نـقـد و اصـول شرعی آن
نـقـد و اصـول شرعی آن
نویسنده: فتحی یکن
ترجمه: مولود بهرامیان
یکی از مسلّمات بدیهی این است که سطح درک و فهم و اندیشه و توان مردم با همدیگر تفاوت دارد؛ و اختلاف نظر در میان میانشان امری طبیعی است. کسی که تاریخ اسلام را زمان بعثت پیامبر تاکنون مطالعه کرده باشد به این نتیجهی حتمی و قطعی خواهد رسید که همهی مسلمانان به صورتی عام و اهل حل و عقد(خبرگان امور) به صورتی خاص در داوری دربارهی یک مسئله با همدیگر اختلاف داشتهاند؛ گرچه همهی اجتهادات و کوششها در چارچوب شرع و اسلام صورت گرفته است.
به تبع اختلاف دیدگاهها و تفاوت اجتهادات درباره مسائل و رویدادهای جدید؛ پدیدهای به نام “نقد” به زبان امروزی و “تواصی به حق” به زبان قرآن پدیدار گشته است.
تواصی و سفارش به حق یا نقد بنا به فرمودهی قرآن و ( باید از شما گروهی باشند که همواره امر به معروف و نهی از منکر میکنند و آنان رستگارانند) و بنا به احادیث و عمل به فرمودههای پیامبر که فرموده :”هرگاه کسی از شما کار بدی را دید باید آن را با دست خویش تغییر دهد و اگر نتوانست با زبان خود آنرا منع کند و اگر نتوانست با قلبش از آن بدی ناراحت باشد و این ضعیفترین مرحلهی ایمان است” و نیز “کسی که در مقابل ناحقی ساکت و بیصداست مانند شیطان لال است” یکی از واجبات اساسی هر مسلمان و فرمانبرداری از کلام الهی هنگام مشاهدهی عیب یا انحراف از فرد،گروه، دولت یا فرمانروایان است.
نظارت شدید و توجه و رویکرد صادقانه به خداوند متعال و حسن سفارش به حق در میان مسلمانان؛ آنان را از انحراف بازداشته است و این رویه در طول تارخ اسلام وجود داشته است. پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید:: ( المؤمن أخو المؤمن لا یدع نصیحته على کل حال ) مؤمن برادر مؤمن است و در هر حالتی از خیرخواهی و نصیحت وی دست برنمیدارد. و همچنین در حدیث دیگری آمده است : ( حق المؤمن على أخیه : أن یبین له الحق إذا احتاج ، ویشد عزمه إذا أصاب ، وأن یشکر له إذا أحسن ، ویذکِّره إذا نسی ، ویرشده إذا ذل ، ویصحح له إذا أخطأ ، ویجامله فی الحق ، ولا یسایره على الباطل ، المؤمن هادٍ ودلیل ومعین وأمین ) .
حق مؤمن بر برادر مسلمانش این است که: هنگام نیاز حق را برایش تبیین و روشن نماید و هنگامی که عزمش در اثر مصیبتی سست میشود آنرا تقویت نماید و هنگامی که نیکی نمود از وی تشکر به عمل آورد و در هنگام فراموشی به وی یادآوری نماید و زمانی که دچار ذلت و خواری میشود راهنماییاش نموده و خطاها و اشتباهاتش را تصحیح نموده و در حق مؤدبانه با وی همراهی نموده در باطل وی را همنوایی و همرهی ننماید؛ مؤمن هدایتگر، راهنما، یاریکننده و امانتدار است.)
شرایط نقد:
زمانی که اسلام “تواصی به حق ” را بر مسلمانان واجب گردانده است شرطهای مشخص را نیز برای آن قرار داده که باید بر آنها تأکید شده و به آنها مقید شود؛ از جمله:
۱– جستجوی راستی:
بایسته است برادر در نقد و پروسهی انتقادی خود حقیقت و راستی را دنبال نماید و در مورد امور روشنگری و تحقیق نموده و صحت و درستی شایعهها و گفتهها را دریابد؛ چه بسیار شایعاتی که اصلاً حظی از حقیقت نبردهاند و بسا گفتههایی که بر اثر کثرت نقل افراد و بسیار بر سر زبانهابودن شایع شدهاند؛ در حالیکه در جهت رسیدن به حقیقت نبوده است. و کافی است در این موضوع به فرمودهای از پیامبر که میفرماید: ( کبرت خیانه أن تحدث أخاک حدیثًا هو لک مصدق وأنت له کاذب ) رواه البخاری . ترجمه: خیانت سترگی است که شما برای برادر مؤمنت سخن دروغی بگویی و او نیز (با اعتماد به صداقت تو) تو را تصدیق نماید.
بنا بر فرمودهی پیامبر( إیاکم والظن فإن الظن أکذب الحدیث ) ترجمه: خود را از گمان دور سازید چرا که گمان؛ دروغترین سخن است. جایز نیست که نقد بر اساس گمان و شک استوار باشد بلکه باید بر وجود قرائن ثابت و دلایل قطعی مبتنی باشد.
۲- پاک ساختن انگیزه و نیت :
بدین معنی که برادر منتقد از انگیزه و عللی که وی را به نقد وا میدارد آگاهی داشته باشد ؛ از ترس اینکه مبادا علت نقد چیزی آرزوهای نفسانی مانند: دوستی تلافی جویی،انتقامجویی،تحقیر دیگران ویا انگیزهای پلشت باشد.
