زکات فطر و شروط آن
زکات فطر و شروط آن
استاد محمد ربیعی
زکات فطر یا صدقه فطر
یا زکات فطرت، عبارت است از مقداری خوراکی یا معادل قیمت آن که به عنوان حقی واجب
به مستحق داده می شود،(تفصیل آن بعداً بیان خواهد شد.)
از این جهت می گوئیم:
زکات فطر یا صدقه فطر، زیرا به محض تمام شدن ماه مبارک رمضان وفرا رسیدن شب عید
فطر واجب می گردد و از این جهت می گوئیم (زَکوهِ فِطرَت) زیرا دادن این زکات از
فطرت مسلمانان است.
زکات فطر درسال دوم
هجری و قبل از زکات مال واجب شده است.
اصل در زمات فطر قبل
از اجماع کتاب وسنت است، اما کتاب: (قَد أفلَحَ مَن تزَکی وَذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ
فَصَلّی): به تحقیق رستگار گشت آنکه (از روی ایمان واخلاص) زکات داد ونام خدا را
(با تکبیر وتسبیح وتحمید وتهلیل) یاد کرد وسپس نماز(عید) را گذارد. اعلی/۱۵-۱۴
زکات فطر یا صدقه فطر
یا زکات فطرت، عبارت است از مقداری خوراکی یا معادل قیمت آن که به عنوان حقی واجب
به مستحق داده می شود،(تفصیل آن بعداً بیان خواهد شد.)
از این جهت می گوئیم:
زکات فطر یا صدقه فطر، زیرا به محض تمام شدن ماه مبارک رمضان وفرا رسیدن شب عید
فطر واجب می گردد و از این جهت می گوئیم (زَکوهِ فِطرَت) زیرا دادن این زکات از
فطرت مسلمانان است.
زکات فطر درسال دوم
هجری و قبل از زکات مال واجب شده است.
اصل در زمات فطر قبل
از اجماع کتاب وسنت است، اما کتاب: (قَد أفلَحَ مَن تزَکی وَذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ
فَصَلّی): به تحقیق رستگار گشت آنکه (از روی ایمان واخلاص) زکات داد ونام خدا را
(با تکبیر وتسبیح وتحمید وتهلیل) یاد کرد وسپس نماز(عید) را گذارد. اعلی/۱۵-۱۴
و اما سنت: (فَرَضَ
رَسُولُ اللهِ (ص) زَکوهَ الفِطرِ مِن رَمَضانَ عَلَی النَّاسِ صاعاً مِن تَمرٍ أو
صاعاً مِن شَعیرٍ عَلی کُلِّ حُرٍّ أو ذکَرٍ أو اُنثی مِنَ المُسلِمینَ) : رسول
اکرم(ص) فرض گردانیده است زکات فطر از رمضان را بر مردم، صاعی از خرما یاصاعی از
جو، بر هر شخص آزاد یا بنده مذکر یا مونث، از مسلمانان. ابن عمر به روایت شیخین
فلسفه و حکمت علمی
زکات فطر: پاکیزه ساختن روزه از گفته های لغو وکردار ناروائی که بدون تصمیم ازشخص
روزه دار در خلال ماه مبارک رمضان سر زده اند:(زَکوه الفِطرِ طُهرَهٌ لِلصَّائِمِ
مِنَ الَّلَغوِ وَ الرَّفَثِ). حدیث شریف
وَکیع ابنُ الجراح
استاد امام شافعی رضی الله عنهما فرموده اند:
زَکوه الفِطرِ لِشَهرِ
رَمَضانَ کَسَجدَهِ السَّهوِ لِلصَّلاهِ تَجبُرُ نُقصانَ الصَّومِ کَما یَجبُرُ
السُّجُودُ نَقصانَ الصَّلاهِ): زکات فطر برای ماه رمضان همانند سجده سهو برای
نماز است آنچنانکه سجده سهو نقصان نماز را جبران می کند همانطور زکات فطر نقصان و
ناتمامی های روزه را جبران می نماید.
فلسفه اجتماعی زکات
فطر: تأمین خوراک بینوایان در روز عید است، معمولاً روز شادی وسرور مسلمانان است
وعید هم وقتی معنی خود را دارد که همگان درشادی شریک باشند چنانکه حضرت عیسی(ع) به
پیشگاه خداوند متعال عرض کرد( پروردگارا برما فرو فرست از آسمان خوانی (پر ازطعام)
را تا عید شود برای همه ما، اول ما و آخر ما(به طوری که همه را فرا
گیرد).مائده/۱۱۴
فقیری که لبانش بر
دندان و شکمش بر پشت چسپیده از بس که نان ندارد نای از کجا آرد تاشادمان باشد؟! پس
بر شما است، ای کسانی که سفره های رنگین و خوانهای الوان پرزرق وبرق رامی
گسترانید، یک روز درسال رانیز برای خانوداه های برادر وخواهر مسلمان فقیرتان شادی
آفرین باشید، به یک صاع خرما یا جو یا گندم یا برنج که قوت غالب شهر شما است بس
نکنید، مگر شما هیچ نعمتی را از افراد خانواده تان دریغ می دارید؟ پس چطور به
برادران مسلمانتان توجه نمی کنید؟!
شریعت اسلام اساس
هرحکمی را بر حداقل توانایی گذاشته است تا بینوایان نیز بتوانند آن را انجام دهند
لکن نباید فراموش کرد، تکلیفی که بر توانمندان هست بر ناتوانان نیست، در قرآن کریم
نمونه های زیادی داریم:
در سوره بقره آیه/۲۳۶:
بر ثروتمند به تناسب توانائیش و بر تنگدست به اندازه تواناییش.
و در سوره طلاق آیه/۷:
باید خرج کند ثروتمند فراخ دست از گشایش و فراخی نعمت خود وآنکه تنگ روزی است از
آنچه خدا به او داده است(به نسبت توانائی) خرج کند، تکلیف نمی کند خدا کسی راجز به
نسبت آنچه به او داده است، زود باشد که خدا پس از تنگی گشایشی فراهم سازد برای
بندگان تنگدست که هزینه هائی را متحمل شده اند.
زکات فطر به محض غروب
آفتاب آخرین روز رمضان المبارک به عبارت دیگر سرآغاز شب عید فطر، واجب می گردد.
کسی که بعد از غروب
آفتاب اولین روز ماه رمضان بمیرد باید زکات فطرش داده شود،(زیرا درماه مبارک یا
حداقل، جزئی از آن، زنده بوده است.)
کسی که بعد ازغروب
آخرین روزماه مبارک رمضان به دنیا آمده باشد، در همین عید زکات فطر ندارد(زیرا ماه
مبارک رمضان را در نیافته است)
سنت است که زکات فطر
قبل از وقت برگزاری مراسم عید داده شود(زیرا درصحیحین به آن امر شده است.)
تأخیر زکات فطر از روز
عید حرام است، به عبارت دیگر شخص با به تأخیر انداختن آن روز عید گناهکار می شود،
لکن قطعاً باید آن را بدهد(زیرا وقت آن می گذرد وبقضاء می افتد وشکی نیست بدون عذر
واجبی را ترک کردن حرام است.)
شرط واجب شدن زکات فطر آن است که شخص به علاوه
زکات فطر مخارج شب وروز عید را برای خود وکسانی که مخارجشان رابه عهده دارد، داشته
است.
شرط دیگر برای واجب
شدن زکات فطر آن است که زکات مزبور به
علاوه بدهی که موعد پرداخت آن فرا رسیده وبه علاوه کرایه منزل مناسب واجرت نوکر
وکلفت مورد نیاز وبه علاوه لباس مناسب برای خود وکسانی که مخارجشان را به عهده
دارد، باشد.
فطریه زنی که به طلاق
رجعی جدا شده- اگر در عده باشد- وهمچنین زنی که به طلاق بائن جداشده وباردار باشد
به عهده شوهر است.
نوکر وکلفت اگر
درمقابل اجرت کار بکنند فطریه به عهده خودشان است واگر فقط در مقابل غذا کار می
کردند فطریه آن ها به عهده صاحبکا ر است.
اگر مردی بینوا وزنش
ثروتمند باشد واجب نیست که زن فطریه خود را بدهد(زیرا نفقه اوبه عهده شوهر است.)
اگر زن ثروتمند وشوهر
بینوا باشد زن می تواند فطریه خود را بدهد و فطریه کلفتش که اجرت نمی گیرد، براو
واجب است.(زیرا مادامی که شوهر بینوا باشد بر او واجب نیست که خدمتکار برای زنش
بگیرد تا اینکه مخارج او را عهده دار
بگردد.)
اگر شوهر بینوا باشد
زن ثروتمند او باید فطریه فرزندان فقیرش
را نیز بدهد(زیرا مادامی که پدر قادر نیست فطریه آن ها را بدهد بر مادر ثروتمندشان
واجب است که این وظیفه را به عهده بگیرد.)
اگر کسی خود ثروتمند
وبچه هایش نیز ثروتمند باشند فطریه بچه ها از مال خودشان داده می شود.
اگر پدر، فطریه بچه
های ثروتمندش را از مال خود بدهد درست است.
فطریه پسران یا دختران
بالغ و دارا به عهده خود آن ها است وجائز نیست پدر ومادر بدون اجازه فطریه ایشان
را بدهند چنانکه دادن فطریه بیگانه بدون اجازه او درست نیست.
فطریه عیال پسری که
بینوا است، بر پدر وهمچنان فطریه عیال پدری که بینوا است بر پسر ثروتمندش واجب
نیست و درصورتی که هرکدام بخواهند فطریه طرف دیگر را بدهند باید اجازه بگیرند.
