فتور و سستی؛ عوامل پیدایش و درمان آن
فتور و سستی؛ عوامل پیدایش و درمان آن
نویسنده: د. سید نوح/ مترجم: عبدالعزیز سلیمی
در زبان عربی فتور به دو معنی به کار گرفته می شود:
الف) ایستادن پس از پیش رفتن یا ماندن بعد از حرکت
ب) سستی و کند کاری، پس از تلاش و جدیت
در لسان العرب فتور به معنی: سستی و ضعف پس از تلاش و سختکوشی آمده است.
اما فتور در اصطلاح و مورد استعمال، نوعی از ناهنجاری است که برخی از دعوتگران و دینداران به آن مبتلا می شوند، به دنبال دچار شدن به آن سبب سستی، دیر جنبی و کند کاری، می گردد. در نهایت به قطع ارتباط و بیکاری پس از نشاط و تلاش و خستگی ناپذیر و مداوم می انجامد.
خداوند متعال در مورد ملائکه می فرماید:
« وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ » انبیاء / ۲۰ – ۱۹
« از آن او است هر که و هر چه در آسمانها و زمین است ، ( و لذا تنها شایستهی پرستش او است ) و کسانی که در پیشگاه وی هستند ( و مقرّبان درگاه پروردگارند ، یعنی فرشتگان ) از پرستش او سر باز نمیزنند و خویشتن را بالاتر از عبادتش نمیدانند و ( از بندگی شبانهروزی خود هرگز ) خسته نمیگردند . شب و روز ( دائماً به تعظیم و تمجید خدا مشغولند و پیوسته ) سرگرم تسبیح و تقدیسند و سستی به خود راه نمیدهند. »
عوامل پیدایش سستی:
۱-افراط ورزی و سخت گیری:
آن چنان در عبادت غرق گردیدن که سبب محروم شدن جسم از آمرامش و حق بهره مندی از لذت های پاکیزه بشود، زیرا چنین چیزی زمینه ضعف و ناتوانی و افسردگی را فراهم نموده و به دنبال آن سبب قطع ارتباط و ترک عمل خواهد گردید. حتی ممکن است باعث گرایش به راه و رسمی متفاوت با آنچه که پیشتر پایبندش بوده بشود.
و سرانجام دعوتگر از افراط به تفریط، و از تند روی به تنبلی گرایش پیدا می کند. زیرا به خاطر محدودیت توان و انرژی انسان، در صورتی که از آن تجاوز بشود، سستی و یا ترک عمل را به دنبال خواهد داشت، بروز چنین ناهنجاریی از وی طبیعی است.
و شاید رمز هشدار شدید اسلام، و مخالفت آشکارش با تندروی و افراط و سختگیری در همین نکته نهفته باشد. زیرا پیامبر اسلام (ص) می فرماید: « از افراط کاری در دین، پرهیز کنید، زیرا سبب نابودی گذشتگان سخت گیری در دین بوده است. »
از حضرت عایشه (رض) روایت شده است که : « رسول (ص) به منزل ایشان در حالی وارد شدند که زنی در آنجا حضور داشتند، رسول خدا(ص) سوال فرمودند: این خانم کی هستند؟ حضرت عایشه(رض) در جواب فرمودند: خانمی که به نماز زیاد خواندن شهرت دارند. رسول خدا(ص) فرمودند: زیاد سخت نگیرید آنچه را در توان دارید انجام بدهید، سوگند به خدا او خسته و ملول نمی شود مگر زمان یکه شما خسته و ملول شوید. و دوست داشتنی ترین دین دینی است که گرویده ی آن بیشتر بر پایبندی بر آن دوام بیاورد. »
همچنین رسول خدا (ص) فرموده است: « به کارهایی تن در دهید که توانش را داشته باشید، زیرا خداوند را خستگی وملال نمی باشد مگر وقتی که شما خسته و ملول شوید، و پسندیده ترین کردارها در نزد خداوند، بادوام ترین آن هاست هر چند اندک هم باشد. »
۲- اسراف و مرز شکنی در امور مباح:
زیرا این کار ممکن است سبب چاقی و تنومندی، و چیره شدن خواسته ها، و در نهایت ناتوانی، تنبلی و کندکاری بشود، اگر به بریدن و قطع ارتباط و بیکاری نیانجامد، و شاید رمز پرهیز دادن خداوند و پیامبرش از زیاده روی و اسراف کاری در همین اثرات باشد خداوند متعال می فرماید:
« یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ » اعراف/۳۱
« ای آدمیزادگان ! در هر نماز گاه و عبادتگاهی ، خود را ( با لباس مادی که عورت شما را بپوشاند ، و با لباس معنوی که تقوا نام دارد ) بیارائید ، و بخورید و بنوشید ولی اسراف و زیادهروی مکنید که خداوند مسرفان و زیادهروی کنندگان را دوست نمیدارد . »
