حركات و احزابسياسي اجتماعيمطالب جدید

مصاحبه با راشد غنوشی، چه چیزی عامل موفقیت اسلامگراها در حفظ موقعیت می شود؟

مصاحبه با راشد غنوشی، چه چیزی عامل موفقیت اسلامگراها در حفظ موقعیت می شود؟
نویسنده : راشد الغنوشی / مترجم: محمد لغروس

شیخ راشد غنوشی عضو شورای مرکزی اتحادیه‌ی جهانی علمای مسلمان و رهبر جنبش النهضه در تونس در گفت‌وگویی با روزنامه‌ی التجدید تأکید کرد پیروزی‌های ناشی از تجربه‌ی انتقال دموکراتیک در تونس ستودنی و در عین حال در معرض تهدید است. وی با ذکر این نکته که حکومت به تنهایی می‌تواند عوامل تهدید را شناسایی کند خاطرنشان کرد خطراتی که در کمین تونس نشسته است هم‌چنان به قوت خود باقی است اما به برکت گسترش آگاهی فزاینده‌ی اجتماعی و ملی بر اساس گفت‌وگو و توافق و گذشت می‌توان تهدیدها را با گسترش دایره‌ی همکاری روز به روز بیشتر مهار کرد.
وی به عنوان یکی از برجسته‌ترین رهبران حرکت اسلامی در جهان معاصر پیرامون نگرش خود نسبت به مدیریت مرحله‌ی دشوار تجربه‌ی تونس و امتیازاتی که واگزار کرده است ابراز داشت: مهم‌ترین امتیازاتی که النهضه داده است کناره‌گیری داوطلبانه از قدرت برآمده از انتخابات، به نفع دولت توافقی و مستقل بود. وی خاطرنشان کرد این امتیازدهی بسیار ارزنده بود اما دستاوردی که در پی داشت بزرگ‌تر بود. وی در این زمینه با مقایسه‌ی تجربه‌ی تونس با حوادث برخی از کشورهای بهار عربی تشریح کرد این امتیازات، کشور را از آشوب و خشونت حتی گرسنگی دور ساخت و قطار تونس را بار دیگر بر ریل دموکراسی قرار داد.

به باور غنوشی اختیارات سیاسی جنبش النهضه فلسفه‌ی حرکت آن را تعیین می‌کند که از جمله‌ی آن می‌توان به تحقق ثبات و قابلیت کشور در برگزاری انتخابات قانون‌گزاری، ریاست جمهوری و انتخابت آزاد و شفاف محلی و فراهم کردن شرایط مشارکت همگانی در انتخابات و اذعان همگان به نتایج آن اشاره کرد. وی افزود: فلسفه‌ی ما بر این امر استوار است که برای تحقق همه‌ی این دستاوردها برای تونس لازم است امتیازاتی را واگذار کنیم بدون آن که تاکتیک یا مانوردهی باشد.
وی در تشریح موج فعالیت ضد انقلاب در برابر انتخابات و اراده‌ی ملت‌ها در منطقه افزود: به قدرت رسیدن اسلام‌گراها از راه‌های دموکراتیک از جمله آن‌چه در مراکش روی داد، دشمنان دموکراسی را برای ناکارآمدسازی این تجربه و شکست آن تحریک کرد. خشم و ناامیدی برخی از طرف‌های منزوی از قدرت‌یابی اسلام‌گراها از راه انتخاب آزاد مردمی عاملی بود که آشوب و ناامنی را گسترش داد تا اعتماد مردم به آزادی خدشه‌دار شود و هر چه بیشتر از دموکراسی ناامید شوند. وی تأکید کرد مسأله‌ی مهم پیرامون تمام حوادثی که در منطقه می‌گذرد این است که “بهار دموکراسی‌خواهی” ساخته‌ی ملت‌ها است و هر چند که راه طولانی و دشواری‌ها فراوان باشد مردم هیچ‌گاه ناامید نخواهند شد.

– تونس خاستگاه بهار عربی و الگویی برای موفقیت انقلاب در ساخت مؤسسات و پاسداری از دستاوردهای انقلاب محسوب می‌شود علت این موفقیت را چه می‌دانید؟
تونس به فضل الهی توانست توانایی منحصر به فرد خود را در ابتکار عمل و سپس پاسداری از آن‌چه به دست آورده بود نشان دهد؛ تونس شاهد الگویی خاص در تغییر از طریق انقلاب مسالمت‌آمیز و دموکراتیک بود و خیلی زود توانست اصل فساد و استبداد را سرنگون کند. شایسته بود این انقلاب از خیابان گرفته تا نهادهای دولتی و جامعه را متحول کند تا آثار استبداد را محو کند و در تحقق اهدافش پیروز شود. موفقیت مردم تونس در گفت‌وگو پیرامون جمع بین تغییرات عمیق و شایسته‌ی انقلاب و پاسداری از کشور و مؤسسات آن است.

– با نگاه به نقش محوری مذاکره و گفت‌وگو بر اساس توافق در پیروزی انقلاب تونس در کارگاه‌ نهادسازی، فلسفه‌ی حاکم بر حزب النهضه در مدیریت این کارگاه چه بود؟
ما می‌دانستیم که در حال ساخت نهادهای حکومتی در چارچوب ویژه‌ی سیاسی هستیم و آن هم عبارت بود از مرحله‌ی انتقال دموکراتیک با این تعریف اساسی که اکنون مرحله‌ی تأسیس است و در طی آن از غل و زنجیر دیکتاتوری آزاد می‌شویم و نهادهای دموکراتیک و فرهنگی آن را به آرامی شکل می‌دهیم. این مرحله نیاز مردم تونس به گفت‌وگو و توافق به عنوان قاعده‌ی هم‌زیستی را آشکار کرد و فرصت‌ شناسایی مشترکات و گسترش آن را برای رقبای سیاسی فراهم کرد. فلسفه‌ی ما بر تمرکز بر مشترکات و گسترش آن در راستای تضمین وحدت ملی پیرامون انقلاب استوار است.

– در زمینه‌ی این روند مثبت و شایستگی‌های انقلاب تونس، فضای کنونی کشور را با توجه به چالش‌های دیگر از قبیل تهدید تروریسم و محدودیت‌های اقتصادی و اجتماعی مربوط به آن چگونه می‌توان تفسیر کرد؟
پس از تکمیل فرایند گفت‌وگوی ملی و موفقیت در مرحله‌ی گذر از بحران سیاسی، ظاهرا صحنه‌ی آینده‌ی تونس به سمت مرحله‌ی تحرک سیاسی عمیقی پیش می‌رود و نشانه‌های آن در حرکت احزاب و فعالان سیاسی برای برگزاری انتخابات دیده می‌شود بدین معنی که همگان به سمت آینده سو گرفته‌اند و تهدیدهای تروریستی و محدویت‌های اقتصادی و اجتماعی مطرح نیست؛ به جز چالش‌هایی که لازم است با آن مقابله شود و برای غلبه بر آن راهبردهای ملی وضع شود.

چندین بار به وجود طرف‌های داخلی و خارجی اشاره کردید که فرایند انتقال دموکراتیک در تونس را هدف قرار داده‌اند؛ آیا این تهدید هم‌چنان باقی است؟ ماهیت آن و ماهیت طرف‌هایی که پشت سر آن قرار دارند چگونه است؟
شکی نیست که تجربه‌ی ما در تونس کاملا در کانون توجه قرار گرفته است به ویژه پس از موفقیت‌های اخیری که در تدوین قانون اساسی و کناره‌گیری دولت سه‌جانبه به نفع دولت توافقی و بی‌طرف به دست آمده است. این موفقیت‌ها تجربه‌ی ما را مورد ستایش و میل دستیابی به آن را افزایش داده است. حکومت به تنهایی قادر است عوامل تهدید را شناسایی کند و تهدید هم‌چنان وجود دارد اما رو به کاهش نهاده است.