فطریه خواهر فقیر بر
برادر ثروتمند وفطریه برادر فقیر بر خواهر ثروتمندش واجب نیست، لکن پرداختن آن با
اجازه طرف مقابل درست می باشد.
اگر فقیری وجه فطریه
را قرض و پرداخت کند فطریه اش درست می باشد هر چند بر ائ ئاجب نبوده که قرض کند تا
فطریه را بدهد.
اگر کسی پسری بینوای
مجهول المکان(کسی نداند کجا ست) را داشته باشد باید فطریه او را بدهد(زیرا حکم بر
این است که هنوز هم زنده وفقیر باشد.)
مقدار واجب فطریه برای
یک نفر (یک صاع) معادل (چهارصد وهشتاد وچهار مثقال) به عبارت دیگر ۲۴۲۰ گرم، از
خوراکی است که در آن محل بیشتر از خوراکی های دیگر به مصرف می رسد.
معیار معتبر برای
فطریه پیمانه است(زیرا وزن به نسبت سنگینی وسبکی جنس تفاوت پیدا می کند) پس اگر
پیمانه ای معادل صاع رسول اکرم(ص) در دسترس باشد غلات وحبوب را با آن پیمانه کنیم
بهتر است وگرنه مقدار فطریه رابا وزن تعیین می نمائیم.
اگر کسی نتواند فطریه
تمام عائله اش رابدهد، از مقداری که موجود است به ترتیبی که ذکر می شود فطریه را
بدهد: خودش، زنش، بچه کوچکترش، پدرش، مادرش، سپس بچه های بزرگش، تا هر جا برسد
وکفایت کند، حتی اگر بیش از نیمه صاعی نداشته باشد واجب است آن را عوض فطریه خود
بدهد.
فطریه یک نفر را نمی
توان لز دو جنس (مثلاً نیمی از گندم ونیمی از جو) پرداخت کرد، هر چند که هر در جنس
قوت غالب باشند(چنانکه زکات گندم را از جو و زکات جو را از گندم نمی توان داد.)
اگر خوراک بیشتر (قوت
غالب) دونوع، مثلاً، گندم وجو باشد می توان فطریه یکی راگندم وفطریه آن ها را از
برنج باید بدهد.
اگرخود در جایی و زن و
بچه اش درجای دیگری باشند، قوت غالب محل سکونت برای هرکدام معتبر است، مثلاً خود
در سنندج است که قوت غالب آن گندم و زن وبچه اش در رشت که قوت غالب آن برنج می
باشد، فطریه خود را از گندم و فطریه آن ها را از برنج باید بدهد.
فطریه مهمانان شب وروز
عید وهمچنین کسانی که عُرفاً مخارجشان به عهده صاحبخانه نبوده اما برای مدت زیادی
در خانه او بسر می برند ونان می خورند به عهده صاحبخانه نیست، مثلاً یک نفر محصل
برای مدت چند سال درخانه یکی ا ز بستگانش بسر می برد وصاحبخانه چیزی بابت خوراکی
وغیره از او نخواسته ونمی خواهد، فطریه اش بر صاحبخانه واجب نیست(زیرا نان خور
رسمی خانواده او نیست ونفقه اش بر صاحبخانه واجب نمی باشد.)
فطریه به کسانی داده
می شود که مستحق زکات هستند.
دو نفر فقیر می توانند
فطریه خود را به همدیگر بدهند.
می توان فطریه چند نفر
را به یک مستحق داد.
از تمام قوتهایی که
زکات در آن ها واجب است می توان فطریه را داد به شرط اینکه قوت غالب باشد.
جائز است به جای قوتی
که پائین تر است قوتی را که بالاتر است به عنوان فطریه داد وعکس آن جائز نیست
مثلاً می توان گندم را به جای جو داد لکن نمی توان به جای گندم جو را پرداخت.
گندم بهتراز جو و جو
بهتر از خرما و خرما بهتر از مویز است.
اگر در شهری چندین قوت
مصرف می شد و هیچ کدام غالب نبودند شخص می تواند یکی را برای فطریه انتخاب کند،
لکن بهتر آن است که از بهترینشان فطریه را بدهد.
فطریه باید از(حبَّ
سَلیم) دانه سالم بی عیب داده شود، در این صورت فطریه از دانه معیوب یا شکسته
مانند بلغور و آرد وقاووت و نان درست نیست.
زکات فطر بر کافر واجب
نیست مگر از عوض عبد یا خویشاوند نزدیکش که مسلمان باشد، در این صورت باید فطریه
آن ها را بدهد.
کسی که نیمه عبد ونیمه
آزاد باشد باد نصف فطریه را بدهد.
منبع : اهل سنت
کرمانشاه