رسول خدا (ص) می فرماید: « بدترین ظرفی که بنی آدم آن را لبریز گرداند ظرف شکم است… »
ابوسلیمان دارانی می فرماید: « کسی که پرخوری کند، به شش آفت مبتلا می گردد: از شیرینی راز و نیاز با خدا محروم یم ماند، از حفظ اندرزها ناتوان می شود، بر بندگان خدا شفقت نخواهد ورزید _ زیرا همه را چون خود سیر می پندارد. در عبادت تنبل و ناتوان می شود، خواسته هایش فزونی خواهد یافت، یگر مسلمانان همچون پروانه برگرد شمع پرفروع مسجد در پروازند، و تن پروران تن را تا کمر در برابر خوردنی ها خم نموده و مدام در میان مطبخ و مزبله در رفت و آمدند.»
۳- گروه گریزی، و گوشه گزینی:
مسیر مسؤلیت طولانی بوده و دارای مراحل متعدد، و موان فراوان است، و مدام به تجدید توان نیازمند می باشد، چنانچه مسلمان راه را با دیگران رهسپار شود، مدام خویش را پرنشاط، با اراده، و با تصمیم درست خواهد یافت. امّا اگر از گروه گریزان گردد، دوستانی را که سبب تقویت تلاش و نشاط و اراده اش می شوند و همتش را به حرکت وا می دارند، و خداوند را به یاد او می اندازند از دست خواهد داد، و دچار سرگردانی و افسردگی شده و چنانچه به یکباره قطع ارتباط نکند و بی عمل هم باقی نماند، به کند کاری و عقب ماندن از دیگران دچار خواهد شد.
شاید برخی از اسرار ترغیب و تاکید اسلام راجع به همراهی با جماعت و هشدار به پرهیز از رها کردن آن و تنهایی گزینی در همین موارد نهفته باشد خداوند متعال می فرماید:
« وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا » ال عمران/۱۰۳
« و همگی به رشتهی ( ناگسستنی قرآن ) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»
«وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ » مائده/۲
« در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید ، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید »
۴- کم اندیشی درمورد و دنیای دیگر:
که در خور آن است منجر به سستی اراده، کم همتی، کندی نشاط و حرکت بشود، حتی گاهی ایست کامل و بریدن از جماعت را به دنبال خواهد داشت، در این رابطه است که به حکمت و اهمیت دستور رسول خدا (ص) در مورد دیدار و سرکشی از قبرستان پس از مدتی ممنوعیت پی می بریم ایشان می فرماید:
« پیشتر شما را از سرکشی و دیدار قبرها پرهیز دادم، اینک به دیدار آنها بروید زیرا مایه عبرت آموزی است. » در روایت دیگر به این صورت می فرماید: « پیشتر شما را از دیدار قبرها برحذر داشتم، اینک به دیدار آنها بروید، زیرا سبب کم توجهی به دنیا و یاد آوری آخرت می گردد. »
همچنین به اندرز و سر ترغیب رسول خدا(ص) در مورد یادآوری مرگ، و پایان پذیری عمر پی می بریم که می فرماید: « ای مردم به راستی از خدا شرم بورزید، کسی گفت: یا رسول خدا به راستی ما باید از خدا شرم داشته باشیم؟ رسول خدا فرمودند: حیاء و شرم ورزی شما آن است که، شبی را در بستر نروید مگر آنکه مرگ را پیش روی خود ببینید، مراقب باشید آنچه را می خورید و اموری را که در سر می پرورانید، مرگ و نیستی را به خود یادآوری کنید، و از زیادی ها و تجملات دنیا پرهیز نمایید. »
۵- کوتاهی در مسؤلیت های روزمره:
مانند خواب ماندن و از دست رفتن زمان نمازهای واجب به خاطر بیداری بی دلیل به دنبال نماز عشاء، بی توجهی به نمازهای مستحب مورد تأکید قرار گرفته، نماز شب، نماز چاشتگاه، تلاوت قرآن، ذکر و دعا و طلب آمرزش، دیر رفتن به مسجد، نرفتن به نماز جماعت بدون عذر موجه، این امور و امثال آن ها دارای اثرات نامطلوبی هستند، و کمترین اثر آن ها، سستی و تنبلی و ناتوانی و بریدن از جمع و ایستایی است.