لازم است درصورتی که انگیزه و علل نقد برای فرد منتقد روشن نباشد و از این مطمئن نباشد که عمل نقد رضای خدا را در پی ندارد و در راستای مصلحت اسلام نیست و تنها رشک بردن بر دیگران است ، نقدش را متوقف سازد.
{ فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحًا ولا یشرک بعباده ربه أحدًا } . هرکس که امیدی به دیدار پروردگارش دارد؛ پس عمل شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت با پروردگارش شریک نسازد.
۳– انتخاب روش نقد:
بایستی بهترین و استوارترین روش نقد و بیان آنرا با دلسوزی را جست و جو نمود؛ چرا که شرط سفارش و توصیه این است که به حق باشد نه باطل{ وتواصوا بالحق وتواصوا بالصبر } .ترجمه: و همدیگر را به حق و صبر سفارش نمودند.
– نیکوست نقد مشفقانه از برادر مؤمن به تنهایی انجام گیرد؛ زیراکه -به صورت تنهایی – مؤثرتر و امکان دخالت شیطان و وسوسهی وی نیز کمتر است . و سخن خلیفهی راشد علی ـ رضی الله عنه- در این باره بجاست که فرموده است:” نصیحت در میان مردم و به صورت آشکار به منزلهی در هم کوبیدن شخصیت فرد است”.
– شایسته است فرد ناصح و دلسوز با رعایت ادب و حجب و صدای آهسته نقد خود را عرضه کرده و کلمات نیکو و عبارات زیبا را برای بیان مقصودش بکار گیرد .چه بسیار کلماتی که انسان بدون دقت آنها را بکار میبندد و سبب ایجاد کینه و دشمنیها میشود و رشتهی برادری را برای همیشه از هم میگسلد.پس باید برادران مسلمان مواظب لغزشها و اشتباهات زبانی باشند و فرمودهی پیامبرشان را بیاد آورند که فرمود: ( لا یستقیم إیمان عبد حتى یستقیم قلبه ، ولا یستقیم قلبه حتى یستقیم لسانه ) رواه أحمد ترجمه: “ایمان بنده راست و کامل نمیشود تا اینکه قلبش راست شود و دلش راستی نپذیرد تا اینکه زبانش راست نشود.”
– نیکو است ناصح مشفق به شیوهای نرم و آرام برخود کرده و این سخن خداوند را در قرآن به یاد داشته باشد که خطاب به پیامبر میفرماید: {ولو کنت فظًّا غلیظ القلب لانفضوا من حولک} و اگر تو تندخو و سنگدل بودی از دور تو پراکنده میشدند. اگر در ارائهی نقد تندخویی و بیادبی باشد راه را بر روی دل و شنیدن گوشها خواهد بست.در حالیکه مدارا ونرمی دلها و روانها را آمادهی شنیدن نصیحت و تأثیر از آن میکند و در نتیجه خیری که “نصح و خیرخواهی” به خاطر آن تشریع شده است تحقق پیدا میکند.
رسول الله ـ صلى الله علیه وسلم ـ میفرماید : ( إن الله ـ عز وجل ـ لیعطی على الرفق ما لا یعطی على الخرق ـ الحمق ـ وإذا أحب الله عبدًا أعطاه الرفق ) رواه الطبرانی . ترجمه: خداوند عزوجل آنچه را به نرمی و مدارا میدهد به حماقت نمیدهد و هنگامیکه بندهای را دوس بدارد نرمی و مدارا را به وی میبخشد.
۴- موضوعیت داشتن نقد:
برادر نصیحتگر باید نصیحت و نقد خود را با دلیل شرعی که مبتنی بر اثبات نظر وی است مستدل سازد ؛در بحث و بررسی با برادر مؤمنش باید میانهرو و موضوعی به دور از تندروی و زیادهروی برخورد نموده تا بحث و گفتگویشان به جدل ناپسندی که هوا و هوس و طبع بشری بر آن حکمفرماست؛ تبدیل نشود. در این حالت شیطان با جنباندن انگشتانش در صدد گسستن پیوندهای نزدیکی به خداوند و انداختن آنان در مصیبت بزرگ است و همچنانکه قرآن به آن اشاره میکند: { وما اختلفتم فیه من شیء فحکمه إلى الله } . اگر در چیزی دچار اختلاف نظر شدید پس حکم آن را به خدا (قرآن)ارجاع دهید.
5- فراخی سینه
از برادران خواه نصیحتکننده و خواه نصیحتشونده انتظار میرود که به زینت شکیبایی و شرح صدر آراسته شوند و انگیزهاشان تنها تحصیل رضایت خدا و رسیدن به حقّ و التزام به آن باشد نه اینکه هدف چیرهشدن یکی بر دیگری و برتریجویی فردی بر شخص دیگر باشد.شایسته است همه این سخن گهربار خلیفهی راشد عمر بن الخطاب ـ رضی الله عنه- را به گوش جان بشنویم که میفرمود:”محبوبترین افراد نزد من کسی است که عیب و ایراد مرا به من هدیه میدهد.
منبع: نیشتمان