مصاحبه با استاد ابراهیم مردوخی در رابطه با ترجمهی قرآن کریم
مصاحبهی اختصاصی با استاد ابراهیم مردوخی در رابطه با ترجمهی قرآن کریم
تهران – پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
اشاره: چندی پیش ترجمهی قرآن کریم به زبان کردی تحت عنوان پرتویی از قرآن کریم(تیشکێ له قورئانی پیروز) بعد از سالها انتظار مشتاقان و علاقهمندان معارف قرآنی به وسیلهی استاد ارجمند ابراهیم مردوخی، در دسترس عموم قرار گرفت، به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی اصلاح، گفتگویی با استاد انجام داده است که توجه شما را بدان جلب مینماییم.
– انگیزهی شما از این ترجمهی نوین قرآن (تیشکێ له قورئانی پیروز) به زبان کردی چه بوده است؟
از دیرزمان هرگاه قرآن کریم را مرور میکردم، یا هر از گاهی برخی از سور و آیههای آن را میخواندم، یا از قاریان قرآن نغمههایی از آن را از ته دل گوش فرا میدادم، در ژرفای آیات آسمانی فرو می¬رفتم و در دریای بیکران معانی آن غرق می¬شدم، و آیات و کلمات موزون قرآنی مرا مفتون خود میگردانید، و نیز فصاحت و بلاغت دلنشینش مرا به سوی افقهای خیالپردازانه و امید و آرزوهای شاعرانه سوق میداد، و زیر لب زمزمه میکردم و در دل خود میگفتم: ای کاش خداوند چند صباحی به من مهلت زندگی عطا میفرمود، تا این کلام وزین پروردگار را به زبان شیرین و دلنشین کُردی برمیگرداندم و آنرا به پیشگاه ملت بزرگوار، دیندار و خداپرست و قرآندوستم، تقدیم میداشتم، تا هرچه بییشتر از سرچشمهی زلال این پیام الهی بهره میبردند، و در عمل به آن صراط مستقیم را راه زندگی خویش قرار میدادند.
– ترجمهی جدید به زبان کردی چه خلأهایی را پر کرده که ترجمههای پیشین به زبان کردی، فاقد آن بودهاند؟
قبل از هر چیز باید عرض کنم میتوان این قضاوت را به خوانندگان واگذار نمود، تا متوجه تفاوتهای این ترجمه با سایر ترجمههای دیگر شویم.
همهی ترجمههای موجود زبان کردی دارای ارزش و اعتبار و سبک خاص خود هستند اما به نظر من هر کدام از آنها ضعف و قوت خود را دارند. که قابل توجه است، و در این راستا وظیفهی مترجمان بعدی این است که به اندازه وسع و توان خویش به قوتها، قدرت بیشتر بخشند و ضعفها را برطرف و یا حداقل کاهش دهند.
ضمناً هرگز این گفته استاد شهید کاک ناصر سبحانی را فراموش نخواهم کرد که همیشه میفرمود: به هر کس که قلمی بدست میگرفت و میخواست مطلب یا کتابی را بنویسد میگفتم: دست نگهدار، اگر مطالبی جدیدی را ارائه میدهید بسیار خوب است، اما اگر نوشتار شما تکرار مکررات است، خواهش میکنم وقت خود و دیگران را ضایع نکنید و کتابخانهها را از مطالب تکراری پر نکنید.
از آن تاریخ به بعد هر گاه دست به قلم میبرم و میخواهم مطلبی را بنویسم این سخن وزین و با ارزش استاد را در ذهن و خاطرم تداعی و طنینانداز میشود، در این ترجمه نیز نصیحت مفید استاد را فرا روی خود قرار دادهام، لذا ویژگیها را در این راستا در نظر قرار دادهام، که به برخی از آنها اشارهی کوتاه و گذرا میشود.
– در معانی لغات و اصطلاحات قرآنی دقت لازم و کافی به کار گرفته شده است.
– تلاش شده متن ترجمه سلیس و روان و آسان باشد، تا همهی اقشار مردم از آن بهرهمند شوند.
– از اختصار مخلّ و اطناب مملّ اجتناب ورزیدهام.
– در ادبیات نوشتاری دقت هر چه بیشتر شده تا ترجمهی مورد نظر از قواعد ادبیات برخوردار بوده، و با شیوه و نمط جدید آراسته گردد.