۶- حرام و شبه خواری:
به خاطر کوتاهی در کار نسنجیده ی روزانه ای که به وسیله آن امرار معاش م ینماید، و یا به دلیل معاملات مشکوک و … چننی کاری زمینه مجازات خداوندی را فراهم می نماید، و کمترین آن سستی و ناتوانی و عقب ماندن از طاعات و بندگی است، ویا دست کم تنبلی و کسلی او سبب محروم گردیدن از لذت نماز و مناجات می گردد.
سبب فراخوانی اسلام به بهره گیری از حلال و اطمینان از صحیح و شرعی بودن کسب و در آمد و دوری جستن از حرام و آنچه کنترین شکی در مورد حلال بودنشان وجود داشته باشد، در همین امور نهفته است. خداوند متعال می فرماید:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ » بقره/۱۶۸
« ای مردم ! از آنچه در زمین است و حلال و پاکیزه است ( و خدا آن را تحریم نکرده و نفس انسان گوارا و خوشایندش میداند ) بخورید ، و پا به پای اهریمن راه نیفتید ( و به دنبال شیطان روان نشوید ) . بیگمان او دشمن آشکار شما است . »
« فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَاشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ » نحل/۱۱۴
« ( حال که چنین است ، شما ای مؤمنان ! همچون ایشان نباشید و ) از روزیهای حلال و پاکیزهای بخورید که خدا قسمت شما میگرداند ، و شکر نعمت خدا را به جا آورید ، اگر وی را میپرستید ( و جز او را عبادت و پرستش نمیکنید ) . »
رسول گرامیم اسلام می فرماید: « هر بدنی که از حرام رشد نموده باشد، آتش بهترین جایگاه اوست. »
رسول خدا(ص) مسلمانان را در عمل بر رها کردن امور مشکوک تربیت می فرمود، ایشان روزی در راه یک دانه خرما را دیدند و از خوردن صرف نظر کردند و فرمودند: « چنانچه هراس داشتم که از صدقه باشد آن را می خوردم. »
۷- تنها به یک جنبه از دین عمل کردن:
برای مثال تنها به عقیده پرداختن، و ترک دیگر امور دینی، یا تنها اهتمام و توجه به شعائر و عبادات و ترک امور دیگر، و یا اکتفاء به امور خیریه و پایبندی به ادب و اخلاق اجتماعی و پشت کردن و چشم پوشی از دیگر مسؤلیت ها. تمامی این گونه افراد بدوت تریدی روزی بیماری سستی و ناتوانی به سراغشان خواهد آمد، و مطلب واضحی هم هست. زیرا دین خدا برای در برگرفتن همه جوانب زندگی بنا نهاده شده است، چنانچه کسی به برخی و گوشه ای از آن اکتفاء کند، همانند این است که بخواهد بخشی از زمین آباد و برخی دیگر را بایر کند، و چنانچه در این کار به آخر و انجام رسید، از خود می پرسد که دیگر چچکار باید کرد: و جز ماندن و ناتوانی و سستی جوابی را پیش روی خود نخواهد دید.
