نامه ای برای چهل ساله ها، چهل ساله ها به بالا حتما بخوانند
نامه ای برای چهل ساله ها، چهل ساله ها به بالا حتما بخوانند
نویسنده : دکتر محمدراتب نابلوسی /ترجمه : عبدالله احمدی (شنو)
بدانکه اگر به سِن ۴۰ سالَگی رسیدی یا کمی بیشتر و یا کمی مانده به سِن ۴۰ سالگی ، این مدَّت از عُمرِ مبارک شما را خداوند متعال از آن صحبت به میان آورده :
حتَّى إذا بَلغَ أشُدَّه وبَلغ أربَعینَ سنهً قَال ربِّ أوزِعنی أن أشکُر نِعمَتَک الَّتی أنعَمتَ عَلیَّ وعَلى وَالدیَّ وأن أعمَل صَالحاً تَرضاه وأصلِح لی فی ذُریتَّی إنی تُبتُ إلیکَ وإنِّی مِنَ المُسلمین
تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمیگردم و توبه میکنم، و من از مسلمانانم!»
این دعا و نیایشی است مؤثر که شامل شُکر و سپاس از گذشته و دُعاء برای آینده، و آمادگی برای دین اسلام.
دانشمندان دینی بَر اهمیت این دعاء و نیایش تأکید دارند، خصوصاً برای کسانی که به عُمرِ
۴۰سالگی رسیدند، زیرا سبب قبولی طاعات و عبادات است،
خداوند متعال میفرمایند:
أوُلئک الَّذین نَتقبَّلُ عَنهم أحسَن مَا عَمِلوا ونَتجاوَز عَن سَیئاتهم فِی أصحَابِ الجنَّه وَعدَ الصِّدق الَّذی کانوا یُوعَدون
آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول میکنیم و از گناهانشان میگذریم و در میان بهشتیان جای دارند؛ این وعده راستی است که وعده داده میشدند.
در سِن۴۰سالگی آدمی احساس می کند بَر قُله کوه قرار دارد، پائین را نگاه می کند دُوران بَچگی و جوانی یادَش می آید.
می بیند هنوز که هنوزه طعم بَچگی و جوانی بَرروی زَبانش هست، بالاتَر را نگاه می کند می بیند عُمرِ کمی از او باقی مانده، و می داند چقدر نزدیک این دو مرحله قرار دارد.
دَر عُمرِ۴۰سالگی می تواند تشخیص دهد که تمام زندگی چطور است.
در ۴۰ساگی مُوی سَر کم کم رو به سپیدی می گذارد، کم کم چشمها ناتوان از دیدن می شود، به عینک احتیاج پیدامی کنی و برداشتن عینک یکی از کارهای روزانه می شود.
دَر۴۰سالگی برای اولین بار می شنویم که در مکانهای عمومی به ما می گویند :
عَمو جان شما بفرمائید …..
زیرا سَر و چهره ما همین را می طلبد.
در۴۰سالگی کسانی که عُمرِ مبارکشان به ۶۰سالگی رسیده به ما می گویند: مبارک باشد هنوز جوانی، این کلمه بیشتر تعجب ما بر می انگیزد.
در۴۰سالگی که حدود نصفی از عُمرِ گذشته، این سؤالات رَنجش آور به وجود می آید:
چه چیزی به دست آوردی؟
چه چیزی برای خانواده ات جمع کردی؟
چه چیزی برای زندگییَت جمع آوری کردی؟
چه علاقه و ارتباطی باخداوند داشتی؟
اگرحالا بسوی پروردگارَت بَرنگردی کِی می خواهی اینکار را انجام دهی؟
این سؤالی است که قلب آدمی را تکان می دهد…
مشکل آن است که روزها به سرعت می گذرند،
وقتی که کوچک بودیم به کسانی که به سِن ۴۰سالگی رسیده بودند می گفتیم از زندگی سیر شده اند، اما امروز می بینیم که به بسیاری از آرزوهایمان را نتوانسته ایم برسیم.
و روزها و شبها می گذرند و هیچ فرصتی نمی دهند به آرزوهایمان برسیم.
درعُمرِ۴۰سالگی قَدر و قیمت بسیاری از چیزها رامی دانیم، به پدران و مادران مانند الماسی گرانبها نگاه می کنیم اگر زنده باشند ، حقوق آنها را رعایت می کنیم و در خدمت آنها هستیم.
درعُمرِ۴۰سالگی به فرزندانمان نگاه می کنیم ، می بینیم بزرگ شده اند و از لحاظ قد و رشد با ما مسابقه می دهند.
به دوستان و آشنایان نگاه می کنیم اگر خطائی مرتکب شوند می گوییم این اشتباه لایق به فلان دوست ما نبود، باید بسیارحکیم و سنجیده عمل کند.
در آخر می بینیم که عُمرِ مبارک ۴۰سالگی شایسته است که برگردد بسوی خداوند رحمان، بسیار سپاسگذار خداوند باشد بخاطر نعمتهای فراوانی که به او بخشیده.
باید آماده باشد برای بازگشت بسوی پروردگار متعال …
عُمرِ۴۰سالگی نامه ای ازسوی خداوند است که به ما هشدار م یدهد : وقت دیدارنزدیک است، آیا آمادگی کامل داری