برنامه خانواده مسلمان در خرج و انفاق
برنامه خانواده مسلمان در خرج و انفاق
تألیف: دکتر وجیه زین العابدین/ترجمه:مصطفی اربابی
هر مسلمانی همواره باید سه اصل میانه روی و اعتدال را در امر مخارج زندگی درنظر داشته باشد،خداوند سبحان میفرماید:« وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ»
ترجمه{( هدایت مردمان به ) راه راست بر خدا است ، ( راهی که منتهی به خیر و حق می گردد ) ، و برخی از راهها منحرف و بیراهه است ( و منتهی به خیر و حق نمی گردد ) .}(نحل /۹قصد) به معنای استقامت در تفسیر ابن کثیر
و هم چنین میفرماید:« وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً»
ترجمه :
{دست خود را بر گردن خویش بسته مدار ( و از کمک به دیگران خودداری مکن و بخیل مباش ، ) و آن را فوق العاده گشاده مساز ( و بذل و بخشش بی حساب مکن و اسراف مورز ، بدان گونه ) که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت ( این و آن ) قرار گیری و لخت و غمناک گردی} .(اسرا/۲۹)
ابن کثیر در تفسیر این آیه می گوید:خسیس نباش ،آن چنان که به کسی چیزی نبخشایی و در بخشیدن نیز زیاده روی نکن به اندازه ای که دیگر خود توان حرکت نداشته باشی …نبی اکرم (ص) فرموده :
« کلوا واشربو او البسوا و تصدقوا من غیر مَخیِلهو لا سراف فإن الله یحبّ ان یری نعمه علی عبده».(امام احمد – نسایی و ابن ماجه با الفاظنزدیک به هم)
ترجمه:{ بخورید و بیاشامید و بپوشید و صدقه دهید، اما بدورباشید از بخل و غرور و اسراف یا خدایتعالی دوست دارد که نعمتش را درنزدبنده اش ببیند.}
پس ای برادران و خواهران مسلمان، خرج کنید اما ازحدو حدود تجاوزنکنید. دردرجۀ اول خرج و مخارجتان در ارتباط با ضروریات زندگی باشد، مانند غذا ، نوشیدنی، لباس و پوشش، تعلیم و آموزش ، مسکن ، خدمات بهداشتی و امور مربوط به امنیت… (که از جانب دولت تعیین می شود). اگر مال و دارائیت بیشاز ضروریات زندگی بوده، اشکالی ندارد که آن را به موترد شبه ضروری چون بعضی از غذاها یا لباس های زیبا و یا توسعه منزل و علم و دانش، اختصاص دهی.
هم چنین اگر پس از ادای زکات و دادن صدقات ، مبلغی اضافه باقی ماند، مانعی ندارد که به خرید وسایل و یا موادی مبادرت نمایی که مکمل ضروریات زندگی هستند مانند زینت های مشروع، فراهم نمودن وسایل راحتی و شادمانی واتفریحی سالم ،و بهبود شرایط محیطی و غیراینها…
امام غزالی میگوید :اولوّیات "ضروریات" برای حفظ ارکان پنج گانه ،یعنی دین،نفس،عقل،نسل و مال بود،سپس برای حفظ و صیانت آنها و یه دنبال آن برای نیکو ساختن و زیبا سازی آنها و تسهیل زندگی میباشد.
ریشه اسراف ، تربیت فاسد،رفیق بد، پول و ثروت فراوان ،ریا و خودنمایی شهرت طلبی ،نفاق ،چاپلوسی و تقلید است.
یکی ازاقتصاد دانان در مورد روش انفاق وخرید سفارشاتی به من کرد از جمله :
· چیزی که نیاز نداری خریداری مکن، اگر این کار را کردی خودت را برای فروش آنچه که بدان نیاز داریمهیا ساز.
· آنچه را که ضروری میدانی خریداری کرده و با خانواده و دوستانت ،و کسانی که در مورد آن آگاهی دارن قبل از خرید مشورت کن.
· گاهی چیزی را بخاطر ترس ازفقدان و کمیابی آن ضروری تشخیص میدهی ،پس آن را خریداری مکن مگراین که نیازی جدی بدان داشته باشی و طوری باشد که همانند آن را نتوانی بیابی ، پس در این صورت به حداقل آن کفایت کرده و ار ذخیره و انبار کردن آن پرهیز کن.
· بیاد داشته باش که مشابه هر چیزی یافت می شود،پس در خرید آن اصرار مکن ، صاحب نظری گفته:« هر گاه خواستی چیزی را خریداری کنی،با خودت بیندیش که آیا درهمان وقت آن چیز مهم تراست یا پول نقد؟هر کدام ترجیح داشت همان را نتاخاب کن ودربارۀ قیمتش فکرنکن.»
· یکی از اصول تنظیم مخارج زندگی ، مشخص نمودن مبلغی معینی برای همسر و فرندان است هم چنین مبلغی برای وسایل ضروری طعام ،لباس،مسکن و .. درنظر گرفته شود ومبلغی هم احتیاطاً برای حوادث غیر متظره و مخارج پیش بینی نشده منظورگردد.اجرای این نظام در خانواده با مشورت و صلاحدید یکدیگر صورت گیرد. گاهی اتفاق میافتد که یکی ازافراد خانواده می گوید : پول خودم است و هر کاری بخواهم با آن انجام می دهم! دراین جا لازم است به این خواهر یا برادر تذکر دهم که مال، مال خداست و تو بندۀ مالک حقیقی این مال هستی.
خانواده ها را بر حذر میدارم از اینکه پول خود را صرف وسایل و تمور غیر ضروری و بیهوده نمایند، و یا در موارد فساد و معصیت خرج کنند، یاقرض گرفته و برای خوشگذرانی مصرف کنند، چنین افرادی مُسرفند و به همین بسنده میکنیم که خدای تعالی فرمود: « و أن المسرفین هم اصحابُ النار»(براستیکه اسراف کاران یاران آتشند).
بعضی از اندیشمندان گفته اند که یکی ازصفات ابلهان، تبذیر است.شاید بیان بعضی از عواقب ناخوشایند اسراف در این جا مفید باشد. در یک بررسی منطقی میتوان دریافت که، اسراف، هرج و مرج و بی نظمی اقتصادی واخلا قی …و مظهری از خود پرستی و خودخواهی است که بیانگر قساوتقلب بوده ومصیبتی بزرگتر از این قابل تصورنیست.
مسرف قبل از هلاکت در آخرت و در دنیا خسارتمند وهلاک شده است، چرا که برای تأمین مخارج بیش از حد خویش به کسب حرام و به دنبال آن به خلافکاری مبادرت میکند که نهایتی جز زندان ندارد.
این عقوبت جدای از مجازات هولناکیاست ، برای کسی که از راه حرام کسب و کار میکند. خداوند دعای او را پاسخ نمی دهد، هر چند در جهاد هم شرکت کند، چنان که در حدیث شریف آمده است.
افراد مسرف فقط به حال خود مضر نبوده، بلکه دامنه ی شرّ آنها شامل خانواده و سایر اعضای جامعه هم میگردد، زیرا اشیاء و وسایلی را خریده و مورد استفاده قرار میدهند که غالباً غیر ضروری است و اکثراً جزو کالاهای وارداتی است.
بنابر این بر خانواده لازم است که به جمع مال حلال اقدام کند، و چون پولی را بدست آورد آن را طبق حکم خدا به مصرف برساند، و اولاد خویش را نیز بر همین اساس و بر مبنای اخلاق اسلامی بخصوص عفت، حفظ نفس و نیروی اراده تربیت کند.
شایسته است که فرد مسلمان به روی حلالی که پس از تلاش و کوشش کسب میکند ، قانع باشد، حقیقتاً قناعت نعمت بزرگی است و ثروت آزمایشی سنگین است که دربسیاری از موارد ، رهایی از مسئولیت آن در در روز قیامت ،مشکل است.
پیامبرخدا (ص ) فرموده است :« در روز قیامت، قبل از آن که بندۀ خدا گامی بردارد، دربارۀ عمرش ، و این که آن را چگونه صرف کرد و دربارۀ دارائیشکه از کجا به دست آورده و در چه راهی خرج کرده و دربارۀ عملش که با آن چه کرد و دربارۀ جسمش ، این آن را در چه راهی فرسود، ازاو سئوال می شود.»(روایت ازترمذی)
هم چنین فرمود:« براستی کسی که خدای متعال به او قناعت را ارزانی کرده ، و به هر آن چه که به او داده ، بسنده میکند، رستگار است.»(روایت ازامام مسلم)
در این جا لازم است بگویم: قناعت به معنی تنبلی و بیکاری و راضی شدن به غذا و لباس و مسکن کم و حقیر و …یا گدایی کردن ازمردم نیست که این عین سستس و پستی است، که مغایر اندیشۀ اسلامی است.
قناعت، آرامش و اطمینان روحی است که پس از تلاش و بدست آوردن مال دردرون وجود دارد.اگرثروت فرد مسلمان بیشتر از کفاف ونیاز او بود بهتر است آن را در مورد تجارت یا کارهای دیگری که برای جامعه مفید است ، بکار اندازد و زکات اموال و تجارت و زراعت خود را پرداخته ، اصافه بر آن صدقه بدهد، زیرا در شرایط خاصی دادن صدقه برافراد ثروتمند همانند زکات واجب می شود، البته این وجوب با توجه به توانایی مالی افراد و نیازهایامت در نظر گرفته می شود، اما هرفرد مسلمان باید همواره درنظر داشته باشد که مال وسیله است نه هدف. وسیله ای که میتوان از آن در جهت کسب رضایت الهی بهره گرفت و سعادت آخرت را به واسطۀ آن تأمین نمود. اگر نیت انسان خالص ونیکوباشد و اعمال صالحه و شرعی را با آن همراه سازد خدای عز وجل او را وا نمی گذارد ، بلکه بزودی راه صحیح را به او نشان میدهد. زیرا خداوند متعال فرموده :
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»
ترجمه :
"کسانی که برای ( رضایت ) ما به تلاش ایستند و در راه ( پیروزی دین ) ما جهاد کنند ، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود ( و مشمول حمایت و هدایت خویش ) می گردانیم ، و قطعاً خدا با نیکوکاران است ( و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند ) ."(عنکبوت/۶۹)
هر فردی ازاعضای خانواده که به کاری اشتغال دارد در بدست آوردن و خرج کردن پول ،خدای خود را در نظر داشته باشد و هوشیار باشد که گاهی پروردگار_ جهت امتحان _ به بنده اش ثروت و امکانات میدهد، اما به تدریج و نادانسته به راهی می رودکه چون چشم گشاید ، درمیابد که دنیا و آخرتش را تباه کرده ، که براستی این زیانی آشکار است .
