دعوت و داعی

غرور دینداران

غرور دینداران


محمد غزالی


مهمترین عامل فساد ادیان غرور پیروانشان است.برخی چنین می پندارند که به مجرد وابستگی او به یکی از ادیان، کلید خزانه های آسمان به او داده اند و فقط اوست که به بهشت وارد می شود.علت چنین پنداری به کجا برمی گردد.دقیقا” معلوم نیست. باید از خود او پرسید:آیا بر خواسته های نفسانی اش فایق آمده و توانسته است حرص و آزش را فرو نشاند و تمام توانش را برای ستایش خداوند و خدمت به خلقش به کار گیرد؟


فکر نمی کنم چنین باشد، بلکه آنچه به آن دل خوش کرده این است که به زعم خویش با خداوندش در ارتباط است، ارتباطی که نمی توان برای آن ارزشی قایل شد. از این روی هر دینداری از هر راه و وسیله ای بدون توجه به ارزش اخلاقی آن تلاش دارد تا به اهداف خود دست یابد.


در گذشته بنی اسراییل در پیمودن این راههای پرپیچ و خم کاملا” مهارت داشتند. لذا برای توجیه کارشان و آرامش وجدانشان چنین انگاشتند که حضرت یعقوب- علیه السلام- با خدعه و نیرنگ مقام نبوت را از برادرش، عیصو غصب کرد! به این علت که او خود را به این مقام سزاوارتر از برادرش می دانست.


لذا برای به چنگ آوردن آن استفاده از هر گونه نیرنگ و حیله را در حق او روا دانست. بر این اساس فرزندان او نیز می توانند برای دستیابی به اهداف خود راه پدرشان را در پیش گیرند، بدون اینکه گناهی متوجه آنان گردد.


بنی اسراییل می پندارند که حضرت ابراهیم برای نجات خود همسرش را تسلیم خون آشامی زورگو کرد و نیز دل به بعضی از غنایم به دست آورده سپرده بود.


واقعیت این است که پیش از بعثت، گناه در جامعه یهودیان به وفور رایج بود و بیت المقدس در ایام فرمانروایی یهودیان نخست صحنه ی بی بندوباری و آزار و اذیت نسبت به نخبگان و بزرگان بوده است.


حضرت عیسی- علیه السلام- بر فراز کوه «زیتون» در شرق بیت المقدس ندا سر می داد و یهودیان را چنین هشدار می داد.« ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای قاتلان پیامبران و رجم کننده رسولان! چند بار خواستم شما را آن گونه که مرغ جوجه هایش را بر گرد خود جمع می کند، فراهم آورم ولی سر باز زدید، آن خانه تان است بنگرید که چگونه به ویرانه بدل شده است.»


در انجیل یوحنا می خوانیم: « یهودیان به مسیح گفتند: پدر ما ابراهیم است. عیسی به آنان گفت: اگر شما نوادگان ابراهیم بودید، همانند او رفتار می کردید. ولی شما قصد کشتن مرا دارید، و این از کردار ابراهیم به دور است؛ شما از پدر دیگری هستید و او ابلیس است.»


در جای دیگری حضرت مسیح- علیه السلام- پرده از طبیعت دینداری دروغین یهود برداشتند.و آشکارا به آنان فرمود: « شما خانه ی خدا را تاراجگاه دزدان درآورید.»


دین آنگونه که خداوند فرو فرستاده و آنطوریکه دعوتگران معرفی کرده اند، مجموعه ای از کردارهای نیکو، اخلاق خوب و احکام عادلانه است، رهبرانی دارد که در حق مردم خداترسند و مردمانی که همدیگر را به صبر و رحمت سفارش می کنند، و سنتهایش بر پایه نیکی و برابری استوار است.


جالب اینکه خداوند همه ی امتهای دارای کتاب آسمانی اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را از تجاهل نسبت به فحوای دین و شعایر آن برحذر داشته است.می فرمایند:


(وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَلَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَإِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَکَانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدًا ) نساء: ۱۳۱


« آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است. و به آنانی که پیش از شما کتاب داده شدند و به شما سفارش کردیم که از خداوند بترسید.و چنانچه کافر شوید[پس بدانید] بیگمان آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و خداوند بی نیاز و ستوده است.»


آیا این آیه خاخامان و کاردینالها را به هوش نمی آورد، آنانی که یهود را علیه فلسطینیان ستمدیده یاری می کنند؟


آیا موجب بیداری مسلمانان سرگردانی نمی شود که از فهم رسالتشان بازمانده اند و نسبت به خود و فقهشان ستم روا داشته اند؟


آیا منتظریم تا یهودی سرگردان، عرب سردرگم شود.


—————————————————


منبع:مسایل زنان بین سنتهای کهن و جدید


مولف:محمد غزالی


مترجم:مجید احمدی


انتشارات : نشر احسان ۱۳۷۹


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا