خویشتنداری سکولار یا تقوی از الله
خویشتنداری سکولار یا تقوی از الله
محمد زراسی دانشجوی ( دکترای مطالعات اسلامی در دانشگاه اسلامی مالزی )
بکار بردن تعبیراتی نظیر خودسازی ، مدیریت و کنترل خویشتن برای تقوایی که در قرآن آمده است، تعابیر دقیقی نمی باشند. این تعابیر اگر بدون متعلق تقوا در قرآن در نظر گرفته شوند، در حقیقت تعبیراتی سکولار از تقوا می باشند. منظور از سکولار در اینجا یعنی اینکه ما می توانیم بی توجه به خداوند و آخرت، “خود” را بسازیم و بر “خود” مدیریت و کنترل داشته باشیم. در مکاتب مختلف بشری و در ادیان دیگر نیز از این تعبیرات استفاده شده و بر آن تاکید شده است. مثلا در آیین بودا موضوع خودسازی و کنترل بر خویشتن بسیار مورد توجه بوده است. تمرینهای خودسازی بسیار پیچیده ای در این دین آموزش داده شده و بسیاری از شهوات ، لذائذ و خشم و غضبها کنترل و مدیریت می شوند بدون آنکه خدا و آخرت در آن موضوعیت داشته باشد.
“التقوی” در لغت به معنای قرار دادن حائل و محافظی بین خود و آنچه که موجب ضرر است، می باشد.( الراغب، معجم مقاییس، لسان العرب و دیگر کتب لغت) در قرآن متعلق تقوا خداوند ، آتش ، یوم القیامه و یا فتنه بوده است. یعنی گفته شده است که درباره این موارد تقوا پیشه کنید. بر این اساس باید گفت که تقوا عبارت می شود از اینکه “ما” بین خود و سخط ، غضب ، عذاب و جهنم خداوند محافظ و مانعی قرار دهیم تا از آن خسران و ضرر بزرگ و غیر قابل جبران (بی مهری خدا و قهر او) در امان باشیم.ایجاد چنین وضعی تقوا می باشد. برای اینکه چنین وضعی تحقق یابد، امتثال تمامی اوامر و اجتناب تمامی نواهی خداوند شرط ضروری می باشد. دایره این اوامر و نواهی بسیار وسیع و اجرای هر یک از آنها گاه خود پروژه ای وسیع می باشد.
حال اگر ما تقوا را در همان تعابیر سکولار بکار بریم در این صورت می توان خود را نگاه داشت و کنترل نمود و از ضررها حفظ نمود اما اساسا ضرر را بی مهری و سخط خداوند در نظر نگیریم، بلکه ضرر را در مسائل دیگر ببینیم. چنین کسی مراقبه و کنترلی که درباره نفس انجام می دهد تا آن را محافظت و از ضرر باز دارد ، به گونه ای تفسیر و توجیه می کند که لزوما به مواردی که خداوند امر و نهی درباره آنها صادر نموده ارتباطی نداشته باشد. بر اساس خویشتن داری سکولار می توان یک غیر یکتاپرست دو یا چند خدا پرست بود اما بر لذائذ و کششهای نفسانی مسلط و مراقب بود. می توان جسم خود را در تنگنای شدیدی قرار داد (به گمان ساخته شدن و مراقبت از روح) اما روزه نگرفت. می توان نماز نخواند اما به جای مساجد در معابد و در نزد خدایان معتکف شد و به دعا و سجده پرداخت و بدین وسیله نفس را مراقبه نمود. می توان برای کنترل خویشتن بر روابط اخلاقی تاکید نمود اما نسبت به موارد ایمان و ایمان موحدانه بی اعتنا و برای آن ارزشی قائل نبود.
بنابراین اگر بخواهیم تقوا را به درستی معنا کنیم، کنترل خویشتن و مدیریت آن و تعابیری از این قبیل به تنهایی تعابیر دقیقی نیستند بلکه باید حفاظت و بازدارندگی خویشتن ازسخط، غضب ، عذاب و آتش خداوند را بکار ببریم. نتیجه چنین حفاظتی ، دوری از همه معاصی و نواهی خداوند و انجام همه فرمانهای الاهی خواهد بود. فرمان به ایمان ، عبادت موحدانه و اخلاص (که اجرای همه آنها پروژه ای عظیم می باشد) اولاترین فرمانهای الاهی در کنار فرمان به رعایت همه امور اخلاقی و احکام و نهی از شرک که ظلم عظیم است (و رهایی از آن خود پروژه ای عظیم می باشد) و دروغ بستن به خدا و تکذیب هدایتهای الاهی از اولاترین نهی ها در کنار نهی های اخلاقی دیگر خواهد بود.
علت بکار برده شدن “التقوی” در قرآن با “ال” هم همین است که نشان می دهد محافظت و مراقبت و خویشتنداری مشخصی مدنظر قرآن است و محافظتها و مراقبتهایی که بی توجه به خدا و آخرت می باشند، هرگز مد نظر نمی باشند. در آن دو جایی هم که بدون “ال” آمده است (التوبه:۱۰۹، الحج: ۳۲) یکبار با “من الله” و یکبار هم به “القلوب” اضافه شده که باز نشان دهنده همان تقوای خاص مورد نظر قرآن می باشد. بنابراین نباید نگرشهای سکولاری که درباره خویشتنداری به کار برده می شود مبنای “التقوی” در قرآن قرار داد. نگرشهایی که عمدتا در صدد آن است که موضوعات ایمان را بی اهمیت ، ناچیز و فرع و امور دیگر را اصل و والا قرار دهد و ما را از اصلی ترین امر و وظیفه خود که همانا زندگی موحدانه و آخرت طلبانه است، غافل نماید.
با سلام مقاله مقایسه تقوا در قران و خویشتنداری در سکولاری بسیار جامع و کامل بود افرین بر نویسنده توانای ان!
سلام ، لطفا در ترجمه آیات قرانی بجای کلمه الله از کلمه خدا استفاده نفرمایید زیرا نام الله ، خاص است و نیاز به ترجمه و تنزیل معنایی ندارد ؛ الله متعال در قران میفرماید : بکویید الله و یا رحمان ، و برای الله نامهای نیک است