برخوردهای مؤثر و دوستانه و انسانی معلم
برخوردهای مؤثر و دوستانه و انسانی معلم
نویسنده : : ضیاء الدین هاجری
تجربه نشان داده است که برخوردهای مؤثر و دوستانه و انسانی معلم با دانش آموز نه تنها از اقتدار معلم نمی کاهد بلکه در استحکام نفوذ وی نیز تأثیر فراوانی دارد و باعث هماهنگی در کلاس و مآلاً تفهیم هر چه بهتر مطالب می گردد.
معلم، پیوسته در این اندیشه است که در همه ی روابط خود با دانش آموزان برای ایجاد علقه و همکاری متقابل آن هم با مطابق با اصول تعلیم و تربیتی، انسان وار رفتار نماید.
انسان بودن استاد با ابراز مسائلی است که به شرح زیر می توان آن ها را خلاصه نمود:
۱- پذیرا و مهربان بودن
– با پذیرفتن شاگرد از روی عاطفه و صمیمیت و با حسن نیّت؛
– با ایجاد یک محیط صادقانه و توأم با همکاری صمیمانه و کامل در قلب کلاس. طریقه هایی که باید به کار برد:
– ایجاد اعتماد و اطمینان در مسائل زیر:
– قدردانی کردن از استعدادها و شایستگی ها؛
– نشان دادن وسایل و راه های پیشرفت؛
– واگذار کردن مسئولیت و اجازه ی ابتکار عمل به هر کس در حدّ ظرفیت و توانش؛
– ایجاد کردن آرامش:
– پرهیز کردن از لحن آمرانه و سر و بی تفاوت؛
– خود را مهربان و دوست نشان دهد، ولی در عین حال محکم و
جدی هم باشد.(هرگز یک حالت خیلی خودمانی با شاگرد نگیرد).
۲- صبور و آرام بودن
در صورت لزوم به تکرار توضیحات و ارائه مطالب اقدام نماید بی آن که خشمگین شود و خو و خلق عادی خود را به منظور تأمین فضای مناسب یادگیری حفظ نماید.
۳- عادل و منصف بودن
– با کنار گذاشتن هر نوع اعمال نفوذ و بی عدالتی؛
– با نگاه کردن همه ی شاگردان به یک چشم چون شاگردانی که تصور کنند تبعیض در کار است از درس
ناامید و دلسرد می شوند.
۴- قابل درک بودن
– با گوش دادن به سخنان دانش آموز؛
– با قرار دادن خود در اختیار شاگرد، تلاش کند تا دانش آموز بر مشکلاتش چیره شود.
۵- مشوق بودن
– هنگامی که شاگردان به مهارت خوبی نایل گشته اند، به موقع نسبت به تشویق آنان مبادرت ورزد (از افراط در تشویق به ویژه اگر پای شاگردان مغرور در میان باشد، جداً خودداری شود.)؛
– با دادن تذکرات به شاگردان به طور انفرادی نه به صورت دسته جمعی؛
– با خودداری از دادن تذکرات نیشدار و رنجاننده در حضور جمع به یک شاگرد؛
– با پرهیز از زخم زبان هایی که عزت نفس شاگرد را جریحه دار کند.
اجرای همه ی اصول فوق، ایجاب می کند که معلم فرد فرد دانش آموزان را کاملاً بشناسد و روحیات آنان را درک نماید.
این شناخت انفرادی به استاد این امکان را می دهد که:
– دانش آموز را متناسب با طبع و شخصیت وی راهنمایی کند؛
– همیشه در لحظه ی مناسب در کار شاگرد مداخله نماید؛
– علل کندی شاگرد را تشخیص دهد؛
– جز در هنگام آگاهی از یک علّت، در کار شاگرد شدت عمل به خرج ندهد.
برای درک و شناخت هر چه بهتر شاگرد، لازم است استاد او را با حسن نیت بپذیرد، خود را همچون دوست به او معرفی کند تا یک جو و فضای تفاهم دو جانبه و مشترک پدید آید. گفتگوهای دوستانه راجع به گرفتاری های قبلی او یا بستگانش و نیز مزایای ناشی از شغل جدیدش سهمی به سزا در توسعه ی یک فضای سالم و مفید در روابط دوستانه دارد. این شناخت مستلزم تماس و برخوردهای انفرادی بین استاد و شاگرد می باشد.
۶- با ثبات بودن
تمام خصوصیات و مواردی که فوقاً به آن ها اشاره شد به این معنا نیست که استاد باید اجازه دهد هر چه می خواهد بشود. در حالی که نیکی و مهربانی به خرج می دهد نباید از بی انضباطی و سستی چشم پوشی و اغماض کند. او باید جدیّت کاملی از خود نشان دهد و از خودمانی شدن و الفت بیهوده که باعث کاهش اقتدار و نفوذ وی گردد، اجتناب ورزد. «معلم باید دست آهنین در دستکش مخملی باشد».
۷- نمونه بودن
کار استاد، تنها انجام وظیفه کردن نیست، بلکه نقشی مهم را ایفا می کند که پیش از هر چیز مستلزم پشتکار، ایثار و ایمان است.
استاد دارای نقشی روحانی و آموزنده است و در صورت لزوم باید تعلیم و تربیت شاگردان را نیز در کنار آموزش حرفه ای ایشان به عهده بگیرد.
در مورد بزرگسالان، استاد فقط از این راه که رفتارش نمونه باشد می تواند در تربیت آنان تأثیر بگذارد و این رفتار نمونه باید از نخستین روز در دانش آموزان اثر بگذارد و بعد هم ادامه پیدا کند.
بنابراین استاد باید در مسائل زیر نمونه باشد:
– به سازمان و تشکیلات؛
– به نظم و دقت در کارش؛
– به خوش خلقی، خوش خدمتی، وقت شناسی و تلاش و کوشش؛
– به سر و وضع و طرز تکلم خویش؛
استاد باید هرگز فراموش نکند که در تمام موارد از او تقلید خواهد شد.
نتیجه:
در هر آموزشی چه چیز یاد داده شده مهم نیست، بلکه چه چیز یاد گرفته شده اهمیت فراوانی دارد.
استاد، باید در نظر داشته باشد که وظیفه ی او تنها ایجاد مهارت و ورزیدگی در کار شاگرد نیست، بلکه وظیفه ی او خیلی ژرف تر و مهم تر است. باید افرادی لایق تربیت کند تا در پیشرفت و ترقی کشور فعالانه کوشش نمایند.
انتقاد از یک درس
برای کسی که می خواهد بعداً معلم شود، مهم است که بتواند درباره ی درس هایی که در آن ها شرکت می کند، نظر بدهد. او باید بتواند راجع به تنظیم، شرح و بسط، نتیجه و بازده درس قضاوت کند.
انتقاد از یک درس الزاماً بر موارد زیر صورت می گیرد:
- موضوع
انتخاب، کمیت، کیفیت؛
- وسایل مورد استفاده …
- شرح جریان فعالیت ها …
- روش ها و شیوه ها، شکل های به کار رفته؛
- بازتاب های شاگردان؛
- مربی:
وضع، رفتارش، سؤالاتش، گفتار، طرز بیان، انضباط و …
- بازده درس
- نتیجه: قضاوت در مورد ارزیابی درس.
یادآوری:
۱- هرگز نباید تحت تأثیر سخنان پرطمطراق، وسایل آموزشی زیاد ولی بیهوده قرار گرفت؛
۲- نباید تحت تأثیر معلمی که «خوب حرف می زند» قرار گرفت؛
۳- باید سعی شود که نکته ی اصلی و اساسی ابراز گردد: نباید هدف و حاصل درس را از نظر دور داشت؛
۴- باید هم به محسنات و هم به معایب توجه داشت.
————————————————————————–
منبع: آنچه یک معلم باید بداند/ مترجم: ضیاء الدین هاجری / انتشارات: راد ۱۳۷۲