراء و افکار و پژوهش ها و نوشته هایشان، و متقاعد شدنش به خطاها و اشتباهات و گمراهی هایشان… اگر نسبت به باطلی که آنان گرفتار آن هستند متقاعد گردد، بی شک ایمان در قلب او دچار نقصان و کاهش می شود، این وقتی است که ایمان هنوز بر باد نرفته و از قلب خارج نشده است چرا که ایمان، با زندگی با فرستاده ی جدید که همان فرآورده های فکری جاهلان و کافران است، کنار نمی آید و با آن سر ناسازگاری دارد.

۳- اعمال شهوت انگیزی که فرد مسلمان مرتکب می شود یا هوسها و تمایلات ناپسندی که به قلب و حواس و تصور و فکر و خیال او خطور می کند. این شهوتها و هوسها و امور وسوسه انگیز، از سوی شیطان صفتان و کافران پدید آمده و آن را برای مسلمانان می آرایند، و مسلمانان را بدانها ترغیب کرده، و روانهای بیمار و قلبهای ناآرام و گمان های منحرف برخی از آنان را با آنها غلغلک می دهند. هرگاه مسلمانی بدانها پرداخته و گرفتارشان شود ایمانش کاهش میباید، هرگاه مرتکب شهوات نشود اما به ذهن و خیال و فکر و شعورش هجوم اورده، و لحظه های فکر کردن، و زمان های اندیشیدن و دغدغه های درونی و تخیلش را اشغال کنند باز هم ایمانش کاهش می یابد. چگونه ایمان کسی که فکر و ذهن و روح و روانش درگیر شهوات و فتنه های آن است افزایش می یابد هر چند که مرتکب آنها نشود؟

۴- چشم پوشیدن از سطح ایمان یک شخصیت اسلامی و ایمانی که خداوند خواهان آن بوده، و از هر کدام از ما می خواهد که بدان متصف باشیم. بیشک قرآن کریم خصوصیات و مشخصات شخصیت اسلامی مورد نظر را تعیین نموده است، و رسول الله ، تلاش نموده تا به شکلی عملی آن را در صحابه کرام تجلی بخشد، و با احادیث شریف خود به توضیح و تبیین بیشتر این خصوصیات و ویژگی ها پرداخته است. فرد مسلمان نسبت به این صفات و راه های متصف شدن بدان جاهل و ناآشنا نیست. بی شک خصوصیات و ویژگی های مؤمن به افزایش ایمانش کمک می کند بلکه خود ثمره ی افزایش ایمان است، اخلاق کریمانه ی مؤمن از لوازم ایمان و ثمرات آن است. منظورم اخلاق به مفهوم تنگ و محدود آن که شامل صداقت و امانت و وفا است، نمی باشد بلکه مقصودم اخلاق به مفهوم گسترده آن است که یک شخصیت ارجمند ایمانی از آن برخوردار است مانند: راستی و امانت داری، وفاداری و اخلاص، محبت و خشنودی، دوستی و حمیت، عزت نفس و شهامت، جرأت و تفوق، تلاش و متمایز شدن، دوری گرفتن از [کفار] و جهاد و دیگر ویژگی ها. هر کدام از این خصوصیات اخلاقی موجب افزایش ایمان می شوند. بیشک ترک و رها کردن هر کدام از اینها یعنی ایجاد خلل در بنای اخلاقی فرد مسلمان و معیوب شدن شخصیت اسلامی مورد درخواست و مطلوب. هم چنین هرگونه آراسته شدن به عکس این اخلاق مصادف است با ضعیف شدن ایمان و انتشار زنگار در قلبهاو گرایش یافتن به سمت شیطان.

۵- کار جدی انجام ندادن برای اسلام، و خودداری کردن از امر به معروف و نهی از منکر، دست کشیدن از حرکت به خاطر اسلام و رویارویی با جاهلیت و جهاد با آن، عدم برافراشتن پرچم حق و فراخواندن هدایت یافته گان به پیوستن بدان و گرایش یافتن به آن، تمایل به بی تحرکی و انزوای مرده وار و گوشه نشینی تن پرورانه، ترجیح دادن راحتی و در امان بودن بر حرکت کردن و تلاش نمودن و

جهاد، بی همتی، نبود اراده، و ترسویی، که همه ی اینها ایمان را کاهش داده، و آن را در خانه ذهن و به شکل تئوری و راکد، بلوکه و منجمد می کند.

——————————

منبع : در سایه ایمان / نویسنده: دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی / مترجم: مجتبی دروزی

مقالات مرتبط: ایمان ، محصول و دستاورد ایمان برای فرد

نمایش بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا