چند سخن گهربار از سخنان امیر المؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنهُ (۱)
چند سخن گهربار از سخنان امیر المؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنهُ (۱)
نویسنده : شیخ یونس سامرائی/ترجمه:محی الدین شیخ طه قریشی
۱. اِبتَغِ رَحمتَهَ اللهِ وَاحذَر نِقمَتَهُ عِندَ مَعصیَتِهِ وَ لا تَقطَع رِجاءکَ عَنهُ خِلالَ ذِلکَ.
به هنگام اطاعت و فرمانبرداری خداوند مکتعال ، خیر و رحمت و برکت از او را طلب کنید و به هنگام معصیت و نافرمانی نیز از عذاب خداوندی بر حذر باشید و با این حال هم به لطف و عنایتش امیدوار بوده و قطع امید نکنید
۲. اِتبَّاعُ الهَویَ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ….
پیروی نمودن از آرزوهای نفسانی و به دنبال رفتن تمایلات مادی راه حقیقت یابی را مسدود می کند و انسان را به تباهی و فساد اخلاقی جذب خواهد نمود.
۳. اَتَّقِ اللهَ فِیما وُلِیّتَمِن مَنصَبٍ.
در امری که خداوند متعال به شما سپرده است تقوی ی خدا را رعایت کن.
یعنی از خدای خود بترس. از مقام و منصبی که دارید به خوبی و به نحو احسن از آن استفاده کن.مقام و مزلت دنیایی تو را از حق و عدالت به دور نیندازد.
۴. اَتَّقِ مَصارِع الظّالِمینَ
ازدر افتادگان با ستم کاران پرهیز کن.
یعنی از خدعه و نیرنگ ستم کاران در میدان جنگ بر حذر باش. زیرا بزرگترین اسلحه ی دشمن در میان جنگ خدعه و نیرنگ است. پس در این صورت، اجتناب از درگیری با آن در حد امکان امری پسندیده است.
۵. اَتَّقوُا الرأیَ فِی دِینِکُم…
از رأی و نظر شخصی در برنامه ی دین خود بپرهیزید و بر آن چیزی نیفزایید.
۶. اَتَّقوُا الله فِی اَنفُسِکُم وَ فِیما عَنِ الناسِ مِن اَمرِکُم.
درباره ی آن چه که به شخص خودتان مربوط است و در ظاهر اعمال شما نمایان است و هم چنین در اموری که بر مردم پنهان است، از خدای خود بترسید.
یعنی به گونه ای عمل کنید که ظاهر و باطن کار شما یکی باشد، بی شک پرهیز کردن از گناهان در خلوت نمایانگر خلوص بندگی و تجلی بخش روح اسلامیت است و این حقیقتی است که اسلام بدان اشاره داشته است.
۷. اَتَّقوُا اللهَ فَاِنَّما التَّقوَی بِالتَّوَقِی.
از خدا ی خود بترس و پرهیز کار باش. به درستی تقوا و پرهیزکاری چیزی جز خود محفوظ داشتن ازگناه و تباهکاری نیست.
یعنی تقوا امری است عملی و اثر آن درعمل متجلّی و پیداست نه تنها تلفظ به آن و ادعای عاری از روح آن.
۸. اَتَّقوُا مِن تَبغَضُهُ قلُوُبُکُم.
از دوستی کردن با کسانی که دل های شما را از آنها کراهت دارد برحذر باشید و از شرّ آنان بپرهیزید.
دردل خویش هر که را یابی دوست اهل دوستدار اوست
برحذرباش ازبدی آن کس که دل تو ندارد او را دوست
۹. اُتِی عُمَرُ بِا للُحمِ فِیهِ سِمنَهٌ فَاَبی أنی یَأکُلَها وَ قالَ کُلُ واحِدٍ مِنهُما اُدمٌ قالَهَا عامَالقَحطِ(اُدمٌ،مَرَقٌ)
مقداری آب و گوشت که به آن اندکی چربی و روغن ریخته بودند به حضور امیر المؤمنین آوردند. وی از خوردن آن خودداری نمود و فرمود : چون هر یک از آن نوعی غذاست لذا من آن را نخواهم خورد.
امیر المؤمنین با ابتکار این عمل می خواست که مسلما نان را به قناعت و صرفه جویی عادت دهد و از نوعی آرزوهای نفسانی مردم را بر حذر دارد.
۱۰. اَثنی رَجُلٌ عَلی عُمَرَ فَقالَ اَتَهلِکُ نَفسَکَ.
شخصی عمر را ستایش کرد. فرمود: آیا می خواهی با این عمل هم من و هم خودت را به هلاکت بیفکنی.
یعنی چون این امر به نسبت ستایش کنان نوعی ریا و تظاهر محسوب و به نسبت شخصی که او را ستایش می کنند نیز نوعی عجب و غرور نفس متصور است پس این امر موجب هلاک و نابودی طرفین است.
۱۱. اِحذَر صَدِقَکَ اِلّا مَن خَشِیَ اللهَ.
از دوستان خود بر حذرباش مگر کسانی که خوف خدا را در دل داشته باشند.
از همه ی دوستان حذر می کن جز آن کس که ناصح است و امین
بر زمین ناصح و امین آن است که بترسد از کردگار متین
۱۲. اَجرَدُ صَخرَهٍ وَمِن صَلعَهٍ.
فلانی از سنگ صاف و سر بی مو طاس لخت تر است.
ضرب المثل:
امیر المؤمنین در نمایاندن چهره های اشخاص بخیل و لجوج و ارباب تنگ نظر به نمونه ای از ضرب ال مثل های مشهور اشاره کرده است. یعنی او هیچ نوع انعام و بخسس هایی را در خود نمی پذیرد و عاری از همه چیز است. هم چنان که صخره وسلعه به این مثابه هستند.
۱۳. اِجعَل الناسَ عِندکَ سَواءً لا تُبالِ مَن وَجَبَ الحَقُ قالَها لأبیموسی الأشعَرِی.
در تذکر دادن در یک مورد بهئ ابو موسی اشعری به هنگام قضاوت و صدور حکم شرعی فرمود: به هنگام قضاوت و صدور حمک شرعی در بین مردمان مساوات و برابری را برقرار کن و در قید آن نباش که حق بر چه کسانی واجب می گردد.
۱۴. اِجعَل التَقوی عِمادَ قَلبِکَ وَ جَلاءَ بَصَرِکَ.
ترس و بیم از خدا را ستون محکم قلب خود و روشنایی چشمانت قرار دهی.
امیر المؤمنین در توصیه به عبدالله بن عمر فرموده است که همه ی دشواری ها را بر طرف خواهد کرد و آن چنان نوری است که چشمان آدمی زاد را در برابر واقعیت ها روشنی می بخشد. و این وسیله ی گشودن راه دشواری هاست.
۱۵. اِجعَلوُا أَوَّلَ نَهَارَکُم لِاخِرَتِکُم وَ مَا بَعدَهُ لِدُنیاکُم.
در مورد ارزش زمان
اول وقت روز را به عبادت و طاعت خدا برای پاداش آخرت و روز واپسین خود قرار دهید و ما بعد آن را نیز برای دنیا و کسب روزی خود قرار دهید.
یعنی این دو وقت از زمان فرصت مناسبی است چه برای روز آخرت و چه برای کسب روزی و معیشت. منظور از اول روز، نماز و عبادت سحر گاهان است و بعد از آن وقت کسب و کار است.
۱۶. اِجلِسوُا اِلی التَّوَّابین اَرَق ُّ اَفئِدَهً.
در مجلس توابین بنشینید و هم مجلس آنان باشید چون ای نان به توبه و استغفار مشغولند و از دیگران بیشتر به رقت قلب آراسته اند.
یعنی همنشینی با آنان موجب تجلی رحمت یزدان بر دلهای انسان است .محتوای آیه ی «کُونُوا مَعَ اصَّادِقِینَ» به آن اشاره دارد. چ.ن مجاورت در هر امری مؤثراست . چه بهتر که هم نشینی با صالحان ،متیان و توابین باشد.
۱۷. آَحَبُّ النَّاسِ مَن رَفَعَ اِلیَّ عُیُبِی قلَهَا تَواضُعاً.
امیر المؤمنین از باب تواضع و فروتنی فرمود: گرامی ترین مردم به نزد من کسانی هستند که عیب و نقص مرا به من بازگو کنند و مرا پند دهند .
در این زمینه استاد سخن سعدی چنین گوید:
جزآن کس ندانم نکو گوی من که ظاهر کند بر من آهوی من
و یگری گوید:
رحمت ایزدی بر آن کس باد که مَساوی ما به ما نمود
یا زافعال زشت ما کم کرد یا بر افعال خوب ما افزود
استاد معیری نیز گوید:
دوست دارم که کسی که عیب مرا هم چو آینه روبه رو گوید
نه چو شانه که به هزار زبان پشت سر رفته مو به موگوید
۱۸. اَحَبُّ الخَطَّ اَبیَنُهُ.
زیباترین خط، خطی است که شفاف تر و روشن تر معانی را بیان کند.
یعنی در هر چیزی نوعی محسنات و زیبایی نهفته است که باید به آن نقطه توجه کرد نه به ظاهر آن.
۱۹. اِحتَرِسوا مِنَ الناسِ بِسوءِ الظَّنِ.
با سوء ظن و حدس و گمان به مردمان خود را از شر و آزار آنان محفوظ بدارید.
یعنی بدون آزمودن و امتحان به مردمان اعتماد نکنید که چه بسا بر اثر حسن ظن با آنها مشاکلی به وقوع پیوسته است که جبران آن بسی دشوار و صعب العلاج بوده است.
۲۰. اِحتَفِظ مِنَ النَّعمَهِ اَحتِفظَکَ مِنَابمَعصیهِ.
نعمت های الهی را نگاه داری نموده و محفوظ بدار. هم چنان که معصیت ها و گناهای خود را نگاه داری کرده و مکحفوظ می داری.
یعنی نعمت ها و موهبت های خداوندی را جدی بگیر و در احتفاظ به آن کوشا باش.
منظور از احتفاظ به نعمت، اهمیت دادن به آن است از طریق تحدّث به آن و انفاق کردن آن بر فقرا و مستمندان و اخراج زکات و حق فقیران از مال و سامان خود. که باعث افزایش نعمت است.
———————————————–
منبع:هزار سخن از سخنان امیر المؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنهُ /تآلیف:شیخ یونس سامرائی / مترجم: محی الدین شیخ طه قریشی /انتشارات کمال(سلیمانیه)/چاپ :اول ۱۳۸۸