چرا باید به فرزندانتان مسئولیت بدهید؟
به فرزندان تان مسؤولیت بدهید!
نوشته: شیخ سلمان بن فهد العوده /ترجمه: عبدالخالق احسان
مادر نسبت به دختر جوانش خشمگین است و در حالت اندوه زیاد می گوید: این مخلوقی که نه ماه او را حمل کرده، از توشه زندگی ام او را خوراندم، از شیره زندگی روحی ام بهره گرفت، چند سال او را سرپرستی کردم و او ادامه روح و جسدم می باشد و حالا از دستوراتم تمرد کرده و نصیحت هایم را به دیوار می کوبد.
نمی توانم بین این دو حالت موازنه کنم: ۱- طفل کوچکم بین گهواره پیچیده بود، شب های طولانی را به خاطر شیر دادن او بیدار می ماندم و او را تکان می دادم تا آرام شده و به خواب می رفت. ۲- حالا زنی شده و قامتش به اندازه من است، صدایش از صدای من قوی تر شده، بیشترین وقت را با دوستانش سپری می کند، به بازار می رود، تفریح می نماید و احساس می کند این توانایی را دارد تا موعد دخول و خروجش از خانه را به تنهایی تنظیم کند و همیشه می گوید: من آزادم و هیچ کس بر من مسلط نیست.
این سخن مادر درد آور است و مادر این حق را دارد؛ چون از پیامد های جهل نسبت به دخترش بیمناک می باشد و می داند که دختر هنوز به غفلت طفلانه دچار بوده و برای کسب تجربه های زندگی در آغاز راه قرار دارد؛ لذا زود فریب می خورد و به آسانی پایش می لغزد.
هیچ شک و تردیدی نسبت به اهمیت این احساس ها نزد مادر و جود ندارد، مادری که می خواهید نقش خود را در تربیت، توجه و اهتمام به فرزندش ایفا نماید. اگر مادر این احساس را نداشته باشد؛ پس مادر بودن چه معنی دارد؟
نظر به اهمیت و حساسیت این موضوع، قضیه دیگری به ذهنم خطور کرد که فرزند (دختر یا پسر) مستقل است و مانند یک انسان کامل زندگی اش را سپری نمی نماید، بزرگ می شود تا مسؤولیت ها را به عهده گرفته و تحت تکلیف شرعی قرار گیرد تا این که از باور، سخن و عملکردش مورد بازخواست واقع می شود و حتی گاهی بر ضد عملکرد والدینش قدعلم می کند.
خداوند متعال در قرآن کریم داستان حضرت نوح و فرزند کافرش و داستان حضرت ابراهیم و پدر کافرش را بیان نموده و به اختلافات عقیدتی بین پدران و فرزندان در زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم اشاره کر ده است. لذا خداوند متعال می فرماید: { یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْکُفْرَ عَلَى الإِیمَانِ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ} توبه آیه (۲۳) ای مؤمنان ! پدران و برادران ( و همسران و فرزندان و هر یک از خویشاوندان دیگر ) را یاوران خود نگیرید ( و تکیهگاه و دوست خود ندانید ) اگر کفر را بر ایمان ترجیح دهند ( و بیدینی از دینداری در نزدشان عزیزتر و گرامیتر باشد ) . کسانی که از شما ایشان را یاور و مددکار خود کنند مسلّماً ستمگرند . و به تعقیب آن می فرماید: {قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ } توبه آیه (۲۴) بگو : اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیله شما ، و اموالی که فراچنگش آوردهاید ، و بازرگانی و تجارتی که از بیبازاری و بیرونقی آن میترسید ، و منازلی که مورد علاقه شما است ، اینها در نظرتان از خدا و پیغمبرش و جهاد در راه او محبوبتر باشد ، در انتظار باشید که خداوند کار خود را میکند ( و عذاب خویش را فرو میفرستد ) . خداوند کسان نافرمانبردار را ( به راه سعادت ) هدایت نمینماید .
لذا بین فرزندان و پدران اختلافی رونما می گردد و گاهی پدر فرمانبردار بوده و فرزند سرکش است و گاهی بر عکس، نتیجه این اختلاف این است که هریک مستقل اند. خداوند می فرماید:{وَلاَ تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى} انعام (۱۶۴). هیچ کسی گناه دیگری را بر دوش نمیکشد. از ابی رمثه روایت است که گفت: همرای پدر م نزد رسول خدا رفتیم، از پدر م پرسید این کیست؟ پدرم گفت: فرزندم می باشد. رسول خدا صلی الله علیه و سلم گفت : گناه تو بر او نوشته نمی شود و گناه او بر تو نوشته نمی شود.
از خلال بررسی ام در مورد شیوه های تربیتی دریافتم که تعامل پدران نسبت به فرزندان شان دو گونه است:
اول: پدران بر فرزندان غالب بوده و هیچ ارزشی به آنان قایل نیستند و فرزندان و هر چه دارند را از خود می دانند و تحقیر شان می کنند و هیچ اختیار برای شان نمی دهند.
پیامد این بر خورد این می شود که پدران نیاز فرزندان شان را در سنین جوانی درک نکنند و تمایلات شان را در سخن گفتن، آمورش زبانها، درس ، سرگرمی و… در نظر نمی گیرند و از تطورات زمانه بی خبرند و می خواهند که فرزندان شان در خوردن، نوشیدن، طرز پوشیدن لباس و تصرفات شان مانند دوران جوانی پدران باشند.
لذا حضرت علی رضی الله عنه فرمود: ( فرزندان تان را مجبور به پذیرش رفتار خویش نکنید؛ چون آنان در غیر زمانه شما خلق شده اند). تغیرات و دگرگونی های از لحاظ زمانی ایجاد می گردد که باید در نظر گرفته شوند تا بر فرزندان اجباری نشود که شخصیت شان بمیرد و اعتماد به نفس را از دست دهند؛ چون مصادره کردن شخصیت فرزند او را وادار به نافرمانی از والدین می کند تا به خواسته اش عمل نماید گرچه منجر به خشمگینی والدین شود یا اینکه دچار ضعف شخصیتی شده و همیشه تابع اراده والدین گردیده و بر خلاف خواسته های درونیش عمل می کند که در نتیجه عقده های روحی در و جودش جوانه زده و دچار اضطراب و پریشانی و منافقت ودوگانگی می گردد.
دوم: نوع دیگری تعامل به گونه ی است که به فرزند آزادی مطلق می دهند و هیچگاه برای او «نه» نمی گویند و فرزند را آگاه نمی سازند که جزء از منظومه خانواده است و باید به اعضای خانواده ارتباط محکم داشته و به برنامه ها و قرارها و اصول ارزشمند اخلاقی خانواده سهم بگیرد و احترام افراد خانواده و به خصوص والدین را در نظر داشته باشد. در حالی که خداوند حقوق والدین را با عبادت خودش ذکر نموده {وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیماً} اسراء (۲۳) ( ای انسان ! ) پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید ، و به پدر و مادر نیکی کنید ( و با آنان نیکو رفتار نمائید ) . هرگاه یکی از آن دو ، و یا هر دوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند ، ( کمترین اهانتی بدیشان مکن و حتی سبکترین تعبیر نامؤدّبانه همچون ) اُف به آنان مگو ! ( و بر سر ایشان فریاد مزن ) و آنان را از پیش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو .
اما فرزندان در دوره جوانی و نوجوانی مرحله خطرناکی را سپری می کنند که بقیه عمرشان را تحت الشعاع قرار میدهد و اگر درین مرحله درست تربیه نشوند، درمیدان زندگی مؤفق نخواهند شد و نمی توانند در جامعه به حیث انسان فعال و کارا زندگی را سپری نمایند.
به هردو گروه از والدین می گویم: مسؤولیت ها را به فرزندان تان بسپارید!
کلیدهای مسؤولیت را به آنان بدهید و شخصیت های شان را مصادره نکنید و به آنان حق تمرین، فعالیت، تلاش و اشتباه را بدهید تا در حالت حیات شان آزموده شوند و مطمئن گردید که بعداز مرگ شما، امور زندگی را به صورت درست به پیش می برند. آنان را بگذارید تا وظایف مطابق به سن شان را به عهده بگیرند تا بعد از مرگ شما دچار اختلافات و ناهنجاری زندگی نگردند. به فرزندان تان کلیدهای سازندگی را بدهید تا با اعتماد به نفس، صداقت و اخلاص زندگی را رونق دهند؛ چون تربیه سختگیرانه است که فرزند را بر دروغ و حیله گری وادار می کند و مبالغه در نظارت و کنترول فرزند، او را به یکی از دو حالت می کشاند اگر شخصیت قوی داشته باشد به حیله گری و نیرنگ بازی رو می آورد و اگر ضعیف النفس باشد به تمام خواسته های والدین گردن نهاده و هرگز اعتماد به نفس را حتی در خواب هم نخواهد دید.
با نصیحت های آرام، نشست های دوستانه، روابط صمیمانه، شکیبای دوامدار و سخنان باحکمتی که در طول عمر فرزند به گوشش طنین انداز باشد و به خوبی از آن سخنان یاد آور شده و در زندگیش عملی کند؛ کلید های پیروزی را در دسترس شان قرار دهید. گمان نکنید که خشم همیشگی، ناراحتی دوامدار و قهر بودن طولانی راه حل است، اگر فرزند برای شما کاری را انجام دهد و از ته دل از آن کار بدش بیاید و یا به خاطر شما کاری را ترک کند که قلباً مشتاق آن باشد، این اطاعت چه ارزشی دارد؟
روزی می رسد که آنان آزادانه به فعالیت دست یازند،پس باید بیشترین تلاش ما به ترکیز محبت ایمان، صداقت، عمل و اخلاق در قلب های شان باشد و نفرت از امورناشایست، جهل، تنبلی و بی بندباری در دلهای شان جا دهیم. خداوند می فرماید:{ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ } حجرات(۷) بدانید که پیغمبر خدا در میان شما است ( قدر او را بدانید و بدو احترام بگذارید ) . هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند ، به مشقت خواهید افتاد . اما خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دلهایتان آراسته است ، و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است ، فقط آنان ( که دارای این صفات هستند ، یعنی ایمان در نظرشان محبوب و مزیّن ، و کفر و فسق و عصیان در نظرشان منفور و مطرود است ) راهیابند و بس .
باید محبت نماز را در نفس های شان نهادینه سازیم و آنان را به تنفر از دروغ و دزدی و … عادت دهیم. برای فرزندان تان دعای خیر و نیکی نمایید؛ اگر چه غضبناک باشید؛ چون دعای های راستین و نیک والدین به زودی اجابت می شوند پس دعا برای فرزندان را بخشی از پروژه تربیتی و اصلاحی فرزندان قرار دهید.{رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً } فرقان (۷۴) پروردگارا ! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما ( که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده ، مایه سرور ما و ) باعث روشنی چشمانمان گردند ، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان ( به گونهای که در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پیروی نمایند ) .
منبع: اصلاح انلاین