گلایه دارم! پیامی به علمای شرکتت کننده در تالار لویه جرگه کابل
گلایه دارم! پیامی به علمای شرکتت کننده در تالار لویه جرگه کابل
نویسنده : نعیمان راقب
علما به حیث وارثان پیامبران علیهم السلام، نقش مهم و مؤثری در اصلاح جامعه اسلامی و سمت و سو دادن آن دارند، و اصلاح فرمان روایان نیز بستگی به اصلاح علما دارد، لذا اگر علما وظیفه خویش را به درستی انجام دهند، همه افراد جامعه به سعادت دو جهان نایل می گردند و آن همه فضایل و مقاماتی که الله متعال برای دانشمندان تدارک دیده، به آنان تعلق می گیرد و اگر مسوولیت خویش را پاس نداشته و برای اصلاح خود و جامعه کمر همت نبندند، جامعه را به فلاکت و بدبختی دچار ساخته و خود را شایسته عذاب دردناک الهی خواهند کرد.
در کشور رنج کشیده و هر دم شهید ما افغانستان، همیشه نقش علما برجسته بوده و صحنه های درخشان و مبارزات آزادی خواهانه و قهرمانانه آن مدیون علمای است که با علم، ایمان ، اخلاق، اخلاص و عمل وارد میدان کارزار شده و دشمنان قسم خورده انسی و جنی را به زانو درآوردند.
ولی متاسفانه عکس قضیه نیز صادق است، و در ذلت و خواری ملت ما نیز علمای سوء، نقش داشته و ظلم و ستم ستمگران را توجیه و تأویل نموده اند، تاریخ به یاد دارد که در دوره ی استعمار انگلیس و تجاوز اتحاد شوروی و جنایات دژخیمانه آمریکا، عالم نماهای گرگ صفت با لباس میش حضور داشته و حضور نامیمون آنان را به صلاح ملت می دانستند، و خوشبختانه نقاب از چهره شان دور شده و تشت رسوایی شان از بام افتاد.
در این اواخر و با تحولات جدید در کشور ما و خروج نیروهای اشغالگر امریکایی، حکومت سرپرست امارت اسلامی به منصه قدرت رسید و روزنه های امید زیادی را در منطقه و جهان اسلام گشود، و مردم رنج دیده ما نیز این تحول را به فال نیک گرفته و منتظر تغییرات بنیادین در روش حکومت داری امارت اسلامی اند و توقع دارند که حکومت اسلامی نابی را با چشم سر مشاهده نمایند، ولی با وجود امیدواری ها و نکات مثبت برخی ناامیدی ها و نکات منفی هم وجود دارد که مورد بحث ما نیست.
و اما چند روز پیش در کابل و در تالار لویه جرگه، نشست بزرگ عالمان دین برگزار شد و ازین نشست و تجمع بیش از سه هزار عالم توقعات زیادی را انتظار داشتیم، ولی متأسفانه این نشست علما، شباهت زیادی به لویه جرگه های حکومت های قبلی داشت که فقط پول های هنگفتی مصرف شود و کسانی به حیث نماینده مردم بیایند و تنها از حکومت پشتیبانی و حمایت خویش را اعلان نمایند.
من به حیث دانش آموخته مدارس علوم دینی از علمای اشتراک کننده درین نشست بزرگ عالمان دین گلایههای دارم، و گلایه هایم بر گرفته از دانش اندک من از قرآن کریم، احادیث نبوی، سیرت پیامبر و صحابه، تاریخ درخشان اسلام و نظریات و دیدگاه های فقهی و سیاسی دانشمندان اسلامی است که همه ما مدیون خدمات و تلاش های ارزنده ایشان هستیم.
- گلایه داریم که چرا علمای شرکت کننده درین نشست از حکومت نخواستند تا به تخصص ها اهمیت بیشتری قایل شود، چرا یاد آور نشدند که رسول الله به تخصص اهمیت می داد و از توانایی رهبری عمر، توانایی سیاسی عمرو بن عاص، توانایی نظامی خالد بن ولید و توانایی عملی زید بن ثابت رضی الله عنهم به خوبی استفاده می نمود.
- گلایه دارم که چرا از حکومت نخواستند به آموزش دختران و پسرانه به صورت مساویانه و عادلانه اهتمام بورزد، و زمینه تحصیل را برای همگان مساعد سازند، در حالی که طلب علم بر مرد و زن مسلمان فرض است.
- گلایه دارم که چرا به طبیعی بودن اختلافات مذهبی اشاره نکرده و خواهان جلوگیری از تعصباب مذهبی نشدند.
- گلایه دارم که چرا به روش حکومت داری شایسته تأکید نکردند، و از حکومت نخواستند که روش حکومتی خویش را از منهج نبوی و خلفای راشدین اقتباس نمایند، نه از دوره های انحطاط امت اسلامی.
- گلایه دارم که چرا به فهم شمولی و متعادل از دین تأکید نکردند تا غبار از چهره درخشان اسلام زوده شود.
- گلایه دارم که چرا از رهبری حکومت نخواستند تا اصل کار خویش را ایجاد سهولت به مردم قرار داده و به خاطر مصلحت دین و ملت از تمام مصالح شخصی و گروهی خویش بگذرند، در حالی که رسول الله صلی الله علیه و سلم به خاطر حل مشکل یک مرد ساعت ها نماز را به تأخیر می انداخت و حتا روایت است که صحابه را در مسجد خواب برده بود و پیامبر همراه آن شخص سخن می گفتند و یا روایت است که کنیزکی پیامبر را به خاطر حل مشکلش به دورترین نقاط اطراف مدینه می برد.
- گلایه دارم که چرا از حکومت نخواستند تا به غیر از خود نیز اعتماد نمایند، درین کشور انسان های متخصص و متعهد زیادی وجود دارد که نیاز است از تجربه و تخصص شان استفاده شود، و اصل در تعامل بین مسلمانان گمان نیک داشتن است.
- گلایه دارم که چرا از حکومت نخواستند، کار را به اهل آن بسپارد و درست است که حضور در جبهات جنگ یک ارزش است، ولی نباید به اساس سابقه مبارزاتی، افراد را به وظایف بگماریم، و از زندگی پیامبر صلی الله علیه و سلم بیاموزیم که به ابوذر وظیفه حکومتی اعطا نکرد، در حالی که ابوذر رضی الله عنه از مخلص ترین و فداکارترین افراد صحابه بود، چرا که به اخلاص تنهایی کافی نیست و فهم اداری و مدیریت یک کار از شرایط موفقیت می باشد.
- گلایه دارم که چرا از حکومت نخواستند تا به افراد خویش بفهمانند که اختلاف در فروعات فقهی به اساس خوب و خوبتر است، نه خوب و بد و مخالفاق در فروعات را نکوهش نکرده و به بدگویی شان نپردازند و همان گونه که دانشمندان و فقیهان ما با وجود اختلافات فقهی، برادروار زندگی داشته و بین خود به اساس مهر و محبت تعامل داشتند، ما پیروان آن دانشمندان نیز باید در بین خود، این گونه برخورد داشته باشیم.
من در جایگاه علمی نیستم که به علما و دانشمندان ایراد بگیرم، ولی به حیث طلبه این علما، گلایه های خویش را مطرح نمودم، امیدوارم بزرگان به این مسایل در صورت درست بودن، توجه نمایند، و باید باهم و در کنارهم کشتی شکسته ملت خویش را به ساحل نجات برسانیم و نگذاریم به دریای طوفانی و پر طلاطم غرق شود.