برنامه آموزشی خانواده
برنامه آموزشی خانواده
نویسنده: دکتر وجیه زین العابدین/ترجمه:مصطفی اربابی
مبنای برنامۀ آموشی خانواده کلام مبارک پروردگار عزوجل است که میفرماید:
« کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ»
ترجمه :
(و همچنین ( برای تکمیل نعمت خود بر شما ) پیغمبری را از خودتان در میانتان برانگیختم که آیات ( قرآن ) ما را بر شما فرو می خواند ( و نشانه های وحدانیّت و عظمت خدا را در گستره جهان به شما می نمایاند ) و شما را پاکیزه می دارد ( از رذائلی همچون زنده بگور کردن دختران و خونریزیها و کشتن فرزندان از ترس فقر و فاقه و غیره . و با کاشتن نهال فضائل در اندرونتان ، شما را سرور و سرمشق دیگران می سازد ) و به شما کتاب ( قرآن ) و حکمت ( اسرار و منافع احکام ) را می آموزد ( تا با حفظ نظم و لفظ قرآن و بهره مندی از نور آن ، به زندگی خویش حیات و تحرّک بخشید و با استفاده از سنّت عملی و سیرت نبوی ، به احکام شریعت آشنا گردید ) . و به شما ( به همراه کتاب و حکمت ) چیزی یاد می دهد که نمی توانستید آن را بیاموزید ( چون وسیله آموزش آن ، اندیشه و نگاه نیست ، بلکه باید از راه وحی آموخته شود . همانند اخبار عالم غیب و اشارات علمی و بیان سرگذشت پیغمبران و احوال پیشینیان ، که نه تنها برای اعراب بلکه برای اهل کتاب نیز مجهول بود ) .(بقره/۱۵۱)
حضرت ابراهیم (ع) از پروردگارش درخواست کرد که در میان عرب پیامبری از آنان برگزیده شود تا کتاب خدا و حکمت او را به آنانن آموخته و ایشان را تزکیه و پاک گرداند.
در تفسیر این آیه آمده که : «تزکیه» از ریشۀ «زکا»است و زکا یعنی زیاد شد و رشد نمود، و وقتی میگویند فلانی زکی است، یعنی خیری فراوان دارد.
و «زکات » که پرداخت وجهی معین است، هر چند در ظاهر کم شدن و نقص مال است، اما در واقع برکتی است که موجب رشد مال گشته،و از طرفی دیگر هم اجر و پاداشی فراوان است که درقبال آن دریافت میشود…
که این جنبۀ دیگری ازمفهوم لغوی آن است، وقتی گفته میشود «زکی الفُرد» – همسر کسی گردید _ با اضافه شدن یک نفر به او ، ازتجرد خارج و فرد وج گردیده است.
شاید مفهوم دیگر آن ستایش باشد، هنگامی که گفته می شود» زکی القاضی الشاهد » یعنی او را بی گناه خواند.
زکات مأخوذ ازتطهّر است که به مفهوم پاک شدن می باشد. خدای عزوجل ندای ابراهیم خلیل(ع) را پاسخ گفت و پیامبر عزیز ما حضرت محمد (ص) را برگزید.لیکن تکیه را بر تعلیم مقدم داشت، مکه پیامبر محبوب نیزچنین کرد.آغاز رسالت او به مدت ۱۳ سال در مکه، همراه با تثبیت عقیده اسلامی و مفهوم «لا اله الا الله» بود و بعداً درمدینه عبادات و معاملات را آموزش داد. بنابراین اصل، لازم است کودک، عقیده اسلامی و مفهوم «لا اله الا الله» و «محمد رسول الل» را یاد بگیرد ومعلم او ، اصل تدریج را، به تناسب فهم و ظرفیت او رعایت کند.
پدر و مادر اولین معلم طفل هستند که همراه با آموش دینی و تربیت روحی او شرایط حفظ سوره های «جزء عم» را برای کودک فراهم می نمایند.
دوران آموزشی از ۲ سالگی آغاز میشود و همچنان که اشاره کردیم لازم است که امر حساس مهم«تزکیه»را بر علم تقدیم داریم.
اصول تکیه را از کتاب حکمت دریافت میکنیم، کتاب «قرآن» و حکمت «سنت»نبی اکرم (ص) است.
بنابراین لازم است که کودک قبل از ورود به مدرسه ، یادگیری قرآن و سنت را آغاز کند و هنگامی که وارد مدرسه شد، سایر علوم ضروری را در آنجا یاد بگیرد، همچنان که در آیۀ قرآنی به آن اشاره شده وفرموده که :
«یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون»
ترجمه:( آنجه را که نمی دانستید به شما می آموزد.)
بنابراین راه آموش علمی را در همۀ ابواب، باز گذاشته است.آموزش قرآن و سنت فوائد بسیار زیادی برای امت مسلمان در بر خواهد داشت، از جملۀ این فواید، بهره گیری از نور هدایت الهی در قرآن و سنت برای تطبیق علوم تجربی درزمینه های سازنده و مفید با عقیدۀ اسلامی است. مردان برای تأمین معاش وبه جهت مسئولیت ادارۀ خانواده ناچار به ادامۀ تحصیل در دانشگاه هستند _ هر چند که مختلط باشد _ تا به مراتب والای علمی دست یابند، اما این اضطارب نباید او را به خروج از چهارچوب و حدود دینی بکشاند. و نباید با دختران اختلاط نماید و سخن بگوید، مگر آن که ضرورتی داشته باشد و اگر هم لازم باشد بایست تمامی آداب اسلامی را در زمینه کلام و هم نشینی و خلوت با زنان را رعایت نماید.
اسلام بهزنان اجازه میدهد که علم بیاموزند و بهبالاترین مراتب علمی نیز نایل شوند، اما باید توجه داشته باشیم که این آموزش ارزشمند با اختلاط با مردان خدشه دار نشود، در غیراین صورت لزومی به ادامۀ تحصیل نیست، زیرا اداره خانواده وتأمین معاش به عهده زنان نمیباشد و اگر هم چیزی می آموزد،شایسته است در ارتباط با وظایف فطرت او باشد.
در این جا، برنامه ای هفتگی برای آموزش فرزندان را به حضور پدران محترم تقدیم میدارم، بهتر است پدر آموزش فرزند را با تدریس «ریاضی الصالحین» با شرح « دلیل الفالحین» آغاز نماید و در صورت لزوم برای تشریح بیشتر نیز از شروح دیگری مانند«شرحعسقلانی بر بخاری» و « شرح مسلم تألیف نووی » استفاده کند و چه بسا به «القاموس المحیط» و « النهایه ابن اثیر» نیازمند باشد.
پس از اتمام این درس، تفسیر سوره هایی برگزیده از قرآن ،آغاز میگردد، بهتر است که ازتفاسیر ابن کثیر، فی ضلال القرآن، المنارو قرطبی استفاده شود، یابه جای تمامی این تاسیر به « صفوه التفاسیر» تألیف الصابونی اکتفا کرد.
بعد از تفسیر قرآن، بخش های برگزیده ای از کتاب «فقه السنه» تألیف سید سابق که برای خانواده مفید است تدریس شود. پس از این بخش نوبت به دروس سیره و قصص انبیاء میرسد که دراین مورد نی دو کتاب «ابن کثیر
» و « النجار» میتواند مورد استفاده قرار گیرد. پس ازپایان این قسمت تدریس سیرۀ پیامبر اکرم(ص) شروع میشود -که بخشاعظم آن دردروس مربوط به کتاب و سنت آمده است – فکر میکنم در این مورد « مختصر زادامعاد» و « سیرۀ علامه ابو الحسن ندوی » مناسب باشد. اما برای تدریس داخل منزل مناسب ترین کتاب « الرحیق المختوم» تألیف المبارکفوری می باشد.
بهتر است دقایق آخر ساعات تدریس را به خطاها واشتباهات داخل منزل اختصاص دهیم و آنها را بر اساس کتاب و سنت تصحیح نمائیم.
اما باید توجه داشته باشیم، که فقط سخن گفتن ودرس دادن بدون تطبیق و اجرای عملی آن فایده ای ندارد، برای مثال بهتر است پس از آموزش وضو ، نماز فرزند را دعوت نمائیم که بطور عملی آنهارا تمرین کند.
یکی دیگر از راههای تطبیق عملی این مفاهیم، مطرح نمودن شعارهای هفتگی است، البته مقصود آن نیست که هرهفته حتماًشعاری مطرح شود، بلکه منظور آن است که با فاصله ای مناسب و منطقی درجهت اجرای عملی آن شعاری مناسب وضع شود.
برای مثال شعار این هفتۀ ما حدیث مبار پیامبر اکرم (ص) است که میفرماید: « من حسن ایام المرء ترکه مالا یعنیه» معنی (ازنشانه های نیکو بودن اسلام آدمی آن است که امور بیهوده را رها سازد.)
هفتۀ دیگر ، شعار «النظافه من الایمان»، و در هفتۀ دیگر میگوییم شعار این هفته « هرچیزی سر جای خود » که اگر چیزی را در غیر مکان خود دید فوراً به جای خودش انتقال دهد. و برای مثال درهفته های دیگر شعار غیبت نکردن و یا سایر نکات مفید و ارزشمند مطرح شود و به این ترتیب عملاً توانسته ایم قرآن و سنت را در زندگی خود تحقق بخشیم.
بر هر فرد مسلمان واجب است که شرایط مناسب تعلیم قرآن و سنت را برای خانواده اش فراهم کند تا متناسب با توان و راغت خود و معلم خویش، از فرصت استفاده کنند، خصوصاًعلم تجوید که برای بلیغ سخن گفتن، هر کسی بدان نیازمند است، هم چنین لارم است، که پدر، سایر اعضای خانواده خصوصاً کودکان را به حفظ قرآن تشویق کند و با دادن جایزه، یا مبلغی معین، پس از حفظ هر جزء یا تمام قرآن، از آنان قدر دانی کند، در شرایطی که پدران و مادران،فرزندان خویش را به درس خواندن و دانشگاه رفتن تشویق کرده اند و از آنان قدردانی می کنند، به طریق اُولی تشویق و قدردانی آنان در حفظ قرآن کریم شایسته تر است. قبل از هر کسی بر پدر واجب است که به امر آموزش و تعلیم مادر خانواده اهتمام نماید، زیرا ناظر و مربی حقیقی فرزند شما مادر است.
به نظر من باید از همان اوایل زندگی ، کودک را به مطالعه عادت دهیم، تا با رغبت و تمایل درونی در هنگام فراغت به انجام آن مبادرت کند و اوقات خود را با دوستان بد سپری نسازد، البته باید در ارتباط با سیر و مراحل او را راهنمایی کنیم.
غیر از تمامی این اقدامات، پدر لازم است دائماً متوجه و جویای اماکن یا افرادی باشد که قرآن را آموزش داده و با برنامه ای منظم، شرایط حفظ قرآن را برای آنان فراهم کنند، خصوصاً درتابستان که وقت فراغت محصاین بیشتر است، بایست به فرزند خودبیاموزیم که در هر وقت فراغت معلّم خود را محترم و ارجمند بدارد و نسبت به ایشان با ادب و احترام برخورد کند. فرقی نمی کند که این مربی پدر، برادر، دوست یا معلم مدرسه باشد و از او -به شرط آن که به گناه امر نکند- اطاعت نماید، هر چند امر او برخلاف میلش باشد.
در این جا به مربیان محترم یادآوری میکنم که لازم است در منزل یا خارج آن ، الگویی شایسته در اخلاق و روش زندگی باشند، خصوصاً در محیط مدرسه ونظام اجتماع، ومطالبی را که تدریس میکنند از لحاظ علمی تسلط کافی داشته باشند، و اگر مطلبی را با شک و تردید بیان میکنند، احتمال اشتباه بودن آن را تذکر دهند ونیت خود را در جهت کسب رضای الهی خالص کرده و تلاش نمایند،که اگر به کاری دعوت نمودند، خود انجام دهند و اگر از امری نهی می نمایند از ارتکاب آن خود داری کنند، در غیر این صورت مشمول گفتۀ خدای تعالی میشوند که میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ *کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ »
معنی :
(ای مؤمنان ! چرا سخنی ( به دیگران ) می گوئید که خودتان برابر آن عمل نمی کنید ؟*اگر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید ، موجب کینه و خشم عظیم خدا می گردد .)(صف/۲و۳)
باز هم تکرار می کنم که شایسته است، مسلمان عالم از علم خود در چهار چوب شریعت اسلامی بهره گید و دوری کند ای این که به طور اختیاری علمش را در خدمت ظلم و ظالم درآورد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود :
«که ر کس با ستمگری همگام شده که او را یاری و معاونت کند، در حالی که میداند ظالم است، ازاسلام خارج شده است.»
————————–
منبع: پیام زندگی / تألیف: دکتر وجیه زین العابدین/ترجمه:مصطفی اربابی / انتشارات:نشر احسان/نوبت چاپ: اول/سال :۱۳۷۲