جهان اسلامحركات و احزابمقالات ارسالی

خیانت غرب به مصر تاوان تلخ تری به بار خواهد آورد / یادداشتی از «عمرو دراج» در گاردین

 خیانت غرب به مصر تاوان تلخ تری به بار خواهد آورد / یادداشتی از «عمرو دراج» در گاردین

«عمرو دراج» از اعضای ارشد اخوان المسلمین مصر در یادداشتی که بخش «نظرات آزاد» وبسایت روزنامه گاردین منتشر کرده است، به انتقاد از استانداردهای دوگانه غرب در قبال مصر و انقلاب سال ۲۰۱۱ در این کشور پرداخته است.
«محمد مرسی» رییس جمهور سابق مصر، در ماه آوریل در دادگاهی که جامعه ی بین الملل آن را به عنوان دادگاهی غیر قانونی، غیر عادلانه و شدیدا سیاست زده محکوم کرد، به ۲۰ سال زندان محکوم شد. این ماجرا در انظار بسیاری از ناظران به عنوان آزمونی برای جامعه ی بین الملل تلقی شد که آیا در مقابل مجموعه ای از دادگاه های نمایشی که در حال حاضر در مصر جریان دارد تصمیم به ایستادگی دارد یا خیر. برای آنها که حامی دموکراسی و حقوق بشر هستند، سکوت محض جامعه ی بین الملل، هم قابل پیش بینی بود و هم تراژیک. در آن زمان، من پیش بینی کردم رژیم «سیسی» چنین سکوتی را به عنوان چراغ سبزی برای یک حکم اعدام برای «مرسی» تلقی خواهد کرد.

اگرچه سیاستمداران، از خیابان «داونینگ» گرفته تا «کاخ سفید»، سابقا آرمان ها و اقدامات انقلابیون سال ۲۰۱۱ را تحسین می کردند، حالا وقتی که اولین رییس جمهور منتخب و دموکراتیک مصر عملا به حبس ابد محکوم شد، سکوت پیشه کردند. بسیاری نیز این حکم را به منزله ی میخی بر تابوت آرمان ها و رویاهای «بهار عربی» تلقی کردند.

این هفته، پاکسازی تدریجی اولین دولت دموکراتیک در مصر به مرحله ای تاریکتر وارد شد. رژیم «سیسی»، که بی تفاوتی آشکار شرکای بین المللی اش مشوق آن است، حکم اعدامی را که در ماه مه برای «مرسی» و بیش از ۱۰۰ تن دیگر صادر شده بود تایید کرد. این دادگاه چیزی جز مضحکه نبود. «عفو بین الملل» آن را نمایش طنز شدیدا ناعادلانه ای خواند که یک «بی اعتنایی تام نسبت به حقوق بشر» را به نمایش گذارد.

یک کودتای نظامی – که بلافاصله، بازداشت جمعی اعضای دولت سابق و اعدام اولین رییس دولت منتخب مصر را به دنبال داشته باشد – معمولا باعث می شود یک کشور با شتاب به یک عضو مطرود جامعه ی بین الملل تبدیل شود. اما نکته ی قابل توجه آنکه، این همه در زمانی رخ داده است که یخ روابط بین غرب و مصر در حال آب شدن است. این مسئله از جمله شامل بازگشایی یک قرارداد تسلیحاتی چند میلیارد دلاری با آمریکا، و یک زبان دیپلماتیک نوازشگرانه تر، می شود.

حکم اعدام «مرسی» با محکومیت هایی از سوی دوستان نوظهور «سیسی» روبرو شد. ماه گذشته، «فدریکا موگرینی» دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، اظهار داشت که این حکم «مطابق با تعهدات مصر تحت قانون بین الملل نیست». روز گذشته ایالات متحده اعلام کرد این حکم «عمیقا نگران کننده» است، واکنشی مبهم که با توجه به لاس زدن های آشکار آمریکایی ها با رژیم «سیسی» در سال جاری، قابل پیش بینی بود.

تردید برای مقابله با این موج جدید استبداد که مصر را در می نوردد، مبتنی بر یک فرض غلط است. در نظر غرب، «سیسی» سدی در مقابل افراط گرایی است، رهبر سیاسی مقتدری است در منطقه ای ناآرام و پر از گروه های شوروشی و حکومت های شبه-ناکام. «سیسی» فکر می کند بازداشت گسترده ی اسلام گرایان و مخالفان سیاسی به جهان ثابت می کند او همان مردی است که ثبات را برای منطقه به ارمغان می آورد.

با این حال اتخاذ چنین موضعی، بازی با آتش است. سرکوبی بی رحمانه ی مسئولان سابق «اخوان المسلمین» و هوادارانشان – و نیز جامعه ی مدنی و رسانه ها – تنها باعث منزوی شدن و رادیکال شدن یک بخش اصلی و بی قرار از رای دهندگان مصری و رانده شدن آنها از جریان اصلی سیاست خواهد شد. پس از انقلاب ۲۰۱۱، اسلامگرایان جوان سرانجام به این باور رسیدند که مشارکت سیاسی در دوران جدید مصر پس از مبارک، مجرایی قابل اتکا برای دغدغه هایشان است. حالا، که هیچ دری به رویشان گشوده نیست و تظلم دوستان و آشنایان دربندشان را رویاروی خود می بینند، احتمال ایجاد یک ادبیات جدید، رادیکال، و سیاسی، فراوان است. این مسئله منجر به ایجاد ایدئولوژی های خطرناک مبتنی بر خشم، بیداد، و نفرت، خواهد شد.

مع الاسف، این پدیده همین الان هم در حال وقوع است. از زمان کودتای ۲۰۱۳، شاخه ای نوظهور از داعش به شکلی خشن در شبه جزیره ی «سینا» رشد یافته است، و محیطی پر ثمر برای جذب افراد در گوشه ای از کشور یافته است که مدتهاست مورد بی اعتنایی بوده است. واکنش رژیم، که به شکل یک جانبه مناطق مسکونی را با بلدوزور و بمباران سراسری در «رفح» مجازات کرد، نقض آشکار قوانین بین المللی است. ترس از این است که حالا «سینا»، چه تعمدی و چه غیر تعمدی، به منبعی برای افراط گرایی تبدیل شود، و این روند را بی رحمی حاصل از اقدامات رژیم تسریع کند.

این مسئله ضمنا تاثیری مستقیم بر بحران مهاجران مدیترانه دارد. پس از «بهار عربی»، صدها هزار پناهنده ی سوری، مصر جدید را پناهگاهی برای خود یافتند. حاکمان جدید مصر، به غلط، سوری ها را متحدان «اخوان» پنداشتند. در عرض چند روز پس از کودتا، بیگانه هراسی رژیم مستلزم آن شد که همین افراد را به شکل خشنی بیرون راندند، و مدتی بعد هزاران نفر از آنها سر از سواحل جنوبی مدیترانه در آوردند.

نفاق و دورنگی موجود در قلب رویکرد غرب، خیلی زود به سرخورده ها و مطرودهای سطح خیابان ها منتقل خواهد شد. اتحادیه ی اروپا برای تعلیق احکام اعدام در سراسر جهان مبارزه می کند، با این حال واکنش سردی که نسبت به حکم «مرسی» ابراز شد بدین معنی است که این تظلم ها به زودی سر از «قاهره» بیرون خواهد زد و «بروکسل» و «واشنگتن» را نشانه خواهد گرفت. آنها که پایبند آرمان های انقلاب ۲۰۱۱ هستند، آرمان های آزادی، دموکراسی، و عدالت، قطعا بایستی پرورش و تربیت شوند نه اینکه به این سهولت رها شوند. در غیر این صورت، این مسئله، درباره ی بیماری عمیقی که در قلب سیاست های مرتبط با خاورمیانه در پایتخت کشورهای غربی وجود دارد، بیانگر چه واقعیتی است؟

آنهایی که برای یک مصر عادلانه تر و امن تر می جنگند، مشتاقند که این مبارزه را برای نسل های آینده پی بگیرند. ترس از بازگشت نوعی اسلام گرایی غیر قابل کنترل، چیزی جز وحشت آفرینی محض نیست. آرمان های بهار عربی نمرده اند، و میلیون ها مصری هنوز مشتاقند که آنها را با شور و شوق و با مسالمت پی بگیرند. اما چنانچه جامعه ی بین الملل به بی اعتنایی به این اصول ادامه دهد، آنها به سادگی بستری دیگر برای تظلم خود در خاورمیانه خواهند ساخت. نگاهی گذرا به منطقه نشان می دهد که جهان توان تحمل دردسرهای آن را ندارد.

منبع: The Guardian / Amr Darrag

ترجمه: شفقنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا