قرآنمطالب جدید

اقوال متفکرین و دانشمندان غرب درباره ی قرآن

اقوال متفکرین و دانشمندان غرب درباره ی قرآن

نویسنده: محمد شکیب ضربی

 

نوگرا: یک نکته مهم، درج این نظرات برای ایمان آورن ما به قرآن، یا افزایش باور ما به قرآن نمی باشد، قرآن و کلام خدا در نظر ما بسیار بالاتر و والاتر از این حرفاست، این نکات صرفا جهت اطلاع و آگاهی می باشد.

 

لئوتولستوی، فعال سیاسی اجتماعی و یکی از نویسندگان نامی تاریخ روسیه می گوید:

«هرکس که بخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقی و احکام آسان و ساده برای عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبی بر مقام عالی اسلام و پاکی روح آورنده اش گواهی میدهد.»

در این مورد بخوانید: اهمیت و جایگاه قرآن از دیدگاه بزرگان

 

ارنست رنان، نویسنده، مورخ و متفکر بزرگ فرانسوی که علاوه بر فعالیت های علمی و تاریخی، تألیفاتی در خصوص زبان های سامی دارد می گوید:

《در کتابخانه شخصی من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آنها را بیشتر از یکبار مطالعه نکرده ام و چه بسا کتاب هایی که فقط زینت کتابخانه من می باشند ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت خسته می شوم و می خواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه می کنم و از مطالعه زیاد آن خسته و ملول نمی شوم. این کتاب، قرآن کتاب آسمانی است.》

 

دکتر گرینیه، خاورشناس و پژوهشگر فرانسوی که تلاش ها و تحقیقات فراوانی در زمینه علوم اسلامی و قرآن دارد می گوید:

《من آیات قرآن را که به علوم پزشکی و بهداشتی و طبیعی ارتباط داشت دنبال کردم و از کودکی آنها را فراگرفتم و کاملا به آن آگاه بودم. بنابراین دریافتم که این آیات از هر نظر با معارف و علوم جهانی منطبق است. هرکس دست اندرکار هنر یا علم باشد و آیات قرآن را با هنر و علمی که آموخته است به همان صورت که من مقایسه کردم مقایسه کند بدون تردید به اسلام خواهد گروید، البته اگر صاحب عقلی سلیم و بی غرض باشد.》

تنورد، خاورشناس و محقق و اندیشمند آلمانی که در زمینه مسائل قرآنی و اسلامی تحقیقات زیادی داشته است، می گوید:

《قرآن با نیروی برهان خود شنونده را مجذوب و شیفته خود می سازد و قلوب را تسخیر می کند. همین قرآن بود که ملت وحشی عرب را معلم جهانیان کرد.》

گوته شاعر و نویسنده بزرگ المانی که در زمینه اسلام و قرآن کریم و مضامین آن مطالعاتی داشته است، می گوید:

«ما اول، از قرآن روی گردان بودیم، ولی طولی نکشید که این کتاب توجه ما را به خود جلب نمود و به حیرت در آورد و بالاخره مجبور شدیم اصول و قواعد آن را بزرگ بشماریم و در مطابقت الفاظ با معانی بکوشیم. مرام و مقصد این کتاب بی اندازه قوی و محکم و مبانی آن بلند است و از این نظر ما را بیشتر به اهمیت و علو مقام خود جذب می نماید. با این وصف به زودی بزرگترین تاثیر خود را در تمام جهان نموده، نتیجه مهمی از خود به جا خواهد گذاشت»؛ و باز می گوید: 《به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، عالم را به خود جلب نموده و تاثیر عمیقی در دانش جهان خواهد گذاشت و در نتیجه جهان مدار خواهد شد》

راکستون، خاورشناس و محقق اسکاتلندی می نویسد:

《سالیان درازی در جستجوی حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم. پس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم. او بود که تمام سؤالات مرا جواب گفت. قرآن ابهت و ترس در انسان ایجاد می کند و با این روش ثابت می کند که هر چه می فرماید راست است.》

دکتر لورا واکیسا واگلیری، پرفسور ادبیات عرب و استاد تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ایتالیا رساله ای به نام پیشرفت سریع تعالیم اسلام نوشته که در قسمتی از آن چنین آمده است:

《در این کتاب (قرآن) گنجینه هایی از دانش را می بینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوش ترین اشخاص و بزرگ ترین فیلسوفان و قوی ترین رجال سیاسی

است》.

بانو واگلیری، دانشمند و محقق ایتالیایی که در زمینه قرآن کریم نیز مطالعاتی داشته است می نویسد:

《کتاب آسمانی اسلام، نمونه ای از اعجاز است. قرآن، کتابی است که نمی توان از آن تقلید کرد. نمونه سبک و اسلوب قرآن در ادبیات عرب سابقه ندارد. تأثیری که سبک قرآن در روح انسان ایجاد می کند ناشی از امتیازات و برتری های آن می باشد. چطور ممکن است این قرآن کار محمد باشد حال آنکه معتقدیم محمد یک مرد عرب و درس نخوانده بود. ما در این قرآن ذخایر و اندوخته هایی از علوم می بینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوش ترین و متفکرترین اشخاص است و قوی ترین سیاست باید در مقابل قرآن زانوی ناتوانی به زمین بزند.》

دکتر گوستاوو لوبون، عالم فرانسوی و استاد متتبع علوم و آثار شرقی در تاریخ اسلامی می گوید:

《قرآن که کتاب آسمانی مسلمین است تنها منحصر به تعالیم و دستورهای مذهبی نیست بلکه دستورهای سیاسی و اجتماعی مسلمانان نیز در آن درج شده است. تعلیمات اخلاقی قرآن به مراتب بالاتر از تعلیمات اخلاقی انجیل است.》

پرنس ژیوائی بورگیز، مورخ و تاریخ نویس ایتالیایی که پیرامون مسائل تاریخی تحقیقات زیادی داشته است می نویسد:

مسلمین همین که در پیروی قرآن و خواندن آن و عمل به قوانین و احکامش سستی نشان دادند، نیروی سعادت و فرشته سیادت نیز با این بی اعتنایی از آنها دور شد و آن همه عزت و قدرت و خرسندی و عظمت از افق حیات آن ها رخت بربست و به جایش اهریمن اسارت و بندگی جانشین شد.

دشمنان از این فرصت استفاده کردند و بر آنها تاختند و حلقه وار چون

میکرب های اجتماع آنها را در میان گرفتند و آنها را به روزگار کنونی اسیر و مفید ساختند. آری این همه بدبختی ها و تیره روزی های مسلمین از مراعات نکردن قوانین قرآن بوده. در این امر بزرگ هیچ گناهی متوجه اسلام (قرآن) نیست. آیا حقیقتا چه ایرادی را می شود بر این آیین پاک گرفت.》

ادوارد گیبون، مورخ شهیر بریتانیایی می گوید:

« از اقیانوس اطلس تا کنار رود گنگ، قرآن نه فقط قانون فقهی شناخته شده است، بلکه قانون اساسی، شامل رویه قضایی و نظامات مدنی، جزایی و حاوی قوانینی است که تمام عملیات و امور مالی بشر را اداره می کند و همه این امور که به موجب احکام ثابت و لایتغیری انجام می شود ناشی از اراده خدا است و به عبارت دیگر، قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمانان است. دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی و اجتماعی و مدنی و تجاری و نظامی و قضایی و جنایی و جزایی. همین مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه تا تشریفات دینی از تزکیه نفس، تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومی تا حقوق فردی و از منافع فردی تا منافع عمومی و از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب تا مکافات این جهان و جهان آینده همه را در بر دارد».

ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می گوید:

《پیدایش تمدن اسلام از حوادث بزرگ تاریخ است. اسلام طی پنج قرن، از سال ۸۱ تا ۵۷۹ هجری، از نظر نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی و قوانین منصفانه انسانی و ادبیات و تحقیق علمی و علوم و طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود》 .

 

پروفسور آلبرت انیشتین می گوید:

《قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهی که بزرگترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت می کند.》

پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید:

《زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک می شدم، سخت در پریشانی به سر می بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من می بخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ های نافذ و مرتعش کننده اش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم》

دکتر هانری کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوی، سخن جالبی درباره قرآن دارد. وی می گوید:

《اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمی کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشه ای به اندازه قرآن محمد انسان را به دانش فرا نخوانده است تا آنجا که نزدیک به نهصد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است.》

مهاتما گاندی، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت:

《از راه آموختن علم قرآنی، هرکس به اسرار وحی و حکمت های دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگی دیگری پی می برد. در قران هیچ اجباری برای تغییر دین و مذهب انسانها دیده نمی شود.

قرآن به راحتی می گوید: هیچ زور و اکراهی در دین وجود ندارد》.