– قواعد صرفی نحوی و دستور زبانی در آن رعایت شده و در رابطه با تأکید، حصر، ماضی، مضارع، حال، مفرد، جمع و… دقت لازم به کار رفته است.
– از لحاظ سبک نوشتاری دارای ویژگیهایی است که از نظر قواعد عروضی متن ترجمه شده به یک نثر آهنگین و موزون میماند که این خصیصه از ابتدا تا پایان در کالبد این متن ساری و جاری است.
– در مورد لهجه و گویشهای متنوع زبان کردی تنها از یک لهجه و گویش بخصوص استفاده نشده بلکه گاهی اوقات از همهی اصطلاحات و کلمات و لهجه و گویشهای گوناگون زبان کردی به کار گرفته شده است. بدون اینکه به دام پیچیدگیها و تقیید لفظی و معنایی افتاده باشد.
– قابل ذکر است به نظر اینجانب ترجمهی استاد عبدالرحمن شرفکندی (ههژار) میان ترجمههای دیگر زبان کردی از نظر ادبیات و غنای لغوی و سبک، عالی بوده و جایگای بسی بلند را برای خود احراز نموده است، الحق و الإنصاف در این راستا حق مطلب را ادا نموده، و به کالبد ادبیات کردی جان تازهای دمیده است.
اما با این ویژگیهایی که به خود اختصاص داده است، هنوز در رابطه با متن و بطن قرآن ضعفهایی دارد که استاد گرامی محمد هادی مرادی و برادر گرامیم کاکه ماجد مردوخ روحانی در مقطعی از مقدمه در زیر عنوان «ئیمه چمان کردووه» ما چه کاری را انجام دادهایم- در رابطه با ویراستاری و ویرایش و بازبینی و تطبیق با متن قرآن کریم اشارهوار مطالبی را ارائه دادهاند که «صاحب الدار ادری بما فیها».
بدیهی است ذکر اینگونه مطلب به این منظور نیست که بنده و استاد و برادر بزرگوارمان، زحمات استاد هژار را دست کم بگیریم و به این تحفهی ثنیه و شاهکار کمنظیرش ارج ننهیم و خدای ناکرده از ارزش گهربارش ذرهای بکاهیم. بلکه حقایقی است که علتها پیرامون آن معلولها قد علم کردهاند که برخی از آنها ضیق وقت و عدم صحت جسمی و… را میتوان نامبرد.
در خاتمه ناگفته نماند، همچنانکه در مقدمهی قرآن ترجمه شدهی استاد هژار به آن اشاره شده است اگر حق و عدالت در هر کار بودند این متن ادبی استاد فرزانهی کرد جایزهی نوبل ادبی را به خود اختصاص میداد.
– همچنانکه پیداست از اسم ترجمه به جای تفسیر استفاده نمودهاید، آیا قرآن قابل ترجمه است آیا شما به این نظریه موافقید که قایل به ترجمه ناپذیری قرآن است؟ و ترجمهی آن به هر زبان دیگری را نوع تفسیر کلام وحیانی میدانند؟
اصولاً ترجمه دارای ابعاد گوناگون میباشد، ترجمهی حرفی، ترجمهی آزاد، ترجمهی ادبی و…، تفسیر نیز از این قاعده مستثنی نیست، تفسیر علمی، تفسیر به مأثور، تفسیر به رأی، و انواع تفسیر بلند و کوتاه وجود دارد، به نظر من ترجمه، برگرداندن هر متنی است به زبان دیگر با کوتاهترین کلمات که معانی اصل و پای را در نهان خود داشته باشد، بدون اینکه کوتاهی عبارات هیچگونه ضرری به اصل معنا و مفهوم متن ترجمه شده را وارد نموده باشد. چون قرآن کلام خداوند است و خداوند این پیام بزرگ خود را برای همه انسانهای روی زمین با هر زبان و گویش و لهجه و لغتی فرستاده است؛ لذا این پیام را به گونهای نازل فرموده است که در هر قالب ممکنی پیام را به آرامی برساند و از آن بهره گیرد و میفرماید: «و یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر؟!» پس ترجمهی قرآن همانگونه که توضیح داده شد ممکن و در برخی از موارد واجب نیز هست.
