بهترین و سودمندترین عبادت چیست ؟ و معیار صحیح برای برتری عبادت
بهترین و سودمندترین عبادت چیست ؟ و معیار صحیح برای برتری عبادت
نویسنده : امام ابن القیم الجوزیه / مترجم: محمد حسین احمدیتبار
معیار صحیح برای برتری عبادت
کسانی که اهل مقام «ایاک نعبد» هستند، در زمینهی بهترین و سودمندترین عبادتها و ترجیح دادن آن بر سایر عبادتها، چهار راه دارند و با توجه به آن به جهار گروه تقسیم میشوند:
گروه اول: معتقدند که بهترین و سودمندترین عبادت، سختترین و دشوارترین آنها است؛ به دلیل:
- کارهای سخت و مشقتآور، بسیار دور از خواهشات و تمایلات نفسانی است و حقیقت عبودیت و بندگی نیز همین است.
- اجر و پاداش برحسب سختی و مشقت است. در این باره حدیثی روایت میکنند که اصل و اساسی ندارد: «أفضل الأعمالِ أحمزها». «بهترین کارها، سختترین و مشقتآورترین آنهاست.» اینان اهل سختگیری بر نفس خود هستند و میگویند: نفس با سختگیری راست و استوار میشود، زیرا نفس به سستی، تنبلی و جاودانه در زمین ماندن تمایل دارد و تنها با فرو رفتن در دریای سختیها و تحمل مشقتها راست و استوار میشود.
گروه دوم: میگویند بهترین عبادت گوشه نشینی، زهد، ناچیز شمردن دنیا و اهمیت ندادن و توجه نکردن به تمام چیزهایی است که رنگ و بوی دنیایی دارند.
اینان دو گروه هستند:
الف) عوام: این را به عنوان هدف برمیشمارند، پس برای آن بسیار تلاش کرده و طبق آن عمل میکنند و مردم را به سوی آن فرا میخوانند و زهد و گوشه نشینی را بهتر از درجهی علم و عبادت میدانند و آن را هدف و غایت همهی عبادتها به شمار میآورند.
ب)خواص: زهد را برای چیز دیگری میخواهند و به وسیلهی آن هدفهای زیر را دنبال میکنند:
- مشغول ساختن قلب به خداوند
- اهتمام ورزیدن به او
- دل را آشیانهی محبت خدا کردن
- توبه و بازگشت به سوی او
- توکل بر او
- پرداختن به کسب رضایت و خشنودی او
- جاری ساختن ذکر همیشگی او بر دل و زبان و محافظت از قلب در برابر هر آن چه که سبب از هم پاشیدگی و آشفتگی آن میشود.
گروه سوم: معتقد هستند که بهترین عبادت آن است که سودش به دیگران برسد و آن را بهتر از عبادتی میدانند که سود و بهرهاش در شخص خلاصه میشود. پس خدمت به نیازمندان، پرداختن به مصلحتها و منافع مردم، برآورده نمودن نیازمندیهای آنان و کمکهای مالی و معنوی به آنان را بهتر میدانند، بنابراین به چنین کارهایی پرداخته و در مسیر آن قدم میگذارند و در این باره به حدیث زیر استدلال میکنند:«الخلق کلهم عیال الله و أحبهم إلیه أنفعهم لعیاله» «همهی مردم عیال خدایند و محبوبترین آنان نزد خدا کسی است که برای عیال او سودمندتر باشد.» ابویعلی این حدیث را روایت کرده است.
دلیل آنان این است که اعمال عابد در خودش خلاصه میشود، اما افرادی که در پی سود رسانی هستند، سودشان به دیگران نیز میرسد و این دو تفاوت بسیاری باهم دارند. بنابراین میگویند: برتری عالم بر عابد، همانند برتری ماه بر سایر سیارهها است. همچنین میگویند: پیامبر خدا(ص) به علی ابن ابیطالب گفته است: «لان یهدی الله بک رجلاً واحداً خیر لک من حمر النعم». «اگر خداوند کسی را به وسیلهی تو هدایت نماید، از شتران سرخ رنگ برای تو بهتر است.»
این برتری به سبب آن است که سودش به دیگران نیز میرسد و به این حدیث پیامبر(ص) استناد میکنند: «من دعا إلی هدیً کان له من الأجر مثل اجور من اتبعه من غیر أن ینقص من أجورهم شئ». «هر کس که دیگران را به سوی هدایت فرابخواند، پاداشی همانند کسانی خواهد داشت که از او پیروی کنند، بدون اینکه از اجر و پاداش آنان کاسته شود.»
یکی از دلایلشان این است که هرگاه عابد بمیرد، عملش پایان میپذیرد، اما کسی که به حال دیگران سودمند است، تا زمانی که سود و منفعتش ادامه داشته باشد، اعمالش منقطع نخواهد شد.
دلیل دیگر این که پیامبران برای نیکی و احسان به مردم و هدایت آنان و سود رساندن به آنان در دنیا و آخرتشان مبعوث شدهاند، نه برای خلوت گزیدن و بریدن از مردم و رهبانیت. بنابراین پیامبر(ص) بر آن سه نفر که بر عبادت دائمی و دوری گزیدن از مردم تصمیم گرفتند، خرده گرفت.
گروه چهارم: میگویند: بهترین عبادت عبارت است از: تلاش برای کسب رضایت و خشنودی پرورگار در هر زمانی با چیزی که مقتضای آن وقت و زمان است؛ یعنی بهترین عبادت به هنگام جهاد، جهاد است، اگرچه به ترک ذکر، اوراد، نمازشب و روزههای مستحب منجر شود، حتی اگر سبب آن شود که نمازهای واجب به صورت کامل خود که در هنگام صلح و آرامش هستند، ادا نشوند. همچنین بهترین کار به هنگام آمدن مهمان، پذیرایی از او و موقتاً فروگذاشتن اوراد مستحب و حقوق افراد خانواده جهت رفاه حال مهمان میباشد. بهترین عبادت به هنگام سحر نیز پرداختن به نماز، تلاوت قرآن، دعا، ذکر و استغفار است. بهترین عبادت به هنگام راهنمایی و آموزش طالبان علم، و روی آوردن و پرداختن به آموزش آنهاست.
بهترین عبادت به هنگام اذان نیز ترک ذکر و اوراد و لبیک گفتن به فراخوان اذان است. بهترین عبادت به هنگام نمازهای پنجگانه، تلاش و توصیه به ادا نمودن آنها در اول وقت با بهترین کیفیت و شکل ممکن و رفتن به مسجد است که هرچه دورتر باشد، بهتر است. بهترین عبادت هنگامی که کسی به کمک مالی، معنوی و جسمی نیازمند است، یاری رساندن به او و برآورده ساختن نیازمندی او و ترجیح دادن آن بر اوراد و گوشهنشینی است.
بهترین عبادت به هنگام تلاوت قرآن، متمرکز نمودن ذهن و قلب برای درک معنی و مفهوم آن است، به شیوهای که گویی خداوند با تو سخن میگوید. پس تمرکز قلب و هوش بر فهم و تدبر قرآن و عزم و اراده بر اجرای دستورات و تعالیمش بسی بزرگتر و مهمتر از تمرکز کسی است که نامهی پادشاهی به دستش میرسد. بهترین عبادت به هنگام ایستادن در عرفه نیز تضرع، زاری و دعا به درگاه پروردگار و ذکر اوست، بدون روزهای که سبب کاسته شدن توان شخص در انجام این عبادات باشد. بهترین کار در دههی اول ماه ذیالحجه نیز عبادت بسیار؛ به ویژه: تکبیر، تهلیل و تحمید است که این بهتر از جهاد مستحب است.
بهترین عبادت در دههی آخر ماه مبارک رمضان نیز خلوت گزیدن در مسجد و اعتکاف در آن بدون معاشرت با مردم است. حتی بسیاری از علما آن را بهتر از آموزش و تدریس قرآن دانستهاند. بهترین عبادت به هنگام بیماری یا مرگ یکی از افراد جامعه، عیادت از او و شرکت در تشییع جنازه و خاکسپاری اوست.
بهترین عبات نیز به هنگام بلا و مصیبت و آزار و اذیت دیدن از دست مردم، صبر و شکیبایی و معاشرت با آنان و نگریختن از میان آنان است. زیرا مؤمنی که با مردم معاشرت میکند و بر آزار و اذیت آنان صبر میکند، بهتر از کسی است که با مردم نشست و برخاست ندارد و مورد آزار و اذیت آنان قرار نمیگیرد. در کارهای خیر، معاشرت با مردم بهتر از دوری گزیدن از آنان و در کارهای شر دوری گزیدن از آنان بهتر از معاشرت با آنان است. اگر شخصی بداند که معاشرت با مردم سبب از میان بردن شر و بدی و یا کاستن از آن میشود، معاشرت با آنان بهتر از کنارهگیری خواهد بود.
پس بهترین کار در هر زمان و شرایطی، ترجیح دادن رضایت و خشنودی پروردگار بر هر چیز دیگری و پرداختن به واجبات و مقتضیات آن اوضاع و احوال است.
این گروه اهل عبادت مطلق و گروههای قبلی، اهل عبادت مقید هستند و هرگاه یکی از آنان از عبادتی که به آن پایبند شده است، خارج شود، چنان میپندارد که عبادتش را ناقص و یا ترک نموده است. اینان خداوند را به یکگونه پرستش میکنند، اما اهل عبادت مطلق هیچ عبادت ویژهای را بر عبادت دیگری ترجیح نمیدهند، بلکه پیدرپی در منازل عبودیت رفت و آمد میکنند و هرگاه یکی از منازل بندگی نمایان شود، برای حرکت در مسیر آن به تکاپوی میافتند و خود را به آن مشغول میدارند تا هنگامی که منزلی دیگر بر آنان نمایان شود. این منش و رفتار آنان در مسیر بندگی تا پایان آن است. اینان را در میان علما، عابدان، مجاهدین، ذکرگویان، صدقه دهندگان، نیکوکاران و … مییابیم.
این همان بندهی مطلقی است که هیچ رسم، قید و بندی او را مقید نمیسازد و اعمالش بر اساس خواستهها و امیال درونی و لذت نفسی خود نیست، بلکه اعمالش طبق خواست خداوند است، اگر چه راحت و لذت نفسش در چیز دیگری باشد. چنین کسی حقیقتاً «إیاک نعبد و إیاک نستعین» را محقق ساخته و صادقانه به آن قیام نموده است. لباس و خوراکش ساده و بیتکلف است. هر چه را که خدا به آن دستور داده است، به موقع انجام میدهد. در مجالس در نزدیکترین جای خالی مینشیند، در رهن اشارهای نیست، هیچ قید و بندی او را بندهی خود نمیسازد، هیچ آداب و رسومی بر او چیره نمیشود، آزاده و بریده از غیر است، با حق است هر کجا که باشد، به دین خدا در هر سمت و سویی که باشد، گردن مینهد و آنگاه که اردوگاه یاران حق را اندک مییابد، در مسیر آن حرکت میکند. هر صاحب حقی با او انس میگیرد و هر باطلگرایی از او گریزان است. همانند بارانی است که به هر کجا ببارد، سودمند است. همانند نخلی است که برگهایش نمیریزند و همه چیز حتی خارهایش نیز سودمند است است. در برابر سرکشان و سرپیچی کنندگان از دستورات الهی، سرسخت و خشن است و هرگاه محرمات زیر پا گذاشته شوند، به خشم آید. او برای خدا و با خداست. او به دور از مردم با خدا ارتباط دارد و به دور از هوای نفس خود نیز با مردم در ارتباط است . هرگاه با خدا است، همهی خلایق را کنار مینهد و از آنان دوری میگزیند و هرگاه با مردم است، نفس خود را نادیده میگیرد و آن را از میان برمیدارد. شگفتا که چقدر در میان مردم غریب است و چقدر در میان آنان احساس تنهایی میکند! اما چه نیکو با او انس گرفته و با او احساس سرور، آرامش و اطمینان میکند.
——————————————-
منبع: مدارج السالکین / مؤلف: امام ابن القیم الجوزیه / مترجم: محمد حسین احمدیتبار / نشر آراس