معنویت وحیانی یا معنویت عرفانی؟
معنویت وحیانی یا معنویت عرفانی؟
نویسنده: محمد احمدیان
امروزه اصطلاح “معنویت” چنان در جامعه ی دینی ایرانی گسترش یافته؛ که عرصه را بر اصطلاحاتی چون “اصول دین”؛ “ارکان اسلام” “اخلاق اسلامی” تنگ نموده است؛ و در بعضی اشخاص و اندیشه ها اصول سه گانه فوق؛ مغلوب معنویت عرفانی شده؛ و از میدان حقیقت جویی در رفته است؛ و به تبع این ظروف فکری بعضی از دعوتگران و مصلحان هم گاهی از روی سطحی نگری؛ و گاهی جا نماندن از قافله؛ در دام خوش سیمای ادیان عرفانی اسیر و دست و پا می زنند:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد؛
آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
هرچند اصطلاح” معنویت عرفانی” با این روکش زینت یافته؛ نه در قرآن ونه در سیره ی نبوی و سیر سلوک سلف صالح- اصحاب و تابعین- جایگاهی نداشته است؛بلکه خاستگاه و منشأ آن به جای دیگری بر می گردد.
در این مورد بخوانید: انسان معنوی و ویژگی های شخصیتی وی
چهار حقیقت در آیین بودا:
۱- حقیقت مقدس رنج؛
۲- حقیقت مقدس خاستگاه رنج؛
۳- حقیقت مقدس رهایی از رنج؛
۴-حقیقت مقدس راه رهایی از رنج؛
در همین راستا تئوریسین این اندیشه استاد “مصطفی ملکیان” میگوید:
معنویت؛ فرآیندی که فرآورده آن کمترین “درد و رنج” ممکن است؛ زیرا بزرگترین هدف همه ما انسان ها در زندگی این است که به رضایت باطن برسیم؛ این رضایت باطنی سه مؤلفه دارد:
۱-آرامش ۲-شادی ۳-امید
این سه مؤلفه در مجموع سازنده ی چیزی هستند که در روانشناختی تجربی؛ و روانشناسی عرفانی آن را “رضایت باطن” می نامند….
انسان معنوی اهل ایمان است؛ چون هیچ انسانی نیست که بتوان اهل ایمان نباشد ( اما) میتوان “اهل تعبد” نبود!!!؛.. لذا انسان معنوی می تواند متدین به یکی از “ادیان جهانی” باشد یا نباشد.!!!
حال؛ برای رهایی از رنج و نیل به سعادت آخرت و تئوریزه کردن “معنویت عرفانی” و خاستگاه این اندیشه؛ وتئوریهای استاد ملکیان از منظر قرآن؛ چند تامل ضرورت می یابد:
تامل اول:
چنانچه “معنویت خواهان عرفانی بودایی” معنویت را در اصول چهارگانه بودا میطلبند؛ منطق حقیقت جویی حکم می کند که معنویت خواهان اسلامی؛ باید آن را در پرتو قرآن و سیره ی پیامبر اسلام( ص) جستجو نمایند؛ چون از صراحت نصوص چنان بر می آید؛ معنویت اسلامی زمانی آرامش دهنده در دنیا؛ و سعادت بخش در آخرت است؛ که سیر وسلوک آن را “قرآن و سنت” صحیح؛ ترسیم و تایید نمایند.
“لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا”( احزاب/۲۱).
تأمل دوم:
درد و رنج گاهی نتیجه ی عملکرد انسان است خود ارادی بدان مبتلا می گردد:
“وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ”(شوری/۳۰)
و گاهی درد و رنج ابتلای الهی است؛ که در سیره پیامبر(ص) و اصحاب گرامی؛ مصادیق فراوانی دارد:
“کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً ۖ وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ”( انبیاء/۳۵)
پس نتیجه می گیریم؛ دینداری؛ اصلاح و دعوت دینی خود بستری گسترده برای ابتلا؛ درد و رنج است؛ لذا رهایی پذیر نیست مگر با مرگ آدمی؛ همانگونه حضرت علی( رض) هنگام شهادت فرمود:” فزت و رب الکعبه”
تأمل سوم:
رضایت درون زمانی حقیقی است که منشأ الهی درونی داشته باشد؛ چون انسان به مقام “نفس مطمئنه” نایل می آید؛ در غیر این صورت رضایت کاذب و فریبنده خواهد بود:
« یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی”( فجر آیات ۲۷ و ۲۸)
از قید ” یا عبادی” مسلم است؛ رضایت دو جانبه بین ” عبد ومعبود” صورت می گیرد؛ و “عبادت واطاعت” دو عنصر این رضایت دو جانبه می باشد.
تأمل چهارم:
معنویت بدون “تعبد” آن گونه آقای “ملکیان” می گوید؛ در اسلام جایگاهی ندارد؛ زیرا “ذکر- تعبد – آرامش درون” سلسله ای به هم پیوسته می باشند:
“إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی”(طه/۱۴)
در این آیه؛ (عبودیت- عبادت- نماز) به دنبال هم آمده یکی پایه و دیگری پیرو اوست.
تأمل پنجم:
معنویت قرانی – وحیانی؛ در گروه ذکر است؛ و منشأ درونی آن “ایمان توحیدی” به خداوند است که در سایه ی بندگی و عبادت تحقق می یابد:
“الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ”( رعد/ ۲۸)
در این آیه؛ همانند آیه ی فوق؛ ذکر خدا وند؛ وسیله ی آرامش معرفی می شود؛ و نتیجه ی ذکر؛ آرامش و رهایی از رنج درون می باشد.
تأمل ششم:
ذکر خداوند و عبودیت او؛ درچارچوب “احکام عبادی” تحقق پذیر است؛ که نماز کاملترین جلوه ی آن است؛ و توجه به آیات قرآن حداقل دو نتیجه را به دنبال دارد:
نتیجه ی اول؛ ” آرامش درون” و رهایی از رنج
“الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ”( رعد/ ۲۸)
نتیجه ی دوم؛ رهایی جامعه از رنج ” فحشا و منکرات”
“اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ”(عنکبوت/ ۴۵) در این آیه؛ (ذکر- نماز- نهی از فحشاء و منکرات) که رنج زدایی اجتماعی است؛ به دنبال هم قرار می گیرند.
به امید اینکه جویندگان حقیقت؛ “معنویت” را در سایه ی قرآن وسیره ی عملی پیامبر اسلام( ص) جستجو نمایند چون ضمانت آن یقینی بوده؛ تا از رنج های خود ساخته رهایی یافته؛ وسبب کاهش الام ورنج دیگران در چار چوب آیین اسلام گردیده وبه سعادت آخرت هم نایل گردیم.
سقز: محمد احمدیان
۳۰ مرداد۱۴۰۰