ربوا دانشمند فرانسوی می گوید:

《قرآن منطق و زیبایی دارد، به زور به کسی تحمیل نمی شود، بلکه لطیف است و در مقام اقناع به نیروی منطق مجهز است.》

 گواهی علم جدید

ثابت کردن قوانین علمی (Scientific) از آیات قرآن مجید و تطبیق قوانین کشف شده با بعضی از آیات آن (به شیوه ای که علامه طنطاوی جوهری در تفسیر «الجواهر» به آن مبادرت ورزیده است) کاری بسیار حساس و خطیر می باشد زیرا امکان این وجود دارد (چنانکه در تاریخ علم و تحقیق به تجربه رسیده است) که دستاوردهای علم و تحقیق که هم اکنون بدیهی و ثابت شده تلقی می شود در آینده کاملا تغییر یابند یا دچار شک و تردید گردند. علاوه بر آن، این نوع تلاش ها با موضوع و هدف اصلی قرآن مطابقت ندارند و در آن نوعی علم زدگی احساس می شود. شایان ذکر است که در خصوص فلسفه قدیم و روایات معروف تاریخی چنین لغزش هایی از بعضی از مفسران گذشته نیز به وقوع پیوسته است اما چون خیلی اندک بوده است، در محافل علمی زیاد مورد توجه واقع نشده است. از این رو می توان گفت قرآن مجید در هیچ زمانی با این قبیل مشکلات روبرو نشده است اما متاسفانه صحیفه های عهد عتیق و کتب پیشین از این گونه آزمایش ها مصون نماندند.

اینجاست که می بینیم بسیاری از تئوری های معروف آن زمان جزو تفسیر کتب مقدس قرار گرفتند طوری که در جهان مسیحیت عنوان 《جغرافیای مقدس مسیحی》(Christian Topography) خیلی معروف شده بود. به هرحال، با آنکه موضوع قرآن  هدایت انسان ها است اما هرگاه یک پژوهشگر سلیم الطبع و واقع بین( که از جمود فکری و علم زدگی به دور باشد) به مطالعه قرآن  بپردازد کاملاً تعجب می‌کند که چگونه این کتاب بزرگ که ۱۴۰۰ سال قبل بر فردی امّی و درس نخوانده در محیطی دور از علم و دانش نازل شده است،

درباره تاریخ و جغرافیا، نجوم، کرات آسمانی، فیزیولوژی، پزشکی و علم ژنتیک بحث های عمیقی را مطرح می نماید که علم جدید، تازه در قرون اخیر توانسته آن را اثبات نماید و تا کنون هیچ مطلبی در قرآن ثابت نشده که علم خلاف آن را بگوید.

تفصیل و توضیح این اجمال در یک کتاب نمی گنجد، در اینجا ما به گواهی یک محقق و دانشمند فرانسوی بسنده می کنیم.

 موریس بوکای (Maurice Bucaie) در کتابش عهد عتیق، قرآن و علم (The Bible The Quran and Science)   می نویسد:

《ابعاد علمی قرآن مجید مرا از ابتدای سخن در حیرت فرو برده است، در ذهن من اصلاً چنین باوری وجود نداشت که کتابی که هزار و سیصد سال از آن سپری شده است درباره موضوعات مختلف مطالب گوناگونی ارائه می‌کند و با تحقیقات نوین علمی کاملاً هماهنگی دارد.》

نویسنده مزبور درباره خلقت آسمانها و زمین، وجود جهان هستی، کرات آسمانی، وسعت جهان، نقش اساسی آب ها و دریاها در زندگی انسان ها، سطح زمین و کوه ها، جهان نباتات و حیوانات، مبدا و آغاز زندگی و چگونگی تولد انسان ها و رشد جنین بحث کرده است؛ ضمناً تحقیقاتی درباره وقایع تاریخی مانند طوفان نوح، اقامت بنی اسرائیل در مصر، هجرت حضرت موسی از مصر و چگونگی مرگ فرعون ارائه نموده و همگی این موضوعات را بعد از مطالعه تطبیقی قرآن مجید و کتب مقدس در پرتو علم جدید مورد بحث و بررسی قرار داده و سرانجام چنین نتیجه گیری نموده است:

( تصریحات قرآن مجید به اعتبار انطباق آن با تازه‌ترین نتایج علم و تحقیق در مقایسه با تصریحات تورات و انجیل، از امتیاز ویژه‌ای برخوردار هستند ).نویسنده مزبور کتاب ارزشمندش را با این جملات پایان می‌دهد:

 《انسان اصلاً تصور نمی کند این همه سخنان و ادعاهای علمی به قلم یکی از انسان ها نوشته شده اند. با توجه به سطح علوم و دانش هایی که در زمان محمد متداول بود انصاف آن است که بگوییم: گفته های قرآنی قطعاً بر وحی خداوندی  مبتنی می باشد و از این جهت است که صحت و درستی آن از هر شک و تردیدی بالاتر است.

 به همین دلیل وقتی گفته های علمی قرآن در پرتو علم جدید مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت صحت و درستی آن کاملاً ثابت گردید.》

————————

منبع: کتاب محاسن شناخت اسلام و تجربه ی یک قیاس متفاوت / مولف: محمد شکیب ضربی / نشر احسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا