پیام رئیس اتحادیهی جهانی علمای مسلمان، خطاب به مردم مصر
علامه یوسف قرضاوی، رئیس اتحادیهی جهانی علمای مسلمان، خطاب به مردم مصر پیرامون انتخابات خونین
الحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله و مَن اتبع هداه و بعد:
فرزندانم؛ برادران و خواهران عزیزم؛ ملت آگاه و آزادهی مصر؛ با شما سخنی دارم که در راستای احقاق حق و رسوایی باطل ناگزیر به گفتن آن هستم اگر چه مجرمان را ناگوار آید. این سخن را نه به خاطر حرص و طمع دنیایی یا ترس از احدی میگویم که به خاطر خدای متعال و به خاطر حقی که آسمان و زمین بر آن استوار است میگویم.
به شما میگویم:
ملت آزادهی مصر که بهترین جگرگوشههای خود را در انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ و پس از آن از دست داد سزاوار نیست به انقلاب و شهدایش خیانت کند و آن را به دست خونریزانی بسپارد که کودکانشان را یتیم، زنانشان را بیوه و مادران را داغدار کردند.
مردم آزادهی مصر این شهادتی است که در روز قیامت در برابر خداوند متعال به خاطر آن بازخواست خواهید شد و خداوند میفرماید:
(وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ)[طلاق: ۲]. شهادت را برای خدا اداء کنید.
به دروغ شهادت ندهید که شهادت دروغ از کبایر است.
خداوند به ما دستور داده است که برای امر دین و دنیایمان فردی نیرومند و امین را انتخاب کنیم: (إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ)[قصص: ۲۶]. چرا که بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد.
و نیز فرموده است: (لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)[بقره: ۱۲۴]. پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
پیامبر اکرم(ص) در حدیثی از ابوهریره که بخاری و احمد آن را آوردهاند میفرماید:
“إذا ضیعت الأمانه فانتظر الساعه. قیل: کیف إضاعتها؟ قال: إذا وسد الأمر إلى غیر أهله فانتظر الساعه”. هر گاه امانت تباه شد پس منتظر قیامت باشید. گفتند: چگونه تباه میشود؟ فرمود: هر گاه کار به نااهلان سپرده شود پس منتظر قیامت باشید.
در حدیثی دیگری که احمد و طبرانی و حاکم به روایت از عبدالله بن عمرو آوردهاند میفرماید:
“إذا رأیت أمتی تهاب أن تقول للظالم: یا ظالم، فقد تودع منهم“.
اگر دیدی که امتم از این که به ظالم بگوید ظالم بیم دارد پس آنان را رها کن.
ملت شریف مصر، بر شما حرام است که به میهن خود ظلم کنید، به خون شهدای خود جفا کنید و به برادارن خود و به نفس خود ستم روا دارید و آیندهی خود و فرزندانتان را با انتخاب یک ظالم تباه کنید. بر شما واجب است با گفتن نه! با انتخاب او مخالفت کنید:
(وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ)[هود: ۱۱۳].
«و به کافران و مشرکان تکیه مکنید (که اگر چنین کنید) آتش دوزخ شما را فرو میگیرد.»
جایز نیست کسی را انتخاب کنید که از فرمان خدا سرپیچی کرد و به امانتش خیانت و رئیس جمهور قانونی را برکنار کرد، کسی که سوگندش را شکست و قانون اساسی را منحل کرد، بر خلاف قانون عمل کرد و از فرمان خدا سر برتافت و در زمین فساد به پا کرد:
(وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ)[بقره: ۲۰۵].
«و هنگامی که پشت میکند و میرود (و یا به ریاست و حکومتی میرسد)، در زمین به تلاش میافتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند و خداوند فساد و تباهی را دوست نمیدارد.»
بر امت واجب است در برابر ظالمان ایستادگی کنند و با دست و زبانشان جلوی شرشان را بگیرند و اگر برایشان ناممکن بود دست کم در باطلشان با آنان همراهی نکنند. در انتخابات شرکت نکنید؛ برای مشارکت در ظلم گام برمدارید. بگذارید خودشان به تنهایی گناه ستمهایشان را بر دوش بکشند. در جنایت انتخاب کسی که صهیونیستها و دیگر دشمنان امت با آمدنش شادمان هستند شرکت نکنید. در انتخاب کسی که سر تا قدمش به خون مردم بیگناه مصر آلوده است شرکت نکنید.
این مرد تنها با مسلمانان سر جنگ ندارد بلکه با هر کسی که خواهان آزادی است در جنگ است؛ با افراد سرشناس انقلاب ژانویه با گرایشهای مختلف؛ با احمد ماهر، محمد عادل و غیره که با جریان اسلامی فاصلهی زیادی دارند.
این یک لحظهی سرنوشتساز در تاریخ مصر است که فرزندان مصر صفحات نورانی را با فداکاری و جانفشانی خود در برابر ستمکاران و ایستادگی در برابر خواری و بردگی ترسیم میکنند و با کسی که همانند سلف خود فرعون فریاد (مَا أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِیکُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَادِ)[غافر: ۲۹]. برمیآورد مخالفت میکنند.
«من جز آنچه صلاح دیدهام و پیشنهاد کردهام صلاح نمیبینم و به شما پیشنهاد نمیکنم، و من جز به راه هدایت و منتهی به سعادت، شما را رهنمود نمیکنم.»
ای ملت مصر! ای کسانی که در شهرها و روستاهای استانهای مختلف این کشور هستید؛ در خانهی خود بمانید و در این گناه بزرگ شرکت نکنید. به عمامهداران تقلبی که دین را با دروغ به مردم تحویل میدهند گوش فرا ندهید؛ چرا که اینها علمای دین نیستند بلکه علمای قدرت و علمای پلیس هستند. عمامههایی که بر سر دارند عمامهی اصلی نیست، همهی آنها را در اواخر عمر به خاطر انجام وظیفه بر سر گذاشتهاند.
علمای حقیقی الازهر جوانان الازهر و مردان و زنانی هستند که خیابانها و میدانها را پر کردهاند؛ کسانی که کاروانها به راه انداختند و دشواریها به جان خریدند و با شجاعت به باطل نه! گفتند. کسانی که سزای سخن حق در برابر حاکم خودخواه و ستمکار را چشیدند و قتل و زخم و زندان را به جان خریدند. علمای حقیقی الازهر کسانی نیستد که خود را بیارایند و به دروغ شهادت دهند و از هر سفرهای نان بخورند.
(وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ)[شعراء: ۲۷۷].
«و کسانی که ستم میکنند خواهند دانست که بازگشتشان به کجا و سرنوشتشان چگونه است!!»
پروردگارا تو شاهد باش که من حق را ابلاغ کردم.
یوسف قرضاوی
رئیس اتحادیهی جهانی علمای مسلمان