پیامبر و همسرانش چرا … ؟ !
پیامبر و همسرانش چرا … ؟ !
استاد محمد غزالی
این شایعه تا اندازه ای بین اروپاییان رواج یافته که چیزی نمانده تا به یقین بدل شود و آن اینکه گویند : محمد ۹ زن داشت که هر شبی پیش یکی از آنان می خوابید .هنوز از یکی سیر نشده بود که دل به دیگری می سپرد و بدین صورت عطش و شور جوانی اش را فرو می نشاند و …
همچنین می گویند :اگر فردی چنین خصلتی را برا ی خود روا داند ، دیگر نمی تواند مدعی روحانیت باشد و در پی آن باشد که مردم را به سوی خداوند سوق دهد و با آنان از خدا و آخرت سخن گوید .
این عشق دیوانه وار او به زنان بیان گر این است که او شخصی دنیا طلب بوده نه روحانی .و ما گمان شما مسلمانان را در باره تقوی و زهد او تصدیق نمی کنیم .
گفتم :اگر به فرض هر آنچه شما در این باره گفته اید درست هم باشد باز نتیجه درستی به دست نمی آید ، و سخنانتان در این باره از نوع تحریف سخن از جایگاهش است ، که آن را در مرتبه ای پایین تر از دروغ قرار می دهد .
بی شک تاریخ زندگی محمد (ص) از زبان دوست و دشمن خلاف سخنان شما گواهی می دهد .آن بزرگوار در ۲۵ سالگی با زنی ۴۰ ساله ازدواج کردند و تا پایان عمرش که نزدیک به ۲۸ سال به طول انجامید ، تنها فقط با او زندگی کردند .
کجاست آن خوشگذرانی که شما از ان دم می زنید ؟
وقتی آن بزرگوار ۴۰ ساله بود زنش ۵۵ سال داشت و زمانی که ۵۳ سال داشت زنش تقریباً ۷۰ ساله بود .کجایند آن خوبرویانی که به گمان شما هر شبی پیش یکی از آنان به سر می برد ؟آن بزرگوار به اعتراف دوست و دشمن جوانی اش را به پای نخستین همسر کهنسالش گذراند و تا پایان عمر نسبت به او وفادار ماند .
همسرش در سالی که ((عام الحزن )) نام گرفت از دنیا رفت پس از او با زن دیگری که تقریباً همسن او بود ازدواج کرد و با هم به مدینه هجرت کردند .
درست است که ایشان طی ۱۰ سال آخر عمرش با زنان دیگری هم ازدواج کردند ، اما مگر آنان چه زنانی بودند ؟بیوه زنانی دل شکسته که در شرایط سختی از زندگی قرار گرفته بودند .نه به زیبایی مشهور بودند و نه هم جوان بودند ، که به زندگی حال و هوای تازه ببخشند ، به جز یک دوشیزه و آن هم دختر ابوبکر صدیق که به خاطر تحکیم روابطش با پیامبر عایشه را به ازدواج ایشان در آورد .
پس از عایشه حفصه دختر عمر ابن الخطاب را پس از مرگ شوهرش به زنی گرفت ، که او هم به زیبایی شهرت نداشت .
((ام حبیبه )) از جمله مهاجران حبشه را از این روی به زنی گرفت که می دانست ،او علی رغم میل پدرش که سردسته مشرکاندر یکی از جنگها بود ، به اسلام گروید .و همچنین علی رغم میل شوهرش بر اسلام باقی ماند .آیا در این حالت رواست که او را در تنهایی و گوشه نشینی اش رها کند ؟خیر بلکه از او خواستگاری کرد و گرامی اش داشت .
هرگاه زنی صاحب منزلت در شرایطی ناگوار قرار می گرفت برای سر پرستی و حفظ آبرویش با ازدواج می کرد .و این اقدامش هیچگونه تمایل نفسانی را بر نمی تابد ،چنانکه خود زنانی که در این راه پیش قدم می شدند این حقیقت را در می یافتند و می دانستند که این عمل فوق طاقت یک انسان عادی است ، لذا برخی از آنان آشکارا می گفتند که می گفتند فقط دوست دارند جزو اهل بیت پیامبر باشند و بدین افتخار بسنده می کنند و از بهره ای که زنان از مردان دارند هم چشم پوشی می کنند .
از این رو پیامبر (ص) به خاطر پاسخ به ندای انسانیت به آنان پناه داد نه به خاطر انگیره های نفسانی ، و با حالتی که ما در سطور گذشته شرح دادیم که جایی برای انگیزه های نفسانی باقی می ماند ؟
در نگه داشتن آن زنان با شرایطی که خود می پسندیدند آیات متعددی نازل شده است از آن جمله به آیات زیر اشاره می شود :
((و اگر زنی از سرکشی یا رو گردانی شوهرش بترسد گناهی بر آن دو نیست تا بین خودشان به خوبی آشتی برقرار سازند و آشتی کردن بهتر راست .))
* ÓÅeöè? `tB âä!$t±n@ £`åk÷]ÏB üÈqø«è?ur y۷øs۹Î) `tB âä!$t±n@ ( Ç`tBur |MøtótGö/$# ô`£JÏB |Mø۹ztã xsù yy$uZã_ øn=tã ۴ y۷Ï۹ºs #oT÷r& br& §s)s? £`åkß]ãôãr& wur ctøts ú÷ü|Êötur !$yJÎ/ £`ßgt