– آیا ترجمهی شما در روش و سبک، بیشتر متکی به فهم سلف صالح از قرآن و یا تفاسیر مأثور بودهاید؟
من در این ترجمه خود را متکی و مقید به یک فکر و اندیشه و مکتب مخصوص و معینی ننمودهام. در هر جایی که لازم بوده، بدون هیچگونه تعصب یا وابستگی فکری و فرقهای، از مکاتب و افکار متفکران و دانشمندان سلف و خلف برای روشن شدن معانی مطلوب استفادهی بهینه نمودهام.
– آیا بعد از ترجمه جهت ویرایش و بازخوانی متن ترجمه را به کسی تحویل میدادید؟
بلی، بعد از ترجمهای هر جزء از قرآن چنانکه در مقدمه به آن اشاره شده است ترجمه را در اختیار برادر تیزبین و ژرفاندیش دکتر رئوف رهنمون قرار میدادم، ایشان نیز در حد وسع و توان خویش موارد لازم را نقادانه تذکر میدادند که جای تقدیر و تشکر است.
– در مقدمهی کتاب، به کمیسیون تجدید نظر اشاره نمودهاید، چه کسانی عضو آن بودهاند و به چه نحوی بازخوانی آن صورت گرفته است؟
کمیسیون از سه نفر تشکیل شده بود: استاد محمد یوسف رهنمون، ماموستا محمد حافظ و خودم. بنده قرآن را آیه به آیه قرائت میکردم ماموستا محمد یوسف نیز ترجمه کُردی را میخواندند، سپس با تطبیق آن از ابعاد مختلف ترجمه را زیر ذرهبین بررسی قرار میدادیم، نقاط مورد اختلاف را با تفاسیر و ترجمههای مرجع تطبیق مینمودیم، و مورد مد نظر را یادداشت کرده، بعداً خودم با روش و سبکی که داشتم بازنویسی میکردم.
– دقیقاً از چه زمانی ترجمه را شروع نمودید؟ و در چه مدتی آن را به پایان رساندید؟
در ۲۳ آذرماه 1377 ترجمه را شروع نمودم و در مورخهی ۱۶ بهمن ۱۳۸۹ همهی کارهایش را به پایان رساندم. البته به علت مشکلات زندگی نتوانستم پیوسته روی آن کار کنم تا زمان کار کردن روی آن را دقیقاً معین شود، لذا با محاسبهی ساعاتی که در پایان همه کارهایش دقیقاً انجام دادم ۱۵ هزار ساعت وقت را به خود اختصاص داده است.
– کدام مؤسسهی انتشاراتی اثر شما را به چاپ رسانیده است؟
ما کار را به مؤسسه انتشاراتی «آرا» در سلیمانیهی عراق تحویل دادیم. آن مؤسسه نیز اثر را در بیروت پایتخت لبنان در قطع رقعی در یک مجلد ۶۰۴ صفحهای با تیراژ ۳۰۰۰ نسخه به زیور طبع آراستند.
– از چه منابع و تفاسیری استفاده کردهاید؟
منابع این اثر عبارتند از:
۱- انوار التنزیل (تفسیر بیضاوی) ناصرالدین شیرازی بیضاوی.
۲- صفوه التفاسیر، محمدعلی صابونی.
۳- روح المعانی، شیخ محمود آلوسی.
۴- فی ظلال القرآن، شهید سید قطب.
۵- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی.
۶- مختصر تفسیر ابن کثیر.
۷- ترجمهی قرآن فارسی محمد مهدی فولادوند.
۸- تفسیر نور فارسی، دکتر مصطفی خرمدل.
۹- تفسیر نامی، استاد عبدالکریم مدرس.
۱۰- ترجمهی قرآن کردی استاد عبدالرحمن شرفکندی (ههژار)
۱۱- تفسیر خال، استاد شیخ محمد خال.
۱۲- پختهی تفسیر قرآن کردی، استاد ملا محمد باموکی.
۱۳- تفسیر آسان، استاد برهان محمد امین.
– به عنوان آخرین سؤال، چه توصیهای به علاقهمندان و مشتاقان اثرتان دارید؟
ضمن تشکر از همهی خوانندگان این کتاب از ایشان انتظار دارم با نگاهی نقادانه، آنرا مطالعه نموده و ما را از انتقادات و پیشنهادات ارزندهی خویش، بهرهمند گردانند.
منبع: اصلاح وب