مقالات

سریال مختار نامه و تحریف تاریخ

سریال مختار نامه و تحریف تاریخ

متاسفانه بسیاری از سریال های تاریخی که در داخل کشور ساخته می شود به جای بازگو کردن حقایق تاریخی بر اساس تحقیقات منصفانه، بازتابی از احساسات و توقعات افکار عمومی رایج است. بدیهی است که چنین سریال هایی نمی توانند نقشی سازنده و تربیت کننده داشته باشند، زیرا فقط به دنبال رضایت سطحی مخاطبان است. سریال مختار نامه از جمله ی این سریال هاست که با هزینه هنگفتی ساخته شده است، اما به دلایلی که به آن اشاره شد نتوانسته بازتابی از حقایق تاریخی عصر خود باشد. در این سریال اسطوره پردازی کاذب به بهانه هنر نمایی و ظرافت فیلم سازی، خود را بر حقایق تاریخی تحمیل کرده است و از هر گوشه این فیلم نمایشی ناشیانه و غیر متعارف از اوضاع اجتماعی و سیاسی و حتی خانوادگی شخصیت های فیلم به نمایش نهاده می شود.

در ابتدا باید به این موضوع توجه کرد که شخصیت مختار در میان علمای شیعه و سنی مورد تایید نبوده است و حداقل این که مورد تردید قرار داشته است، لذا بسیاری از رجال دین از جمله ائمه و تابعین از جمله امام سجاد او را تایید نکردند. زیرا همه ی آن ها به این نتیجه رسیدند که مختار انتقام گیری از خون سیدالشهداء را بهانه ای برای کسب قدرت قرار داد و در این مسیر حتی از دایره اسلام نیز خارج شد. پس او اقدامات خوب خود را در انتقام گیری از قاتلان امام حسین (رضی الله عنه) با زیاده خواهی و حتی ادعای دریافت وحی فنا کرد و جایی برای دفاع از خود باقی نگذاشت.

مختار ثقفی که پدر او یکی از سرداران خلیفه دوم مسلمین، عمربن خطاب (رضی الله عنه) بود تا سال ۶۴ هجری از طرفداران عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) بود که در کنار امام حسین (رضی الله عنه) با یزید بیعت نکرد. با این حال با قدرت گرفتن در کوفه، حس خودخواهی در او تجلی یافت و به ارزش هایی که در ابتدا به خاطر آن قیام کرده بود و به همان دلیل به شهرت رسیده بود پشت پا زد. علامه مجلسی بر این باور است که مختار ثقفی صحیح العقیده نبود۱ و هم چنین روایت شده که امام صادق (رضی الله عنه) او را رد کرد و گفته است: مختار بر علی بن الحسین (رضی الله عنه) (امام سجاد) دروغ می بست۲. ابن سعد که همواره کتاب او جزء منابع دسته اول تاریخی در صدر اسلام محسوب می شود می نویسد: مختار، نامه ها را به نام محمد بن حنیفه (فرزند علی (رضی الله عنه)) جعل می کرده و مذهب جدیدی را به نام کیسائیه بنا نهاد۳. از مورخین معاصر نیز جعفر شهیدی او را قدرت طلب و شعبده باز می داند. هم چنین مسعودی در مروج الذهب و طبری در تاریخ خود می نویسد که او منبر حضرت علی (رضی الله عنه) را کرسی مقدس قرار داد و مدعی شد بر او وحی نازل می شود.۵ این گوشه ای از شخصیت مختار از دیدگاه مورخین متعهد شیعه و سنی است.

یکی از تحریف های بزرگ سریال مختار نامه تبدیل کردن وقایع دوران امام حسین (رضی الله عنه) به جنگ شیعه و سنی است. چنان چه که برداشت می شود امام حسین (رضی الله عنه) شیعه بوده و یزید و عوامل او از جمله شمر و عبیدالله بن زیاد و… سنی بوده اند. افکار عمومی نیز آماده پذیرش این نمایش است، زیرا تا کنون حداقل اطلاعات درست در خصوص دسته بندی های سیاسی و مذهبی صدر اسلام به عموم داده نشده است. پس جای تعجب نیست که که در سریال مختار نامه، مسلم بن عقیل و سایر منسوبان به امام حسین (رضی الله عنه) نماز را مشابه شیعیان بخوانند و عوامل یزید نماز خود را به شکل اهل سنت. القاء این نمایش با تضادها و پرسش های فراوانی می تواند همراه باشد. این که اختلاف حضرت علی (رضی الله عنه) و معاویه (رضی الله عنه) و سپس امام حسین (رضی الله عنه) و یزید اختلافی سیاسی بوده یا مذهبی؟ آیا امام حسین (رضی الله عنه) برای بازگرداندن خلافت به اصل خود علیه یزید قیام کرد یا به دلیل تحریف یزید در نماز و روزه و حج و…؟ اساسا باید پرسید در آن رمان نماز مسلمانان که در شام و حجاز و عراق و مصر ساکن بودند با یک دیگر فرق داشت یا خیر؟ به دلایل متعددی نمی تواند جواب این پرسش مثبت باشد. زیرا مسلمانان تا قرن سوم هجری که اولین نشانه های ظهور فرقه ها و مذاهب اسلامی آشکار شد، اختلافی در نماز و روزه و حج و سایر احکام شرعی مگر در حد فرعیات نداشتند و تا آن زمان تمامی مسلمانان از جمله خوارج از فقه واحدی پیروی می کردند. اختلاف مسلمانان صدر اسلام بر اساس نقطه نظرات سیاسی بود. لذا طرفداران حضرت علی (رضی الله عنه) را شیعیان علی (رضی الله عنه) و طرفداران معاویه (رضی الله عنه) را شیعیان معاویه می نامیدند، بدون این که آن ها در نماز و سایر احکام با یک دیگر اختلاف داشته باشند. برای اثبات این ادعا فقط توجه به چند مثال کافی است. فرض کنیم معاویه (رضی الله عنه) بعد از انتخاب علی (رضی الله عنه) به عنوان خلیفه، خلافت ایشان را می پذیرفت و شام را تسلیم ایشان می کرد و حضرت علی (رضی الله عنه) بعد از مدتی به دلیل شایستگی او را در رکاب خود قرار می داد. در این صورت معاویه (رضی الله عنه) از نظر سیاسی شیعه و پیرو علی (رضی الله عنه) می شد. ولی آیا این به این مفهوم بود که معاویه (رضی الله عنه) قبلا از نظر فقهی سنی بوده و حال شیعه شده است و در نماز خود دست نمی بندد و از حالا مهر می گذارد؟

جواب این سوال نمی تواند مثبت باشد زیرا همه می دانیم که مهر در نماز اولین بار به عنوان تبرک خاک کربلا یعنی جایی که امام حسین (رضی الله عنه) شهید شده بود وارد نماز شیعیان شد. اگر طرفداران حضرت علی (رضی الله عنه) و امام حسین (رضی الله عنه) شیعه و طرفداران معاویه (رضی الله عنه) و یزید سنی بودند، پس تکلیف عقیل برادر حضرت علی (رضی الله عنه) و سایر بنی هاشمی که در اواخر خلافت علی (رضی الله عنه) به معاویه (رضی الله عنه) پناهنده شدند و از نظر سیاسی شیعه او شدند چیست؟ آیا آن ها قبلا نماز شیعه می خواندند و بعد به پیروی از معاویه سنی شدند؟ تکلیف آن دسته از اهل بیت که با صحابه ازدواج کردند مثل سکینه دختر امام حسین (رضی الله عنه) که همسر مصیب بن زبیر برادر عبدالله زبیر (رضی الله عنه) شد چیست؟دختر امام حسین (رضی الله عنه) شیعه بود یا سنی؟

شیعه خود ادعا می کند که در روز عاشورا یاران و دشمنان امام حسین (رضی الله عنه) نماز را یک جا و به امامت امام حسین (رضی الله عنه) خواند . آیا می توان پذیرفت که طرفداران بنی امیه سنی بودند، اما در پشت سر امام حسین (رضی الله عنه) که شیعه بود نماز خواند؟ کمی به عقب برگردیم. در زمان خلافت حضرت علی (رضی الله عنه) و در برخی از مواقع مثل سفر ایشان به فلسطین (بیت المقدس) ایشان حضرت علی (رضی الله عنه) را جانشین و امام در مدینه قرار داد. در این حالت مردم مدینه چه مذهبی داشتند؟ آن ها شیعه بودند یا سنی؟ ظاهرا باید سنی باشند چون به اعتقاد تشیع تمامی اصحاب به جز پنج نفر حضرت علی (رضی الله عنه) را بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یاری نکردند بلکه با ابوبکر (رضی الله عنه) بیعت کردند؛ حال چگونه این سنی ها پشت سر یک نفر شیعه (حضرت علی (رضی الله عنه)) نماز می خوانند و به امامت او اعتراض نمی کنند و هیچ اختلاف و درگیری میان صحت نماز طرفین پیش نمی آید؟

می دانیم که بعد از آغاز خلافت حضرت علی (رضی الله عنه) مصر و عراق و یمن و حجاز با حضرت علی (رضی الله عنه) و شام و بخش هایی از ایران تحت نفوذ معاویه (رضی الله عنه) بود، چرا حضرت علی (رضی الله عنه) و امام حسین (رضی الله عنه) که در حجاز حکومت کردند انحرافات خلفای سه گانه را در دین اصطلاح نکردند و مردم مکه و مدینه را شیعه نکردند و اجازه دادند آن ها سنی باقی بمانند؟ حال این که حجاز آخرین سرزمینی بود که از امام حسن (رضی الله عنه) جدا شد و به بنی امیه پیوست؟ چرا حضرت علی (رضی الله عنه) و امام حسن (رضی الله عنه) اجازه دادند که عبدالله بن عمر (رضی الله عنه) در دوران آن ها فقیه مدینه باقی بماند به طوری که ابن عمر (رضی الله عنه) برای شصت سال این مقام را داشت و مردم مدینه در فقه از او پیروی می کردند؟ ابن عمر برای ۶۰ سال برای مردم مدینه حدیث نقل می کرد و فتوا صادر می نمود. تکلیف کسانی که در قلمرو حکومت حضرت علی (رضی الله عنه) از او پیروی می کردند چه بود؟ چرا امام علی (رضی الله عنه) و امام حسن (رضی الله عنه) مانع انحرافات او نمی شدند و مردم را به راه راست هدایت نمی کردند تا مردم حجاز سنی باقی نمانند؟

در زمان امام حسین (رضی الله عنه)، وی به دعوت کسانی که شیعیان خوانده می شدند به کوفه رفت ولی آن ها با فشارها و تطمیع عامل یزید یعنی ابن زیاد آن ها بیعت خود را شکستند و به فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) خیانت کردند تا آن جا که به دستور ابن زیاد بسیاری از سران قبایل کوفه در شهادت امام حسین (رضی الله عنه) و یاران با وفایش شرکت کردند. حال این که حجاز و مردمش تسلیم بنی امیه نشدند مگر با زور و ریخته شدن آخرین سنگر مقاومت عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) و مردم حجار خلافت یزید را نپذیرفتند تا آن جا که مکه به محاصره سربازان بنی امیه در آمد و این محاصره آن قدر طولانی شد تا این که یزید مرد. جانشینان یزید حتی با زور هم نتوانستند مردم مکه و مدینه وادار به بیعت کنند و مقاومت آن قدر ادامه یافت تا این که بنی امیه سرشکسته شدند. چند سال بعد در واقعه حره مردم مدینه شاهد جنایات زیادی از سوی بنی امیه شدند و سپس مسلم بن عقبه از طرف عبدالملک بن مروان مکه را ۵ ماه محاصره کرد و کعبه را به آتش کشید و قتل عام وسیعی از مردم به راه انداخت تا این که عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) شهید شد. حال این که او قبلا تسلم یزید و سایر خلفای بنی امیه نشده بود و برای مدتی حکومت مستقل برای خود تشکیل داد و برخی از بنی هاشم مثل عبدالله بن جعفر و عبیدالله بن علی بن ابیطالب با او بیعت کردند. ۵

این وقایع نشان داد رفتار کسانی که خود را پیرو اهل بیت می خواندند با خاندان نبوت بسیار بدتر از کسانی بود که امام حسین (رضی الله عنه) را یاری نکردند و یا با مشورت خیر خواهانه مانع از رفتن او به کوفه شدند چون این افراد مردم کوفه را غیر قابل اعتماد می دانستند. امام حسین مردم حجاز را نفرین نکرد اما در مورد مردم کوفه و مدعیان پیروی از او گفت: «پروردگارا، اگر به آن ها مهلتی دادی به چندین گروه تقسیمشان کن تا با یک دیگر در آویزند و هرگز اولیای امورشان را از آن ها خشنود نکن، آن ها ما را فرا خواندند تا یاری یمان کنند، اما بر ما ظلم روا داشتند و ما را کشتند.۶» «در اعیان شیعه» آمده است که بیست هزار نفر از مردم عراق با امام حسین (رضی الله عنه) بیعت کردند، اما به او خیانت کرده و او را به شهادت رساندند.۷

آیا می توان پذیرفت که شیعیان کوفه با ابن زیاد در شهادت امام حسین (رضی الله عنه) همراه شدند، ولی سنی های حجاز به رهبری عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) مردانه در مقابل لشکر یزید مقاومت کردند و تسلیم زور و تطمیع او نشدند؟

به طور کلی می توان گفت: برای هیچ محققی پوشیده نیست که مذهب گرایی به شکل امروزی آن در صدر اسلام رایج نبوده است. در آن زمان تنها یک فقه وجود داشته است و آن فقه پیروی از قرآن و از سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بوده است و کلیه دسته جات سیاسی از جمله خوارج شامل این قاعده بودند. مذاهب موجود، توسط افراد مشخصی به وجود آمده اند. مثلا مذهب شافعی توسط امام شافعی، مذهب جعفری توسط امام جعفر صادق و مذهب زیدی توسط امام زید، اما آیا قبل از این که امام جعفر صادق مذهب جعفری را تاسیس کند شیعیان فقه جعفری داشته اند و قبل از این که امام حسین (رضی الله عنه) شهید شود، پیروان او در نماز مهر می گذاشتند؟ اگر چنین باشد برای مردمی که در صدر اسلام می زیستند باید اختلاف نظر های فراوانی در خصوص فقه نقل می شد و مثلا همین طور که امام علی (رضی الله عنه) به سیاست معاویه (رضی الله عنه) اعتراض می کرد به نماز و حج او هم اعتراض می کرد، زیرا علی (رضی الله عنه) شیعه و بر حق و معاویه (رضی الله عنه) سنی و منحرف بوده است و امام علی (رضی الله عنه) وظیفه داشت تا در زمان خلافتش تا معاویه (رضی الله عنه) و سایر صحابه و حداقل آن ها که در حوزه حکومت او بودند را به نماز و حج راستین بازگرداند و برای احیا نماز و فقه صحیح منحرفان را نصیحت کند و به آن ها نامه های زیادی بنویسد، نه این که آن ها را به حال خود رها کند و آن ها را اصلاح نکند تا این که مردم حجاز و یمن و مصر و اکثریت عراق هم چنان اهل سنت باقی بمانند. چرا امام علی (رضی الله عنه) در زمان خلافتش اجازه دهد که افرادی چون عبدالله بن عمر (رضی الله عنه) در مدینه به نقل حدیث و صدور فتوا بپردازدند و همچنان بر گمراهی مردم بیفزایند و امام علی (رضی الله عنه) معترض او نشود و او را تبعید نکند و در امر قضاوت، قاضی شریح بن الحارث را که قاضی القاضات منصوب عمر (رضی الله عنه) بود هم چنان منصوب کند تا او اجازه صدور حکم در مورد مردم داشته باشد؟

 تمامی این مثال ها و مثال های فراوان دیگری که جای آن ها در این مقاله نیست دلیلی است بر این موضوع که بسیاری از فیلم های تاریخی از ابتدایی ترین شرایط اجتماعی و مذهبی حاکم بر صدر اسلام بی خبرند و تنها در مسیر ارضاء افکار عمومی آن هم به شکل کاملا سطحی حرکت می کنند و مختار نامه یکی از این فیلم هاست که با تحریفات متعدد تاریخی همراه است.

منابع:

۱- بحارالانوار مجلسی/۴۵/۳۳۲

۲- رجال کشی/۱۲۷

۳- طبقات ابن سعد/۵/۹۸

۴- تارخ تحلیلی اسلام شهیدی/۱۹۴

۵- البدایه و النهایه ابن کثیر /۸/۳۳۶ و الدوله الامویه صلابی/۱/۵۴۹

۶- الارشاد مفید/۲۴۱

۷- الاعیان شیعه/۱/۳۴

منبع : سایت بیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا