خشونت و ترور از دید گاه اسلام
خشونت و ترور از دید گاه اسلام
تألیف : دکتر یوسف قرضاوی
ترجمه : جهاندارامینی کارشناس ارشد حقوق
آیا خشونت و ترور مسئله ای و احد هستند یا بین آنها تفاو تی وجود دارد ؟
بعضی ها بین این دو ، فرقی قائل نیستند و آنها را موضوع واحدی در نظر می گیرند . اما نظر من این است که بین آنها عموم و خصوص وجود ، یعنی هر تروری خشونت است امابعضی ازخشونتها ترور نیست . تعریف خشونت از نظر من این است که گروهی از افراد در غیر موضوع و جای خود از اسلحه ها و ابزارهای کشتار جمعی استفاده کنند در حالیکه این بکار گیری هیچ گونه توجیه شرعی ، اخلاقی و انسانی را نداشته باشد و اینکه می گویم در غیر موضوع و جای خود استفاده شود ، منظور این است که بکار گیری ابزار ، زمانی صورت گیرد که امکان حل مسئله با گفتگوی منطقی و یا مباحثه و مناظره وجود نداشته باشد . این افراد هنگام بکار گیری توجه و اهمیتی به کشتار مردم نمی کنند و از خود نمی پرسند که آیا این کار جایز است یا خیر ؟ و اگر از آنها پرسیده شود که چرا اینکار را می کنید ؟ بلا فاصله خود را مفتی و قاضی و … به حساب می آورند . این خشونتی است که از نظر ما مردود و محکوم است .
اما ترور بکار گیری خشونت و تندی با کسانی که بین عاملان خشونت و آن افراد ، هیچگونه خصومت و درگیری وجود نداشته باشد ، بلکه هدف ترساندن و فشار آوردن به گروه دیگری است تا آنها را مجبور به تسلیم خواسته های خود کنند . از جمله [ این کارها ] : هواپیما ربایی می باشد ، اگر چه بین هواپیما ربا ها و خلبان و سرنشینان هواپیما ، خصومت و نزاعی نیست ، اما این کار به منظور فشار وارد کردن به افراد یا گروه مشخصی می باشد ، مثلاً فشار وارد کردن به حکومت و دولت یک کشور برای مطالبه یک سِری خواسته ، که از جمله این خواسته ها می تواند برای آزاد کردن زندانیان یا مطالبه پول و … که در صورت قبول نکردن خواسته های آنها ، سرنشینان هواپیما را به قتل می رسانند و یا هواپیما را منفجر می کنند . از دیگر موارد این اعمال تروریستی ، گروگانگیری است که افرادی را که اصلاً نمی شناسند به گروگان می گیرند و مطالبات خود را از گروه یا افراد معینی می طلبند مانند جماعت ابوسیّاف در جنوب فیلیپین که مشغول این کار می باشند . و یا مانند ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و انفجار برجهای دوقلو که بین هواپیمارباها و افراد کشته شده در این حادثه هیچگونه دشمنی وجود نداشت ، بلکه این کار واکنشی بود برای تأثیر برسیاستهای آمریکا . اگر ما خشونت را بصورت عام محکوم می کنیم ، ترور را بطورخاص محکوم می کنیم به سبب تجاوز به مردمی که نسبت به آنها مرتکب گناهی نشده اند و این مسئله در قرآن و دیگر کتابهای آسمانی به آن اشاره شده است : (( الاّ تزروُا وازرهٌ وزرَ اُخری )) نجم ۳۸ هیچکس بارگناهان دیگری را بر دوش نمی کشد .
ترور موجب وحشت و ایجاد ترس در افراد بی گناه می گردد که هر نوع ترساندن و به وحشت انداختن مردم ازنظر اسلام ظلم است و ممنوع .
تقریباٌ ۱۰ ، ۱۲ سال پیش فتوایی در تحریم هواپیما ربایی صادر کردم این فتوا به دنبال حادثه هواپیما ربایی کوتییه بود که سرنشینان آن نزدیک به ۶ ماه زندانی شده بودند و یکی ، دونفر از آنها نیز کشته شدند . همچنین فتوایی در تحریم گروگانگیری بر علیه آنچه جماعت ابوسیّاف در فیلیپین مرتکب می شدند ، صادر کردم . مگر این گروگانها چه گناهی مرتکب شده اند که باید تحت فشار و شکنجه قرار گیرند و کشته شوند .
در مورد حادثه ۱۱ سپتامبر نیز یک سخنرانی داشتم که در آن عملیات جنایتکارانه آنرا به شدت محکوم کردم ، هر چند عاملان آن از هر آئین و سرزمینی باشند .
واین تنها موقف و رأی من نیست بلکه من آنرا از مصادر اسلامی ازجمله قرآن و سنت و فقه و شریعت استخراج کرده ام .
فرق جهاد مشروع با خشونت ممنوع :
لازم است تعریف دقیق جهاد در اسلام که به منظور دفاع از دین و وطن و مقدسات اسلامی می باشد ، را بدانیم و سپس
تفاوت آنرا با خشونتی که ما آنرا حرام و محکوم می دانیم ، مشخص و معلوم شود .
اگر چه ، هم در جهاد اسلامی و هم در خشونت ازجنگ افزار ، استفاده می شود اما جهاد با تبیین هدف آن و وضوح شرایط آن و التزام به یک سری احکام شرعی و اخلاقی ، که اسلام به آن امر می کند ، از جمله رعایت آداب قبل از جنگ ، هنگام جنگ و بعد از آن مبانی آن بطور کامل روشن می گردد . اما خشونتی که بعضی گروه ها ( که شاید عده ای از آنها خود را منتسب به اسلام می دانند ) از خود نشان می دهند ، با یک نگاه انداختن ، ضعف ونقص از هدف و شرایط و ابزار آن ، معلوم می شود . البته بیشتر این حرکات از طرف جوانانی هیجان زده انجام می گیرد که هیچ شناختی از فقه و شریعت و فقه واقع ندارند و در واقع احساسات آنها بر عقلشان غلبه پیدا کرده است . و تعصب برعلم و فهم آنهاغلبه دارد و زندگی و مردم را با عینک بدبینی مشاهده می کنند ، و سوء ظن شدیدی به اطرافیان دارند و به سرعت دیگران را متهم به فسق و کفر و شرک می کنند ، بطوریکه آنها را از دایره اسلام خارج می دانند .
جهاد بکار گرفتن توان ونیرو در موضع خود وبه اندازه ای که ضرورت جهاد اقتضا دارد ، می باشد و البته با دشمنی است که به اسلام و مسلمین تجاوز کرده و ایجاد فتنه می کنند و مسلمانان را از سرزمین خود خارج می کنند و مستضعفین را اذیت و آذار می رسانند ، حقوق آنها را نادیده می گیرند و مملکتشان را به اشغال در می آورند و مقدسات آنهارا هتک می کنند .
جهاد در چنین حالتی مشروع و واجب است ((و قاتِلُوا فی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُم وَ لا تَعتَدُوا إنَّ اللَّه لا یُحِبُّ المُعتَدِین)) بقره۱۹۰ در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما می جنگند و تجاوز و تعدی نکنید ، زیرا خداوند تجاوز گران را دوست نمی دارد .
منبع : کتاب ألأسلام و العنف