شاید یکی دیگر از رموز فراخوانی به پایبندی به همه ی راه و رسم ها دین خداوند و بخش بخش ننمودن آن همین باشد:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» بقره /۲۰۸
« ای کسانی که ایمان آوردهاید ! همگی ( اسلام را به تمام و کمال بپذیرید و ) به صلح و آشتی درآئید ، و از گامهای اهریمن ( و وسوسههای وی ) پیروی نکنید ( و به دنبال او راه نروید ) . بیگمان او دشمن آشکار شما است . »
۸- غفلت از قانون هایی خدایی حاکم بر هستی و زندگی:
گروهی از دعوتگران را می بینیم که در عرض یک شبانه روز می خواهند همه اندیشه، آرمان، فرهنگ و اخلاق و تشکیلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی یک جامعه را دگرگون کنند. آن هم با بهره گیری از روش ها و ابزارهایی که بیشتر به توهم و خیال شباهت دارد تا حقیقت و واقعیت، و همراه با احساسات و جرأت و جان فدایی فراوانی که هیچ گونه فداکاری را فراوان ندانسته، و برایش مهم نیست که او به سراغ مرگ برود و یا مرگ به سوی او بیاید، و به دست آوردها هر چه که باشند کمترین اهمیتی نمی دهد، به شرطی که قصدش جلب رضایت خدا و بلندی بخشی به دین او باشد.
آنان در محاسبات خویش برای سنت ها و قوانین خداوند در رابطه با هستی و زندگی برای مثال: ضرورت تدریجی و گام به گام بودن کار، و تسلط یابی از آن پرهیزکارترین هاست، و اگر نباشند، از آن تواناترین ها، و هر چیزی را موعدی است که پس و پیش نمی افتد و… هیچ جایگاهی را در نظر نمی گیرند.
هرگاه از پرواز درآسمان آرزوها و خیالات خسته شده و با سر در سرزمین واقعیت ها فرود آمدند، و دیدند همه آرزوهاف و خواسته ها و عملکرد هایشان نقش بر آب شده و با واقعیت سازگار نیستند، دچار سرخوردگی و سستی و ناتوانی، و یا قطع ارتباط و ترک عمل می گردند.
۹- کوتاهی در حق خویشتن، و سنگینی مسؤلیت ها و کمبود دعوتگران:
برخی از دعوتگران را یم بینیم که همه تلاش و وقت خویش را در راه خدمت به دین به کار می گیرند، و مقدار بسیار کمی از آسایش و گردش قناعت دارندف آنان به خاطر سنگینی بار مسؤلیت ها و کارها و کمی تعداد دعوتگران معذورند، اما قطعا” زمانی بر ایشان پیش خواهد آمد که دچار رکود و سستی در کار خواهند گردید.
علت تأیید رسول خدا (ص) بر رعایت حق بدن، در هر حال و شرایطی و بدون توجه به هر گونه عذر و بهانه ای همین است. می فرمایند: « پروردگارت بر تو دارای حقی است، و نفس و خانواده ات نیز بر تو حقوقی دارند، حق هر یک را به خوبی رعایت کن. » و در روایت دیگری آمده است: « بدنت بر تو حقی دارد، و چشمت را بر تو حقی است، و همسرت نیز بر تو حق دارد، و چارپایت نیز بر تو دارای حق است. »
۱۰- عدم آمادگی برای مقابله با مشکلات:
برخی از دعوتگران را می بینیم که بدون شناخت عوامل بازدارنده مانند: همسر و فرزندان، فراوانی ثروت، و موضوع آزمایش اناسن و … گام در راه می نهند، و از توشه و توان خویش بهره نمی گیرند، و چه بسا در میانه ی راه با این مشکلات رو به رو شده، و خود را در مقابل ان ها ناتوان می بیند، و به دنبال آن دچار سستی در کار، و تنبلی و کوتاهی و یا قطع و ایستایی کامل یم گردد.
