دستاوردهای کودتای مصر برای حرکات اسلامی و مسلمانان
دستاوردهای کودتای مصر برای حرکات اسلامی و مسلمانان
حازم غراب / ترجمه: عبدالله شرفی – مهاباد
چه بسا چیزی را دوست نمیدارید ولی آن چیز برای شما نیک باشد (بخشی از آیهی ۲۱ سورهی بقره].
جا دارد با الهام گرفتن از آیهی فوق پیرامون نعمتهایی که خداوند عزوجل در طی چند ماه اخیر و در قالب و شکل محنتها و مصیبتهایی دشوار، بر مشلمانان مصر و ما ارزانی فرمود، بحث کنیم.
آری درست است که بعد از کودتای نظامی و خونین در مصر، همه ما مسلمانان و دلسوزان بسیار دردمند و ناراحت شدیم، قضا و قدر خداوند بر این شد که ما مسلمانان در شرایطی قرار گیریم که به امتحان و آزمایشی بسیار سخت و دشوار مبتلا شویم، امتحانی که در قالب ریخته شدن خون بهترین جوانان مصر تجلی پیدا نمود و همه را در غم فرو برد.
برای اینکه حقیقت امر را بهتر درک کنیم لازم است بیشتر به حوادث پیش آمده بنگریم و همچنین با خود درباره این موضوع و اصل قرآنی بیندیشیم که خداوند در ورای این محنتها و حوادث چه اهدافی را دنبال فرموده و در لفافه این حوادث چه نعمتهایی را بر ما ارزانی داشته وچه درسهایی را به آموخته است؟
با دقت در رویدادهای اخیر مصر میتوان به راحتی کشف کرد که در پس این دردها و رنجها، گنجهایی از نعمت پروردگار برای مسلمانان مصر و ما نهفته که جا دارد از انها بهرهمند شویم، نعمتهایی که در شرایط عادی دست یافتن به آنها بسیار مشکل مینماید.
۱) پس از کودتای نظامی علیه محمد مرسی و به شهادت رسیدن بیش از ۶۰۰۰ انسان بیگناه و…. جمعیتها و احزابی با رویکردهایی متفاوت، بر این شدند که در داخل دایره اسلام گرایان گرد هم آیند و تحت یک نام و با رهبریت جنبشی مشورتی (اتحادیه میهنی حمایت از مشروعیت و قانون) با همدیگر هم پیمان شوند و رویکرد واحدی که عبارت است از دفاع از مشروعیت قانونی و مقابله با کودتا را در پیش گیرند.
۲) هزاران نفر از طرفداران حزب سلفی نور زمانی که یقین پیدا کردند که رهبرانشان در اثر مشارکت در کودتا علیه رئیس مرسی، دچار خطایی بزرگ و نابخشودنی شدهاند، از آنان دوری گزیدند، از سران سلفی که پس از کودتا از حزب سلفی نور جدا شدند میتوان برای مثال به شخصیتهای تأثیرگذاری همچون «بشری و عماره و سیف عبد الفتاح و عوی و…» اشاره نمود که کاملاً صف این حزب – کودتاگر – را رها نموده وبا قدرت هر چه تمام به میدان مبارزه علیه کودتا چیان آمدند.
۳) کارشناسان و خبرگان مسلمان، به منظور دست یافتن و رعایت بیش از پیش اخلاص در کارها و برنامههای پیش رو، گرفتن پند و عبرت از تجربههای گذشته و در نهایت مشخص نمودن اشتباهات صورت گرفته – در همه زمینهها – تصمیم گرفتند در این زمینه به کمک سایر رهبران و متفکران اتحادیه میهنی، به نتایجی عملی و کاربردی و ملموس برسند.
۴) جمع کثیری از مسلمانان که خارج از دایره [به اصطلاح امروزی] اسلام سیاسی بودند، با صدها هزار نفر از اسلام گراهایی که در بعضی از استانها ومیدان رابعه و نهضه اعتصام کرده بودند، هم صدا شده و عدهای از این به ظاهر غیر اسلام گرا، خانه و کاشانه خود را رها نموده و در جمع تحصن کنندگان رابعه عدویه به سر میبردند و از اینکه در کنار انقلابیون راستین کشورشان هستند لذت میبردند و به خود و عملکرد جدیدشان میبالیدند.
به راستی زندگی کردن در فضای معنوی رابعه، روزه داری در روزها و تراویح و تلاوت قرآن تحصن کنندگان در شبهای ماه مبارک رمضان، باعث شد دل هزاران نفر از مردم که تا آن زمان از اسلام و اسلام گرایان آگاهی و اطلاع درستی نداشتند به سوی آنان جلب و جذب شود و چه بسا بسیاری از آن مجموعه جدیدالورود، از لحاظ تنظیمی نیز از طرف اتحادیه میهنی به کار گرفته شدهاند.
۵) پس از کودتای خونین علیه قانون و نتایج انتخابات و پارلمان و… جنبشهای اسلامی توانستند بسیاری از موقعیتها و سنگرهایی را که به زور و تزویر از دست داده بودند، دوباره به دست گیرند، سنگرهایی که در اثر تبلیغات شیطانی و ساحرگونه ابلیسهای اطلاعاتی و مخابراتی از از کف آنان رفته بود.
۶) پس از کودتای ظالمانه در مصر بعضی از کسانی که بیطرف و یا رقیب اخوان بودند و به نوعی پرچم دشمنی علیه دکتر محمد مرسی را بر افراشته بودند و با تازیانه سیاسی بر وی حمله ور میشدند، یقین پیدا کردند که این مرد بزرگ و این رئیس جمهور سترگ در دام توطئه داخلی و خارجی افتاده است، توطئهای که توسط شکست خوردگان و باز ماندگان حزب وطن، همراه با مزدوران سازمانهای جاسوسی و پلیسی و با پشتیبانی تبلیغاتی و لُجستکی و مالی از داخل و کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین رژیم صهیونیستی راه اندازی و طراحی شد.
۷) مـُرسی، این رادمرد تاریخ مصر، پس از ربوده شدنش توسط کودتاچبان، توانست با ثبات و استقامتی که از خود نشان داد و همچنین با تاکید بر مشروعیت ریاست جمهوریش، در داخل مصر و در میان دیگر ملتهای آزادیخواه عرب و جهان اسلام – و حتی کشورهای غربی و اروپایی – نظر مثبت و عواطف تأیید آمیز میلیونها انسان را به سوی خود و برنامههای انسان دوستانه و در چارچوب دمکراسیاش جلب نماید.
۸) چهره واقعی بیشترمنافقان دوست نما [اگر نگوییم همه آنها] که در صف اسلام گرایان ایستاده بودند و به ظاهر در کابینه حکومت منتخب مرسی عضویت داشتند، به خوبی بر همگان آشکار شد.
۹) خداوند جل جلاله افتخار شهادت را نصیب عدهای نمود که از دیرباز منتظر آن نشسته بودند، آری، الله تعالی کسانی را به عنوان «شهدا» از میان ما بر گزید که اطمینان داریم به درجه رفیع شهادت نایل آمدهاند و انشاء الله در پیشگاه خداوند برای خانوادههایشان و ما شفاعت خواهند نمود.
۱۰) در میان احزاب و گروهای کودتاچی که چشم دیدن رئیس جمهور منتخب و اخوانی مصر را نداشتند، بر سر تقسیم غنائم و پستهای حکومتی به شدت اختلاف و چند دستگی پدید آمد – و کسانی چون البرادعی که همگان او را ناخدای کشتی کودتا میپنداشتند پس از اطمینان از مسیر غلطی که در پیش گرفتهاند با عصبانیت از آن پیاده شد و از بس که احساس شرمندگی و درماندگی میکرد مجبور شد کشور را نیز ترک گوید -.
علاوه بر اینکه عدهای از لیبرالهای پرادعا و طلبکار پس از سکوت تأیید آمیز در مقابل کشتارهای جمعی و بیرحمانه و هتک حرمت مساجد، چهره واقعی و زشتشان بر مردم برملا شد و کودتا و شهادت انقلابیون در میدانهای قاهره بدست چماق بدستان مزدور و بیگانه پرست به روزی شوم و نحس برای این لیبرالها مبدل شد به گونهای که اکنون در مصر و جهان از کوچکترین شخصیت و احترامی برخوردار نیستند.