میراث انکارناپذیر اردوغان برای کردها
میراث انکارناپذیر اردوغان برای کردها
نویسنده:متین لطفی – مهرماه ۱۳۹۳
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا آتاتورک در سال ۱۹۲۳ تأسیس شد. در یک دوره ۲۵ ساله -یعنی از سال ۱۹۲۳ تا ۱۹۴۸- حکومت ترکیه توسط نظامیان، قبضه شده و سیمایی از اقتدار سیاسی ملیگرایانه به نمایش درآمد. ملیگراهایی که هیچ ابایی از نژادپرستی و ترویج پانترکیسم و به انزوا راندن اسلامگراها و قومیتها نداشتند و شوونیسم[۱] نژادی را بر ساختار سیاسی کشور حاکم کرده که نتیجهی آن تلاش بیوقفه برای آسیمیلاسیون(یکسانسازی فرهنگی) در پرتو انکار هویت قومی و مذهبی برخی شهروندان و نیز تضییع حقوق سیاسی و مدنی آنها در سطح کشور بوده است.
پیش از پرداختن به اصل مطلب که «بازتاب میراث انکارناپذیر اردوغان در باب ذکر مصادیق تحقق نسبی عدالت اجتماعی با تاکید بر نفی تبعیض نسبت به کُردها» است، شاید شرح مختصری از تقابل نظامیان چکمهپوش ترکیه با نخبگان سیاسی این کشور در قالب کودتاهای مکرر، خالی از لطف نباشد و شواهدی گردد مبنی بر صدق اتهام نقض ارادهی مردم توسط چکمهپوشان ملیگرای کمالیست[۲]:
کودتای اول: از دههی ۱۹۵۰ و با به قدرت رسیدن حزب دموکرات، نظام سیاسی ترکیه از حالت تکحزبی خارج شده و به چندحزبی تغییر یافت. در ۲۷ می ۱۹۶۰ نظامیان -تحت فرماندهی ژنرال جمال گورسل- به بهانهی دفاع از آرمانهای کمالیستی علیه دولت راستگرای عدنان مندرس دست به کودتا زدند و در طی یک دادگاه نمایشی، حکم اعدام مندرس صادر شد و قریب به ۶۰۰ نفر از وزیران و مقامات دولتی بازداشت و محاکمه شدند.
کودتای دوم: ۱۲ مارس ۱۹۷۱ و در زمان اوج تنش سیاسی بین ترکیه و یونان بر سر جزیره قبرس، بار دیگر ارتش ترکیه دامان خود را به کودتای نظامی آلوده کرد و این بار دولت راستگرای سلیمان دمیرل را ساقط نمود. یکی از اساسیترین بهانههای این اقدام ارتش، بیتوجهی دولت به هشدارها و دستورات ارتش مبنی بر نقض اصول کمالیستی بود. در این کودتا چندتن از رهبران جنبش دانشجویی به اتهام نقض اصول قانون اساسی دستگیر شدند.
کودتای سوم: کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ نیز به دلیل بهانههایی چون ضعفهای سیاسی و اقتصادی دولت ترکیه و نیز نقض اصول سکولار مندرج در قانون اساسی انجام شد. در این کودتا هزاران نفر محاکمه شدند؛ از اعدام گرفته تا جان باختن زندانیان در زیر شکنجه و از محروم کردن هزاران نفر از حقوق شهروندی تا زندانی کردن روزنامهنگاران برای مدتهای مدید.
کودتای چهارم: کودتای پستمدرن ترکیه ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ متفاوت از کودتاهای پیشین بود. در اثر فشاری که گفته میشود از جانب ارتش ترکیه به دولت اسلامگرای نجمالدین اربکان، نخستوزیر وقت ترکیه وارد آمد، وی مجبور به استعفا گشته و انتخاباتی زودرس برگزار شد و حزب اسلامگرای رفاه از سوی دادگاه قانون اساسی ترکیه منحل اعلام شد. از این کودتا در ترکیه بهعنوان نخستین کودتای پستمدرن نام برده میشود.
در این سالها نظامیان به صورت مستقیم و غیرمستقیم کودتا کردند و خود را پاسدار اصول لائیسم مصطفی پاشا میدانستند و با توجّه به این روند تاریخی تا سال ۲۰۰۰، همواره پایهی ثابت سیاست و حکومت در ترکیه بودند.
نیز در باب جفایی که این دسته از ملیگراهای ترک نسبت به کردها روا داشتهاند سخن فراوان است؛ اما شاید ذکر این نکته ضروری باشد که بدون شک، ترکهای جوان ملیگرا، پیروزی خود را مدیون تلاشها و مجاهدتهای کُردها هستند، زیرا آنها بودند که توانستند از طریق حمایتهای همهجانبه، ترکهای جوان را در راه رسیدن به آرمانشان یاری دهند. اما با پیروزی «انقلاب ترکهای جوان» در سال ۱۹۰۹، رهبران ترکهای جوان بجای پاسداشت خدمات شایان کُردها و رهبران آنها، تمامی مراکز فرهنگی کُردی را بسته و رهبران آنها را دستگیر کردند؛ آتاتورک که جنگهای استقلال ترکیه را فرماندهی میکرد، زمانی در کردستان دست یکایک مشایخ کُرد را بوسید تا از او حمایت کنند، اما دیری نپایید وعدههایی را که به کردها داده بود –ازجمله استقلال مناطق کُردنشین تحت قلمرو عثمانی- نه تنها بیپاسخ گذاشت[۳] بلکه پس از مدتی کوتاه، اقدامات سختگیرانهی ترکیه علیه کردها آغاز گردید، و ممنوع شدن مظاهر هویت کردی از جمله زبان و پوشش، تمامی نیروهای ملی و مذهبی کردها را وادار به عکس العمل نمود.[۴] ترکهای جوان که در خیال ایجاد کشور توران بزرگ بودند از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. بطوریکه دست به کشتار بیش از یک میلیون نفر ارمنی و ۷۰۰ هزار کُرد زدند.[۵] و این جنایات تا کمی بیش از یک دههی پیش، ادامه داشت.
اما در سدهی جدید، ترکیه با یک تحول مهم روبرو شد و آن، انتخابات نوامبر ۲۰۰۲ بود که حزب اسلامگرا و تکنوکرات عدالت و توسعه(AKP) به رهبری رجب طیب اردوغان و عبدالله گل، با ایدههای نو برسرکار آمد و با زیرکی تمام، ژنرالهای پاسدار ارزشهای کمالیسم را کنار زد. عدالت و توسعه(AKP) در سال ۲۰۰۲ موفق به کسب اکثریت کرسیهای پارلمان گشت و یک دولت تکحزبی تشکیل داد که نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ترکیه محسوب میشود. عدالت و توسعهی اسلامگرا در طول ۱۲ سال اخیر، سیاستهایی مطالعهشده و روشمند جهت بهبود اوضاع داخلی کشور در دستور کار خود قرار داد که در پرتو اجرای گام به گام و دقیق آنها توانست نتایج مهمی کسب نماید. نظام اقتصادی موفق، حل نسبی مسالهی کردها و رسیدگی جدّی به مطالبات آنها، پیوند مشهود مدرنیته با اسلامگرایی میانهرو و نیز پایبندی به دموکراسی و استمرار آن در پرتو فرایند احراز، انتقال و توزیع سالم قدرت شاید چندی از بارزترین مصادیق این نتایج مهم باشد.
زمانی، جریانهای اسلامگرا توسط اندیشهی چپ و جریانهای پشتیبان آن بطور کامل از حضور در عرصهی سیاسی ترکیه طرد(یا بایکوت) شده بودند؛ اما در این چندسال ورق به سود اسلامگراها بازگشت؛ ترکیهی امروز، ترکیهی دیروز نیست و همانا ترکیهی فردا، ترکیهی امروز نخواهد بود؛ اردوغان همچون گذشته، نویدبخش تحولات مثبت است؛ ساختارها و نگاه حاکم بر سیاست داخلی و خارجی ترکیه، دچار تحولی بنیادین شده؛ تعریف مفاهیمی که جمهوری ترکیه بر اساس آن بنا شده بود، هر روز وسیعتر و عمیقتر میگردد؛ نظامیانی که حضور زنان محجبه را در چانکایا ممنوع اعلام داشته بودند، امروز در کاخ ریاست جمهوری به آنان در کسوت بانوی اول ترکیه، ادای احترام مینمایند؛ استقرار اردوغان در چانکایا و تصدی مسند نخست وزیری توسط داوود اوغلو، نوید تداوم حرکت در راستای ترکیهی جدید است؛ آنچه اردوغان و تیمش از ترکیهی جدید میگویند امری فراتر از تغییرات امروز است و به تعبیر صحیح، ترکیهای خواهد بود که در تمامی زوایا متفاوت از ترکیهی آتاتورک نمود مییابد؛ اگر تُرک بودن یا «هموطن ترک» (türk vatandaşı)، مهمترین مولفهی جمهوری آتاتورکی بوده است، شهروندی یا «شهروند ترکیه» (türkiye vatandaşı) مهمترین مولفهی جمهوری اردوغان میباشد.
اردوغان در ۱۳ آوریل ۲۰۰۵ در اسلو و در پاسخ به برخی از خبرنگاران میگوید:
«… ما در برابر همهی گروههای قومی در ترکیه موضع برابر داریم و هیچ تمایزی بین گروههای قومی نظیر ترک، کرد، لاز، گرجی و آبخاز قایل نیستیم…مگر در ترکیه فقط ترکها زندگی میکنند؟[خیر] غیر از آنها حداقل نزدیک به سی گروه قومی مشخص در کشور حضور دارند.»[۶]
و خطاب به کُردهای دیاربکر بیان میدارد:
«خورشید همه جا میتابد و باران رحمت خداوند برای همه میبارد. جواب من به کسانی که میپرسند: عاقبت مسئلهی کردها به کجا خواهد رسید؟ این است که: مسئلهی کردها مسئلهی من نیز هست.. و ما همهی مسایلمان را با دموکراسی حل میکنیم.»[۷]
اردوغان در اوت سال ۲۰۰۵ در آنکارا و در جمع ترکها نیز «شهروندی» را جایگزین «هویت ترک» اعلام کرد و آن را به منزلهی مبحثی فراقومیتی، هم برای کردها و هم برای ترکها پیش کشید.[۸]
گامی را که اردوغان در فرایند احقاق حقوق کردها به ویژه در صلح با PKK [۹] برداشت، میتوان یک تابوشکنی در تاریخ سیاسی ترکیهی نوین خواند. اردوغان حتی پیش از رسیدن به قدرت، همواره بر «مخالفت» با ایدئولوژی حکومت و استفاده از ارتش در مناطق کردنشین تاکید کرده و در مناطق با اکثریت کُردی چنین بیان داشته که:
«ما نیز همچون شما کردها از حکومت ایدئولوژیک کمالیست و همپیمانان آن رنج بردهایم و چنانچه به قدرت برسیم، اولین اولویتمان بازتعریف حکومت و ساختارشکنی ایدئولوژی کمالیست آن خواهد بود.»[۱۰]
وی در سال ۲۰۰۰ میلادی، پیش از نیل به قدرت در مصاحبه با رادیو استرالیا، عبدالله اوجالان را «محترم»[۱۱] و سربازان کشته شدهی ارتش ترکیه در جنگ با PKK را «کله»(واحد شمارش گوسفند) نامید که نتیجهی آن، شکایت از وی و محکومیت او به پرداخت جریمهی نقدی بود.
گزینهی صلح با PKK، تصمیمی سخت و استراتژیک بود که به واسطهی لایههای چندگانهی اجتماعی ترکها انتخاب آن برای اردوغان نسبت به اوجالان، به مراتب دشوارتر بوده است. اما با وجود شخصیت جدّی، قاطع و حماسی اردوغان، چنین به نظر میرسد که در فضای سیاسی فعلی تنها او و تیمش هستند که میتوانند مسیر صلح در ترکیه را طی نمایند. «اردوغان» شخصیت، توانایی و پشتیبانی لازم برای پیمودن این راه را در ترکیه دارد، و باید توجه داشت که اگر در مسیر آغاز شدهی این صلح، فراز و نشیبی وجود داشته باشد که دارد، میباید آن را امری کاملا طبیعی و گذرا قلمداد کرد.
مسئولیت پیشبرد این مذاکرات بر عهدهی سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه[۱۲] موسوم به «میت» و شخص هاکان فیدان رئیس آن بود که البته نظارت اردوغان در تمام مسیر مذاکرات مشخص بود. رجب طیب اردوغان در جریان مذاکرات تاکید کرد که این مذاکرات در چارچوب مصالح و منافع ملی ترکیه است و از این مذاکرات، کل کشور منتفع خواهد شد.[۱۳] همزمان عبدالله گل، رئیس جمهور سابق ترکیه در خصوص مذاکره با کردها بحث بی سابقهای را مطرح کرد و گفت: «در گذشته در برابر کردها در ترکیه خطاها و اقدامات اشتباهی صورت گرفته که هزینهی آن بر دوش ما هنوز سنگینی میکند، اما کشور ترکیه ظرفیت آن را دارد که از همهی توانمندیهای سیاسی و اقتصادی خود برای رسیدن به جایگاه والاتر منطقهای و حتی جهانی استفاده کرده و به تمامی تعهدات داخلی خود جامهی عمل پوشانده و معضلات داخلی خود را حل و فصل کند.»[۱۴]
در اینجا سعی شده، گزارشی اجمالی از دستاوردهای حزب عدالت و توسعه(AKP) «برای کُردهای ترکیه» در قالب قیاس اوضاع «قبل و بعد» از به قدرت رسیدن این حزب در چند بند به نمایش گذاشته شود:
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ که ترکیهای نظامی بود، اگر احمد کایا[۱۵] چند جمله به زبان کردی سخن میگفت، از مراسم اهدای جایزهی سال به برترینهای ترکیه بیرون رانده میشد و فردایش تمام روزنامهها[۱۶] هماهنگ با هم شخصیتش را هتک و تخریب میکردند[۱۷]؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ که ترکیهای مدنی است، شوان پرور[۱۸] و ابراهیم تاتلیس[۱۹] و لیلا زانا[۲۰] به دیاربکر دعوت میشوند، و به دعوت عالیترین مقامات ترکیه[۲۱] نوای کردی «دایه گیان مهگری» را همصدا با هم سر میدهند.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ شوان پرور، خواننده مشهور کُرد که ترانههای وی اکثراً حماسی و میهنپرستانه است، به خاطر فعالیت سیاسی و حمایت از اوجالان ناچار به ترک ترکیه و مهاجرت به آلمان میشود؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ بلنت آرنچ، معاون اردوغان در آلمان از وی میخواهد که به میهنش بازگردد[۲۲]. همچنین رجب طیب اردوغان وی را جزو شخصیتهای تاریخی ترکیه میداند و در یکی از سخنرانیهایش به او که از ۳۷ سال پیش ترکیه را ترک کرده بود، خوشامد گفته و از این که حسرت طولانی شوان برای بازگشت به وطن اتمام یافته، احساس شادی و مسرت مینماید.[۲۳]
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ لیلا زانا به جرم صحبت کردن به زبان کردی در سال ۱۹۹۴ در حین ادای سوگند در پارلمان ترکیه به ۱۵ سال حبس محکوم میشود و در سال ۱۹۹۵ از جانب پارلمان اروپا برنده جایزه ساخاروف شده ولی به دلیل محبوس بودنش موفق به دریافت آن نمیگردد؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ از زندان آزاد شده و در سمت دبیر کل انجمن جنبش دموکراتیک قرار میگیرد.
- در ترکیه قبل از ۲۰۰۲ همواره «کردستان» به «شمال عراق» یا «جنوب ترکیه» ترجمه میشد؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ برای اولین بار لفظ کردستان توسط عالیترین مقام سیاسی ترکیه بر زبان آورده میشود، رئیس دولت اقلیم کردستان مورد رسمیترین استقبالها قرار میگیرد[۲۴] و وزیر امور خارجهی ترکیه نیز به سلیمانیه رفته و با زبان کردی سخن میگوید[۲۵]. و مهمتر از همه، یکی از سه نامزد انتخابات ریاست جمهوری ترکیه[۲۶]، کُرد و از هواداران و حامیان اوجالان میباشد.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ بنابه گزارش بنیاد حقوق بشر دیاربکر(İHD) در سالیان ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ بیش از ۵۰۰۰ نفر از شهروندان عادی کُرد در ترکیه توسط واحد اطلاعات و ضدترور ژاندارمری(JITEM) کشته شدهاند و اجساد اغلب این قربانیان کشف نشده است؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ پس از زلزلهی شدیدی که در استان کردنشین وان روی داد، شخص اردوغان به همراه هیئتی از تیم عدالت و توسعه رسماً به آنجا رفته تا بر امدادرسانیها نظارت مستقیم داشته باشند.[۲۷] با آنکه قطع شدن برخی جادههای روستایی، قطعی سیستمهای برق و گاز و همچنین تخریب بیش از ۲۲۰۰ خانه مانع از کمکرسانی سریع در دو روز اول شده بود –که این کاهش سرعت، با توجه به شرایط بیان شده، امری طبیعی و محتمل است- اما با این وجود اردوغان رسماً به کمکاری دولت اعتراف[۲۸] و از مردم کُرد بخاطر این کمکاری اولیه عذرخواهی میکند.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ انجام هرگونه فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با نام کُرد ممنوع[۲۹] و أشدّ مجازات را به دنبال دارد و طبق قانون احزاب ترکیه، هیچ حزب قومی یا قبیلهای، به غیر از ترکها در این کشور حق فعالیت ندارند و نظام ترکیه از همان ابتدای تشکیل، موجودیت کردها را نفی کرده و اجازهی بازی در میدان سیاست این کشور را به آنها نمیدهد[۳۰]؛ اما در ترکیهی پس از ۲۰۰۲ کردها حزب رسمی داشته[۳۱] و در حزب حاکم از بین ۲۲۰ نماینده پارلمان ۸۲ نماینده عمدتاً نخبه و متخصص دارند. نیز ۵۶ شهردار کُرد هوادار اوجالان و عضو حزب مناطق دموکراتیک[۳۲] در آناتولی جنوبی و نیز وزیر[۳۳] و مشاور عالی در دولت دارند.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ تکلّم کردها به زبان مادری خویش در برابر عموم مستوجب پرداخت جریمه و تحمّل زندان بود؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ و اوایل اقتدار عدالت و توسعه، دو کانال تلویزیونی در دیاربکر –گون تیوی[۳۴] و سوز تیوی[۳۵]– و یک ایستگاه رادیویی در شانلیاورفا، مدیا افام[۳۶]، شروع به پخش برنامههای کردی در محدودهی زمانی ۴۵ دقیقه در روز کردند. پس از مدتی در ژوئن ۲۰۰۶ به دستور عدالت و توسعه، شورای عالی رادیو و تلویزیون، محدودیت ۴۵ دقیقهای پخش برنامههای فرهنگی کردی را ملغی ساخت و این شبکههای تلویزیونی مجاز به پخش نامحدود برنامههای خود شدند.[۳۷] همچنین در ژانویهی ۲۰۰۹ رجب طیب اردوغان،نخست وزیر سابق و رئیس جمهور فعلی ترکیه، در نشستی خبری، آغاز به کار کانال ۶ تلویزیون دولتی این کشور را به زبان کُردی اعلام کرد و گفت که این کانال منحصراً به زبان کُردی، برنامه پخش خواهد کرد.[۳۸]
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ ضمن آنکه عمدهی امرار معاش کردها از طریق قاچاق سیگار و شکر در مرزها تأمین میشود، در آمد سرانهی هر شهروند ترکیه ۳۵۰۰ دلار بوده است[۳۹]؛ اما در ترکیهی پس از ۲۰۰۲ درآمد سرانهی هریک از شهروندان کُرد در ترکیه به ۱۰۴۰۰ دلار میرسد[۴۰] (یعنی تقریبا سه برابر گذشته)، و در استانهای کردنشین ۱۴ فرودگاه احداث یا بازسازی شده و چندها دانشگاه و مرکز علمی-پژوهشی راهاندازی میشود.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ اگر یک میوهفروش کُرد با زبان مادریاش قصد معرفی محصولش را میداشت، او یک مجرم محسوب میشد؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ سالنامهها[۴۱] و مجلههای کُردشناسی[۴۲] به زبان کُردی کرمانجی و زازاکی منتشر شده و روانهی بازار میشوند و مطالبی چون اشعار و زندگینامهی مشاهیر کُردستان را به نمایش میگذارند؛ آثار شکسپیر و سایر اندیشمندان به زبان کُردی به چاپ میرسد[۴۳]؛ تنها یک مترجم بنام کاوه نَمر، ۲۵ جلد کتاب به زبان کُردی و ۵۰۰۰ قطعه شعر از شاعران جهان به این زبان ترجمه و بصورت قانونی منتشر میکند.[۴۴] همچنین سازمان دیانت ترکیه، نسخهی قرآن به زبان کُردی را در سطح کشور منتشر میکند.[۴۵] نیز امکان دستور کار به زبان کُردی برای تلفنهای همراه نسل جدید ترکیه بوجود میآید[۴۶] و کلاسهای خصوصی بصورت قانونی برای آموزش زبان کُردی راهاندازی میشوند.[۴۷] و همهی این اقدامات از سوی حزب عدالت و توسعه، جهت تعقیب زمینههای به رسمیت شناختن بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون کُرد در ترکیه صورت گرفته است.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ براساس قانون اساسی مصوب[۴۸]، غیر از اقلیت مسیحی و یهودی، سایر اقلیتها به کلی و به یکباره انکار گشته و یک شبه همهی آنها ترک نامیده شدند و از آن زمان بود که هویّت کُردها نفی و انکار شد و آنها را «ترکهای کوهستانی» خواندند[۴۹]؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ دولت ترکیه، آمار جمعیت کُردها (بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر) را جهت اهتمام به احقاق حقوق آنها اعلام میکند و با فرهنگسازی از طریق سمینارهای علمی-آموزشی، زمینههای اثبات وجود هویتی به نام کُرد و نفی تئوری ترکهای کوهی که برآمده از ماجرای «کارت – کورت»[۵۰] است را فراهم میآورد.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ جز تقویت حس پانترکیسم و شوراندن ترکها علیه کُردها از سوی حاکمان، چیزی یافت نمیشود؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲، اردوغان در دانشگاه مارمارای استانبول خطاب به آیمان گولَر[۵۱] بخاطر اظهارات نژادپرستانهاش میگوید:
«یکی از نمایندگان حزب جمهوری خلق اعلام کرده که ترکها بر کردها برتری دارند و این دو عنصر جامعهی ترکیه با هم قابل مقایسه نیستند. من صراحتاً اعلام میکنم که این سخنان مصداق ترویج افکار نژادپرستانه و خیانت به این سرزمین است. من و همکارانم همهی توان خود را به کار میگیریم تا با این افکار غلط مبارزه کنیم و به جای استفاده از کلماتی همچون ترک، کُرد، چپ، راست و هر تقسیم بندی دیگری، قائل به یک اصطلاح کلی و همهگیر به نام شهروندان ملت ترکیه باشیم… در دههی ۱۹۷۰ برخی از رهبران سیاسی ترکیه، جوانان این کشور را تحریک کردند و با دامن زدن به تفاوتها و تبعیضهایی همچون سنی و علوی، کُرد و ترک، چپ و راست و چندین جبههبندی دیگر، با آیندهی آن جوانان و امنیت ترکیه بازی کردند و این اقدامات خطرناک، هزینههای سنگینی روی دست ما گذاشت.»[۵۲]
و در ماردین خطاب کُردها میگوید:
«ما در برابر شهروندان کُرد خود قدم برداشته و صداقت خود را اثبات کردهایم. به آسیمیلاسیون(یکسانسازی فرهنگی) پایان دادهایم. حالا نوبت شماست. شما هم باید نشان دهید که از ترور و خشونت بیزار هستید و حاضرید به اقدامات صادقانهی دولت پاسخ دهید. نوبت شماست که در اوج مسئولیتپذیری به میدان بیایید… تا ده سال پیش، هیچکس نمیتوانست باور کند که در ماردین، دانشگاهی تاسیس شده که زبانهای کردی، عربی وسریانی را تدریس میکند، اما در دوران ما این اقدام صورت گرفت و این دانشگاه در مقطع دکترا هم ادبیات و زبان کُردی را تدریس خواهد کرد… من از شما میپرسم آن گروهی که با به کارگیری خشونت و تهدید، کسبهها و مغازهداران را وادار به تعطیلی بازار و مغازهها میکند، چه سودی برای مردم این منطقه دارد؟ برادران و خواهران من! مطمئن باشید هیچچیزی با زور و سلاح به دست نمیآید. مطمئن باشید هیچ چیزی از ادامهی جنگ و خشونت سادهتر نیست و آنچه که دشوار و پیچیده است، رسیدن به صلح و استقرار آرمش و ثبات است و ما انتظار داریم به اتفاق شما این پروژهی دشوار را به سرانجام برسانیم.»[۵۳]
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲، ارتش ترکیه در دههی ۱۹۳۰ – در حد فاصل سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹- با بمباران هوایی و استفاده از گازهای سمّی به سرکوب شورش علویها و کردها در منطقهی درسیم دست میزند؛ اما در ترکیهی پس از ۲۰۰۲ رجب طیب اردوغان بعنوان اولین مقام عالیرتبهی ترک به خاطر کشتار بیش از ۱۳ هزار علوی و کرد توسط ارتش ترکیه در دههی ۱۹۳۰ میلادی عذرخواهی و مراتب تأسف خود را اعلام میکند. او در جریان نطقی که از تلویزیون این کشور پخش میشد، گفت: «اگر نیاز به عذرخواهی در این باره باشد و اگر چنین چیزی باید در کتابها ثبت شود، من به خاطر این حادثه عذرخواهی میکنم.» [۵۴]
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ نگرش رایج ناشی از القائات حاکمیت در جامعه، چیزی جز پاشیدن بذرهای کینه و تنافر نسبت به کُردها نبوده است. همچنین قانون مصوب سال ۱۹۸۰ که توسط نظامیان وضع شده، بیان میدارد: «در مؤسسات آموزش و تعلیمی، زبان دیگری غیر از زبان ترکی نباید به شهروندان کشور به عنوان زبان مادری آموزش داده شود»[۵۵]؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ چنان در راستای مستحق بودن کُردها فرهنگسازی میشود که همزمان با تدریس زبان کُردی در دانشگاه معتبر «بیلکَنت آنکارا»، دانشجویان ترکزبانی همچون «اُزگون اُزیوکسل»، میگوید:
«من فرزند یک خانوادهی اصیل ترابزونی هستم که تقریبا همهی افراد خانوادهی ما کمانچهنواز و خواننده هستند. از خودم بدم میآید که چرا معنی دهها ترانهی فرانسوی و انگلیسی را میدانم اما سر در نمیآورم که شوان پرور در ترانههای خود از چه چیزی حرف میزند. به همین خاطر میخواهم کُردی یاد بگیرم.» [۵۶]
نیز «بتول دورموش»، دانشجوی اهل کارادنیز میگوید:
«من دانشجوی رشته حقوق هستم. می خواهم زبان کُردی را یاد بگیرم تا فهم روشنتری از مسائل حقوقی مربوط به کردها داشته باشم.»[۵۷]
همچنین زمانیکه داستان هَملِت به بصورت تئاتر در آنکارا با زبان کُردی نمایش داده میشود[۵۸]، کثیری از صندلیها توسط شهروندان ترک، پر میشود.
«سلیمان چَویک»، نویسنده و روزنامهنگار نامدار کُرد میگوید:
«در حال حاضر در چند دانشگاه ترکیه، زبان کُردی تدریس میشود و اندک اندک شرایطی به وجود میآید که زبان کُردی به ابزاری برای کسب معاش و به کارگیری رسمی تبدیل میشود و این نکتهی مهمی در توسعه و تقویت زبان کُردی است.»[۵۹]
در این راستا، وزارت آموزش ملی ترکیه نیز نرمافزارها و لوحهای فشردهی ویژهای را برای استفادهی دانش آموزانی که تمایل به یادگیری زبان کُردی در کلاس یا منزل دارند،آماده کرده است.
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ دولت آنکارا به مردم باورانده بود که هرکس بگوید من کُرد هستم، مرتکب چنان جرم شنیعی شده که مستوجب مجازات میباشد[۶۰]؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ نهاد ارگون، وزیر دانش، صنایع و فناوری ترکیه در شهر کردنشین «آگری» و در جمع هواداران حزب عدالت و توسعه میگوید:
«خیلی وقت ها وزرا، مسئولین و کارگزاران دولت ترکیه، گلایه میکنند و میگویند هر کاری میکنیم باز هم بسیاری از هموطنان کُرد ما ترکی یاد نمیگیرند. من در این خصوص نظر متفاوتی دارم و میگویم اگر آنان ترکی یاد نمیگیرند، چه ایرادی دارد ما دولتیها کردی بیاموزیم. اگر آنها برای یادنگرفتن ترکی توجیه و یا محدودیتی دارند، توجیه ما چیست؟ اندکی وقت بگذاریم، تمرین کنیم و کردی را دست کم در سطحی یاد بگیریم که بتوانیم با مردم ارتباط برقرار کنیم. هر استاندار، فرماندار، پزشک و معلمی که به این مناطق فرستاده میشود، نخست باید دوره یادگیری زبان کردی را بگذراند. مگر ما نمیگوییم که همهی ما با هم صاحب این مملکت هستیم؟ بسیار خوب. همه با هم در حزب عدالت و توسعه دست به دست هم دهیم و به گونهای عمل کنیم که هموطنان کُردمان خود را غریب و بیکس ندانند.»[۶۱]
- در ترکیهی قبل از ۲۰۰۲ کُردها در جهت حفظ مصالح خویش ناگزیر به مخفی کردن هویتشان بودند و به ندرت از آنها بعنوان نیروهای انسانی در حوزهی سیاست استفاده میشد؛ اما در ترکیهی بعد از ۲۰۰۲ اقتصاددان کُردی مانند مهمت شمشک باتمانی، شغل خود را با حقوق سالانه ۸۰۰۰۰۰ دلار در خارج رها کرده و به ترکیه باز میگردد تا با هویت کردیاش در دولت اردوغان وزیر دارایی شود.[۶۲] شاید شناخت نخبگان مشهور کُرد و عضو حزب عدالت و توسعه و نیز اطلاع از منصب گذشته یا کنونی آنها در دولت دالت و توسعه، خالی از لطف نباشد[۶۳]:
حسین چلیک: نمایندهی عنتاب، سخنگو و معاون رهبر حزب عدالت و توسعه و وزیر سابق آموزش ملی؛
مهدی اکر: نمایندهی دیاربکر و وزیر تغذیه، کشاورزی و دامپروری؛
مهمت شمشک: نمایندهی باتمان، اقتصاددان و وزیر امور دارایی؛
فاروق چلیک: نمایندهی اورفا و وزیر کار؛
فاطمه شاهین: نمایندهی عنتاب و وزیر خانواده و تامین اجتماعی؛
غالب انصاری اوغلو: نمایندهی دیاربکر و از مشاورین اردوغان در امور کردها؛
مهمت متین ار: نماینده آدیامان، روزنامه نگار و از مشاورین اردوغان؛
ظفر چاغلایان: اقتصاددان و وزیر اقتصاد ترکیه؛
پروفسور یاسین آکتای: عضو نهاد تعیین خط مشی سیاسی حزب عدالت و توسعه؛
و ده ها نماینده، استاد دانشگاه، فعال اقتصادی، روحانیون دینی، نویسندگان، روزنامهنگاران و جوانانی که روز به روز در میان محافل دینی، علمی، سیاسی و فرهنگی کردستان ترکیه به شمار آنها افزوده شده و به این موضوع فکر میکنند که راه پیشرفت، در پیوستن به تیم اردوغان است.
همهی این عوامل نشان میدهد که برگ برندهی آیندهی مناطق کردنشین ترکیه در دست حزب عدالت و توسعه خواهد بود. اردوغان در مناطق کردنشین این کشور کمی بیش از ۷۰ کرسی نمایندگی مجلس را به دست آورده بود و نشان داد که توان رویارویی با گفتمان ملیگرایی ترکیه را دارد، در حالیکه حزب صلح و دموکراسی به عنوان یک نهاد رسمی و قانونی وابسته به PKK در شرایط ایدهآل و در قلهی پیروزی، تنها ۳۲ کرسی را در اختیار گرفت. معنی و مفهوم دقیق این عبارت این است که اردوغان بخش وسیعی از کُردهای کشورش را با خود همراه کرده و از حمایت و همراهی آنان آسوده خاطر است. اردوغان لیدری است که در چند سال گذشته توانسته اثبات کند برای ترکیه، صاحب برنامه است و استراتژی و مشی مشخصی برای ادارهی اقتصاد، سیاست و سایر بخشها دارد. او با کسب قریب به ۵۲ درصد از آرای مردم کشورش یک بار دیگر، اقتدار اسلامگرایان را تثبیت کرد و نشان داد که حزب عدالت و توسعه، همچنان یکّه تاز میدان سیاست خواهد بود.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴، از مجموع ۵۵ میلیون و ۶۹۲ هزار و ۸۴۱ واجد شرایط رای دهی، ۴۰ میلیون و ۵۴۵ هزار و ۹۱۱ رای معتبر، و ۷۳۷ هزار و ۷۱۶ رای، نامعتبر بود. اردوغان در مجموع ۲۱ میلیون و ۱۴۳ رای به دست آورد. و دمیرتاش در مجموع ۳ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۴۸ رای کسب کرد.[۶۴]
اردوغان در مناطق کردنشین ترکیه به علاوهی آرای کردهای استانبول، نزدیک به چهار و نیم میلیون رأی از کردها دریافت کرد و این رقم نشان داد که هنوز هم گفتمان حزب عدالت و توسعه نزد کردهای ترکیه، پرطرفدارتر و پررنگتر از گفتمان PKK است. پس خطاست اگر تصور کنیم خط فکری PKK و به عبارتی عبدالله اوجالان یگانه خط سیاسی و اجتماعی کردستان ترکیه است. این خط فکری نه تنها یگانه نیست بلکه به گواه آمارهای مستند و روشن، غالب و فراگیر نیز نیست.
یکی از مهمترین سرمایهها و دلخوشیهای اردوغان در کردستان ترکیه، صدها کادر مجرب و کارآمد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دهها فعّال دینی و دانشگاهی کُرد است که بدون هیچ تردیدی صف خود را از PKK و دیگر احزاب کُرد جدا کردهاند و در نتیجهی حمایت ها و فعالیتهای آنها، حزب عدالت و توسعه هم اکنون به مهمترین و بزرگترین حزب برای رأیدهندگان کُرد تبدیل شده است.
آیدین آلتاچ، رییس کردتبار شاخهی دیاربکر حزب عدالت و توسعه در گفتگو با یکی از خبرگزاریها و واکنش به این موضوع که PKK و حزب صلح و دموکراسی خود را نمایندهی راستین کردهای ترکیه میدانند و بر این باورند که تنها آنها میتوانند ازمطالبات کردها دفاع کنند، گفت:
«آرای به دست آمده در انتخابات را به عنوان آیینهی تمامنما و شفافی قبول کنیم که میتواند میزان نفوذ احزاب ترکیه بین کردهای این کشور را نشان دهد. بررسی همهی نتایج نشان دهندهی آن است که حزب عدالت و توسعه در همه ی استان های کردنشین، بالاترین رای را به دست آورده است. ما در کل مناطق کردنشین ترکیه ۵۵ درصد از آرای کردها را به دست آوردهایم؛ حزب صلح و دموکراسی باید این واقعیت را بداند که بسیاری از شهروندان ما به آنها رای نمیدهند. همچنان که ما واقعیت سیاسی و حضور انتخاباتی حزب صلح و دموکراسی را قبول کرده و این موضوع را پذیرفتهایم که ۳۰ تا ۳۵ درصد از شهروندان کُرد به این حزب رای دادهاند؛پس آنها نیز باید حضور ما را قبول کنند و تحلیل شرایط عینی این مناطق را در تحلیلهای خود منظور نمایند… در این جغرافیا، در این سرزمین، انسان ها آزادند که هویت قومی خود را اعلام و از آن دفاع کنند. آن که خود را ترک مینامد و ترک میداند، آزاد است از ارزش های فرهنگی خود دفاع کند، و آن شهروندی نیز که خود را کُرد میداند، آزادانه باید هویت خود را حفظ کند. تعریف ما از کُردبودن این است؛ یعنی چنین نیست که هر شهروندی که به حزب صلح و دموکراسی رای دهد کُرد و بقیه غیرکُرد باشند. خیر؛ اکثر کردهای این منطقه رأی خود را به حزب ما میدهند و کسی نمیتواند چنین ادعایی مطرح کند که این افراد فاقد شناسنامهی کردی هستند. مگر قرار است الزاماً همهی هموطنان کُرد ما پیرو افکار و اندیشههای حزب صلح و دموکراسی باشند؟ ما به عنوان حزب عدالت و توسعه، خود را شهروندان کُرد جمهوری ترکیه میدانیم و میخواهیم که همهی افراد حقیقی و حقوقی نیز هویت ما را به این شکل پذیرا شوند.» [۶۵]
آیدین آلتاچ در پاسخ به این سئوال که حزب عدالت و توسعه چگونه توانسته در استانهای کردنشین ترکیه ۵۵ درصد از آرای کردها را به دست بیاورد، گفت:
«پیروزی و این دستاورد ارزشمند، حاصل یک فعالیت کوتاهمدت و ناگهانی نیست. چنین نیست که حزب عدالت و توسعه فیالبداهه وارد مناطق کردشین شده و آرای مردم را به دست آورده باشد. ما برای رسیدن به این جایگاه اجتماعی و برای کسب اعتماد کردها، تلاش کردهایم. نه تنها در مناطق کردنشین بلکه در سراسر ترکیه، توانستهایم آرای نیمی از رأی دهندگان ترکیه را به دست بیاوریم… برخیها فکر میکنند که مشکلات و شرایط دشوار مناطق کردنشین ترکیه، صرفا از سال ۱۹۸۰ و پس از کودتای نظامی ۱۲ سپتامبر آغاز شده است؛ اما چنین نیست. مردم این منطقه از همان آغاز تاسیس جمهوری ترکیه یعنی از سال ۱۹۲۳ میلادی به بعد، همواره مجروح و دردمند بودهاند و وقتی هم که حزب عدالت و توسعه بر سر کار آمد، شرایط امنیتی نگران کنندهای در استانهای کردنشین حاکم بود و به طور رسمی، شرایط فوق العادهی نظامی و امنیتی در همهی شهرها و روستاها حکمفرما بود و برای سفر به این مناطق، باید دهها ایستگاه بازرسی و کنترل مدارک شناسایی پشت سر گذاشته میشد. این شرایط باعث شده بود که شهروندان این منطقه، خود را رها شده و جدا شده حس کنند و در اوج محرومیت زندگی کنند. اما زمانی که حزب عدالت و توسعه بر سر کار آمد، به حقوق مردم منطقه اهمیت داد… آنها صداقت ما را دیده و به ما اعتماد کردهاند. هدف مبنایی و مهم ما طی این سالها، همواره این بوده که به جای انکار صورت مسئله و یا پاک کردن صورت مسئله، تلاش کنیم که همهی جوانب پیچیدهی آن حل شود و مردم نیز از این واقعیت ها غافل نیستند. به این نتیجه رسیدهاند که توان حل این مشکلات، در حد و اندازهی دیگر احزاب نیست و تحقق این مهم در این شرایط، تنها از رهبری چون اردوغان و جماعتی چون حزب عدالت و توسعه برمیآید.»[۶۶]
اردوغان کاملاً بدون تعارف، آشوبها و مسایل میان کردها و ترکها را برای مردم خود تحلیل کرده و گفته که اگر ما خواستار رشد و تبدیل شدن به قدرتهای مهم دنیا هستیم، باید مشکلات داخلی خود را حل کنیم و مهمترین مشکل داخلی ما، بحث حقوق کردهاست.
متین لطفی – مهرماه ۱۳۹۳
[۱] – یک نوع میهنپرستی افراطی و ستیزهجو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است
[۲] – روزنامهی فرهیختگان؛ تاریخچه کودتاها در ترکیه
[۳] – سیری در تاریخ سیاسی کرد؛ تالیف آیت محمد؛ ص۱۱۶
[۴] – همان؛ ص ۱۱۷
[۵] – همان؛ ص ۱۱۸
[۶] – سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه؛ تالیف م.هاکان یاووز؛ ترجمه احمد عزیزی؛ص۲۹۸
[۷] – همان؛ ص ۳۰۰
[۸] – همان؛ ص ۳۰۴
[۹] – حزب کارگران کردستان(PKK): سازمانی چریکی که به صورت مسلحانه علیه دولت ترکیه برای خودمختاری کردستان و حقوق فرهنگی و سیاسی کردها در ترکیه مبارزه میکند و توسط افرادی چون: حقی کارا، عبدالله اوجالان، کثیره اوجالان، علی حیدر کاتیان، جمیل بارگی و کمال پیرو تاسیس شد. این سازمان با الهام گرفتن از اصول و تفکرات مارکسیسم-لنینیسم پا گرفت و مبارزات خود را در این مسیر پیگیری میکند.
[۱۰] – سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه؛ تالیف م.هاکان یاووز؛ ترجمه احمد عزیزی؛ ص ۲۹۵
[۱۱] – http://www.nytimes.com/2007/03/26/world/europe/26iht-turkey.4.5032701.html?_r=2&
[۱۲]– Millî İstihbarat Teşkilatı
[۱۳] – دیپلماسی ایرانی؛ رقص با کردها،قهر با بشار؛ سیامک کاکایی
[۱۴] – همان
[۱۵] – خوانندهی کردتبار اهل ترکیه بود که بنیانگذار سبک اعتراضخوانی در موسیقی کشور ترکیهاست، و به هر دو زبان ترکی و کردی آواز میخواند
[۱۶] -از جمله روزنامهی حریت ترکیه که با تیتر بزرگ وی را بیشرف نامید
[۱۷] – ترانههایی از احمد کایا؛ بخش زندگینامه او
[۱۸] – خواننده مشهور کُرد که اهل شهر کردنشین شانلی اورفا(روحا) میباشد
[۱۹] – از خوانندگان مشهور ترانههای ترکی کشور ترکیه که پدرش عرب و مادرش کرد تبار بوده است
[۲۰] – از زندانیان سیاسی و چهرههای فعال حقوق بشر در ترکیه میباشد که در نزدیکیهای دیاربکر چشم به جهان گشوده است
[۲۱] – برای دانلود گزارش تصویری این جشن در دیاربکر به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://s5.picofile.com/file/8145617468/p1.pdf.html
[۲۲] – خبرگزاری بینالمللی کردپرس؛ شوان پرور، همراه با بارزانی به دیاربکر می رود
[۲۳] - همان؛ اردوغان برای نخستین بار نام کردستان را بر زبان آورد
[۲۴] – همان
[۲۵] – سخنرانی داوود اغلو در جمع مسئولان اقلیم کردستان عراق در تاریخ ۳ مارس ۲۰۱۴
[۲۶] – صلاح الدین دمیرتاش
[۲۷] – برای دانلود گزارش تصویری نظارت اردوغان از وان به لینک زیر مراجعه کنید:
http://s5.picofile.com/file/8145617534/P_2.pdf.html
[۲۸] - خبرگزاری بینالمللی کُردپرس؛اعتراف اردوغان به کم کاری در زلزله وان
[۲۹] – سیری در تاریخ سیاسی کرد؛ تالیف آیت محمد؛ ص۱۵۵
[۳۰] – مرکز بینالمللی صلح؛ جریانها و احزاب کرد ترکیه، از واگرایی تا همسویی
[۳۱] – برای نمونه: حزب آشتی و دموکراسی سابق یا حزب مناطق دموکراتیک فعلی(DBP) از هوادارن PKK، حزب مطالبهی آزاد اسلامگرا
[۳۲] – سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه؛ تالیف م.هاکان یاووز؛ ترجمه احمد عزیزی؛ ص ۳۱۳
[۳۳] – فاروق چلیک، حسین چلیک، فاطمه شاهین، مهدی اکر، ظفر چاغلایان
[۳۴] – Gön TV
[۳۵] – Söz TV
[۳۶] – Media FM
[۳۷] – سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه؛ تالیف م.هاکان یاووز؛ ترجمه احمد عزیزی؛ ص ۳۱۲
[۳۸] – خبرگزاری بیبیسی فارسی؛ کانال کردی تلویزیون دولتی ترکیه راه اندازی شد
[۳۹] - روزنامه شرق ۹/۵/۱۳۹۱؛ ترکیه و سرانه ۲۵هزار دلاری
[۴۰] - همان
[۴۱] – از جمله سالنامهی سال ۲۰۱۳ میلادی که به زبان کُردی روانه بازار شد. در این سالنامه علاوه بر نام کردی ماهها و روزها، در هر صفحه یک آیه از قرآن، یک حدیث،یک ضرب المثل، یک نکته طنزآمیز و دو بیت شعر به زبان کردی جای گرفته است؛ همچنین اوقات شرعی شهرهای کردنشین بخش دیگری از این اثر بوده و تصاویر و زندگینامهی کوتاه شخصیتهایی همچون ملای جزیری، خانی، فقیه طیران، شیخ سعید پیران و بدیع الزمان کُردی نورسی نیز به شیوه ای چشمنواز در تقویم گنجانده شده است.
[۴۲] – از جمله «نوبهار آکادمی» که به بررسی حوزههای فرهنگی، تاریخی و فلسفی مربوط به کردها و مباحث بنیادین حوزهی کردشناسی میپردازد.
[۴۳] – برای نمونه انتشارات lis در شهر دیاربکر اقدام به چاپ مجموعه آثاری از نویسندگان و نمایشنامهنویسان بزرگ جهان کرده و در همین راستا نمایشنامهی مشهور هملت به زبان کُردی کرمانجی منتشر نمود.
[۴۴] – خبرگزاری بینالمللی کردپرس؛ انتشار آثار شکسپیر به کُردی در دیاربکر
[۴۵] – خبرگزاری بیبیسی فارسی؛ ترکیه، قرآن به زبان کردی منتشر میکند
[۴۶] – همان
[۴۷] – همان
[۴۸] – سال ۱۹۲۴ میلادی
[۴۹] – سیری در تاریخ سیاسی کرد؛ تالیف آیت محمدی؛ ص۱۳۲
[۵۰] – پروفسور دکتر دوغو ارگیل، استاد دانشگاه و جامعهشناسی که نام او با تحقیقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در مناطق کردنشین ترکیه گره خورده، در کمیسیون بررسی تاریخچهی کودتاهای مجلس ملی ترکیه بیان داشت: «در سال ۱۹۵۰ نظامیان برای تقویت ملیگرایی ترکی نیازمند پروژههای علمی بودند. به همین خاطر مرا نزد خود فراخوانده و از من خواستند طرحی در اختیارشان بگذارم که بر اساس آن، مفهوم ملیگرایی ترکیه با قدرت بیشتری در ذهن افراد جامعه جا بیفتد. من همان زمان به آنان گفتم که این اقدام منجر به واکنشهای قومی شده و حتی در بهترین شرایط ممکن ناسیونالیسم کُردی را به شدت تقویت خواهد کرد. آنان از من نااُمید شده و با چند دانشگاهی دیگر دیدار کردند. دو تن از آنان در مقابل دریافت مبلغی کلان، این طرح مسخره را مطرح کردند که چیزی به نام کُرد وجود ندارد و آنان همان ترکهای کوهی هستند که با پا گذاشتن بر برفها و شنیدن آوای صوتی “کارت کورت-کارت کورت”، کلمه کُرد را به وجود آوردهاند. واقعا جای تاسف دارد که در ارتش ما مجموعهای به نام سازمان جنگ روانی برای چنین نظریهی مبتذلی پول خرج کرده و مدتها در رسانهها و دانشگاهها از این قضیه دفاع کردهاند.»
[۵۱] – یکی از نمایندگان ازمیر در مجلس ملی ترکیه
[۵۲] – خبرگزاری بینالمللی کُردپرس؛ ترکیهایها برابرند، نژادپرستی عین خیانت است
[۵۳] – همان؛ عنوان مطلب: اردوغان خطاب به کُردها: اکنون نوبت شماست
[۵۴] – خبرگزاری بیبیسی فارسی؛ اردوغان به خاطر کشتار ۱۳ هزار علوی و کرد عذرخواهی کرد
[۵۵] – مادهی ۴۲ قانون اساسی ترکیه که در سال ۱۹۸۰ و دورهی حکومت نظامیان تصویب شد
[۵۶] – خبرگزاری بینالمللی کُردپرس؛ تدریس زبان کُردی در دانشگاه بیلکَنت آنکارا
[۵۷] – همان
[۵۸] – همان؛ اجرای نمایش کُردی هملت در آنکارا
[۵۹] – همان؛ زمینه ی رشد زبان و ادبیات کُردی در ترکیه مهیاست
[۶۰] - کُردها، تالیف مصطفی نازدار، ترجمهی ابراهیم یونسی، ص ۱۳۹
[۶۱] – خبرگزاری بینالمللی کُردپرس؛ کارگزاران دولت ترکیه باید کُردی بیاموزند
[۶۲] – همان؛ کُردهای اردوغان،کُردهای اوجالان/ محمدعلی دستمالی
[۶۳] - همان
[۶۴] – به نقل از کمیسیون عالی انتخابات ترکیه
[۶۵] – خبرگزاری بینالمللی کردپرس؛ کدام حزب نماینده ی راستین کردهای ترکیه است
[۶۶] – همان