اعتیاد به پورنوگرافی و راه درمان آن
اعتیاد به پورنوگرافی و راه درمان آن
نوشته : دکتر جاسم مطوع / ترجمه : علی رشیدی
گفت : به تازگی ازدواج کرده ام اما از مشکلی رنج می برم که از دوران دانشگاه به آن مبتلا شده ام. در دوران دانشگاه گاهی به عکس ها و کلیپ های پورن نگاه می کردم اما بعدا متوجه شدم به آن وابسته شده ام به گونه ای که نمی توانم از آن دست بکشم. الان که ازدواج کرده ام به شدت می ترسم از اینکه اعتیادم به این کار، بر زندگی زناشویی و تعامل با همسرم تأثیر بگذارد. چگونه می توانم از این مشکل نجات پیدا کنم؟
گفتم: چند وقت است که اینجور فیلم ها و عکس ها را نگاه می کنی ؟ گفت : ۵ سال است. گفتم : آیا به اون مرحله هم رسیدی که هر روز نگاه کنی؟ گفت : با توجه به مشغولیتم، بعضی وقت ها هر روز و بعضی وقت ها هم یک روز در میان بوده ولی اینکه اصلا نگاه نکنم نبوده و اگر دو روز یا بیشتر می گذشت که نمی دیدم، ناآرام و آشفته می شدم.
گفتم : برای اینکه بدانی به مرحله اعتیاد رسیدی یا نه، علائمی را ذکر می کنم؛ تو خودت با توجه به این علائم پی خواهی برد که به مرحله ی اعتیاد رسیدی یا خیر؟
گفتم این علائم این است که :
۱- اینکه علاقه شدید به دیدن این کلیپ ها و تصاویر داشته باشی تا جایی که حتی یک روز هم نتوانی آن را ترک کنی.
۲- اینکه از شدت وابستگی به این کار، نتوانی کارهایت را به خوبی انجام دهی یا اینکه به خاطر دیدن آنها کارهایت را دائما به تأخیر بیاندازی.
۳- اینکه بیشتر وقتت را صرف دیدن یا فکر کردن و تخیل و تصور آن صحنه ها و تصاویر کنی تا جایی که بر روابط گرم و صمیمی با همسرت تأثیر گذاشته و برای اینکه این صمیمیت و گرمی باقی بماند ناچار باشی قبل یا در اثنای ارتباط با همسرت به آنها نگاه کنی.
۴- اینکه اگر از دیدن آن منع شوی یا به دلیل مشغولیتی نتوانستی ببینی، آشفته و ناآرام شوی تا جایی که حتی، بدون اینکه دلیلش را بفهمی عصبانی شوی.
۵- اینکه با وجود اطلاع از ضررهای روحی،فکری،شخصیتی، ایمانی و جنسی این کار، همچنان به دیدن آن ادامه دهی و احساس کنی اگر آن را ببینی حالت خوب و اگر نبینی حالت خراب می شود. در بعضی حالات به دلیل تماشای زیاد، رفتارهای عاشقانه و رمانتیک بین زن و شوهر به دشمنی و دعوا تبدیل می شود و گاها شوهر از زن لذتی نمی برد.
گفت : با توجه به علائمی که گفتید فکر می کنم به مرحله ی اعتیاد رسیده ام چون بعضی یا بهتر است بگویم بیشتر این علائم در من وجود دارد.
گفتم : کی ازدواج کردی؟ گفت : ۶ ماه است. گفتم : آیا همسرت از این موضوع اطلاع دارد؟ گفت : نه و به همین خاطر می خواهم قبل از اینکه او بفهمد خودم را مداوا کنم. چون اگر او بفهمد ممکن است به من بدگمان شود یا فکر کند من شوهر خوبی نیستم. همسرم زنی دوست داشتنی، پاک و محترم است، نمی خواهم او را از دست بدهم و زندگی مان از هم بپاشد.
گفتم: اگر به تنهایی نتوانستی با این اعتیاد بجنگی تا از آن نجات پیدا کنی یا تصمیم بگیری که دیگر نگاه نکنی، باید به یک روان شناس مراجعه کنی تا طی چندین جلسه ی استعلاجی اعتیادت را درمان کند. به این صورت که با کمک رشد و توسعه ی خواسته ها و توانمندی هایت، توجه و تمرکزت را از دیدن آن فیلمها و عکس ها به چیزهای دیگری منصرف کند یا تو را به کار و شغلی مشغول کند یا به برقراری روابط و تعامل اجتماعی بیشتری وادارد یا تو را تشویق به عضویت در یک باشگاه ورشی کند. البته در کنار همه اینها می تواند با ارائه راهکارهایی در جهت تقویت ارتباطت با خداوند از طریق روزه و دعا تو را از این بیماری و اعتیاد رهایی دهد. گفت : به این راهها فکر نکرده بودم. گفتم : این بهترین راه علاج است. اتفاقا نسبت ها و معیارهای جهانی هم نشان می دهد، مردانی که کمتر به دیدن فیلمها و عکسهای حاوی هرزگی جنسی علاقه دارند، میزان خوشبختی در زندگی زناشوئی آنها به ۶۱ درصد می رسد.
پس مواظب خودت و زندگی زناشوییت باش.
گفت : من در این باره خیلی مطالعه کرده ام ، به این نتیجه رسیدم که اعتیاد به دیدن اینگونه فیلمها و عکسها، علاوه بر ناتوانی جنسی، مشکلات جنسی متعدد دیگری را نیز به دنبال خواهد داشت. مضاف بر اینکه احساس گناه نیز همواره با شخص خواهد بود. همچنین به این دلیل که شخص دائم بر سر دو راهی توقف و استمرار در این کار قرار دارد، زندگی آرام و توام با آسایشی نخواهد داشت و همین امر ضعف بهره وری،افسردگی، عدم تمرکز، اختلال روانی و عدم عشق و علاقه به همسر و لذت بردن از تصور و تخیل بیش از واقعیت را در پی خواهد داشت. گفتم : حرفهایت کاملا درست است.
پس تصمیم بگیر با استعانت از خداوند و با استفاده از علم و تجربیات متخصصان از این مشکل نجات پیدا کنی. گفت : ان شاء الله همین کار را خواهم کرد.