اسماء الله، درس هجدهم، توّاب/توبه
اسماء الله، درس هجدهم، توّاب/توبه
برسی صفت توّاب
ابلیس تکبّر کرد. از امر ربّش به سجده، سرپیچی کرد (۲:۳۴). خدا بهش فرصت داد بلکه بهتر فکر کنه، متوجه اشتباهش بشه و برگرده. ازش پرسید: مَا مَنَعَکَ، چی مانع اطاعتت شد؟ (۷:۱۲) کلمۀ منع رو یادش داد، تا مثلا بگه غرورم مانع شد، حسادتم مانع شد. اما بجای اینکه سرش رو بندازه پایین و اشتباهش رو گردن بگیره، زیر بار نرفت و بیشتر گردن کشی کرد. قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ، گفت من بهترم ازش!
خدا باز بهش فرصت داد، گفت بیرون شو از مقامت. مثل بچه هامون هست گستاخی میکنن، میگیم برو بیرون، نمیخوام ببینمت. بلکه تو اتاقش تنها بشه با خودش، عقلش بیاد سر جاش. اما بازم فایده نکرد. بجای گردن گرفتن، تقصیر رو اینبار انداخت گردن خود خدا: قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی، گفت حالا که خودت منو اغوا کردی، فریبم دادی (۷:۱۶)، از کارم که پشیمون نیستم هیچ، از چپ و راست و پس و پیش هم بهشون حمله میکنم. نمیزارم از جایگاهشون استفاده کنن، شاکر نعمتات باشن (۷:۱۷)
این ماجرا گذشت. پدر و مادر ما زندگیشون رو غرق در نعمت، تو دل جنّت شروع کردن. ابلیس هم چپ و راست تو گوششون میخوند، تا اینکه بالاخره، مثل خودش، اونا هم از فرمان خدا سرپیچی کردن. مشابه سرنوشت خودش، از جایگاهی که درش بودن بیرون شدن (۲:۳۶).
این شد که الان، من و شما، اینجا و اونجا، دائما در معرض انواع وسوسه ها قرار داریم، از چپ و راست. دائما از اصول خدا سرپیچی میکنیم، از جایگاه انسانی خودمون بیرون میشیم. بعد سر دو راهی قرار میگیریم: آیا مثل ابلیس، نا امید بشم، تقصیر رو گردن سرنوشت و خدا و دیگران بندازم، بد و بیراه بگم و اشتباهم رو گردن نگیرم؟ یا مثل بچۀ آدم، ریشۀ مشکلاتم رو در خودم جستجو کنم، مسئولیت اشتباهم رو بپذیرم، از خدا واسه تصحیح مسیر کمک بگیرم. از خر شیطون پیاده بشم، و به راه درست برگردم. که میشه همون معنای توبه.
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ، پس آدم از ربّش کلماتی دریافت کرد. مثل ابلیس، که وقتی اشتباه کرد، خدا کلمۀ منع رو گذاشت سر زبونش، تا مانع عبد بودنش رو پیدا کنه، تکبّر رو از سر راه عبادتش دور کنه، خدا هم سر راه ما، غیر مستقیم، کلماتی میزاره، راه هایی نشون میده. بلکه ابلیس رو الگوی خودمون کنیم، نا امید نشیم و تکبّر نکنیم، توبه و تصحیح کنیم. فَتَابَ عَلَیْهِ، پس خدا برگشت به آدم، مجدد رو کرد بهش، إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ، چون خدا توّاب و رحیمه، در رحمتش بروی بندگانی که برگردن، بازه (۲:۳۷).
اگه ما تواب باشیم، هر اشتباهی هم کرده باشیم، بجای اینکه دستِ بالا بلند شیم و زیر بار نریم، غرورمون رو زیر پا میزاریم و اشتباهمون رو میپذیریم. مسئولیت جبران و تلخی اعتراف و سختی برگشت به راه درست رو تقبل میکنیم. از طرف دیگه، وقتی ما توّاب باشیم، پذیرای برگشت دیگران هم هستیم. اگه اشتباهی که کردن رو فهمیدن، مسئولیتش رو گردن گرفتن، راهشون رو تصحیح کردن و برگشتن.
هرکدوم از ما شاید یه خطاهایی رو انقدر تکرار کردیم، که تبدیل به عادت و بخشی از وجودمون شده. از گناهای کبیره گرفته، که از همون ریشۀ تکبّره. مثل شِرک، یأس، قتل، زِنا، رِبا، لواط، شراب، قمار، دروغ، خیانت، دزدی، غیبت، بُخل و حسادت؛ تا گناهای صغیره، که بخاطر صغیر و نابالغ بودن ماست. مثل اعتیاد، بد اخلاقی، عصبانیت، بد دهنی، بی توجهی به سلامت جسم و روح خودمون، و دیگران.
کافیه بجای اینکه اشتباهات رو، جزئی از خودمون بدونیم، بگیم همینیم که هستم! بپذیریم ما هم مشکل داریم. بخوایم عوض بشیم، بهای توبه رو بپردازیم. بجای نگاه کردن به بزرگی مشکلات، به بزرگی خدامون نگاه کنیم. خدایی که توّابه، و یادمون داده إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ، قطعا حسنات، سیّئات رو میبره. جایگزینی یه عمل و عادت خوب، با عمل و عادت غلط قبلی، عوارض سوئی که در جسم و روح ما گذاشته رو از بین میبره. ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ، این یه تذکر مهمه، اگه اهل پند گرفتن باشین (۱۱:۱۱۴).
من نیاز به توبه تو چه مسیری دارم؟ تو چی افراط کردم، که باید برگردم؟ فقط مرگه که چاره نداره، قبل از مرگ، هر توبه و تغییری ممکنه (۴:۱۸).
میتونم این پند خدا رو، به نسبت مشکل خودم، بخونم:
إِنَّ الرژیم غذایی درست، یُذْهِبْنَ الچربیات! اگه چاق هستم.
إِنَّ التلاش برای معاش، یُذْهِبْنَ البدهیات! اگه بدهکار هستم، الی آخر.
این درگه ما، درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی، باز آ
(ابوسعید ابوالخیر)
مطالب مرتبط: اسماء الحسنی