تناقضات قرآنی – آیا فرشتگان محافظ هستند؟
تناقضات قرآنی – آیا فرشتگان محافظ هستند؟
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
تحقیق و پژوهش: محمد احمدیان
شبههی بیستم از تناقضات قرآنی
طرح شبهه
آیا فرشتگان محافظ هستند؟
هیچ حافظی به جز الله وجود ندارد (سورهی ۲ آیهی ۱۰۷، سورهی ۲۹ آیهی ۲۲)، امّا در (سورهی ۴۱ آیهی ۳۱) فرشتگان خود میگویند: «ما محافظان شما در اینجا و در آن دنیا هستیم» همچنین در سورههای دیگر نقش آنها به عنوان نگهبان (سورهی ۱۳ آیهی ۱۱، سورهی ۵۰ آیهی ۱۸-۱۷) و محافظان (سورهی ۸۲ آیهی ۱۰) اعلام میشود.
آیات مطرح در شبهه:
۱ـ « أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ » [بقره/۱۰۷]
«آیا نمیدانی که ملک و فرمانروائی آسمانها و زمین از آن او است؟ (و حقّ دارد هرگونه تغییر و تبدیلی در آیات و معجزات خود بدهد) و جز خدا سرپرست و یاوری برای شما نیست. »
۲ـ « وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاء وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّه»ِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ » [عنکبوت/۲۲]
«شما نمیتوانید (از قلمرو حکومت خدا بیرون روید و او را) درمانده کنید، چه در زمین و چه در آسمان (باشید)، و بغیر از خدا شما هیچ سرپرستی و یاوری ندارید.»
۳ـ « نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ» [فصّلت/۳۱]
«(و فرشتگان بدیشان خبر میدهند که) ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و در آخرت هستیم، و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست، و هرچه بخواهید برایتان فراهم است.»
۴ـ « لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ » [رعد/۱۱]
«انسان دارای فرشتگانی است که به (نوبت عوض میشوند و) پیاپی از روبرو و از پشت سر (و از همه جوانب دیگر ، او را میپایند و) به فرمان خدا از او مراقبت مینمایند. خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد (و ایشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانائی، از ذلّت به عزّت، از نوکری به سروری ، و . . . و بالعکس نمیکشاند) مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند، و ( این سنّت جاری در اسباب و مسبّبات ظاهری است، ولی) هنگامی که خدا بخواهد بلائی به قومی برساند هیچ کس و هیچچیزی نمیتواند آن را (از ایشان) برگرداند، و هیچ کس غیر خدا نمیتواند یاور و مددکار آنان شود.»
۴ـ « إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ * مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» [ق/۱۸-۱۷]
«بدانگاه که دو فرشتهای که در سمت راست و در طرف چپ انسان نشستهاند و اعمال او را دریافت میدارند (ما از همه چیز و همه کس- حتی از این دو فرشته- به او نزدیکتریم). انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیراند مگر این که فرشتهای ، مراقب و آماده (برای دریافت و نگارش) آن سخن است.»
۴ـ « وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ » [انفطار/۱۰]
«بدون شکّ نگاهبانانی بر شما گمارده شدهاند.»
مقدمه
در یک نگاه گذرا به آیات برایمان محرز میشود که آیات مطرح در شبهه در دو دسته قابل بحث و بررسی هستند:
دستهی اوّل، آیات، (۱۰۷) سورهی بقره، و (۲۲) سورهی عنکبوت، با توجّه به واژگان «ولی» و «نصیر» در آیات، خداوند خود را یگانه سرپرست و یاور انسانها معرفی میکند. که هر دو معنی همسو و در راستای هم قرار دارند.
دستهی دوّم، آیات، (۳۱) سورهی فصّلت، و (۱۱) سورهی رعد، (۱۸-۱۷) سورهی ق، و (۱۰) سورهی انفطار، از نقش ملائکه به مناسبتهای مختلف صحبت میکند. نقش و مسؤولیتهایی که آیات برای ملائکه بیان میکند، هر کدام پیامی متفاوت در بردارند، لذا منتقد نقش و مأموریت ملائکه در آیات را، با رابطهی بین انسان و خداوند؛ در آیات سورههای بقره و عنکبوت، در تضاد میبیند و چنین برداشت میکند که مطالب قرآن و آیات آن در تناقض با همدیگر میباشند. حال با بررسی و تفسیر آیات، و همچنین معانی آیات با آیات ماقبل، در مییابیم که آیا شبههی منتقد وارد و مستدل است، یا اینکه خود دچار تناقض بینی در مفاهیم آیات شده است.
پاسخ به شبهه:
۱ـ منتقد در طرح شبهه واژهی «محافظ» را مطرح نموده است، که با واژگان «ولی» و «نصیر» به معنی سرپرست و یاور، در آیات (۱۰۷) بقره و (۲۲) عنکبوت، هممعنی و همخوانی ندارند، از اینجا محرز میشود که منتقد خود از همگرایی واژگان و به تبع آن مفاهیم آیات، دچار تناقض شده است.
۲ـ آیات دستهی اوّل، یعنی (۱۰۷) بقره، و (۲۲) عنکبوت با آیات دستهی دوم، یعنی آیات (۳۱) فصّلت، (۱۱) رعد، (۱۸-۱۷) ق، (۱۰) انفطار، همگرا و همسو نیستند. چون آیات دستهی اوّل، سرپرستی و یاوری خداوند نسبت به انسان را میرساند، در صورتی که آیات دستهی دوّم، مراقبت ملائکه نسبت به انسان، و اگر منتقد به جای آیات دستهی اوّل، «و اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ» شوری/۶، و آیهی «وَرَبُّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ» انبیاء/۲۱ را مطرح میکرد، و طرح سؤال را این گونه بیان میکرد، آیا فرشتگان محافظ هستند یا خداوند؟ شبههاش عالمانهتر بنظر میرسد. بنابراین عدم درک واژگان توسط منتقد و ناهمسویی مفاهیم در آیات؛ طرح شبهه را سخیف جلوه میدهد.
۳ـ ملائکه در آیهی (۳۱) فصّلت کارش محافظت از انسان نیست، چنانچه منتقد طرح نموده؛ بلکه کارش مژدهرسانی به انسان مؤمن است، و در آیهی قبلش آورده «وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ» و واژهی «نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ» در آیهی (۳۱) که مرتبط به پیام آیهی اوّل است، که اعلام دوستی با انسان مؤمن است هم در دنیا و هم در عالم برزخ، که تفسیر آن در آیه بیان میشود.
۴ـ ولایت و نصرت الهی مطرح در آیات (۱۰۷) بقره، و (۲۲) عنکبوت، در راستای یاور الهی نسبت به بندگانش در آیهی (۱۱) رعد است، و واژهی «یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ » (به فرمان خدا از او مراقبت می نمایند) یانگر این واقعیت است، و هیچ تناقضی بین این دو حفاظت وجود ندارد.
۵ـ حفاظت ملائکه در آیات، (۱۰) انفطار، (۱۷) ق، (۱۱) رعد، متفاوت است. در آیات انفطار و ق، ثبت و ضبط اعمال و گفتار انسان مطرح است؛ ولی حفاظت آیهی (۱۱) رعد، پاییدن و مراقبت از او در مقابل لغزش، و قضا قدر معلق است. لذا هر چند لغات یک معنی لغوی در بردارند، ولی سیاق و تفسیر آیات متفاوت است، که منتقد از آن غافل مانده است.
۶ـ ولایت آیهی (۳۱) فصّلت، مختص به مؤمنان است، که در آیهی قبل مژدهی بهشت را به آنان میدهد، در صورتیکه حفاظت مطرح در بقیهی آیات جنبهی عمومی دارد، و از نظر پیام رسانی و مفهوم آیات یکی نیستند، که کمافیالسابق منتقد از این نکته هم غافل مانده است.
شرح تفصیلی آیات :
۱ـ « أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ » [بقره/۱۰۷]
خداست که کارهای شما به دست اوست، و اوست که سرنوشت شما را بر حسب مصالحتان تدبیر و اجرا میکند؛ و خود بهتر میداند که چگونه برخی آیات را نسخ کند، و شما در مقام بندگی تا چه مایه بدان پایبند هستید؛ و وقتی برایشان معلوم داشت که کارهای بندگان به دست اوست، و او آنها را بر اساس مصالح بندگان با فسخ آیات و دیگر تصرّفات مقتضی، تدبیر می کند. [کشّاف/ص۲۱۹] اشارهی «ولی» و «نصیر» در آیهی (۱۰۷) مرتبط با تفسیر آیهی ماقبل آن است که صحبت از نسخ می کند. و هر تصرفاتش در آیات بر پایهی مصالح بندگان است، چون خداوند یگانه سرپرست و یاور بندگانش میباشد.
۲ـ « وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاء وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّه»ِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ » [عنکبوت/۲۲]
در گسترهی سراسر این هستی، شما توان و قدرتی ندارید که با آن بتوانید از برگشت به سوی خدا خویشتن را باز دارید و رهایی پیدا کنید. نه شما در زمین همچون توان و قدرتی دارید، و اگر فرشتگان و پریان را میپرستید و گمان میبرید آنان در آسمان توان و قدرتی دارند، ایشان نیز چنین کار نمیتوانند بکنند. به غیر از خدا شما هیچ سرپرست و یاوری ندارید. (فی ظلال القرآن، ص/۱۱۵۶)
۳ـ « نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ» [فصّلت/۳۱]
ملائکه در لحظات پایانی زندگی دنیا، به مؤمنان میگویند: ما یاور شما در امور دنیا بودیم، حقّ را به شما الهام میکردیم، و به سوی خیر شما را راهنمایی و ارشاد مینمودیم، و در وحشت قبر به شما امنیت میبخشیم… (المراغی/ص۱۲۸) این آیه تتمهی بشارت ملائکه در آیهی قبل است. اولیاء بودن ملائکه برای مؤمنین منافات با این ندارد که خدا هم ولی ایشان باشد، چون ملائکه واسطههای رحمت و کرامت خداوند هستند، نه اینکه از پیش خود اختیاری داشته باشند، و ای بسا اینکه در آیه، ولایت ملائکه را ذکر کرد، نه ولایت خدا را، برای این بوده باشد که بین اولیاء خدا و دشمنان او، مقابله و مقایسه کنند، چون در حق دشمنانش فرموده بود: «وَ قَیَّضنَا لَهُم قُرَناءَ»، در مقابل آن قرینها، از قول ملائکهاش میفرماید: (ما اولیای شما هستیم).
نتیجهی این مقابله آن است که معلوم شود مراد به ولایت ملائکه برای مؤمنین، تأیید مؤمنین است؛ چون ملائکه مؤیّد آنهایند که مختص به اهل ولایت خدایند، امّا ملائکهای که حارس و نگهبان مردمند، و یا آنهایی که موکّل بر ارزاق و أجلهای مردم و سایر شئون آنهایند، اختصاصی به مومنین ندارند، بلکه مؤمن و کافر برای ایشان یکسان است.
