اسماءالحسنی اسم «رافع»
اسماءالحسنی «رافع»
استاد شهید ناصر سبحانی رحمه الله
یکی از اسماء، اسم رافع است. این اسم از کلمه ی «رفع» به معنی «بلند کردن» گرفته شده است.
همان طور که در «صفات ملک»، خداوند «خافض» است در این جا نیز می گوییم: «خداوند رافع است». «رافع» در مقابل «خافض» قرار دارد. رافع و خافض بودن خداوند به این معنی است که او – جل جلاله- نسبت به آنان که سزاوار و شایسته بلند کردن (ترفیع) هستند، رافع است و نسبت به آنان که سزاوار و شایستگی خفت و پایین آوردن هستند خافض است. و مشخص است که چه کسانی استحقاق رفعت و چه کسانی استحقاق پایین آوردن از جایگاه و منزلتی که به دروغ در آن قرار گرفته اند یا به آنان داده شده را دارند.
این اسم در قرآن به صورت اسم فاعل نیامده است؛ اما فعلش به کار رفته است:
«نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء »۱
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ »۲
معنی و آثار این اسم مشخص است در این جا به اختصار در مورد اثری که این اسم در روح و روان انسان مؤمن بر جای می گذارد اشاره ای خواهیم داشت.
در یک جامعه جاهلی و بر اساس معیار و میزان هایی که بر این جامعه حاکم است، وضعیت را به گونه ای می بینیم که افراد مؤمن در مقام و منزلت شایسته خود قرار ندارند و در همان حال افرادی را می بینیم که تمثال جهل و هوی و سمبل همه صفات زشت و قبیح هستند و در مقام و منزلتی قرار داده شده اند که لیاقت و شایستگی آن را هرگز نداشته و ندارند و نتیجه این هرج و مرج را نیز به وجود آمدن مشکلات و بدبختی های فراوانی می بینیم که دامن جمع (عامه مردم ) را گرفته است. آنان که شایستگی سیطره بر امور را دارند معزول و آنان که لیاقت چنین چیزی را ندارند مسلط بر امور هستند و به قول شاعر:
«اسب تازی شده مجروح به زیر پالان طوق زرّین همه در گردن خر می بینم»
در چنین جامعه جاهل زده، خبری از شایسته سالاری نیست و امانتها در دست غیر اهلش قرار داده شده و امانتداران واقعی محبوس شده اند. آن چه روشن است این که مشاهده چنین وضعیت و احوالی برای هر انسان [صاحب شعوری] بسیار دردناک و رنج آور است. در چنین جامعه و وضعیتی، انسان مؤمن از ملاحظه ی وضعیت موجود، اگر در ارتباط با خود متأثر نشود قطعاً در ارتباط با عامه ی مردم، در حالت روانی نامطلوبی قرار خواهد گرفت و به راستی وضعیت برای او نیز دردآور است؛ اما او برخلاف دیگران در چنین وضعیتی تنها مشغول ادای تکلیف و وظیفه خود است و به چیز دیگری نظر دارد. او به «رافع» و «خافض» بودن خدایش نظر دارد. او به این نظر دارد که این اوضاع و احوال زیاد ادامه نخواهد یافت. چند روزی بیش نیست و بعد از آن خداوند رافع و خافض با بندگان خود برخورد مقتضی را به عمل خواهد آورد و اوضاعی را پیش خواهد آورد که مخفوض را مرفوع می کند و مرفوع را مخفوض میگرداند و هر که را در جا و منزلت شایسته و بایسته خود می نشاند و در نتیجه امور به مسیر واقعی و حقیقی خود برخواهد گشت و وضعیت نامطلوب موجود پایان می پذیرد.
توجه به این اسم و ارتباط دادن آن به اسم «خافض» به راستی آثار بزرگی را در روح و روان وضعیت انسان مؤمن به وجود خواهد آورد، به ویژه برای آنان که تاب و توان تحمل وضعیت نامطلوب جامعه ی جاهلی را کمتر داشته و در وضعیت ناخوشایندی به سر می برند.
————————————————-
منبع: اسماء الحسنی
تألیف: استاد ناصر سبحانی رحمه الله
انتشارات:مردم سالاری ۱۳۸۷
۱ « هر کس را بخواهیم او را درجاتی بالا میبریم ». (انعام؛ ۸۳)
۲ « خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و بهره از علم دارند ، درجات بزرگی میبخشد ».( مجادله؛ ۱۱)
یکی از بزرگترین درس های زندگیم رو یعنی میتونم بگم بزرگترینش رو گرفتم
سلام ممنون بسیار مفید بود