معیار ما دراین مورد فرمایش نبی اکرم (ص) است که فرمود:«اذا رإیت اللهُ یُعطی العبد علی معاصیه فاعلم أنه استدراج»[۱](بتدریج کشاندن به جانب شقاوت وهلاکت است.)
ترجمه:« خرگاه دیدی که خدایتعالی با وجود عصیانکاری و گناهکاری بنده اش ، هم چنان به اومیبخشد بدان که استدراج است.»
البته بایست توجه داشته باشیم که استدراج، آن گاه شروع می شود که خدایتعالی باره بنده اش را بر کار خطایی که کرده آگاه نموده، به او اخطار می دهد، و یا کسی را برایش مأمور و مبعوث می کند تا او را نصیحت کرده و راهنماییکند. و با شرایطی دیگر او را متنبه و آگاه میسازد. چنان چه پس از تمامی این مراحل و اقدامات فرد گناهکار بیتوجهی کند وبر راه غلط خود اصرار نماید، خداوند او را به حال خویش رها می سازد. با این رها کردن به حال خود ، در عمل بیشتر به جانب طغیان کشیده می شود. آن گاه ، ناگهان اورا غافلگیر کرده ، و مجازات می نماید.
این موضوع به وضوح در آیاتی از سورۀ مبارکۀ انعام آمده است:
«فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَهً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ»
ترجمه :
(هنگامی که آنان فراموش کردند آنچه را که بدان متذکّر و متّعظ شده بودند ( و آزمون ناداری و بیماری کارگر نیفتاد ، آزمون دیگری جهت بیداری ایشان به کار بردیم و ) درهای همه چیز ( از نعمتها ) را به رویشان گشودیم تا آن گاه که ( کاملاً در فراخی نعمت غوطه ور شدند و ) بدانچه بدیشان داده شد ، شاد و مسرور گشتند ( و باده ثروت و قدرت ایشان را گرفت و سرمست و مغرور شدند و ناشکری کردند و ) ما به ناگاه ایشان را بگرفتیم ( و به عذاب خود مبتلا کردیم ) و آنان مأیوس و متحیّر ماندند ( و به سوی نجات راه نبردند ) . )(انعام/۴۴)
باردیگر تذکر میدهم کهبرای فرد سلمان جایز نیست که از طریق حرام کسب مال کند ، روش هایی مانند قمار و ربا و …. این چنین اعمالی،چه به صورت آشکار وچه پنهانی قطعاً حرام است.
ای برادر و خواهر مسلمانم ، بر اساس عقیده ات اطمینان داشته باش که خدای تعالی رازق بندگان و دارای قدرتی عظیم و استوار و پایدار است ، تا آن جایی که میتوانی تلاش کن ،اما هرگز چون کفتار لاشخور حریصانه بر مردار یورش مبر و نسبت به دیگران حسودی نکن ، چنان که رسول الله (ص) فرمود:
«فلیس الغنی بکثره العرض بل الغنی غنی النفس»
ترجمه:( توانگری و بی نیازی به داشتن مال و ثروت فراوان نیست . بلکه توانگری و بی نیازی حقیقی بی نیازی نفس است.» (روایت ازبخاری ومسلم )
ای بردر و خواهر مسلمان ،از نظر مالی همیشه به آنان که پایین تر از تو هستند نگاه کن، تا لطف و رحمت خدای تعالی را بر خود کم نبینی.
گاهی ثروت وبال گردن است ، بخصوص اگر از طریق حرام کسب شده و در راه غیر شرعی مصرف گردد. آن گاه واقعاً موجب بدبختی و هلاکت است. در حقیقت این عقیده رحمتی الهی برای انسانیت است، زیرا با این بینش اعصاب آدمی آرام می گیرد و روحش از التهاب واضطراب به آرامش و آسایش دست می یابد. بدیهی است که برای پیشگیری و درمان امراض جسمی و روحی هیچ چیزی بهتر از اطمینان و آرامش نفسی نیست.
——————————————–
منبع: پیام زندگی / تألیف: دکتر وجیه زین العابدین/ترجمه:مصطفی اربابی / انتشارات:نشر احسان/نوبت چاپ: اول/سال :۱۳۷۲