– آیا تجربه‌ی امروز تونس از گزند نیروهای ضد انقلاب در امان است؟ چگونه؟
طبعا در هر انقلاب گروه‌هایی هستند که زیان می‌بینند و از میان آ‌ن‌ها نیروهای ضد انقلاب شکل می‌گیرد؛ این نیروها نه ناامید و نه به راحتی تسلیم می‌شوند. شیوه‌ی گفت‌وگو و توافق ملی، نیروهای ضد انقلاب را محاصره می‌کند و کشور ما را به سمت ایمن‌سازی فرایند انتقال دموکراتیک پیش می‌برد.

– از شاخص‌های سیاسی دال بر موفقیت مشارکت النهضه در مدیریت دولت، هماهنگی میان عناصر ائتلاف سیاسی با وجود بحث و اختلاف نظر پیرامون مسایل مختلف بود؛ آیا نگرشی وجود دارد که نقش النهضه و جناب مرزوقی را در این مورد برجسته نشان دهد؟
هنگامی که احزاب ائتلاف سه‌جانبه در حکومت تشکیل شد به این قناعت رسیدیم که تونس باید از طریق دموکراسی مشارکتی و توافقی مدرییت شود؛ علاقه به تحقق این مشارکت ما را به سمت دعوت به گسترش حکومت از طریق تشکیل دولت وحدت ملی سوق داد. ما همواره بر این باور بوده‌ایم که برای مشارکت به ویژه در میان جریان‌های ایدئولوژیک زمان زیادی صرف کشمکش شده است؛ مانند مشارکت جریان‌ اسلامی با جریان سکولار؛ این نوع مشارکت شرط موفقیت و ضامن آرامش اوضاع در وضعیت تجربه‌ی انتقال دموکراتیک است که در شرایط تجارب بهار عربی لغزنده یا متلاشی است. به همین خاطر کار ما پاسداری از موجودیت و هم‌بستگی حکومت سه‌جانبه است. حکومت ائتلافی و چندجانبه دشوارترین نوع حکومت است و ما با باور قلبی به نیاز تونس به این نوع حکومت آن را پذیرفتیم و به فضل الهی در مرحله‌ی آزمایش موفق بیرون آمدیم و این موفقیت برای تونس مفید است به ویژه که در آینده‌ی نزدیک نیاز مردم تونس به ادامه‌ی حکومت ائتلافی بیشتر احساس می‌شود. نقشی که جنبش النهضه برای موفقیت تجربه حکومت سه‌جانبه بازی کرد با فعالیت مشابه و هماهنگ شریک حکومتی ما همراه بود و آقای مرزوقی و ابن جعفر نیز در این زمینه نقش برجسته‌ای داشتند.

– امروزه تونس در برابر گزینه‌های گوناگون انتخاباتی قرار دارد شانس النهضه را در انتخابات چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
پس از موفقیت در تدوین قانون اساسی و تمرکز هیأت مستقل بر انتخابات و توافق بر سر دولت، مردم تونس پیش از پایان سال به استقبال انتخابات خواهند رفت و این یک مرحله‌ی ضروری برای رقابت سیاسی و ارائه‌ی برنامه‌ها و گزینه‌ها است. جنبش النهضه با آمادگی اولیه‌، از بازنگری وضعیت داخلی خود آغاز کرد و صحنه‌ی سیاسی و تعامل با آن و تحرکات جامعه را به طور کامل و مستمر زیر نظر گرفت. النهضه حزبی است که دو ویژگی اصلی دارد: حزبی است بزرگ و مسئوول و شانس آن در انتخابات پیش رو به این دو ویژگی بستگی دارد. به همین خاطر به یاری خدا تلاش خواهیم کرد حضور ما در نهادهای منتخب متناسب با امکانات و موافق با مسؤولیت ما در ایجاد مدیریت اشتراکی در کشور در مرحله‌ی انتقالی باشد و این امر به مقررات حکومتی گسترده و طولانی مدت نیازمند است.

– تجربه‌ی تونس در پاسداری از دستاوردهای انقلاب و تلاش برای تحقق اهداف آن در عبارت “امتیازات” خلاصه می‌شود؛ مهم‌ترین امتیازاتی که النهضه داده است چیست و فلسفه و پیش‌زمینه‌ی آن چه بود؟ آیا این تنها یک تاکتیک سیاسی است؟
ما از امتیازدهی احساس پشیمانی نمی کنیم وقتی می‌دانیم چیزی که برایش امتیاز داده‌ایم کشور ماست و علت این کار هم برقراری ثبات و آرامش و دموکراسی در کشور است. سیاست در برخی از تعاریف آن “هنر امکان” است یعنی سازگاری با محدودیت‌ها. ما بر این باوریم که تمام طرف‌های سیاسی در تونس با مشکلاتی مواجهند که در سیاست‌گزاری و اختیارات آن تأثیرگذار بوده است. شاید مهم‌ترین امتیازی که جنبش النهضه و دولت سه‌جانبه‌ی حاکم واگزار کرده است عقب‌نشینی اختیاری از دولت برآمده از انتخابات به سود دولت توافقی و مستقل بود. ظاهرا امتیاز بزرگی بود اما دستاوردی که در پی داشت بزرگ‌تر بود و مقایسه‌ی دستاورهای تونس با آن‌چه در برخی از کشورهای بهار عربی می‌گذرد آشکار می‌سازد که امتیازات النهضه کشورمان را از آشوب و خشونت و شاید گرسنگی محافظت کرد و قطار تونس را بار دیگر بر ریل دموکراسی قرار داد. این دستاورد تونس و النهضه با هم بود که به سود اسلام سیاسی و تمام حامیان آزادی و دموکراسی رقم خورد. فلسفه‌ی حرکت ما بر تحقق آرامش و ثبات استوار است و این که بتوانیم کشور را در برگزاری انتخابات قانون‌گزاری و ریاست جمهوری و محلی آزاد و شفاف یاری دهیم و شرایط مشارکت همگانی را فراهم کنیم تا همگان به نتایج آن احترام بگذارند. فلسفه‌ی ما بر این امر استوار است که تحقق همه‌ی این موارد برای تونس می‌طلبد که به خاطر آن امتیازاتی تقدیم کنیم بدون این که تاکتیک و مانور باشد.

– برخی بر این باورند که قانون اساسی کنونی تونس با حضور شریعت اسلامی چه به عنوان منبع قانون‌گزاری و چه با دارا بودن تعدادی از بندهای مربوط به زنان قدری محدود شده است در این باره چه نظری دارید؟
تنها کسانی معتقدند که قانون اساسی تونس محدود شده است که شریعت را برابر با مجازات یا برخی از مسایل مباح مربوط به احوال شخصی می‌دانند و برخی نیز در مقابل تا حدی مبالغه می‌کنند که قانون اساسی را سکولاری می‌دانند و در این راستا به نص قانون اساسی و تلاشی که اعضای مجلس مؤسسان بذل کرده‌اند می‌تازند و تلاش‌های نخبگان سیاسی و علمی و مدنی را که در تدوین قانون اساسی نقش داشته‌اند نادیده می‌گیرند. دیباچه و فصل اول و فصول دیگر این قانون به هویت کشور تونس به عنوان یک کشور عربی اسلامی به لحاظ عقیده و فرهنگ و ارزش‌ها تأکید می‌کند در نتیجه منبعی برای هر نوع سیاست‌گزاری و قانون‌گزاری محسوب می‌شود. این یک مسأله‌ی جدید نیست اسلام در مدارسی که بر محور فقه است به تنوع و اختلاف احترام می‌گذارد و قوانین تونس نیز در همین چارچوب تدورین شده است. قانون در تمام جوامع دموکراتیک برای نگرش‌های فرهنگی و ارزشی و منافع عمومی آن ملت ضروری است و امکان ندارد که ملتی بتواند از آن عدول کند. اما قانون اساسی فعلی، قانون یک حزب نیست بلکه قانون مردمی است که از طریق توافق اساسی نخبگان کشور و مسایلی که ضامن هم‌زیستی در کشور است تدوین شده است کشوری که به لحاظ تاریخی و دینی و فرهنگی ریشه‌دار است و درهایش را به روی دستاوردهای تمدن انسانی و حقوق بشری گشوده است. ما یقین داریم که اسلام به هیچ وجه به آزادی و عدالت و برابری و اتحاد و مدارا و مهربانی و حفظ منافع مردم تضاد ندارد؛ این‌ها مقاصد اساسی است که اسلام به خاطر آن آمده است و پیامبر اسلام برای آن تبلیغ می‌کرد.

در مقالات گوناگون تأکید کرده‌اید که هیچ راهی جز گفت‌وگو وجود ندارد؛ چگونه توانستید این اصل را در برابر تمام تنش‌ها و درگیری‌های موجود که گاه تا حد ترور اشخاص پیش می‌رفت نهادینه کنید؟
در سال ۲۰۱۳ تونس شاهد برخی از مظاهر افراط‌گرایی دینی و ناامنی اجتماعی و ترورهای سیاسی بود و هدف از آن گسترش بحران در کشور بود تا دولت قانونی به رهبری النهضه را سرنگون کنند. مردم تونس دو راه بیشتر نداشتند: نادیده گرفتن بحران با ابعاد گوناگون اقتصادی و سیاسی و اجتماعی آن یا ایجاد چارچوب ملی برای گفت‌وگو که به همگان اجازه دهد در ترسیم خط مشی آینده‌ی کشور سهیم باشند. ما در جنبش النهضه به راه حل دوم معتقد بودیم و به قصد تحقق آن تلاش کردیم. در راستای این مسؤولیت، امتیازدهی را که برخی فکر می‌کردند دشوار است پذیرفتیم. اما ما آن برای وحدت کشور و موفقیت فرایند انتقالی و رسیدن تونس به انتخابات در بهترین شرایط و سریع‌ترین وقت و در فضای عاری از تشنج ضروری می‌دانستیم. به همین خاطر گفت‌وگو با رهبر “ندای تونس” را پذیرفتیم و نقشه‌ی راه را با وجود آن که بخش گسترده‌ای از افکار عمومی داخلی النهضه و خارج از آن به شدت مخالف آن بودند امضا کردیم. این کار بیشترین تأثیر را در آغاز گفت‌وگوی ملی و آرام کردن اوضاع کشور بر جای گذاشت و قطار تونس را بار دیگر بر ریل دموکراسی قرار داد.

– از سوی برخی از جریان‌ها با تهدید جانی مواجه شدید؛ برداشت شخصی شما از این تهدیدات چه بود؟ آیا آن را جدی می‌دانستید؟
تهدیدها جدی بود و باعث شد گاهی موارد مقامات امنیتی اقدامات احتیاطی را لحاظ کنند. هیچ چیز ازعمر انسان نمی‌کاهد زیرا اجل به دست خداوند است و آن‌چه قرار است بر سر ما بیاد باید بیاید و بلایی که از ما رفع شد بایست رفع می‌شد. برخی از موارد که تهدید می‌شدم از سوی تروریست‌ها بود اما عامل اصلی آن سردرگمی وضعیت سیاسی و شکست فرایند گفت‌وگویی بود که النهضه در آن نقش اساسی داشت.

