فضلیت ماه رجب و بدعت های ماه رجب
فضلیت ماه رجب و بدعت های ماه رجب
نویسنده: فیصل بن علی البعدانی
خداوند بر حسب حکمت خویش برخی از روزها و شب ها و ماه ها را بر برخی دیگر برتری داده است تا اینکه بندگانش در آنها بیشتر در انجام عبادات بکوشند واعمال صالحه را بیشتر انجام دهند ولی شیاطین انس و جن همیشه تلاش کرده اند مردم را از آن باز دارند ومانع انجام اعمال نیک توسط بندگان نیکوکار خداوند شوند تا جایی که تلاش می کنند مناسبت هایی را که دارای فضیلت و رحمت ایزد منان می باشد، به میدان بازی و سرگرمی و ارضای شهوات و لذایذ خویش تبدیل نماید و دسته ی دیگری را نیز هر چند نیتشان درست بوده ولی بخاطر جهل به احکام دین، گرفتار بدعت هایی نموده که هیچ اصل و اساسی در دین ندارند .
حسان بن عطیه می گوید: هر وقت قومی در دینشان بدعتی ایجاد کنند، خداوند بمانند آن سنتی را از میانشان بر می دارد و تا روز قیامت آن سنت به میانشان بر نمیگردد [۱]. ابو ایوب سختیانی می گوید: هر مقدار صاحب بدعتی در انجام آن تلاش کند، به اندازه ی تلاشش از خداوند دور می شود. [۲]
یکی از آشکارترین کارهایی که از سنت پیامبر دور است، اعمالی است که برخی از مردم در ماه رجب انجام می دهند.
در این مقاله به برخی از این اعمال اشاره نموده و آن را بر نصوص شریعت و سخن اهل علم عرضه خواهم نمود تا نصیحت و یادآوریای برای امت باشد و سبب هدایت و باز شدن چشم ها و گوش های کسانی گردد که از نور و روشنایی سنت دور مانده اند.
آیا ماه رجب بر دیگر ماه ها فضیلتی دارد؟
ابن حجر رحمه الله می گوید: در فضیلت روزه ی این ماه، یا روزه بودن چند روز معین از آن یا زنده داشتن شب مخصوصی از این ماه، حدیثی صحیح که شایستگی استدلال داشته باشد روایت نشده است .
ابن حجر رحمه الله می گوید: امام ابو اسماعیل هروی حافظ قبل از من این سخن را با جزم و یقین گفته است و این سخن با سند صحیح از وی به ما رسیده است.[۳] و این سخن از کسان دیگری نیز روایت شده است.
او نیز می گوید: احادیثی که در خصوص فضیلت ماه رجب روایت شده اند، بر دو قسم هستند: این احادیث یا ضعیف هستند و یا موضوع، و ما احادیث ضعیف را ذکر می کنیم سپس به احادیث موضوع اشاره ای قابل فهم برای دیگران می نماییم. سپس ابن حزم شروع به بیان احادیث ضعیف و موضوع می نماید.[۴]
صلاه الرغائب نخست کیفیت آن:
کیفیت صلاه الرغلائب در حدیثی «موضوع» از انس از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده که گفت: هر کس روز پنجشنبه را روزه بگیرد (اولین پنجشنبه ی ماه ر جب) سپس در فاصله ی بین نماز مغرب و عشا در شب جمعه دوازده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و سوره ی قدر را سه بار و دوازده بار هم سوره «توحید» را بخواند و بعد از هر دو رکعت که به پایان رسید، سلام دهد و هنگامی که دوازده رکعت را این گونه به پایان رسانید، هفتاد بار بر من صلوات بفرستد سپس به سجده رود و در سجده هفتار بار بگوید: (سبوح قدوس رب الملائکه والروح)، سپس سرش را بلند کند و هفتاد بار بگوید: رب اغفر وارحم وتجاوز عما تعلم ، إنک أنت العزیز الأعظم؛ سپس دوباره سجده کند و مانند سجده ی اوّل همان دعا را هفتاد بار بخواند سپس نیازش را از خداوند بخواهد، خداوند همه ی گناهان او را می بخشاید هر چند به اندازه کف روی دریا، تعداد دانه های شن، سنگینی کوه ها، وبرگ درختاتن باشد و او را در روز قیامت در هفتصد نفر از اهل خانوادهاش که مستوجب آتش دوزخ شده اند شفیع می گرداند.[۵]
دوم: سخن علما در خصوص این نماز
امام نووی رحمه الله می گوید: این نماز بدعتی قبیح و به شدت منکر است، مشتمل بر منکرات است، ترک واعراض از آن تعیین می گردد و باید آن را بر انجام دهنده اش انکار نمود.[۶]
ابن النحاس گفته: بدعت است و حدیث روایت شده در این خصوص به اتفاق همه محدثین «موضوع» می باشد.[۷]
ابن تیمیه می گوید: صلاه الرغائب، هیچ اصل و اساسی ندارد، بلکه بدعت است، مستحب نیست نه به صورت جماعت و نه به صورت تنهایی؛ در صحیح مسلم از پیامبر-صلى الله علیه وسلم- روایت است که از اختصاص دادن شب جمعه به شب زنده داری و یا روز جمعه را به روزه گرفتن نهی نمود.
و آن روایتی که در خصوص نماز رغائب در شب اولین جمعه ی ماه رجب روایت شده، به اتفاق علما دروغ است و هیچ یک از علما و ائمه ی سلف آن را ذکر نکرده است.[۸]
و طرطوشی جعل آن را بیان نموده ومی گوید: ” ابومحمد مقدسی به من خبر داد که در بیت المقدس نمازی به نام رغائب که در ماه رجب و شعبان خوانده می شود، در میان ما نبود و اولین بار که این نماز در میان ماه ایجاد شد، سال ۴۴۸ بود که مردی از نابلس به میان ما در بیت المقدس آمد که به ابن ابی الحمراء معروف بود، وی تلاوت زیبایی داشت، این شخص در شب نیمه ی شعبان در مسجد الاقصی قیام کرد ونماز خواند … تا آنجا که گفت: واما نماز رجب در سال ۴۸۰ در بیت المقدس به میان ما آمد وحال آنکه قبل از این تاریخ نه خبری از این گونه نماز شنیده ونه دیده بودیم.[۹]
ابن الجوزی در کتابش «الموضوعات» این حدیث را جعلی ودروغ می داند و حافظ ابوالخطاب و ابو شامه [۱۰] نیز آن ر ا «موضوع» دانسته اند.
ابن الحاج[۱۱] و ابن رجب به «موضوع» بودن آن یقین دارند و موضوع بودن این حدیث از ابو اسماعیل انصاری، ابوبکر السمعانی، ابوالفضل بن ناصر[۱۲] و دیگران نقل شده است.[۱۳]
سوم: حکم نماز «رغائب» جهت جلب دل های عوام
ابو شامه گفته است: پیشنمازان زیادی به من گفته اند که این نماز را به خاطر به دست آوردن دل عوام و علاقمند کردن آنان، و در دست نگه داشتن مسجدش، می خوانند. خواندن نماز به این نیّت که غیر صحیح است، داخل شدن به نماز، با نیّتی فاسد و بی ارزش دانستن ایستادن در مقابل خداوند است وچنانچه بدعت دیگری بجز این نیّتِ فاسد در آن نبود، باز هم برای باطل بودن آن کافی بود. هر کس به آن ایمان و اعتقاد داشته و آن را تحسین کند، عوام الناس را فریب داده ودروغی را به شرع اسلام بسته است و چنان چه به مردم اطلاع صحیح داده میشد و از بدعت بودن آن با خبر می شدند بدون شک از آن دست بر می داشتند اما ریاست دوستداران بدعت از بین میرفت چنان که می دانیم برخی از رؤسای اهل کتاب از ترس از دست دادن ریاستشان اسلام را نمی پذیرفتند تا آنکه خداوند در موردشان فرمود: « فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاًً فَوَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا یَکْسِبُونَ)) [البقره: ۷۹]»؛ وای بر کسانی (از احبار) که کتاب را با دست خود مینویسند و آن گاه میگویند (به بی سوادان): این (توراتی است که) از جانب خدا آمده است تا به بهای کمی آن (تحریف شدهها) را بفروشند! وای بر آنان چه چیزهائی را با دست خود مینویسند ! و وای بر آنان چه چیزهائی را به چنگ میآورند ![۱۴]
اسراء و معراج در رجب؟!
یکی از بزرگ ترین معجزات پیامبر-صلى الله علیه وسلم- در یک شب رفتن از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و از آنجا عروج به هفت طبقه آسمان و بالاتر از آن است. در برخی از کشورها شب بیست وهفتم رجب را جشن می گیرند حال آنکه دلیل صحیح بر اینکه اسراء و معراج پیامبر-صلى الله علیه وسلم- در شب بوده در دست نداریم.
ابن حجر به نقل از ابن دحیه گفته است:”برخی از داستان سرایان گفته اند که اسراء و معراج پیامر-صلى الله علیه وسلم- در شب بیست و هفتم رجب بوده است
ابن حجر می گوید: این گفته، دروغ است.”[۱۵] و ابن رجب گفته است: با سندی غیر صحیح از قاسم بن محمد روایت است که اسراء پیامبر-صلى الله علیه وسلم- در شب بیست و هفتم رجب بوده است.
ابراهیم حربی نیز این گفته را مردود و منکر دانسته است.[۱۶]
ابن تیمیه می گوید: دلیل معلومی بر ماه، دهه و روز معینی که اسراء و معراج پیامبر در آن روی داده، به ثبوت نرسیده است بلکه روایت ها در این مورد منقطع ومتفاوت هستند ودر میان این روایت ها روایتی قطعی ویقینی وجود ندارد.[۱۷]
با این وجود اگر شب اسراء و معراج ثابت می شد که به طور یقین کدام شب است، باز هم برای هیچ کس صحیح نبود که امتیاز خاصی به آن ببخشد و عبادت هایی را به آن شب اختصاص دهد؛ چرا از پیامبر-صلى الله علیه وسلم- و اصحاب و تابعین نقل نشده که امتیاز خاصی برای شب اسراء قائل شده باشند چه برسد به راه اندازی جشن و مراسمات خاصی که در آن بدعت ها ومنکرات صورت می گیرد.[۱۸]
ذبح در ماه رجب
مطلق ذبح برای خدا، ممنوع نیست ومانند ذبح در غیر ماه رجب است. اما اهل جاهلیت قبل از اسلام در ماه رجب چهارپایانی را ذبح می کردند و آن را «عتیره» می نامیدند.
علما در حکم آن اختلاف نظر دارند؛ بیشتر علما بر این باورند که اسلام حکم آن را باطل نموده و برای گفته ی خویش به این سخن پیامبر -صلى الله علیه وسلم- در صحیحین به نقل از ابوهریره رضی الله عنه استدلال کرده اند که فرمود: “لا فرع ولا عتیره” «فرع و عتیره ای، وجود ندارد ».
شایان ذکر است که فرع، به اولین حمل حیوان می گفتند که آن را برای طاغوت هایشان (بتها) ذبح می کردند و عتیره، حیوانی بود که آن را در ماه رجب، ذبح می کردند.[۱۹]
و برخی دیگر مانند ابن سیرین، آن را مستحب دانسته اند و برای گفته ی خویش به چند حدیث استدلال کرده اند که بر جواز آن دلالت می کند. اما در جواب آنها گفته شده که حدیث ابوهریره به روایت شیخین از هم هی آنها صحی حتر است، بنابر این به آن عمل می شود و به دیگر احادیث که برخلاف آن می باشند، عمل نمی شود و برخی مانند ابن منذر گفته اند که آن احادیث نسخ شده اند؛ زیرا ابوهریره بعد از همه ی آنها بوده وجواز آن در صدر اسلام بوده سپس نسخ شده است و این قول راجح است. [۲۰]
حسن گفته است:”در اسلام، عتیره وجود ندارد، بلکه عتیره مربوط به زمان جاهلیت است که بر خی از آن در آن زمان در ماه رجب روزه می گرفتند سپس چهارپایی را ذبح میکردند”. [۲۱]
ابن رجب گفته است: “ذبح در ماه رجب، با قرار دادن آن به عنوان موسم و عید شباهت دارد ومانند خوردن حلوا و شیرینی جات است” واز ابن عباس روایت است که دوست نداشت ماه رجب عید قرار داده شود.[۲۲]
تخصیص ماه رجب به روزه و اعتکاف
ابن رجب گفته است: ” اما در خصوص روزه ی ماه رجب، حدیث صحیحی از پیامبر-صلى الله علیه وسلم- در فضیلت روزه ی این ماه ثابت نشده است”.[۲۳]
و ابن تیمیه گفته است: “احادیث روایت شده در فضیلت روزه ی ماه رجب، همه ضعیف هستند، بلکه (برخی ها) موضوع می باشند و علما به هیچ یک از آن ها اعتماد نمی نمایند و جزو آن احادیثی که در فضایل روایت شده (که ضعفشان اندک باشد و) بتوان بدان استناد کرد، نیستند، بلکه عموم این احادیث ساختگی و موضوع می باشند…
ابن ماجه در «السنن» خویش از ابن عباس از پیامر-صلى الله علیه وسلم- روایت می کند که یارانش را از روزه ی ماه رجب نهی نمود، اما سند آن ضعیف است؛ ولی صحیح است که عمر بن خطاب مردم را در ماه رجب وادار به خوردن غذا می نمود و می گفت : این ماه را به ماه رمضان تشبیه ننمایید؛ اما اختصاص دادن سه ماه یعنی ماه رجب و شعبان و رمضان به اعتکاف، منعی در آن نمی بینم، بلکه هر کس روزه ی مشروع بگیرد و بخواهد اعتکاف نماید، بدون شک جایز است اما اگر بدون این که روزه بگیرد، اعتکاف نماید، علما دو قول مشهور در این خصوص دارند.[۲۴]
اما اینکه در خصوص فضیلت روزه ی رجب حدیث صحیحی روایت نشده، به این معنی نیست که هیچ روزه ی سنتی مانند روزه گرفتن در روزهای دوشنبه و پنجشنبه و سه روز از هر ماه و یا یک روز در میان روزه گرفتن و.. در آن جایز نباشد بلکه چنان که امام طرطوشی[۲۵] گفته، به یکی از سه صورت زیر مکروه است:
۱ – اگر مسلمانان هر سال آن را اختصاص به روزه گرفتن نمایند و به گونه ای مردم را به آن فرا خوانند که گویا مانند رمضان فرض است.
۲ – اعتقاد داشته باشند که روزه ی آن سنّتِ ثابت شده است و پیامبر-صلى الله علیه وسلم- آن را مانند سنت های راتبه اختصاص به روزه گرفتن نموده است.
۳ – اعتقاد به اینکه روزه گرفتن در این ماه فضیلت و ثواب ویژه ای بیشتر از ماه های دیگر دارد و مانند روزه ی عاشورا و فضیلت و برتری نماز ساعات پایانی شب بر ابتدای آن است و حال آنکه اگر چنین بود، پیامبر-صلى الله علیه وسلم- آن را بیان می کرد یا شخصاً روزه می گرفت.
در این مورد بخوانید: فضلیت ماه رجب و مسائل متعلق به آن
عمره در ماه رجب
برخی از مردم تلاش می کنند در ماه رجب به حج عمره روند؛ زیرا بر این باورند که عمره در ماه رجب فضیلت بیشتری دارد؛ این اعتقاد اصل و اساسی ندارد.
امام بخاری از ابن عمر (رضی الله عنهما) روایت می کند که رسول خدا چهار بار به حج عمره رفتند تنها یک بار در ماه رجب بود.
حضرت عائشه گفت: خداوند ابو عبدالرحمن را رحمت کند پیامبر هیچ عمره ای را انجام نداد مگر این که وی به همراهش بوده، پیامبر -صلى الله علیه وسلم- هیچ عمره ای در ماه رجب انجام نداده است.[۲۶]
ابن العطار می گوید: از جمله آنچه که از اهل مکه (خداوند بر شرافت آن بیفزاید) به ماه رسیده این است که آنان عادت داشتند بر اینکه در ماه رجب بیشتر از ماه های دیگر عمره انجام می دادند، اما اصلی برای این عمل آنان نمی بینم و بدان علم ندارم.[۲۷]
بهترین زمان برای انجام عمره، ماه رمضان است؛ زیرا پیامبر -صلى الله علیه وسلم- فرمود: “عمره فی رمضان تعدل حجه” عمره ای در ماه رجب معادل یک حج است. سپس بعد از ماه رمضان بهترین زمان برای انجام عمره، ماه ذی القعده است؛ زیرا عمره های پیامبر همه در این ماه انجام شده اند و خداوند نیز می فرماید: ((لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ))[الأحزاب: ۲۱] یعنی رسول خدا بهترین سرمشق و الگو برای شما می باشد.[۲۸]
حوادث بزرگی در ماه رجب روی نداده است
ابن رجب می گوید: روایاتی مبنی بر وقوع حوادث مهم در ماه رجب از جمله: تولد پیامبر در شب اول رجب و مبعوث گردیدن وی در بیست و هفتم این ماه یا بیست و پنجم آن صحیح نمی باشد.[۲۹]
سخنی با دعوتگران
برخی از دعوتگران انواعی از بدعتها را با اینکه خودشان معتقد به مشروعیت آن نیستند به این بهانه که اگر آن را ترک کنند مردم به اعمال دیگری غیر از عبادت مشغول خواهند شد.
با اینکه بعد از شرک بدعت در دین خطرناکترین گناه است؛ بر آنان واجب است که مردم را به عمل به سنت پیامبر دعوت کنند.
امام ثوری می گوید: فقهاء می گفتند: هیچ گفته ای بدون عمل پایدار نمی ماند و هیچ گفته و عملی بدون نیّت پایدار نیست و هیچ گفته و عمل و نیتی بدون موافقت با سنت پایدار و صحیح نیست.[۳۰]
بر این دعوتگران واجب است که سنّت پیامبر را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند و به مردم آموزش دهند و برای تطبیق آن تلاش کنند؛ زیرا پیامبرصلى الله علیه وسلم- فرمودند: “من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد”؛ هر کس عملی بر خلاف دستور ما انجام دهد ، عمل او مردود است.
خداوند پاداش ابو العاللیه را بدهد آنجا که به یارانش می گفت: اسلام را فرا گیرید و هر وقت آن را فرا گرفتید، از آن روی برنگردانید و بر شما باد پیمودن راه راست؛ زیرا راه راست همان اسلام است و از راه راست به طرف راست و چپ متمایل نگردید و بر شما باد پیروی از سنت پیامبرتان و بر حذر باشید از عمل به هوا و هوس ها که سبب ایجاد عداوت و دشمنی در میان مردم می شود.[۳۱]
و در پایان می گویم:
اگر دعوتگران دوست دارند نجات یابند و عزت و سربلندی را به دست آورند باید در هر امری خالصانه از پیامبر -صلى الله علیه وسلم- پیروی کنند چنان که باید هر عملی را خالصانه برای خدا انجام دهند. خداوند می فرماید: ((فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَداً)) [الکهف: ۱۱۰] س هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است ، باید که کار شایسته کند ، و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد .
وقال (سبحانه): ((وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ)) [الحج: ۴۰].و به طور مسلّم خدا یاری میدهد کسانی را که ( با دفاع از آئین و معابد ) او را یاری دهند . خداوند نیرومند و چیره است.
منبع: سایت صید الفوائد / نقل از سوزی محراب
[۱] . الحلیه ، ۶/۷۳٫
[۲] . الحلیه ، ۳/۹٫
[۳] . تبیین العجب فیما ورد فی فضل رجب ، لابن حجر ، ص۶ ، وانظر: السنن والمبتدعات للشقیری ، ص۱۲۵٫
[۴] . همان .
[۵] . انظر: إحیاء علوم الدین ، للغزالی ، ۱/۲۰۲ ، وتبیین العجب فیما ورد فی فضل رجب ، ص ۲۲ ۲۴٫
[۶] . فتاوى الإمام النووی ، ص ۵۷٫
[۷] . تنبیه الغافلین ، ص ۴۹۶٫
[۸] . الفتاوى لابن تیمیه ، ۲۳/۱۳۲ ، وانظر: الفتاوى ، ۲۳/۱۳۴ ۱۳۵٫
[۹] . الحوادث والبدع ، ص۱۰۳٫
[۱۰] . انظر: الباعث على إنکار البدع والحوادث ، ص ۶۱ ۶۷٫
[۱۱] . المدخل ، ۱/۲۱۱٫
[۱۲] . انظر: لطائف المعارف ، تحقیق الأستاذ / یاسین السواس ، ص ۲۲۸