و رمز و سبب هشدار فراوان قرآن در ارتباط با عوامل بازدارنده در راه دعوت در همین است. خداوند متعال می فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ » تغابن / ۱۵ – ۱۴
« ای مؤمنان ! قطعاً بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند . ( شما را از راه خدا باز میدارند ، و از عبادت و طاعت سست میگردانند ) پس از ایشان خویشتن را بر حذر دارید . اگر عفو کنید و چشم پوشی نمائید و ببخشید ( خدا هم شما را مشمول عفو و مرحمت و مغفرت خود مینماید ) چرا که خداوند بخشایندهی مهربان است . قطعاً اموالتان و اولادتان ، وسیلهی آزمایش شمایند ، و ( اگر در این میدان آزمایش ، از عهده بر آئید ، برای شما ) اجر و پاداش بزرگی در پیشگاه خدا است. »
« الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ »عنکبوت /۳ – ۱
« الف ، لام ، میم . آیا مردمان گمان بردهاند همین که بگویند ایمان آوردهایم ( و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار کردهایم ) به حال خود رها میشوند و ایشان ( با تکالیف و وظائف و رنجها و سختیهائی که باید در راه آئین آسمانی تحمّل کرد ) آزمایش نمیگردند ؟ ! ما کسانی را که قبل از ایشان بودهاند ( با انواع تکالیف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها ) آزمایش کردهایم ، آخر باید خدا بداند چه کسانی راست میگویند ، و چه کسانی دروغ میگویند . »
۱۱- هم نشینی با دون همتان:
ممکن است با افراد شناخته شده و مشهور دعوتگری همنشینی پیدا نمایی، و چون به آنان نزدیک شود و بیشتر رفت و آمد کندف آن ها را در کار و تلاش ضعیف و ناتوان، و همچون طبلی تو خالی بیابد. و در صورت ادامه معاشرت بیماری واگیر خویش را به او منتقل نماید، و دچار رکود و سستی شود.
سبب تأیید رسول خدا(ص) در رابطه با گزینش درست دوست و همنشین در همین رابطه است، می فرمایند: « انسان بر دین دوست خویش است، هر یک از شما دقت کند که با چه کسی همنشین می گردد. »
۱۲- کار بدون بررسی و بی برنامه:
بسیاری از اهل تلاش دینی به صورت فردی یا جمعی، کار دینی را بدون بررسی و برنامه ریزی انجام داده و امور درجه دوّم و غیر مهم را در اولویت قرار می دهند، و به موارد مهم و اساسی که در کار حاکمیت دین نقش حیاتی دارند توجه ننموده و به تأخیر می اندازند. این وضع پیمودن راه را طولانی تر نموده، و تلاش و فداکاری چند برابر را می طلبد، و اگر دست نگهداری و یاری خداوند دست آنان را نگیرد غالبا” به رکود و ناتوانی دچار می شوند.
در پرتو این موضوع شاید بیشتر به سّر سفارش رسول خدا (ص) به معاذ هنگامی که او را روانه ی یمن نمود، پی ببریم، می فرمایند: « تو به میان مردمی می روی که اهل کتابند، ان ها را به پذیرش و گواهی به لا اله الّا الله و این که من رسول خدا هستم فرا بخوان، چنانچه این را پذیرفتند، به آن ها بیاموز که خداوند بر آنان صدقه و زکاتی را که از مال انها گرفته می شود واجب نموده، تا به نیازمندان داده شود، اگر این را هم پذیرا شدندف مواظب باش به مال محترم آن ها دست اندازی نکنی، و از فغان ستمدیده پرهیز کن، زیرا فغان او و خداوند مانعی وجود ندارد. »
به راستی این فرموده ی رسول خدا (ص)، برای تربیت دادن و دقت و برنامه ا یبودن دعوت دینی دستورالعمل و قاعده ی بسیار مهمی است.
۱۳- خطا کاری و کوچک شمردن گناهان:
گناه و خطاکاری بدون شک دعوتگر را به سستی و فتور دچار می سازد، خداوند متعال می فرماید:
« وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ » شورا/۳۰
« آنچه از مصائب و بلا به شما میرسد ، به خاطر کارهائی است که خود کردهاید . تازه خداوند از بسیاری ( از کارهای شما ) گذشت میکند ( که شما از آنها توبه نمودهاید و یا با کارهای نیک آنها را از نامهی اعمال زدوده و پاک کردهاید ) . »
هرگاه مؤمنی مرتکب گناهای بگردد، نقطه سیاهی در قلب او به وجود می آید، و امّا اگر پشیمان شود و توبه نماید و از آن دست بردارد، آن نقطه سیاه از قلبش زدوده می شود، ولی چنانچه گناهانش را بیشتر گرداند، آن نقطه ها نیز آن چنان بیشتر خواهند شد، تا همه آئیینه قلب او را بپوشانند، این همان زنگ زدگی و گنگی است که خداوند به آن اشاره می فرماید:
« کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ » مطففین/۱۴
« هرگزاهرگز ! اصلاً کردار و تلاش ( پلشت و زشت ) ایشان دلهایشان را زنگ زده کرده است ( و همچون زنگاری بر قلوبشان نشسته است و سوراخهای هدایت را بر روی ایشان بسته است ) . »
آنچه بیان گردیدند مواردی بود که غالبا” به سستی و رکود می انجامد.
پیامدهای فتور و سستی:
از جمله آثار آن بر دعوتگران دست کم، دست آورد کم آنان از طاعت و بندگی است، و چه بسا در وضعیت سستی و تنبلی مرگ به سراغشان بیایدف و در حالی سرشار از کوتاهی و تقصیر به حضور پروردگار برسند. به همین خاطر رسول خدا (ص) در دعاهایشان می فرمودند: « پروردگارا! از اندوه و نگرانی، از ناتوانی و تنبلی، از ترسویی و تنگ چشمی، و از ماندن زیر بار بدهکاری، و تندی و سختگیری طلبکاران به تو پناه می برم. »
« پروردگارا! پیاان عمرم را به خیر فزونتر، و سرانجام کرده هایم را به رضایت خویش به انجام برسا، و بهترین روز عمرم را روزی بگردان که به حضور تو شرفیاب می شوم. »
و از خبرهای خوش ایشان بر امت اسلامی است که : « چنانچه خداوند به کسی نظر لطف داشته باشد، او را به کار خواهد گماشت. گفته شد: چگونه او را به کار خواهد گماشت؟ فرمودند: او را برای کارهای خیر و درست موفق نموده، و در آن شرایط به عمر او پایان خواهد داد. »
و از جمله وصیت های ایشان بر مسلمانان:
« پیش می آید که انسان ها در طول عمر گاهی کارهای اهل دوزخ را انجام دهند، در حالی که از بهشتیان باشند، و گاهی دیگر کرده های بهشتیان را انجام دهند در حالی که از اهل دوزخ باشند، کردارها را نهایتشان ارزش می بخشد. »
عبدالله بن مسعود(رض) یکی از یاران پیامبر(ص)، به هنگام بیماری مرگ آور، اندوهش این بود : « اندوه و گریه ام بدین خاطر است که مرگ در حالتی عادی به سراغ من آمده، نه در زمان جهاد و مبارزه!! »
از جمله پیامدهای فتور و ناتوانی بر عرصه ی عمل اسلامی: به درازا انجامیدن راهی است که باید پیموده شود و گسترش یافتن دامنه ی مسؤلیت ها و تلاش ها است، زیرا قانون و قرارداد قبلی خداوند آن است که، پیروزی را نصیب ناتوان ها و غفلت ورزان و بریده ها نخواهد نمود، بلکه شهد پیروزی را در کام تلاشگرانی ک کار را به نیکی انجام دهند و راه جهاد را به درستی راهی شوند، خواهد ریخت.
« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا » کهف/۳۰
« کسانی که ایمان آوردهاند ( به خدا و دین حقی که به تو وحی شده است ) و کارهای شایسته کردهاند ( پاداششان در پیشگاه آفریدگارشان محفوظ است ) . ما پاداش کسی را هدر نمیدهیم که کار نیکو کرده باشد.»
« إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَالَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ » نحل/۱۲۸
« بیگمان خدا ( مرحمت و معونت و حفاظت و رعایت همه جانبهاش ) همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و ( با دوری از نواهی ، خود را از خشم خدا به دور دارند ، و با تمام نیرو و قدرت ) با کسانی است که نیکوکار باشند و ( با انجام اوامر الهی خویشتن را به الطاف ایزد نزدیک سازند ) . »
« وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ » عنکبوت/ ۶۹
« کسانی که برای ( رضایت ) ما به تلاش ایستند و در راه ( پیروزی دین ) ما جهاد کنند ، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود ( و مشمول حمایت و هدایت خویش ) میگردانیم ، و قطعاً خدا با نیکوکاران است ( و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند ) . ».
__________________________
منبع: افت های دینداری و دعوتگری/ مؤلف: د. سید نوح/ مترجم: عبدالعزیز سلیمی/ انتشارات: نشر احسان/ تهران /اول۱۳۷۸