رابطه ی خالق با خلق
رابطه خالق با خلق
*( ومن یعمل سوءاً او یظلم نفسه، ثم یستغفرالله یجدالله تواباً رحیماً . و من یکسب انما فانما یکسبه علی نفسه . و کان الله علیماً حکیماً . و من یکسب خطیئهً او اثماً . ثم یرم به بریئاً فَقَدِاحْتملَ بهتاناً و اثماً مبیناً)*
هرکس که کار بدی کند یا (با ارتکاب معاصی ) بر خود ستم کند ، سپس (دست دعا به سوی خدا بردارد و) از خدا آمرزش بطلبد، (از آنجا که درگاه توبه همیشه باز است ) خدا را آمرزنده(گناهان خویش و ) مهربان (در حق خود) خواهد یافت . هر که گناهی بکند، تنها آن را به زیان خود می کند(وضرر آن متوجه شخص گناهکار می شود) و خدا آگاه (از اعمال همگان و) حکیم است (و هرگونه حکمتش اقتضاء کند بندگان را عذاب می دهد یا قلم عفو بر گناهانشان می کشد). هر کس دچار لغزشی شود یا گناهی بکند ،سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد ، به راستی بهتان و گناه آشکاری مرتکب شده است .
اینها فقط سه آیه اند، ولی مشتمل بر اصول و قواعد کلی هستند که برابر آنها خدا با بندگانش رفتار می کند ، و بندگان با همدیگر رفتار می نمایند ، بر اساس آنها بندگان با خدا رفتار می کنند و دچار عذاب و عقاب نمی شوند .
آیه نخستین درگاه توبه را بردولنگه باز می کند ، و درگاه مغفرت را باتمام فراخی و وسعتی که دارد باز می گذارد، و هرگناهکار توبه کاری را به عفو و قبول امیدوار می نماید:
*(ومن یعمل سوءاً او یظلم نفسه ، ثم یستغفرالله یجد الله غفوراً رحیما)*
هر کس کار بدی بکند یا (با ارتکاب معاصی) بر خود ستم کند ، سپس (دست دعا به سوی خدا برداردو) از خدا آمرزش بطلبد ، (از آنجا که درگاه توبه همیشه باز است ) خدا را آمرزنده (گناهان خویش و ) مهربان (درحق خود) خواهد یافت .
خداوند بزرگوار برای آمرزش و مهرورزی آماده است . هر وقت کسی طلب آمرزش کند و توبه نماید ، خدا او را می آمرزد و بدو رحم می کند . کسی که کار بد می نماید ، به خود و به دیگران ستم می کند . گاهی نیز فقط به خویشتن ستم می نماید. و آن وقتی است که کار بدی می کند و از شخص خودش تجاوز نمی نماید . به هر حال ، یزدان آمرزنده مهربان ، در هر زمان از آمرزش خواهان استقبال می فرماید . هر وقت مردمان توبه کنان به سوی او برگردند آنان را می بخشاید و بدیشان رحم می نماید . به همین سادگی و بدون هیچ گونه قید و شرط و پرده دار ودربانی ! هر وقت مردمان ، نوبه کنان و آمرزش خواهان بیایند ، خدای را آمرزنده و مهربان می یابند.
آیه دوم ،بیانگر مسئولیت فردی و شخصی است . مسئولیت فردی و شخصی ، قاعده ای است که جهان بینی اسلامی درمسئله سزا و جزا ، برپایه آن پابرجا است .
قاعده ای است که درهر دلی احساس هراس و احساس اطمینان برمی انگیزد: هراس از کاری که کرده است و چیزی را به دست آورده است . اطمینان از اینکه مسئولیت کسی را ندارد و بار گناه کسی را بردوش نمی کشد :
*( ومن یکسب اثما یکسبه علی نفسه . وکان الله علیماً حکیما)*
هر که گناهی بکند، تنها آن را به زیان خود می کند (وضررآن متوجه شخص گناهکار می شود) و خدا آگاه (از اعمال همگان و ) حکیم است (وهر گونه که حکمتش اقتضاء کند ، بندگان را عذاب می دهدویا قلم عفو بر گناهانشان می کشد)
در اسلام گناه موروثی وجود ندارد ، آن گونه که جهانبینی کلیسا از آن صحبت می دارند و معتقد بدانند ! همچنین در اسلام کفاره دیگران را دادن ، وتاوان آنان را به عهده گرفتن وجود ندارد . هرکسی تنها کفاره خود را می پردازد و تاوان خویش را به عهده می گیرد … این است که هر کسی خود را می پاید و هوشیار و بیدار می ماند که چه می کند وچه چیز بدست می آورد. مطمئن است که در مقابل کارهای دیگران دادگاهی نمی شود و حساب و کتاب از او گرفته نمی شود .. هماهنگی شگفتی است و همآوایی شگرفی است که در جهان بینی ممتاز وجود دارد. این هماهنگی و همآوایی ، یکی از ویژگیهای جهانبینی اسلامی ، ویکی از ارکان و اصول آن است . این ویژگی به درون انسان آرامش می بخشد . دادگری مطلق الهی را محقق می نماید. دادگری مطلقی که انسانها باید از آن تقلید کنندو بر آن باشند و بر آن روند .
آیه سوم ، مسئولیت و بزهکاری کسی را ذکر می نماید که خودش مرتکب گناهی می شود و آن را به شخص بیگناهی نسبت می دهد.. این حالتی است که برحالت گروهی که از آنان می رود ، منطبق است :
*(ومن یکسب خطیئه او اثماً ، ثم یرم به بریئاً فقدِ احْتمل بهتاناً و اثما مبینا )*
هرکسی دچار لغزشی شود یا گناهی بکند ، سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد ، به راستی بهتان و گناه آشکاری مرتکب شده است .
مرتکب بهتان شده است،چرا که پاک وبی گناهی را گناهکار و بزهکار قلمداد کرده است . مرتکب گناه شده است ، چون که گناه را به گردن پاک و بی گناهی انداخته است . هردوی بهتان و گناه را یکجا بردوش کشیده است . آنگاه بهتان و گناه دو بار هستند که آن دو را بردوش می کشد. این شیوه هم شیوه قرآنی در مجسم کردنو به تصویر کشیدن است . شیوه ای که معانی را بگونه ای به تصویر می کشد که گویی اشیاء مادی بوده ودارای سیماها و پیکره ها هستند . تعبیرات به صورت برجسته و روشن ، معانی را به نمایش در می آورند و پیش چشم می دارند .
با این قواعد سه گانه ، قرآن ترازوی دادگری ترسیم می کند . ترازویی که هرکسی را درمقابل کاری که کرده است ، محاسبه و دادگاهی می نماید . نمی گذارد گناهکار گناه خود را به گردن دیگری بیندازدو خود آزادانه برود وبگردد . در همان حین درگاه توبه و مغفرت را بر دو لنگه گشوده می گذارد و باز نگاه می دارد . آیه ، وعده ملاقات با خدا را همیشگی اعلام می کند ، و هر لحظه را وعده ملاقات توبه کاران آمرزش خواه با خدا تعیین می نماید . آن توبه کاران آمرزش خواهی که پیوسته در می زنند ، بلکه بدون اجازه گرفتن وارد می شوند ، و مرحمت و مغفرت را آماده می یابند !