نامه ی یک زندانی و بیان وضعیت اسفبار زندانیان مصری
نامه ی یک زندانی و بیان وضعیت اسفبار زندانیان مصری
هیثم ابوخلیل /ترجمه: رسول رسولیکیا – مهاباد
ما در آلودهترین مکان در مصر به سر میبریم: نامهای تکان دهنده از زندان ابعدیه به سازمان حقوق بشر که اخیراً اقدام به بازدیدی صوری از زندان ابعدیه نمود.
کودتاگران در بازداشتگاهها چگونه با مخالفان خود رفتار میکنند؟
۱) بسیار کم آب در اختیار ما قرار میگیرد، در طول شبانه روز تنها ۲ ساعت آب برای ما فراهم میکنند آنهم دو لیتر، که تنها برای دو، سه نفر کفایت میکند، آبی آلوده که حتی برای دوش گرفتن مناسب به نظر نمیرسد، دو سه روز یکبار اجازه میهند برای تهیه آب قابل شُرب از اتاق زندان خارج شویم آنهم ۱۰ دقیقه.
۲) تعداد ۳۲ نفر در یک اتاق ۱۵ متری که فاقد هر گونه تهویه بوده و مملو از حشرات، مگس و پشه است نگهداری میشوند، جا نیست برای نشستن، چه رسد به خواب و استراحت، غذا خوردن و گذاشتن کالاهای اضافی، ارتفاع آن اتاق آنقدر کم است که گرمای آن در تابستان غیر قابل تحمل میباشد.
۳) تا کنون موکت و یا فرشی که معمولاً به زندانبان داده میشود دریافت نکردهایم، حتی موکتهای که توسط خانوادههایمان آورده شده را در اختیارمان نمیگذارند و بیشتر اوقات آن را به زور از ما میگیرند، اگر هم موکتی در اختیارمان میگذارند آنقدر اندک و نازک است که از رطوبت جلوگیری نمیکند.
برخورد آنان با وسایل شخصی ما غیر قابل تصور است، کتابهای مطالعاتی ما نیز مورد سرقت زندانبانان قرار میگیرد، وضعیت بهداشتی نیز آنقدر اسفبار است که بویژه بر افراد مسِن و افراد مریض سخت میگذرد.
۴) وعدهی غذایی که دریافت میداریم آنقدر بدبو و متعفن است که ناگزیریم آن را دور بریزیم، چرا که آن غذا آنقدر بد بو و بدمنظره است که حشرات نیز آن را دست نمیزنند چه رسد به آدمها.
۵) حمامی که در اختیار ما میگذارند عبارت است از مساحت یک متر مربع که فاقد در میباشد، انسانی که ذرهای دین و حیا داشته باشد ترجیح میدهد قضای حاجت نکند، علاوه بر اینکه داخل آن حمام از وسایل بهداشتی و شویدنی خبری نیست.
۶) اگر یکی از هم بندهای ما در شب مریض شود کسی به فریادش نمیرسد و چارهای جز مرگ ندارد، و اگر یکی از ما از شدت فشار و شکنجه به ستوه آمده و صدایش را بر یکی از زندانبانان بلند نماید برای همیشه پشیمان خواهد شد، و اگر شخصی در روز بیمار شود کسی به کمکش نمیشتابد و تنها قرص کیتوفان که معمولاً برای هر نوع مریضی استفاده شده و آنهم به ندرت یافت میشود، در اختیارش گذاشته میشود، گاهی دو سه روز باید صبر کرد تا قرص یاد شده در اختیارش قرار گیرد که اگر آن زندانی مریض بهبود نیافته باشد از آن بهره گیرد البته اگر آن قرصها نیز تاریخ مصرفشان منقضی نشده باشد.
۷) بازرسی بدنی ما از طرف زندانبانان و مأموران مربوطه با شیوهای بسیار وحشیانه صورت میگیرد هر بار که از زندان خارج میشویم خواه برای ملاقات یا رفتن به دادگاه یا هر کار دیگری، تمام لباسهایمان را از تنمان درمیآورند، و با انواع بیاحترامی و دشنام و فحاشی بدرقهمان خواهند کرد.
۸) هر بار که از زندان خارج میشویم، به سرعت ما را به جلو میرانند تا وسایل همراهمان را بازرسی نمایند و هر آنچه را در اتاق ویژهمان تهیه کرده و یا با ریسمانهایی که پس از پاره شدن لباسهایمان بافتهایم از ما بگیرند، گاهاً آن پارچهها را که بر درب حمام آویزان کردهاند را بر میدارند تا عورتهایمان برملا شده و از بیرون مشاهده شویم، خدا رسوایشان نماید.
۹) هر ماه یک بار تا دو بار، موی سرمان را میتراشند که این باعث آزار روانی فراوان ما خواهد شد.
۱۰) اگر ماشینهای نفربر هنگام بازگرداندن ما از دادگاه تأخیر کنند که دخالتی در آن نداریم، پس از نماز عصر دیگر ما را به زندان و محل نگهداری معمولی راه نمیدهند بلکه ما را به مکانی موسوم به «ایراد» وارد کرده و شب را تقریباً در صحرا به سر خواهیم برد و هنگام صبح لباسهایمان را از بدنمان در آورده و مجبورمان میکنند که دوش بگیریم و افسر نگهبان و مأمورانش بر ما میخندند.
۱۱) کافی است سخن یا حرکتی از یک زندانی سر بزند که زندانبان را خوش نیاید، حتی اگر بشنود در نماز علیه او دعا میکنی، آن وقت است که مورد ضرب و شتم قرار خواهی گرفت، لباسهایت از بدنت در آورده میشود و در مکان آلودهای که “تأدیب” نام دارد نگاه داشته میشوی و در حالی که جز شورت لباسی بر تنت نیست بر زمینی سفت و بدون لباس نگاه داشته میشوی، و روزانه و پیوسته با شلنگ و تازیانه زده میشوی و در طول این چند روز حتی نمیتوانی به دستشویی و یا حمام بروی؛ چرا که نه آنجا حمام هست و نه دستشویی و اگر روزی تو را جهت قضای حاجت به دستشویی ببرند این کار با ضرب و شتم صورت میگیرد.
۱۲) ملاقات با خانواده پس از بازرسی بدنی و بی احترامیهایی که حتی کودکان خردسال از آن بیبهره نمیمانند صورت گرفته و نصف زمان در نظر گرفته شده برای ملاقات را صرف بازرسی و تعللهای بیمورد میکنند.
۱۳) خانوادههایمان که برای ملاقات ما میآیند باید ۱۰ ساعت تمام را در زیر گرما و یا سرما انتظار بکشند تا بتوانند ۱۲ دقیقه را با ما به سر ببرند از ساعت ۸ صبح در انتظار ملاقات خانوادههایمان به سر میبریم تا نزدیکیهای غروب، احساس میکنیم به انسانیت ما توهین میشود، جلو چشمان ما کودکانمان از سختی هوا و طولانی شدن انتظار گریه و زاری میکنند، همسرانمان از اینهمه ستم که میبینند بر ما و آنان روا داشته میشود گریه میکنند ولی این وحشیها توجهی نمیکنند.
۱۴) از ساعت ۱۰ شب چراغها خاموش میشود و کسی حق ندارد بیدار بماند، کسی حق ندارد اعتراض کند یا در بزند حتی در حالات اضطراری همچون بیماری.
۱۵) شخصی را در داخل اتاق به عنوان مسئول بر ما میگمارند معمولاً این شخص یکی از جنایتکاران است، این شخص در نحوهی نشستن، خواب، خوردن، حمام و حتی سخن گفتن ما دخالت و فضولی میکند علاوه بر تجسس او نسبت به هر گونه حرکت، سخن و یا مناقشهای که داشته باشیم.
این نامه را از زندان ابعدیه و از طرف زندانیان آن ارسال میکنم به مسئولان سازمان حقوق بشر که این روزها به دیدنی خیالی از این زندان پرداخته و به ظاهر از آن بازدید نمودهاند، به همهی شبکههای تلویزیونی و رسانهها، به همهی کسانی که آدم بودن انسانها را باور دارند، به هر شخص آزادهای که سرکوب و ستم را زشت میداند به روح پرفتوح شهیدان میدان رابعه.
علیرغم همهی این ستمها و بیحرمتیهایی که کودتاگران بر ما روا میدارند باز لحظهای از یاری شما – که بیرون از زندان به حمایت از ما و مشروعیت قانونی به تظاهرات و اعتراض میپردازید – دریغ نخواهیم کرد.