– صحنه‌ی عمومی کشورهای بهار عربی و شکست‌ها و فعالیت‌های ضد انقلاب و درگیری‌های خونین و غیره یأس و ناامیدی از “بهار دموکراسی‌خواهی” را تقویت می‌کند؛ شما این وضعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما می‌خواهیم واقع‌گرا باشیم؛ سال ۲۰۱۱ کشورهای عربی شاهد موج گسترده‌ای از آزادی‌خواهی و تلاش برای دستیابی به کرامت و دموکراسی بود. پیروزی‌های اولیه بسیار سریع و در عین حال تکان‌دهنده بود نظام‌های خودکامه یکی پس از دیگری سرنگون شدند و کسی گمان نمی‌کرد کار به این آسانی انجام گیرد. نخبگان جدیدی وارد عرصه‌ی سیاست شدند که سال‌ها مبارزه بر ضد دیکتاتوری را در کارنامه‌ی خود داشتند و جهت‌گیری اصلی این نخبگان حاکم به سمت مرجعیت اسلامی بود. بدون شک قدرت یافتن اسلام‌گرایان از طریق دموکراسی از جمله وضعیت مشابه آن در تحولات مراکش، دشمنان دموکراسی را تحریک کرد تا این تجربه را ناکارآمد جلوه دهند و عقربه‌های ساعت را به عقب بازگردانند. ناامیدی برخی از جناح‌های منزوی از رسیدن به حکومت از راه انتخابات آزاد مردمی باعث شد ناامنی و هرج و مرج را گسترش دهند تا مردم از آزادی سلب اعتماد کنند و از دموکراسی ناامید شوند. در تمام حوادثی که در منطقه‌ی ما رخ می‌دهد مهم آن است که “بهار دموکراسی‌خواهی” ساخته‌ی ملت‌هاست و ملت‌ها هیچ گاه ناامید نمی‌شوند اگر چه راه طولانی باشد و مشکلات کار را بر آنان دشوار سازد.

– تجربه‌ی سیاسی مراکش را چگونه می‌بینید به ویژه حزب عدالت و توسعه که برای دو دوره‌ی پیاپی دولت را رهبری کرده است؟
تجربه‌ی دموکراسی در مراکش ریشه در فرهنگ و نهادهای موجود در این کشور دارد؛ تجربه‌ی حزب عدالت و توسعه در رهبری دولت ائتلافی با مرجعیت‌های گوناگون اسلامی و سکولار تقریبا مشابه بلکه گسترده‌تر از تجربه‌ی ائتلاف سه‌گانه در تونس است. تجربه‌ی حزب عدالت و توسعه که دو دوره‌ی پیاپی دولت مدیریت کرده است نشان داده است که مردم مراکش پذیرفته‌اند که عدالت و توسعه به عنوان یک حزب ملی قادر است جریان‌های سیاسی را با هم جمع کند و با آن‌ها در حکومت تشریک مساعی داشته باشد. این امر هم‌چنین نشان‌گر آن است که اسلام‌گرایان مراکشی می‌توانند کشور را به لحاظ سیاسی رهبری کنند بدون این که کسی را منزوی کنند یا به تنهایی قدرت را در قبضه‌ی خود بگیرند؛ آنان قادرند کشور و مردم را بر مدار پیشرفت و توسعه قرار دهند. پرواضح است که وضعیت مراکش آن گونه که ما از بیرون به آن نگاه می‌کنیم گویای ثبات و تحول دموکراتیک و توسعه و هم‌زیستی بین جریان‌های گوناگون و سازگاری بین سلطنت و دموکراسی اسلامی است.

آینده‌ی وحدت در مراکش را با توجه به تحولات منطقه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مراکش منطقه‌ی هم‌گونی است و آینده‌ی این کشور به سرعت حرکت آن به سمت وحدت کشور با توجه به وحدت مردم آن بستگی دارد؛ این امر به میزان توانایی کشور در گذشتن از منافع زودگذر در راستای تحقق منافع مشترک و سپری کردن خطرهای مشترک مانند توسعه و رفاه اجتماعی بستگی دارد. ما راهی جز پشت سر گذاشتن مشکلات و موانع و گشودن مرزها به روی شهروندان و دست‌رسی آسان به کالاها و گسترش بازارهای مشترک مراکشی پیش رو نداریم. تروریسم و هرج و مرج و جرم‌های سازمان‌دهی شده و فرامرزی در رأس خطرهای مشترکی قرار دارد که به تلاش‌ها و برنامه‌های مشترک برای رویارویی با آن نیازمند است.
منبع: اصلاح وب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا