نقش تربیتی معلم ، اخلاق معلم متعهد
نقش تربیتی معلم ، اخلاق معلم متعهد
نوشته: علی بن عبدالعزیز الراجحی / ترجمه و تصرف: عبدالخالق احسان
نقش تربیتی معلم در توجیه شاگردان به آراسته شدن به اخلاق پسندیده و عمل به آن، بر کسی پوشیده نیست؛ لذا این مختصر را تحت عنوان ( نقش تربیتی معلم) تهیه نمودم که سه محور را احتواء می کند. یک محور در این نوشته و دو محور دیگر در نوشته هایی جداگانه مطرح خواهند شد .
محور اول: اخلاق معلم مسلمان
محور دوم: رابطه معلم و شاگرد
محور سوم: میدان های فعالیت معلم تربیتی
بدون تردید، این محور ها تأثیر شگرفی در بنای جامعه تربیتی نیکو و مفید خواهد داشت؛ چون معلم تأثیر مستقیمی در ساختن شخصیت شاگردان بر مبنای اساسات قوی و مؤثر اخلاقی دارد؛ زیرا شاگردان ثمره ی تلاش های مفید و مضر معلم می باشند. امیدوارم الله متعال این مختصر را در جمله حسناتم قرار داده و در بنای جامعه اسلامی سهیم گرداند تا خیر و فلاح و عزتی را برای این امت به ارمغان آورد. و برای همگان علم نافع و عمل صالح را از بارگاه الله متعال تمنا دارم.
محور اول: اخلاق تربیتی معلم: مهمترین اخلاق و صفاتی که مناسب است معلم مسلمان، به آن متصف گردد، قرار آتی خدمت تقدیم می گردد.
اخلاص برای الله متعال:
این از اخلاقیاتی است که برای معلم می زیبد؛ چون اخلاص اساس و زیربنای اعمال و اقوال می باشد که تمام اعمال را از شائبه های ریاء و خود نمایی و توصیف و تشکر دیگران، آزاد می سازد؛ زیرا تمام فعالیت های معلم فقط بخاطر رضای الله متعال می باشد. درحدیثی که حضرت عمر رضی الله عنه روایت نموده، پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند: ( إنما الأعمال بالنیات ، وإنما لکل امرئ ما نوى، فمن کانت هجرته إلى الله ورسوله فهجرته إلى الله ورسوله، ومن کانت هجرته لدنیا یصیبها أو امرأه ینکحها ، فهجرته إلى ما هاجر إلیه ) (متفق علیه). همانا ثواب اعمال به نیت بستگی دارد و هر کس نتیجهء نیت خود را درمیابد، پس کسی که هجرت او بسوی خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوی خدا ورسولش را در می یابد و کسی که هجرتش بسوی دنیا باشد بآن میرسد یا هجرت او برای ازدواج با زنی باشد، پس هجرت او بسوی چیزیست که برای رسیدن به آن هجرت نموده است. لذا برای معلم بایسته است که این خلق ازشمند را در نفس خود نهادینه سازد و تمام فعالیت ها را بخاطر رضای خداوند انجام داده و خواهان اجز و پاداش از الله متعال باشد. اگر بعد از اخلاص و طلب رضای خداوند، کسانی دیگری هم به ستایش و توصیف او بپردازند، این از فضل و احسان خداوند متعال می باشد. پس بر معلم دعوتگر لازم است که نیت خویش را بازنگری نموده و در تمام کارهایش رضایت الله متعال را بطلبد تا نزد الله متعال مقبول بوده و بین شاگردان از محبوبیت و تأثیر گزاری بر خوردار باشد.
الگوی پسندیده:
از ویژگی های معلم است که در مقابل دیگران بویژه نزد شاگردان به حیث الگوی نیکو تبارز نماید و تمام مظاهر الگو بودن را در زندگی خویش بوجود آورد. یکی از مظاهر برازنده الگو بودن، مطابقت گفتار و کردار می باشد، الله متعال می فرماید: ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ) (سوره الصف الآیتان ۳،۲) ای مؤمنان ! چرا سخنی ( به دیگران ) می گوئید که خودتان برابر آن عمل نمی کنید؟ گر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می گردد. مطابقت گفتار و کردار به سرعت مورد اجابت قرار می گیرد. معلم خیلی به التزام به این خلق نیازمند است؛ زیرا او الگوی است که به او اقتداء می شود و معلم باید در اخلاق و آداب و مظاهر زندگی به رسول الله صلی الله علیه وسلم تأسی بجوید تا شاگردان و همکاران به او تأسی بجویند. معلم باید به آن چه از آداب و اخلاق و دیگر امور به شاگردان تعلیم می دهد، عمل نماید و همیشه شاگرد را به آغاز به بسم الله، بیان حوقله ( گفتن: انا لله انا الیه راجعون) در وقت بروز مشکلات، بیان شکر و قدردانی قولی وعملی موقع سرور و خوشحالی، بیان ( سبحان الله) در وقت وقوع حادثه ناگهانی، گفتن: الله اکبر وقت بروز حادثه شگفت انگیز؛ عادت دهد و این موارد و تمام موضوعات ضروری دیگر را نزد شاگرد زیاد تکرار کند تا در نفوس شاگردان نهادینه گردد. او شاگرد را وادار سازد تا این مفاهیم و ارزش ها را بیاموزد. شاگرد باید الفاظ قرآنی و عبارات نبوی را در سخنان معلمش به چشم سر ببیند. سلام گفتن از بزرگترین اموری می باشد که باید شاگرد آن را بیاموزد، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: ( أَوَلا أَدُلُّکُمْ عَلَى شَیْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ أَفْشُوا السَّلامَ بَیْنَکُمْ .. ) (رواه مسلم) . آیا شما را به کاری راهنمائی نکنم که چون آن را عملی کنید با هم محبت و دوستی می نمائید؟ سلام را در میان تان پخش کنید.
صداقت و وفا به وعده:
آراسته شدن معلم مسلمان به صفت صداقت و راستی از مهمترین صفاتی است که باید معلم به آن متصف گردد؛ چون وظیفه اش این را تقاضا دارد. خداوند راستگویان را ستوده و مومنین را تشویق نموده که با صادقین باشند. (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ) (سوره التوبه آیه ۱۱۹) ای مؤمنان ! از خدا بترسید و همگام با راستان باشید. و رسول الله صلی الله علیه وسلم ارشاد فرمودند که صداقت انسان را به طرف بهشت رهنمون می گردد؛ چنانچه از عبدالله بن مسعود روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ( إن الصدق یهدی إلى البر، وإن البر یهدی إلى الجنه، وإن الرجل لیصدق ویتحرى الصدق حتى یکتب عند الله صدیقاً، وإن الکذب یهدی إلى الفجور، وإن الفجور یهدی إلى النار، وإن الرجل لیکذب ویتحرى الکذب حتى یکتب عند الله کذاباً ) (متفق علیه) پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
همانا راستی انسان را بسوی نیکوکاری رهنمائی می کند، و نیکو کاری انسان را به بهشت رهنمون می گردد، و همانا شخص راست می گوید تا اینکه در نزد خداوند بسیار راستگو و صدیق نوشته می شود. دروغ انسان را به معاصی و گناهان سوق می دهد و گناهان انسان را بسوی دوزخ می کشاند. شخص همانا دروغ می گوید تا که در پیشگاه خداوند کذاب و بسیار دروغگو نوشته می شود. اگر به سیرت رسول اکرم r بیندیشیم درمیابیم که رسول اللهr به صادق امین شهرت داشتند، اتصاف پیامبر به این صفت، تاثیری شگرفی به مسلمان شدن تعدادی زیادی از مشرکین داشت؛ لذا معلم به آراسته شدن به این صفت از دیگران سزاوارتر می باشد؛ چون ثمره صداقت و ایجاد اعتماد بوده و احترام شاگردان را بر می انگیزاند و نقش او را در فعالیت هایش برجسته می سازد و باید صداقت معلم در ادای مسوولتیش تبارز نماید، ادای صادقانه مسوولیت است که شاگردان به برخی حقایق و باور های راستین نایل می گردند. اگر معلم به صفت راستی آراسته نباشد، برای شاگردان معلومات ناقص و نیم بندی را انتقال می دهد، حقایقی که مغایر چهره ظاهری معلم اند و به تجارب تربیتی غیرواقعی روبرو می گردند و خیلی محتمل است که این گونه معلمی مورد بی توجهی قرار گیرد .
صداقت تاجی است بر سر معلم که هرگاه آن را گم کند، اعتماد مردم را به علمش گم می کند و آن چه را که سبب میلان شاگردان به سوی او بود از دست داده است؛ چون شاگرد غالباً هر آن چه معلم بگوید، می پذیرد؛ لهذا صداقت خلق بزرگی است که باید معلم آن را در وجود شاگردانش بکارد و باید همیشه گفتار و کردارش با هم مطابقت داشته باشند، حتی در مزاح و شوخ طبعی با تأسی به رسول الله r جز حق نگوید. معلم باید از دروغ گفتن در مقابل شاگردان برحذر باشد؛ اگر چه به صورت مزاح بوده یا قابل تأویل باشد؛ لذا اگر برای شان چیزی را وعده کرد باید به وعده اش وفا کند؛ چون شاگردان دروغ را می دانند؛ اگر چه در مقابل معلم چیزی نگویند.
تواضح و فروتنی:
چقدر دلنشین است این خلق پسندیده و صفت عالی که به اجلال و هیبت دارنده اش می افزاید. معلم مسلمان خیلی نیاز شدیدی به آراسته شدن به این صفت دارد؛ چون درین صفت اقتداء به سردارپیامبران تحقق میابد و ارزش و مقام معلم بلند می رود؛ چنانچه رسول الله r می فرمایند: (ما نقصت صدقه من مال وما زاد الله عبدا بعفو إلا عزاً وما تواضع أحد لله إلا رفعه الله) (رواه مسلم) هیچ صدقه مال را کم نساخت، و خدا هیچ بنده ای را به عفو جز عزت نیفزود، و هیچکس برای خدا فروتنی نکرد، مگر اینکه خداوند او را بلند مرتبه نمود.
لذا معلم به تواضع مطلوب نیازمند است و باید این صفت برای معلم نهادینه شود؛ چون عمل توجیهی نیاز به ارتباط و نزدیکی به شاگردان دارد تا در طرح سوالات و مشکلات شان دچار حرج نشوند؛ چراکه نفس انسانی با انسان متکبر و مغرور انس نمی گیرد؛ رسول اللهr درین خصوص میفرمایند: (إن الله أوحى إلى أن تواضعوا حتى لا یفخر أحد على أحد ، ولا یبغی أحد على أحد ) (رواه مسلم ) خداوند بر من وحی فرستاد که با همدیگر فروتنی کنید، تا کسی بر دیگری فخر نفروشد و یکی بر دیگری سرکشی نکند. الله متعالى می فرماید: (وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ) (سوره الشعراء آیه ۲۱۵) و برای مؤمنان بال ( مهربانی ) خود را بگستران ( که پشتیبان حق و حقیقتند ). معلم باید به شاگردانش مهربان باشد؛ اما با حفظ نیرومندی و قوت شخصتی اش و بدون لاف زدن و ستم و نکوهش احساسات دیگران. از ضررهای تکبر و عدم تواضع که متأسفانه برخی معلمان به آن دچار اند؛ انکار حق و عدم تسلیم شدن در برابر آن و غرور به سبب داشتن علم و آگهی و نرسیدن به اهداف فعالیت تعلیمی و تربیتی می باشد.
حسن سلوک:
تردیدی نیست که سخن نیکو و عبارت حسنه تأثیر فعالی بر نفوس، الفت قلبها، دورساختن حقد و کینه از دلها دارد. لذا تعبیراتی که از زبان معلم بیرون می شود؛ تأثیرات مثبت و منفی را بر وضعیت شاگرد میگذارد؛ چون خوشرویی و چهره بشاش باعث راحتی نفس و انس به طرف مقابل می گردد. و خلاف آن انسان را متنفر ساخته و نا آشنا می سازد. پیامبر صلی الله علیه وسلم پاکترین مردم از لحاظ روحی و نفسانی بوده و دارایی بزرگترین خلق انسانی بودند؛ چنانچه الله متعال در مورد شان می فرماید: ( وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ ) (سوره القلم آیه ۴) تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی . رسول الله سخت دل و خشک طبع نبوده؛ بلکه خوش طبع و مهربان و نرمخو به امتش بودند؛ خداوند متعال می فرماید: (فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ) (سور آل عمران آیه ۱۵۹) از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان ( که سر از خطّ فرمان کشیده بودند ) نرمش نمودی . و اگر درشتخوی و سنگ دل بودی از پیرامون تو پراکنده می شدند .
عدالت و مساوات:
از صفاتی که باید معلم مسلمان به آن متصف گردد، این دو صفت می باشد. الله متعال میفرماید: (إن الله یأمر بالعدل والإحسان وإیتآی ذی القربى وینهى عن الفحشاء والمنکر والبغی لعلکم تذکرون ) (سوره النحل۹۰) خداوند به دادگری، و نیکوکاری، و نیز بخشش به نزدیکان دستور می دهد، و از ارتکاب گناهان بزرگ ( چون شرک و زنا )، و انجام کارهای ناشایست ( ناسازگار با فطرت و عقل سلیم ) ، و دست درازی و ستمگری نهی می کند . خداوند شما را اندرز می دهد تا این که پند گیرید ( و با رعایت اصول سه گانه عدل و احسان و ایتاء ذی القربی ، و مبارزه با انحرافات سه گانه فحشاء و منکر و بغی ، دنیائی آباد و آرام و خالی از هرگونه بدبختی و تباهی بسازید ). عدلی که خداوند امر نموده است، شامل عدل در برخورد با مردم و اجرای عادلانه امور می باشد و عدل از جمله خواسته های اصلی زندگی مسالت آمیز می باشد. عدل در عمل معلم در تعامل مساویانه اش از گفتار و کردار تبلور میابد، نباید هیچ کس را بردیگری نظر به خویشاوندی، آشنایی یا هر دلیل دیگری، ترجیح دهد؛ چون این از جمله ستم های است که الله متعال از آن ناخشنود بوده و صاحبش را به عذاب دردناکی وعید داده است. اختلال درین میزان نزد معلم، یعنی وجود تمییز بین شاگردان سبب ایجاد پراکندگی، عدم هماهنگی، دشمنی و عداوت بین شاگردان و معلم می گردد.
شجاعت:
مقصود از شجاعت درین جا، شجاعت در بیان و اعتراف به خطا و اشتباه می باشد، گرچه این اعتراف به ضررش باشد؛ زیرا هیچ کس از خطا محفوظ نیست. به خداوند سوگند که این اعتراف عزت و مقام شخص را زیاد کرده و از مقامش چیزی را نمی کاهد و کسی که غیر از این را گمان کند، از مسیر حق منحرف گردیده است. معلم نظر به وظیفه اش در معرض این موقف ها قرار می گیرد، آیا معلم ما اگر اشتباهی کرد، اشتباهش را جبران می کند و به خطایش اعتراف می نماید؟؟؟
شکیبایی و فروکش خشم:
صبر و شکیبایی جایگاه خیلی بلندی است که جز دارندگان همت های عالی و نفوس تزکیه شده، به آن رسیده نمی توانند. خشم وغضب کودتای نفسانی است که انسان خشمگین ارزش خود را فراموش می نماید و سنجش ارزش نزد او دگرگون می گردد و نمی تواند بین حق و باطل فرقی قایل شود؛ چون این خصلت ناستوده می باشد. آراسته بودن معلم به این خلق بخاطری خیلی مهم است که معلم با افرادی تعامل دارد که طبیعت و اندیشه های شان از هم متفاوت است، برخی لایق و برخی ضعیف اند. باید متوجه بود که رسیدن به این خلق نیکو، آسان نیست؛ بلکه باید معلم محترم آن را زیاد تمرین و ممارست نماید تا به آن عادت کرده و الفت بگیرد؛ زیرا نبود صبر، معلم را خیلی به حرج می اندازد، بویژه آنگاه که بی صبری در اثنای اجرای فعالیت هایش باشد.
معلم با عقلیت های متفاوتی از لحاظ درک، اندیشه، پاسخگویی و … روبرو می باشد؛ لذا باید در مقابل پاسخ های شگفت انگیز و بر خورد های ناهمگون و سوال های بعضاً غیر منطقی، صبر داشته و با حوصله مندی قضایای مطروحه صنف را حل و فصل نماید؛ چون کنترول خشم نشانه قوت شخصیتی معلم است نه نشانه ضعف و سستی، بخصوص آنگاه که معلم توان اجرای خواسته اش را دارد. الگوی و قدوه معلم درین زمینه رسول الله صلی الله علیه وسلم می باشند که می فرمایند. (لیس الشدید بالصرعه ، إنما الشدید الذی یملک نفسه عند الغضب ) (متفق علیه). نیرومند کسی نیست که زیاد کشتی بگیرد. نیرومند کسی است که در هنگام خشم بر خویش تسلط داشته باشد.
تشویق شاگردان:
الله متعال میفرماید: (وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ ) (سوره البقره آیه ۲۳۷) و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش مکنید. معلم مسلمان باید روش های مناسب و در خور را در تشویق شاگردان اختیار نماید که تفاوت های فردی شاگردان را در نظر گرفته و حالات و وضعیت شاگردان مراعات گردد.
تعاون و همکاری: الله متعال می فرماید: (وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى ) (سوره المائده آیه۲) در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید. بر معلم مسلمان لازم است که برای همکاری و عمل جمعی، شاگردان را تشویق و ترغیب نماید. خود معلم باید همکار شاگردان بوده و برای پیشبرد درسها و رشد استعداد های شان تلاش نماید.
مشورت:
خداوند متعال می فرماید: (وشاورهم فی الأمر ) (سوره آل عمران آیه ۱۵۹) در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. مشوره اهمیت خیلی زیادی دارد؛ چون کار در فضای رابطه حسنه و الفت و محبت بین معلم و شاگردان انجام میابد و سبب تحقق آرامش و خشنودی و راحتی می گردد و منجر به پذیرش عمل مطلوب می گردد.
مسئولیت شناسی:
احساس مسئولیت و مسئولیت شناسی، منجر به ایثار و فداکاری و دوست داشتن دیگران می گردد، لذا این صفت معلم را به مراقبت و ملاحظه حالات کلی شاگرد و رهنمایی و عادت دادن به خوبی ها و تربیه سالم او، وادار می کند. برای معلم لازم است که مسئولیت خود را به صورت کامل بشناسد و خشم خداوند را نصب العین خویش قرار دهد که اگر کوتاهی نماید، الله متعال سزایش می دهد؛ چون پاسخگویی در روز محشر مشکل است و حسابدهی طاقت فرسا و وضعیت خیلی وحشتناک می باشد. اگر معلم در ادای وظیفه اش اهمال ورزد و شاگردان منحرف گردند و اساسات را منهدم کرده و سلوک بدی را بر گزینند؛ شاگرد و معلم هر دو بدبخت می شوند و گناه تمام تخلفات شاگرد بر دوش معلم انداخته می شود؛ چون معلم در پیشگاه الله متعال مسئول است، هر معلمی در مدرسه اش مسئول بوده و در مورد شاگردان از او پرسان خواهد شد.
مهربانی:
رحم و مهربانی برای شاگردان در میدان تربیتی از ویژگی های است که باید معلم به آنها آراسته گردد. جریر بن عبدالله روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ( لایرحم الله من لایرحم الناس ) (رواه البخاری) . خداوند متعال به کسی که به مردم مهربان نباشد، مورد رحمت الله متعال قرار نمی گیرد.
خوش منظری:
خوش منظری این که معلم هیکل و قیافه مناسبی بدون تکلف و خودنمایی داشته و از مظاهر شهرت دوری جوید.
تقوا و پرهیزگاری: معلم باید از خداوند متعال پروا نموده و اوامر الله متعال را انجام داده و از نواهی و منکرات اجتناب نماید و همیشه این آیه قرآنی را به یاد داشته باشد: ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ ) (سوره آل عمران ۱۰۲) ای کسانی که ایمان آورده اید آن چنان که باید از خدا ترسید از خدا بترسید ( و با انجام واجبات و دوری از منهیّات گوهر تقوا را به دامان گیرید ). معلم باید برای آراسته شدن به زیورتقوا خیلی تلاش کند؛ چون اگر معلم به سلاح تقوا مسلح نبوده و در سلوک و تعاملاتش به منهج اسلام ملتزم نباشد، شاگرد دچار تناقض شده و این امر منجر به انحراف از مسیر درست و حق میگردد. معلم باید تقوا پیشه کرده و به تکمیل نصاب پایبند باشد، تقوا داشته و شاگردی را به شاگرد دیگر نظر به شناخت، محبت و خویشاوندی ترجیج نمی دهد، او از خدا می ترسد و با شاگردان بر مبنای قیافه و قبیله شان برخورد نمی کند، بلکه بر مبنای دینداری و التزام و زحمتکشی شان تعامل می نماید، معلم تقوا را پیشه خود ساخته و خیانت نمی کند که سوال را بفروشد و نمرات را دزدی کند، او ارزش و مقام علم را ضایع نمی سازد؛ چون وظیفه پیامبران را بر دوش گرفته است، پس چگونه برای خود حلال می داند که دینش را بخاطر متاع ناچیز دنیوی بفروشد.
عدم استعجال:
عجله نکردن محصول تلاش، مجاهدت، آموزاندن و دعوت توست، تو فقط یک کشاورزی که کشت می کند و اسباب روییدن را به کار می برد و نتیجه را به خداوند متعال می سپارد؛ لذا توقع نداشته باش که همه کشت های تو ثمر دهد؛ بلکه ممکن است از صد نفری که آموزش دادی و دعوت کردی، ده نفر هم نتیجه ندهد و شاید یک نفر به مسیر هدایت رو آورد.( البته این به معنی نا امیدی نیست؛ چون رسیدن به نتیجه از وظایف ما نمی باشد و ما مکلف به اجرای وظیفه هستیم)
دانش کافی:
بر معلم لازم است که به مضمونی که عهده دار تدریس آن شده است، تسلط کامل داشته باشد؛ چون این امانت است و واجب می باشد که آن را به صورت کامل ادا نماید. باید از فراگیری علوم شرعی غفلت نکند؛ چون فراگیری علوم شرعی بر هر مسلمانی معلم باشد یا متعلم واجب است. معلم باید احکام شرعی و امور اساسی را که بر مسلمان واجب می باشد فراگرفته و به آنها عمل نماید؛ زیرا او مورد اعتماد و احترام می باشد و اگر به دانسته هایش عمل نکند از چشم ها افتاده و دیگر مورد توجه شاگردان قرار نخواهد گرفت.
مرتبط:
۲- نقش تربیتی معلم ، روابط معلم و شاگردان
۱- نقش تربیتی معلم ، اخلاق معلم متعهد
۳- نقش تربیتی معلم ، میدان های فعالیت معلم در تربیت شاگردان