تاریخچه ی پیدایش و تدوین علم مصطلح الحدیث
تاریخچه ی پیدایش و تدوین علم مصطلح الحدیث
نویسنده: دکتر محمود طحان / مترجم: فیض محمد بلوچ
تاریخچه ی پیدایش علم مصطلح الحدیث و دوره ها و حالاتی که در طی زمان بر آن گذشته است.
تاریخچه ی پیدایش و تدوین علم مصطلح الحدیث در ادوار مختلف:
شخص محقق و پژوهشگر ملاحظه می کند که اساس و شالوده ی بنیادین و محوری برای دانستن و دریافت روایت[صحیح] و نقل اخبار، در کتاب الهی و سنّت نبوی موجود است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا … )[۱]
« ای کسانی که ایمان آوردهاید ! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید. »
و پیامبر (ص) می فرماید: «نضّر الله امرأ سمع منّا شیئا فبلغه کما سمعه، فربّ مبلّغ او عی من سامع»[۲]
«خدا بنده ای را شادمان و خنده رو سازد که حدیثی را از ما شنید و همان گونه که خود شنیده است – بدون تغییر لفظ و عبارت – آن را به سمع دیگری رسانیده است، که بسا تبلیغ کننده حافظه اش از حافظه ی شنونده قویتر باشد.»
و در روایتی دیگر می فرماید:
«فربّ حامل فقه الی من هو افقه منه، و ربّ حامل فقه لیس بفقیه»[۳]
«چه بسیارند دانشمندانی که دانش را به دانشمندتر از خویش حمل می کنند، و چه بسیارند حمل کنندگان دانش که دانشمند نیستند.»
این آیه کریمه و حدیث گهربار، اساس و شالوده ی اعتماد و اطمینان یافتن و تحقیق کردن در پذیرفتن اخبار، و کیفیت ضبط آن، به دقت کردن در آن و حفظ کردن آن و تحقیق و بررسی نمودن در نقل آن برای دیگران است.
و صحابه (رضی الله عنهم) نیز در راستای اطاعت و فرمانبرداری از فرمان خدا و پیامبر خدا (ص) در نقل و پذیرش اخبار احتیاط می کردند و برای اطمینان یافتن از صحت و درستی آن، تحقیق و بررسی و مطالعه و وارسی می نمودند؛ به ویژه هنگامی که در صداقت و راستگویی فرد نقل کننده ی اخبار، دچار شک و تردید می شدند.
بنابراین [اهمیت و جایگاه] موضوع «اسناد» [سند حدیث] و ارزش آن در پذیرش یا ردّ اخبار، [برای همه] ظاهر و روشن شد. در مقدمه ی صحیح مسلم به نقل از ابن سیرین آمده که وی [در مورد اسناد] گفته است:
«امت اسلامی در ابتدا، درباره ی سند حدیث سؤال نمی کردند، ولی هنگامی که فتنه در میان امت روی داد، از آن تاریخ مردم به راویان حدیث می گفتند: رجال سند خود را بیان کنید تا ببینید اگر رجال سند از اهل سنّت و جماعت باشند آن را بگیرند و اگر از بدعت گرایان باشند، از روایت آن اجتناب ورزند.»
و با توجه به اینکه هیچ خبری پذیرفته نمی شود مگر بعد از شناخت «سند» آن، به همین خاطر «علم جرح و تعدیل»، «نقد و تضعیف راویان حدیث» [علم رجال]، «شناخت سند متصل حدیث»، یا «شناخت سند منقطع حدیث» و «شناخت عوامل و اسباب پنهانی» [که مربوط به متن حدیث و یا سند آن می باشد که اگر آشکار گرددبه صحت حدیث ضرر می رساند=علّت حدیث]، تأسیس گردید و به جلوه گری و خودنمایی پرداخت، و تعداد اندکی از راویان حدیث مورد نقد و بررسی و تضعیف و اعتراض قرار گرفتند؛ زیرا در ابتدای امر، شمار راویانی که مورد نقد و تضعیف [جرح] قرار گرفته بودند، اندک و انگشت شمار بود.
پس از آن علما و صاحب نظران اسلامی در این زمینه مباحث را گسترش داند و در این راستا به تفصیل سخن گفتند تا اینکه بحث و تحقیق و بررسی و پژوهش در علوم بسیاری که به حدیث از ناحیه ی «ضبط راوی»، «کیفیت تحمل و ادای حدیث»، «شناخت ناسخ حدیث از منسوخ آن»، «شناخت حدیث غریب» و … تعلّق دارند ظاهر و نمایان شد، جز آنکه علما این مباحث و علوم را به طور شفاهی و زبانی به دیگران منتقل می کردند.
سپس این امر توسعه پیدا کرد و تکامل یافت و رشد و پیشرفت نمود، و این علوم به رشته ی تحریر درآمدند و تدوین و نگارش یافتند؛ اما این علوم [علوم مصطلح الحدیث] در لابلای کتاب ها به صورت پراکنده که با دیگر علوم همانند علم اصول، علم فقه و علم حدیث در هم آمیخته و مخلوط شده بودند، تدوین و گردآوری شدند، همانند کتاب «الرساله» و کتاب «الامّ» که هر دو از تألیفات شافعی به شمار می آیند.
و در پایان – در قرن چهارم هجری قمری- با توجه به اینکه علوم به تکامل و پیشرفت و رشد و توسعه رسیده و اصطلاحات [علمی و فنی] نیز مستقر و تثبیت و مرتّب و ساماندهی شده اند و هر فن از دیگر فنون استقلالش را به دست آورده و از وابستگی درآمده و مستقل گردیده است، علما و صاحب نظران اسلامی نیز علم «مصطلح الحدیث» را در کتابی مستقل و جداگانه تدوین کرده اند و کتابی مجزّا برای آن در نظر گرفته اند و اختصاص داده اند. و نخستین فردی که علم مصطلح الحدیث را در کتابی مستقل و جداگانه به رشته ی تحریر و نگارش درآورد و کتابی مجزا برای آن در نظر گرفت و اختصاص داد، «قاضی ابومحمد، حسن بن عبدالرحمن بن خلاد رامهرمزی» [متوفی ۳۶۰ﻫ .ق] است که در کتابی با عنوان «المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی» به تدوین و نگارش علم مصطلح الحدیث پرداخته است.
—————————————————————-
منبع: ترجمه فارسی تیسیر مصطلح الحدیث /مؤلف: دکتر محمود طحان / مترجم: فیض محمد بلوچ/ انتشارات: خواجه عبدالله انصاری ۱۳۸۹
[۱] – حجرات/۶.
[۲] – ترمذی، کتاب العلم؛ و ترمذی گفه است: حدیثی حسن و صحیح است.
[۳] – ابوداود، ابن ماجه، احمد و ترمذی. و ترمذی گفته است: حدیثی حسن است.