مجالس نبوت و حضور پیامبر (ص) در میان مردم و جمع
مجالس نبوت و حضور پیامبر (ص) در میان مردم و جمع
نویسنده :محمد غزالی / مترجم:جهانگیر ولدبیگی
انسان گاه گاهی نیازمند خلوت است تا به وسیله ی آن قلبش را روشن و فکرش را نورانی گرداند.
روان شناسان می گویند: «انسان در جمع دارای قدرت تفکر ضعیفی است». واقعیت این است که چنین سخنی نسبت به اکثریت مردم صادق است؛ اما پیامبران خدا با جمع و در جمع رشد کرده اند و جمع مانع رشد آن ها نشده است.
برخی از یاران پیامبر (ص) از بیداری عقلیشان در مجلس پیامبر (ص) و عدم آن در منازلشان شکایت داشته اند.
پیامبر (ص) به خاطر اوج شهود و رابطه ی نیرومندش با پروردگار، زمین را آسمان و بشر را ملائکه گرانیده بود. یارانش (رض) -نیز- خدا را یاد می کردند و او را بزرگ و محترم می شمردند و یکدیگر را بر عبادت و ادای حقوقش وصیت و سفارش می کردند.
پیامبر (ص) از هر تجمعی که خالی از ذکر و یاد خدا بود بیزار و از غافلین متنفر بود و در این خصوص می فرمود: «هیچ گروهی نیست در مجلسی که در آن یاد خدا نشده است برخیزد جز این که گروهی از بالای لاشه ی الاغی برخاسته است و چنین مجلسی برایش مایه حسرت و افسوس است».
مجالسی که در آن خدا یاد نمی شود و مدت طولانی درباره ی مسایل زندگی دنیایی و مطالبات و خواسته های مردم بحث می شود، مجالسی متعفن و بی خیر و برکت هستند.
چنین مجالسی چه جای ماندن است؟ مجالسی شایسته ی ماندنند که متصل به خداوند جاودان باشند.
هرگاه انسان وارد مجلسی شد که در آن مسایل دنیا و آخرت با هم آمیخته شده اند، چنین مجلسی شایسته است که نیکی هایش گرفته و بدی هایش را با استغفار مذکور از پیامبر (ص) از خود دور کرد.
پیامبر (ص) می فرماید: «آن که در مجلسی بنشیند و سخنش در آن به درازا کشد (سخنی که در آن خیر و آخرت نیست)، و قبل از برخواستن بگوید: (سبحانک اللهمّ و بحمدک أشهد أن لا إله إلّا أنت أستغفرک و أتوب إلیک) «خدایا! پاکی و حمد و ستایش تو را به جای می آورم. شهادت می دهم که جز تو خدایی نیست. از تو طلب بخشش می کنم و به سویت برمی گردم» جز این نیست که خطاهایی که در آن مرتکب شده است بخشیده خواهد شد».
در حدیث دیگری و در ادامه حدیث مذکور آمده است: «اگر -گوینده ی دعا- در مجلس خیری باشد، در نیکی های آن شریک و اگر در مجلسی باشد که خیر و شر در هم آمیخته باشد، آن دعا کفاره ی خطاهایش خواهد بود».
بودن با مردم چه بسا حرص رقابت بر دنیا را در انسان تحریک کند. چه بسا حبّ ظهور و تهاجم بر یکدیگر را در او برانگیزاند. چه بسا فکر را به مسایل بی ارزش مشغول دارد. چه بسا آن چه را که خدا امر به بودن با آن داده است، قطع گرداند. به همین خاطر از ابن عمر (رض) روایت است که پیامبر (ص) فرمود: (اللّهمّ أقسم لنا من خشیتک ما تحول به بیننا و بین معاصیک و من طاعتک ما تبلّغنا به جنّتک و من الیقین ما تهوّن به علینا مصائب الدّنیا. اللّهمّ متّعنا بأسماعنا و أبصارنا و قوّتنا ما أحییتنا و اجعله الوارث منّا و اجعل ثارنا علی ما ظلمنا و انصرنا علی من عادانا و لا تجعل الدّنیا أکبر همّنا و مبلغ علمنا و لا تسلّط علینا من لا یرحمنا)
«خدایا! ترسی از خود را به ما ببخش که میان ما و معصیتت حائلش گردانی و از طاعتت بهره ای ده که ما را به بهشت برساند و از یقین نصیبی ده که به وسیله ی آن مصیبت های دنیا را بر ما سهل گردانی. خدایا! تا زنده هستم ما را از شنوایی و بینایی و قدرت بهره مند گردان و آن را در آیندگانمان قرار ده و انتقام ما را از آن که بر ما ستم می کند بگیر و ما را بر آن که بر ما تجاوز کرده است نصرت ده و مصیبت ما را در دینمان مگردان و دنیا را برایمان بزرگ ترین مقصودم قرار مده و بر ما آن که بر ما ترحم نمی کند مسلط مکن».
پیامبر (ص) مجالسش را این چنین به پایان می رساند و مردم نیز پس از پایان مجلس گروه گروه در حالی روانه ی منازلشان می شدند که رحمتی بی نظیر تمام وجودشان را در بر گرفته بود.
————————————————————————-
منبع: چگونگی ذکر، دعا و ارتباط پیامبر با خدا (حضور در مدرسه عملی پیامبر) / مؤلف:محمد غزالی / مترجم:جهانگیر ولدبیگی / انتشارات: کتابفروشی امام محمد غزالی سنندج ۱۳۸۷