۴ـ « لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ » [رعد/۱۱]
مُعَقِّب، از پی رونده، دنبال کننده، « لَهُ مُعَقِّبَاتٌ» فرشتگانی که برای حفاظت او را دنبال میکنند (فرهنگ راغب اصفهانی، ولد بیگی، ۱۳۹۱) از ظاهر سیاق آیه برمیآید که ضمیرهای چهارگانهی «لَهُ»، «یَدَیهِ»، «خَلفِهِ» و «یَحفَظُونَهُ» همه به یک مرجع برمیگردند، که آن هم موصول «مَنْ» در «مَنْ اَسَرَّ القَولَ» در آیهی قبلی است. (المیزان/ج۱۱ص۴۷۵) «مُعَقِّبات» به صورت جمع آورده است، گروههایی از فرشتگان که در حفظ و نگاه داشتن انسان، پشتیبان همدیگر هستند. (کشّاف، انصاری،۶۴۶) با توجه به ظاهر نص، در اینجا تعقیب تنها به دنبال پشت سر آمدن نیست، بلکه « لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ »تصریح دارد بر اینکه فرشتگان به دور انسان میچرخند تا او را از هر نظر بپایند. هر چند فرموده «وَاللهُ حَفیظٌ عَلَیهم» (خداوند بر ایشان حافظ است، شوری/۶)، «وَ رَبُّکَ عَلی کُلُّ شَیءٍ حَفِیظ» (پروردگارت بر هر چیز نگهبان است سباء/۲۱). در عین حال خداوند ملائکه را براین مأموریت گمارده است. چنان چه در آیه اشاره شد کار گروه ملائکه، حفظ انسان به امر خداوند است. که شامل طلب استغفار برای انسان گناهکار، درخواست به تأخیر انداختن مجازات و عذاب انسان مجرم از خداوند، تا توبه کند، همچنین حفظ انسان از «قضا و قدر» معلق که تشخیص آن برای انسان ممکن و مقدور نیست، همچنانکه اسباب سبب مادی تأثیری در بازدارندگی حوادث مادی دارند. ابنعباس گفته: معقّبات، نگهبانانی هستند، که انسان را حراست و نگهبانی میدهند، همانند امراء که محافظانی برای حراست دارند (روح المعانی، ج/۱۴،ص/۱۴۶).
۵ـ « إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ * مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ » [ق/۱۸-۱۷]
کلمهی «تلقّی» به معنای گرفتن است، و مراد به «متلقّیان» به طوریکه از سیاق آیات برداشت میشود، دو فرشتهای است که موکّل بر انسانند، و عمل او را تحویل گرفته و آن را با نوشتن، حفظ میکنند. (المیزان،ج/۱۸، ص/۵۴۹) هنگامی که دو ملائکه دریافت کننده یکی در سمت راست، و دیگری در سمت چپ انسان، نشستهاند و هر چه از انسان صادر میشود و هر چه انجام میدهد، ثبت و ضبط می کنند و مینویسند؛ (در ان هنگام ما از همه چیز و همه کس به او نزدیکتریم). خداوند متّعال علاوه براینکه خود بر تمام اعمال و گفتار انسان آگاه است، به منظور تکمیل پروندهی انسان و جلوگیری از هر گونه اعتراضی از سوی او در روز محاکمه و دادگاهی، برای تکتک افراد، دو مأمور قرار داده است که همیشه با او همنشین باشند و هر چیزی که از او سر میزند، ثبت میکنند، تا در قیامت بر اساس همان نوشتهها محاکمه شود. و تا این گونه جلو هرگونه اعتراضی گرفته شود. (کتاب بندگی خدا، سبحانی، ۸۶، ص/۹۸)
بعضی از مفسرین بر این رأیند که آیهی اوّلی تمام کارهای انسان را شامل میشود، و جملهی دوّم تنها راجع به «تکلّم» انسان است، از باب ذکر خاص بعد از عام است. (المیزان، ج/۱۸، ص/۵۵۰)
امّا ما انسانها نمیدانیم این دو فرشته چگونه مینویسند و مینگارند و ضبط و ثبت میدارند. ما در حدود دانش بشری و ظاهر خودمان، به وسایل و ابزارهایی برای ثبت و ضبط و نگاشتن و نوشتن دست یافتهایم، که به خیال نیاکانمان نگذشته است. اگر ما در تصوّر خود فرشتگان را مقیّد و محدود به روش و شیوهای از نوشتن و نگاشتن و ثبت و ضبط سازیم که از اندیشهها و تصورهای محدود بشری سرچشمه میگیرد، بسی دور از آن جهانی هستند که برای ما مجهول و ناشناخته است. (فی الظلال القرآن، ج/۵، ص/۹۸)
۶ـ «وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ » [انفطار/۱۰]
شما روز سزا و جزا را دروغ مینامید و میدانید که دارید به سوی آن روز میدوید و بدان میرسید. [پس لازم است بدانید] هر آنچه کردهاید با شما حساب و کتابش میرود، و از دربارهاش پرسیده میشود و چیزی از آن هدر نمیرود، و چیزی از آن فراموش نمیشود، زیرا نگهبانان و فرشتگانی بر انسان گمارده شدهاند، و مراقب او هستند و از وی پاسداری مینمایند، و هر چیزی را بکند آن را به حساب او میگیرند و ثبت و ضبط میکنند. (فی الظلال القرآن، ج/۶، ص/۷۶۴) «کِرَاماً کَاتِبِینَ » نویسندگانی بزرگوار هستند، از نشانهی بزرگواری آنان این است که پاک و مبرّا از هر گونه خشم و عصبانیتی بوده، و هرگز چیزی را فراموش نمیکنند. (تفسیر خال، ص/۴۵)
نتیجهگیری:
از دستهبندی آیات در دو دسته، و تفسیر آیات به این نتیجه میرسیم که نقد منتقد وارد نمیباشد. زیرا از طرفی مفاهیم آیات دستهی اوّل، و واژگان کاربردی در آیات، با واژه «محافظت» در طرح شبهه و در آیات دستهی دوّم همخوانی و همسویی ندارند، از طرف دیگر با وجود تفاوت مفاهیم آیات، امّا «حفاظت» از انسان در آیات مطرح، و همچنین «ولایت» و «نصرت الهی» نسبت به بندگانش هیچ گونه تناقضی با هم ندارند، نه تنها آیات متناقض هم نیستند، بلکه با توجّه به «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ » در آیهی (۱۱) سورهی رعد، به این نتیجه میرسیم که آیات در راستای هم و مکمل همدیگر هستند.
سایر تناقضات :
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
منابع و مراجع:
۱ـ تفسیرنور، دکترمصطفی خرم دل، نشراحسان، سال۱۳۸۶
۲ـ تفسیرفی ظلال،دکترمصطفی خرم دل، نشراحسان، سال۱۳۸۷
۳ـ تفسیر کشّاف، علّامه زمخشری، مسعود انصاری، نشر ققنوس، سال ۱۳۸۹
۴ـ تفسیر روحالمعانی، آلوسی، سیدمحمود آلوسی، دارالحدیث قاهره، ۲۰۰۵
۵ـ تفسیر المراغی، مصطفی المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی،
۶ـ تفسیر المیزان، سیدمحمدحسین طباطبایی، سید باقر همدانی، مرکز نشر فرهنگی رجاء
۷ـ تفسیر خال، شیخ محمدخال، انتشارات محمدی، سقز
۸ـ تفسیر کبیر، امام فخر رازی، المکتبه التوفیقیه، قاهره، ۲۰۰۳
۹ـ بندگی خدا، ناصر سبحانی، جهانگیر ولدبیگی، ۱۳۸۶
ممنون
با سلام. خیلی خلاصه بخوام بگم. به نظر من دوستمون دقیقا درک درستی از خداوند نداره.اصلا نیاز به توضیح معنی کلمات نیست. خداوندی که محافظ ماست چیه؟ چه شکلیه؟ چطوری محافظت میکنه.؟ کافیه به سوالاتی از این نظیر در ذهنمون پاسخ بدیم.اونوقت گمراه نمیشیم….حتی اگر فرشتگان برای محافظت نگاشته شده باشن، جزئی از خدا هستن. اگر در زندگی یک فردی، در یک صحنه تصادف جان کس دیگه ای رو نجات بده.کی جان آن فرد را نجات داده؟ یک انسان یا خدا؟ خداوند در قالب یک انسان یک حیوان یک گیاه یک فرشته از ما محافظت میکنه.دوست عزیزم.