جواناندعوت و داعیسياسي اجتماعيمطالب جدید

نقش کار و فعالیت جمعی و گروهی در زندگی ما

نقش کار و فعالیت جمعی و گروهی در زندگی ما

نویسنده : آبتین امیری

 

به جرأت می توان یکی از عوامل عقبگرد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مسلمانان در قرن های اخیر را فقدان فرهنگ و روحیه ی جمعی و شورایی دانست. هنگامی که مسلمانان به گروه گروه تقسیم شدند و در تصور هر گروه فردی وجود دارد که به تنهایی وارث تمام مشکلات است یا این که قدرت حل مشکلات را دارد و همه ی امور با او حواله می شود و دیگران تنها باید زندگی عادی خود را داشته باشند، نباید انتظار داشت که تحول و اصلاحی صورت گیرد.

خداوند از ابتدای نزول قرآن کریم و ظهور اسلام دستورات و احکام زیادی را برای نجات انسان ها نازل کرده است، اما مخاطب این احکام و دستورات نه یک فرد و نه فقط نخبگان و برگزیدگان یک قشر، بلکه جمیع مؤمنان ، یعنی کسانی هستند که ایمان آورده اند و در برابر دستورات خداوند احساس تعهد می کنند.

از این رو هر جا که در قرآن کریم حکمی برای اجرا صادر شده است، مؤمنین با (یا أیّها الذین آمنوا): « ای کسانی که ایمان آورده اید.» مورد خطاب قرار گرفته و هیچ گاه مسؤولیت این احکام بر دوش فرد نهاده نشده است.

از طرفی، روند اجرای احکام و شریعت به گونه ای است که چه احکام و عبادت های فردی و چه احکام و عبادت های جمعی هر یک ارتباطی با حرکت های جمعی و گروهی دارند.

به عنوان مثال ، نماز یکی از مهم ترین فرایض دینی است که می توان آن را را به تنهایی خواند، اما نماز جماعت از چنان اجر و پاداشی برخوردار است که با تنهایی نماز خواندن قابل مقایسه نیست.

پیامبر اکرم(ص) نیز در بدو دعوت خود کار گروهی و جمعی و پرهیز از شخصیت گرایی و فرد محوری را سرلوحه ی کار خود قرار داد، تا این که توانست نسلی را از اصحاب تربیت کند که با یک حرکت جمعی بتوانند پیام خداوند را به دیگران برسانند. نسل صحابه در فکر، اندیشه، فقه، حفظ کلام خدا، سیاست و…هرگز متکی بر شخص نبود، تا آن جا که بعد از رحلت رسول خدا(ص) بدون این که خلأ و وقفه ای در حرکت اسلامی ایجاد شود، اصحاب دین خدا را در شرق و غرب جهان توسعه دادند و با استفاده از پشتوانه ی نیروی انسانی در امور فقهی و اجرایی سبب ایمان آوردن انسان های زیادی شدند.

آنچه در نظام اجرایی خلفای راشدین حاکمیت داشت، «شورا» به معنای تمام کلمه بود. «شورا» بنیان فکر وعمل اصحاب را شکل می داد، تا آن جا که انتخاب خلیفه با شورا و بیعت صورت می گرفت و خود خلفا بیش از این که خلافت را حق مسلم خود بدانند، خویشتن را نماینده ی شورا و اراده ی جمع می دانستند.

این فرهنگ در گفتگو، روابط اجتماعی، تصمیمات سیاسی و فتوای فقهی اصحاب حاکم بود؛ چرا که پیامبر خدا(ص) با الهام گیری از این آیه ی مبارکه که خداوند در آن می فرماید:

(وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ ) شوری:۳۸

(‏‏و کسانیند که دعوت پروردگارشان را پاسخ می‌گویند ، و نماز را چنان که باید می‌خوانند ، و کارشان به شیوه رایزنی و بر پایه مشورت با یکدیگر است ، )

اصحاب را با تفکر و روحیه ی شورایی تربیت کرده بود و به آن ها آموخته بود که چگونه در فعالیت های جمعی مشارکت نمایند.

لذا اصحاب در دوران قدرت خود هرگز به شخصیت پرستی و فردگرایی روی نیاوردند و هرگز کاخ سلطنت را برای حکام بنا نکردند و خلافت اسلامی را هدیه ای ذاتی از جانب خداوند برای شخص خلیفه تلقی نکردند، بلکه آن ها خلیفه را نماینده ی شورا و اراده ی جمع دانسته و از نظارت برعملکرد او و انتقاد به وی ابایی نداشتند.

خداوند کار جمعی را راهی بی بازگشت برای نسل های آینده ی مسلمانان می داند، آنگاه که آنها را به صورت فردی مورد خطاب قرار نمی دهد و امانت« حفظ و توسعه ی اسلام» را به تمامی مردان و زنان مسلمان می سپارد:

«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» توبه:۷۱

(‏مردان و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند)

یکدیگر را تحمل کردن و به صورت جمعی کار را پیش بردن نه تنها در عرصه ی حکومت و سیاست حاکم بود، بلکه فرهنگ جاری مسلمانان صدر اسلام بود؛ به طوری که بعد از سقوط حکومت خلفای راشدین و برقراری نظام سلطنتی در سرزمین های اسلامی همین فرهنگ شورایی پیشوانه ای برای سرداران و سربازان و مبلغین اسلامی بود تا با تلاش و جهاد وارد دیگر سرزمین ها شوند و با روحیه ی تسامح چهره ی زیبایی را از اسلام و عدالت آن عرضه نمایند و همین چهره ی زیبا و عدالت گرایانه انگیزه ای برای ایمان آوردن بسیاری از مردم شد.

متأسفانه در جهان امروز در بین ما چندان به کار جمعی و شورایی اهمیت داده نمی شود و شورا نه یک ضرورت، بلکه یک نوع تشریفات تلقی می شود. این که هر کس خودسرانه کار کند و به تبعات رفتار خود توجهی نداشته باشد و این که هر کس حرف خود را بزند و به نظرات دیگران توجه نداشته باشد و به سادگی ارزش های فکری و زحمت دیگران را زیر سؤال ببرد، نتیجه ای جز شکل گیری فعالیت های موازی و بیهوده و یا رویارویی نیروهای مخلص و مفید در مقابل یکدیگر ندارد.

انسان ها در جهان امروز، خصوصا” مردم کشورهای توسعه یافته اهمیت کار شورایی را به خوبی دریافته اند، از این رو تمامی فعالیت ها و تصمیمات آن ها به صورت جمعی صورت می گیرد. در این جوامع به ندرت پیش می آید که فردی ظهور کند و بخواهد به تنهایی مشکلی را از جامعه حل کند. در پشت هر تغییر وتحول و اصلاحی اراده ی جمعی حاکم است و همین اراده ی جمعی پشتوانه ای برای شکل دادن کارهای بزرگ و تغییر شرایط است.

این سنت خداوندی است تا آن جا که قرآن کریم می فرماید:

«إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» رعد: ۱۱

(خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمی‌دهد ( و ایشان را از بدبختی به خوشبختی ، از نادانی به دانائی ، از ذلّت به عزّت ، از نوکری به سروری ، و . . . و بالعکس نمی‌کشاند ) مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند.)

ما هرگز از تجارب نسل های گذشته ی خود و دیگر ملت ها بی نیاز نیستیم؛ اما این استفاده زمانی ممکن است که در قالب یک حرکت جمعی قرار گیرد تا جنبه عملیاتی به خود گرفته و از تأثیر گذاری عمیق برخوردار باشد.

به سختی می توان تصور کرد که در این دنیا با پیچیدگی های اطلاعاتی و فکری که وجود دارد، فردی بتواند به تنهایی و بدون نیاز به جمع گامی هر چند کوچک در راه خیر و صلاح جامعه اش بردارد. در دنیای ما فعالیت های فردی کم اثر، ضعیف و محکوم به شکست است و صدای یک فرد را هرگز دنیا نخواهد شنید. این تجربه ها، این فرمایش پیامبر(ص) را در ذهن ها زنده می کند که فرمود: «دست خدا با جماعت است، هر کس از جماعت بیرون رودخود را به سوی آتش بیرون کشیده است.» روایت ترمذی

برای رسیدن به نقطه مطلوب و به طور کلی موفقیت، کار جمعی از چنان اهمیتی برخوردار است که باید برای آن فرهنگ سازی کرد و روحیه ی عموم را با شورا سازگار نمود.

کار جمعی باید از روستاها، محلات و دانشگاه ها شروع شود و شهرها و کشورها را در برگیرد تا به یک تجربه ی جهانی تبدیل شود. اولین نهادی که نیازمند فرهنگ شورایی و تصمیم گیری جمعی است، خانواده است؛ زیرا خانواده مدنی ترین و ریشه دارترین نهاد اجتماعی محسوب می شود. اگر شورا در خانواده باشد، انسان هایی که از خانواده ها وارد اجتماع می شوند، شورایی خواهند بود؛ اما اگر خانواده ها جایی برای زورگویی، استبداد و عقده گشایی باشند، انسان های برآمده از آن نیز چیزی جز این نخواهد بود.

اهمیت شورایی در میزان موفقیت به حدی است که نسل جوان ما باید ضرورت های کار جمعی و شورایی را درک کند.ممکن است انسان در تنهایی دوست داشته باشد کارهای زیادی را انجام دهد، اما همین اراده ی فردی بدون توجه به جمع، آغاز خودمحوری و استبداد است. مهم قرار دادن آرمان ها و خواسته ها در قالب جمع است؛ چرا که تنهایی و سکوت انسان را به معرفت درونی می رساند، اما این کار جمعی است که تکامل رفتاری و اجتماعی را در انسان ایجاد می کند.از آن جا که ما معتقدیم که اسلام نه یک معرفت درونی یا فلسفه و جنبش فکری محض، بلکه یک برنامه ی عملی در زندگی است، راهی نداریم جز این که قالب های فعالیت های جمعی را بپذیریم، تا همگام با دیگران رشد کنیم و با رشد خود، رشد دیگران را نیز فراهم کنیم.

تحولات با شتاب شکل می گیرد، اما فطرت بشری تغییر نمی کند. خیر و سعادت ما در حرکت جمعی نهفته است. و لازم است که افراد از تک بودن و فرد بودن به پشتوانه ای برای یکدیگر تبدیل شوند و زندگی ما بر اساس سرنوشت مشترک شکل بگیرد و این مصداق سخن پیامبر (ص) است که می فرماید:

« مؤمن نسبت به مؤمن مانند ساختمان است که بعضی از آن بعضی دیگر را محکم می کند.» متفق علیه

————————————-

منبع: نسل جوان، بیداری و مسؤولیت ها / نویسنده : آبتین امیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا