اهمیت و جایگاه انفاق شخصی در قرآن
اهمیت و جایگاه انفاق شخصی در قرآن
نویسنده:طارق رمضان/مترجم:امیر رضایی
در آموش اسلامی ، جدای ازفریضۀ زکات، تعداد زیادی توصیه مربوطبه اهمیت اخلاقی انفاق های شخصی است. دارایی در هیچ حالت نمی تواند خارج ازاین توصیه ها تصور شود. میتوان دست کم چهار دستورالعمل را در قرآن پیدا کرد که بر اهمیت اخلاقی این انفاق ها تصریح دارند: خشنودی خدا و صدقه دادن در راه او، برگزیدن حد وسط، مبارزه بر ضد خودخواهی ومال اندوزی، خویشتن داری کردن.
خشنودی خدا و صدقه دادن در اه او:
با ین تذکر به قرآن نظر اجمالی شد اینجا میتوانیم چند آیه بسیار معنا دار را در اینئ راستا ذکر کنیم:« آنان {مؤمنان}به {پاس} دوستیِ{خدا} ، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند. {میگویند}: ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم»(قرآن ۸-۹/۷۶)
در دو آیه زیر تصاویری می یابیم که «فایده» صدقه را در اه خدا را با رزق فراوان طبیعت شبیه میدانند که نعماتش را بی حساب انفاق می کند:«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند دانه ای هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه های صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد {آن را} چند برابر می کند. و خداوند گشایشگر داناست».(قرآن۲/۲۶۱)
و چند آیۀ بعد :«کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق می کنند، همچون مَثَلِ باغی است که برفراز پشت های قرار دارد {که اگر}گباری برآن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگباری هم بر آن نرسد،باران ریزی {برای آن بس است}، و خداوند آنچه انجام میدهیم بیناست».(قرآن۲۶۵/۲)
ایمان باور درونی به این است که خداوند به آنچه «انجام میدهیم» بیناست و نیّت انفاق های ما را میداند. حفظ این رابطه با خالق، هر فعالیت مالی ما را به سوی نیکی، شفافیت وعدالت جهت میدهد. این،فراتر اززکات، بخشیدن و باز هم بخشیدن مازاد خودمان است تا طبق حقوق مان هماهنگ با حق دیگری زندگی کنیم.
برگزیدن حد وسط:
با وجود این، زندگی کردن به صورت یک رهبان و بخشش بی حساب مدنظر نیست.فقیر شدن به خاطر عدالت ورزیدن نمیتواند مورد نظر باشد. صدقۀ واقعی صدقه ای است که موجب تعادل می شود و این،آگاه بودن از مسئولیت انسانی و از حدود آن است. حد وسط صدقه ضروری است :« و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار {هم}گشاده دستی منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جای مانی»؛(قرآن۱۷/۲۹) « وکسانی اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو {روش} حد وسط را برمیگزینند(قرآن۲۵/۶۷)».
بخشی از وقت و اموال خود را دادن، رد و بدل کردن امکان یک تعهد مستمر به خود و دیگران است.روح ما، جسم ما، و خویشان ما نسبت به ما حقوقی دارند که باید به آن ها پاسخ داد و از این پاسخ صدقۀ واقعی از خود به دیگری و به کل جامعه آغاز میشود. حد وسط این امکان را فراهم میآورد که در مدار خویش بمانیم تا با انسان ها بهتر باشیم.
مبارزه بر ضدخودخواهی و مال اندوزی:
غفلت کردن از صدقه ، و اندوختن مال به اندازه ای که در خاک دفن شود، فراموش کردن خداوند و بت کردن مال است. نمار خواندن و از این گرایش طبیعی به خود خوداهی خود را پاک کردن، «حاسبه کردن» است «{…}هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند». (قرآن.۵۹/۹)
وحی دربارۀ کسانی که مال اندوزی می کنند سخنان بسیار شدیدالحنی دارد. بینش اخروی مجازات، معطوف به بیدار کردن وجدان ها نسبت به سنگینی رفتاری است که به بت پرستی نزدیک است … که تأثیرات آن را هر روز مشاهده میکنیم:ـ«کسانی که زر و سیم را گنجینه می کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی کنند، ایشان را از عذابی دردناک خبر ده؛ روزی که آن {گنجینه} ها را در آتش دورخ بگذارند، و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آن ها داغ کنند {وبگویند} این است آنچه برای خود اندوختید، پس{کیفر} آن چه رامی اندوختید بچشید». (قرآن.۳۴-۳۵/۹)
خویشتن داری کردن :
این تذکر دائمی در قرآن است. از انسان خواسته است که در آنچه می بخشد خویشتن داری کند و رازدار و حرمتگذار انسان ها باشد. در واقع ، شیو ه بخشیدن فی نفسه گواه ایمان است. کسی که به مردم خودنمایی نمی کند در هر شرایط از سوی خداوندحمایت می شود. در مجموع خویشتن داری او شأن کسانی را که او به ان ها کمک میکند ، حفظ می کند:« اگر صدقه ها را آشکار کنید، این، کار خوبی است، و آگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این برای شما بهتر است، و بخشی از گناهانتان را می زداید، و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است» (قرآن ۲۷۱/۲)
باز تصویری برگرفته از طبیعت است که امر بخشیدن را را برای خودنمایی انحراف و تهی میداند:« ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه ها ی خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم ، انفاق می کند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی {نشسته} است، و رگبارب به آن رسیده و آن {سنگ} را سخت و صاف بر جای نهاده است..»(قرآن۲۶۸/۲) مردم مبارزه کنند تا حقوق هر کس رعایت شود و اموال خود را در سکوت و رازداری انفاق کنند. این وظیفه خویشتن داری، به رغم صورت ظاهر آن، اهمیت زیادی دارد . این علامت متمایزی است، که در هر شرایط و در هر رابطۀ صمیمانه، رعایت شأن مردم است. منظور این است که از بدی ها پیشگیری شود، پیش از آنکه فقیران گدایی کنند. انفاق شود و کسی خودنمایی نکند تا آن ها خجالت نکشند و خود را از چیزی پنهان کنند. وقتی جامعه حقوق اعضای خود را نمی دهد، بهترین پولدارها باید عظمت اخلاق بخشندگی را نشان دهند . قرآن بی وقفه افق این چشم انداز را ترسیم میکند تا در مدیریت اقتصاد خصوصی آن را فراموش نکنیم.
این چهار جهنگیری مؤثر در انفاق های شخصی آن قدر کیفیت اخلاقی دارند که به کنش مردم معنا ببخشند. این کنش را، که در ساحتی قدسی جای میگیرد با یاد خداوند بدون دشواری درک می کنیم. زیرا به طور بالذات –به معنای « بدون میانجی» – بیانگر رابطه با امر متعال است. این رابطه حامل یک غایت، معناست. این معنا به روشنی تجلی »نتیجه ی اخلاقی کنش و لذا فعالیت اقتصادی مقدماتی، متداول و روزانه است.»
————————————————–
منبع: کتاب:مسلمانان غرب و آینده ی اسلام / نویسنده:طارق رمضان/مترجم:امیر رضایی / انتشارات:پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی /نوبت چاپ:اول ۱۳۸۶