پاپ بر طبل جنگ میکوبد
پاپ بر طبل جنگ میکوبد
یادداشتی بر سخنان توهین آمیز پاپ
ماجرا از این قرار است: " ژوزف راتزینگر" ملقب به " پاپ بندیکت شانزدهم" روز سه شنبهی هفتهی گذشته (۱۲سپتامبر) در سخنانی با عنوان " ایمان،خرد و دانشگاه – خاطرات و واکنشها" در دانشگاه رگنسبورگ آلمان مدعی شده است که اسلام برخلاف مسیحیت کمتر از منطق پیروی میکند. وی با اشاره به محتوای کتاب " امپراطوری بیزانس" و سخنان مانوئل دوم پلالوگوس امپراطور دورهی بیزانس در قرن چهاردهم، با اعلام این پرسش که « به من نشان دهید که حضرت محمد (ص) چه چیز جدیدی آورد؟» موارد موهنی را به پیامبر گرامی و دین اسلام نسبت میدهد و مفهوم جهاد در اسلام را به عنوان « گسترش دین با زور شمشیر» زیر سئوال برد.
این اظهارات موجی از محکومیت و اعتراض را برانگیخته که دامنهی آن رو به گسترش است.
۱)
با توجه به نقل اجمالی ماوقع سئوالاتی چند مطرح میشود:
۱- انگیزهی پاپ از بیان این سخنان چیست؟
۲- پیامدهای این اظهارات چه میتواند باشد؟
۳- شیوهی اعتراض به چنین اعمال توهینآمیز بهتر است چگونه باشد؟
۴-هدف نهایی از طراحی چنین سناریوهایی که توهین به مقدسات مسلمانان و متعاقباً اعتراض و راهپیمایی مسلمانان در محکوم کردن آن، دو بخش ثابت و تکراری آن هستند چه میتواند باشد؟
۲)
هنوز چند ماهی از ماجرای کاریکاتورهای توهینآمیز به ساحت پیامبر اسلام نگذشته و اثرات شدید آن بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشورهای درگیر در این ماجرا بخصوص دانمارک باقی است. کاریکاتورهایی که وجه مشترک اساسیای با سخنان اخیر پاپ داشتند که آن هم نسبت دادن خشونت و تروریسم به دین اسلام است. بیگمان پاپ بندیکت شانزدهم تشنجهایی که به هنگام انتشار کاریکاتورها در جهان ایجاد شد، آن هم در وضعیتی که طرف آغاز کنندهی ماجرا یک کاریکاتوریست بود، را از یاد نبرده است. اما اینبار شخص توهینکننده خود ایشان به عنوان رهبر مسیحیان کاتولیک جهان است و بیشک مسئولیت هرگونه تشنج و بحران و ایجاد وقفه و گسست در روند گفتگوی ادیان و نیز مشروعیت بخشی به اقدامات تروریستی بر علیه مسلمانان بر عهدهی اوست و این برای یک پاپ به عنوان یکی از بالاترین شخصیتهای دینی جهان – در خوشبینانهترین حالت – نشان از عدم صلاحیت و بیتجربگی دارد، هر چند پاپ کنونی قبل از اینکه به این مسئولیت برسد چند بار اظهارات مشابهی را بیان کرده بود.
۳)
نکتهی مهم اینکه نمیتوان پذیرفت که پاپ از تأثیر سخنان خود بر جهان اسلام بیاطلاع بوده ، چه اگر اینگونه باشد باید در صلاحیت و آگاهی ایشان از موقعیت خویش تردید کرد. در بررسی انگیزهی پاپ از اظهار چنین سخنانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- آگاهی نادرست از دین اسلام و زندگی پیامبر (ص): که این میتواند هم به عدم مطالعهی ایشان برگردد و هم بازتابی باشد از تأثیر اعمال خشونتبار گروههای تندرو بهظاهر اسلامی.
۲-ایجاد آمادگی ذهنی و همراهی افکار عمومی جهان مسیحت با هرگونه تحرک سیاسی _ نظامی بر علیه جهان اسلام.
۳- تهییج گروههای تندرو مسلمان نما به انجام اعمال خشونت آمیز بر علیه دنیای مسیحیت، که در این صورت ادعاها و سخنان پاپ در خصوص وجود خشونت در دین اسلام به واقعیت پیوسته و گروههای تندرو با این اعمال خود – همچون گذشته – سوخت ماشینهای تبلیغاتی و تسلیحاتی غرب را به سهولت تأمین خواهند کرد.
۴)
با این اوصاف و علیرغم اعلام تأسف پاپ از سخنانش، تظاهرات و اعتراضات به شیوهای بسیار احساسی ادامه دارد و مسلمانان جهان غافل از سلاح اصلی اندیشهی اسلامی با تظاهرات و اعلام محکومیتهای صوری و تکراری به این توهینها واکنش نشان میدهند.
نگارنده مخالف ابراز مخالفت و انزجار با روشهای دموکراتیک نیست و اعتراض و تظاهرات مسالمتآمیز را نفی نمیکند اما تأکید میکنم که نباید از دایرهی حکمت ،موعظهی حسنه و جدال احسن خارج شد. شایسته است حال که از جانب رهبر مسیحیان کاتولیک جهان چنین توهینهایی ابراز میشود ، ایشان و هر انسان مدعی دیگر را به گفتگو و مناظرهای علمی دعوت کرد تا همگان را به این اقرار واداشت که دین اسلام ،دین سلامت و صلح و آرامش است، معجزهاش کتاب است و در همان کتاب بارها به پیامبرش تذکر داده که وی مامور ابلاغ است و نباید در پذیرش دین بر آنان سخت بگیرد و هیچ اجباری در پذیرش دین نیست. دینی است که با اعتقاد به اصول گفتگوی ادیان و احترام متفابل ، نام پیامبران دیگر را بر سورههای قرآنش نهاده تا به پیروانش بیاموزد که باید پیروان دیگر پیامبران را نیز محترم بدارند و به اندیشه و باور آنان توهین نکنند، حتی پا را فراتر نهاده و مؤمنان را از دشنام دادن بتهای مشرکان برحذر میدارد.
۵)
مکرر میکنم که برداشتهای نادرست گروههای تندرو از دین اسلام و اعمال خشونتبار ایشان اصلیترین عامل ایجاد این ذهنیت است که خشونت و اسلام با هم مرتبط هستند و کشتار و خونریزی از روشهای گسترش اسلام است. اینجاست که باید از سران این گروههای تندرو پرسید که اقدامات آنان تاکنون چه نفع و بهرهای برای اسلام داشته است؟ آیا جز این است که مردم را روزبهروز از برنامهی حیاتبخش و پیشرفتهی اسلام متنفر کردهاست و بهانهی هجوم همهجانبهی دشمنان اسلام را فراهم آورده است؟ آیا وقت آن نرسیده که در تفکر خود تجدید نظر کنند و با فهمی شایسته از آیات قرآن و احادیث صحیح پیامبر (ص) خدمت به مردم را سرلوحهی کار خود قرار دهند؟
۶)
مفهوم جهاد و نیز ماجرای غزوات پیامبر(ص) و فتوحات صدر اسلام از مباحثی است که فهم و دقت مطلوب همراه با دانش همهجانبه را میطلبد تا با مبنا قراردادن آیات قرآن، زنگار جعل و تاریخسازی را از چهرهی تاریخ و اندیشهی اسلامی زدوده و گوهر راستین اسلام و مردان تاریخ ساز صدر آن را هویدا سازد.
منبع : روچنه