گامهایی به سوی تشکیل حکومت اسلامی
گامهایی به سوی تشکیل
حکومت اسلامی
استاد مصطفی محمد طحان
اگر جنبشهای پویا و
روشنبین اسلامی، در راستای رسیدن به حکومت و قدرت، روشها، راهبردها و راهکارهای
خشونتزا نظیر کودتا، شورش، کشتن و ترور را نمیپذیرد، پس چگونه در روند برپایی
حکومت اسلامی، به اهداف و ارزشهایش نائل میشود؟
جنبشهای بزرگ اسلامی
معتقدند گامهای برپایی دولت اسلامی، همانهایی هستند که امام بناء ترسیم نموده آنجا
که میگوید : برنامه اخوانالمسلمین، مراحل و راهکارهایش روشن و واضح است و از
جمله مراحل و استراتژیهای جماعت :
۱- ساختن فرد مسلمان از نظر تفکر، عقیده، اخلاق، عاطفه،
عملکردها و رفتارها.
۲- ایجاد خانواده مسلمان یعنی توجه و اهتمام به زن و
مرد، کودک و جوان (بطور یکسان ).
۳- ساختن ملت مسلمان، در راستای تحقق بخشیدن به این
مرحله، تلاش میکنیم تا دعوت ما به هر خانوادهای برسد و ندای دعوت اسلامی در هر
کوی و برزنی شنیده شود و بجوش آید و ما جهت نیل به این هدف کوتاهی نکرده و از هر
ابزاری شرعی (وقانونی) استفاده میکنیم.
۴- تأسیس حکومت اسلامی که مردم را به مسجد بکشاند و از
آنجا برای هدایت و توجیه مردم استفاده نماید.
برنامه جنبش در برپایی
حکومت اسلامی این است برنامهای روشن و آشکار و بر پایۀ تکوین نسلی مسلمان – که بر
اساس آموزههای صحیح دینی تربیت یافته – استوار گشته است. باید نیروی جوان تربیت
شده در جهت گردآوری مردم زیر سایۀ نظام اسلامی تلاش ورزیده، همه جوانب و ابعاد
زندگانی افراد، خانوادهها، ملتها، سازمانها و حکومتها را زیر چتر اسلام قرار دهد.
اما ابزار آنان، همان راهبردها و راهکارهای قانونی نظیر تبلیغ، گفتگو، آمادهسازی،
تحقیق، رسانهها، تأسیس احزاب، همگام شدن با نیروهای مخالف قانونی (اپوزیسیون)،
وارد شدن عرصههای انتخاباتی، مشارکت در حکومتهای ائتلافی، تبادل مسالمت آمیز قدرت
و نهایتاً نهادینه کردن اندیشه و عقیده اسلامی در دل تمام انسانها تا همه مردم بر
آن تربیت یابند و دلها بدان باور کنند و روحها در کنار آن گِردآیند.
بعضاً ابزار با توجه
به شرایط زمانی و مکانی تفاوت پیدا میکنند، اما در تمام شرایط، قانون، ابزار
مشروع را تعیین میکند و باید بر اساس منافع (ملی)، اراده و خواستۀ مردم مسلمان،
وضع شود.
اصولاً رسالت جنبش
اسلامی این است : حکومتی را به وجود آورد که ضامن
حقوق همه انسانها بوده و بر اساس «شوری» اداره شود و ضد استبداد، سرکشی و طغیان،
ادای وظیفه کرده و محدودۀ فعالیتهای قوای مجریه، مقننه و قضائیه را از هم تفکیک
نموده و مردم را حافظ مبانی دین کند و همچنین زمینه و بستر مناسب را برای نظارتِ
(مستقیم و غیر مستقیمِ) مردم بر عملکردهای مسئولین و هیأت حاکم، فراهم سازد.
اما نباید از این نکته
غافل بود که امکانات مادی در تحقق بخشیدن به هدف، ابزار نیست، تاریخ گواه این است
که دعوتهای اسلامی بر اساس مادیات پایهگذاری نشده و اساساً امکانات مادی و رفاهی،
وسیله و ابزار تحرک جنبش اسلامی نبوده، اگر چه جنبش در پارهای از روندِ فعالیت به
مال نیاز دارد؛ اما محال است که پایه و ستون دعوتهای دینی، مال و امکانات مادی
باشد. نیرو و قدرت (نظامی) هم ابزار محسوب نمیشود زیرا دعوت حقیقی اولاً روحها را
مخاطب قرار میدهد و با قلبها گفتگو میکند و جانهای خفته را بیدار میکند ( نه
توسّل به قدرت ویرانگر و جانستانِ نظامی). اما ابزار حقیقی و اساسی عبارتند از
ایمان، عمل، محبت، برادری و توانمندی در عقیده و در وحدت « و تلک سنه الله و لنت
جد لسنه الله تبدیلا ».
جواب یک شبهه :
کسانی هستند که میگویند
: عمر جنبشهای اسلامی از هفتاد سال گذشته است و آنها از اهدافشان در برپایی حکومت
اسلامی کاملاً به دورند و هر گاه پارهای تصوّر کردند که جنبشهای اسلامی به
اهدافشان نزدیک شده، در مسیر آنان، اشکال تراشی کرده، درِ سلولهای انفرادی و
زندانها برای آنها گشوده خواهد شد و جوخههای اعدام و انواع و اقسام شکنجه، در
انتظار آنهاست. اما کرسیهای پارلمان، پستها و کلیدهای وزارت و یا برپایی حکومت
اسلامی، قرین آنان نیست. احزاب لائیک، ماجراجوها، افسران ارتش و فرصتطلبان، با
استفاده از ابزارهای مختلف به قدرت رسیدهاند اما از موفقیت اسلامگرایان در این
عرصه خبری نیست!
این دلسوزان باید به
مسائل زیر توجه نمایند:
مسأله اول : عمیقاً این واقعیت را بفهمیم که منشاء اصلی تغییر و تحولات، درون ماست. زیرا
خداوند اوضاع و احوال هیچ گروهی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان خود وضعیتشان را
تغییر دهند.
مسأله دوم : در واقع برپایی حکومت اسلامی، نیازمند تغییرات جهانی است. زیرا رفتن و آمدن
حاکمان مختلف، مشکلی را بر طرف نمیکند. و در دنیای امروز بیشتر انقلابها صوری و
شکلی میباشند نه واقعی. از دیدگاه ما، مسأله اصلی، برپایی نظامی اسلامی است که
نماینگر تمدن اسلامی باشد و در مقابل تمدن حاکم غرب قرار گیرد و این امر به آمادهسازی،
شکیبایی و پشتکاری همیشگی نیازمند است. در حالیکه یهود به رغم تأییدات جهانی جز در
(سایه) تغییر معیارهای بینالمللی نتوانستند حکومتی را بنیانگذاری، پس حکومت
اسلامی – که همه نیروهای جهانی در مبارزه با آن بسیج شده و با آن میجنگند – چگونه
میتواند پا به عرصه وجودگذارد؟
مسأله سوم : فروپاشی نظام شوروی سابق شکاف بزرگی را در این دیوار باطل ایجاد کرد و مسأله
برپایی نظام اسلامی به فروپاشی نظامی دیگر نیاز دارد. و علاوه بر این اسلامگرایان
باید این آمادگی را هم داشته باشند که جانشین و جایگزین عاقل و شایستهای باشند.
مسأله چهارم : اسلامگرایان باید شرایط سیاسی و واقعیتهای پیچیده امروزی کشورها را بفهمند.
اصلاحات تنها با طرح شعارهای اسلامی امکانپذیر نخواهد بود و اوضاع و احوال بد
اقتصادی و سیاسی در شماری از کشورها به مداوای آرام و نَفَسِ عمیق نیاز دارد. تا
اینکه در مسیر صحیح خود قرار گیرد.
مسأله پنجم : اگر اسلامگرایان نتوانستند، حکومت اسلامی را بر پا کنند. آیا این بدان
معناست که از صحنه مبارزات سیاسی خارج میشوند و میدان را برای نفوذ دیگران خالی
میکنند و یا اینکه با دیگران در برپایی حکومتی غیر اسلامی بشرطی که مخالفتی با
مبانی اسلامی نداشته باشد، شرکت میکنند (و از تمام راهکارهای قانونی و شرعی برای
خدمت به مصالح انسانها، استفاده مینمایند؟)
محمد حسین فضلالله
(روحانی برجسته لبنانی) نظریهپرداز بزرگ میگوید : ما اسلام را به
عنوان الگوی عملی مطرح میکنیم. اما اگر شرایط برای تشکیل حکومتی اسلامی مقدور و
میسّر نشد، پس بیایید حکومتی انسانی را مطرح کنیم یعنی حکومتی که به ارزشهای
انسانی نظیر آزادی و عدالت، پایبند است و
نظامی که به دنبال جلب منافع و دفع آفتها و مضرات است.
مسأله ششم : حکومت اسلامی با اکراه و اجبار مردم بر پا نخواهد شد. زیرا مقبولیت اجتماعی
یکی از شرایط توانمند بودن یک جریان است. لذا خداوند به هیچکسی جزبه اندازه
توانائیش تکلیف نمیکند (و هیچگاه بالاتر از میزان قدرت شخص از او وظایف و تکالیف
نمیخواهد).
و مضافاً اینکه : ندای
اسلامی هیچ روزی توانمندتر از امروز نبوده است و نگاهی واقع بینانه به احوال و
اوضاع جهان اسلام، گویای این واقعیت است که اسلامی که در بسیاری از کشورها در صحنه
حضور دارد و جنبشی که روزگاری، زیر زمینی کار میکرد و از هر طرفی محاصره شده بود
و خیلی سرّی به امر دعوت میپرداخت، امروزه در اوج توانایی و با صدای بسیار بلند
(و رسا)، آشکارا و شفاف، در مقابل چشم و گوش جهانیان حرکت میکند و مساجدی که پیش
قراولانش تعداد کمی از ناتوانان و پیران بودند، امروز به محرابهایی برای جوانان و
عرصههایی برای فعالیت حرکت، تبدیل شدهاند.
—————————————-
منبع : چالش های سیاسی
جنبش اسلامی معاصر
مؤلف : استاد مصطفی
محمد طحان
مترجم : خالد عزیزی
انتشارات : نشر احسان