۱- نگاهی گذرا به ویژگیهای ادبی و نقدی سید قطب
۱- نگاهی گذرا به ویژگیهای ادبی و نقدی سید قطب
⬅️ بخش اول
نویسنده: سامان خانی
۱. تنوع آثار وی؛ فعالیتهای او، هم شامل جنبه ادبی و نقدی میشد که در اشکال مختلف از جمله،کتاب، مقاله، شعر، داستان محافل و اجلاسهای ادبی و… نمود یافته است و هم شامل جنبه مطالعات اسلامی که در برگیرنده زمینههای مختلف از جمله زیبایی شناسی قرآن، داستانهای دینی، عدالت اجتماعی در اسلام، تفسیر قرآن، دیدگاه اسلامی، اسلام و ارتباط آن با جهان کنونی، اسلام و آینده آن و… است.
۲. وی در آثار برجای مانده خود، نظریههای مختلفی را ارائه کرده است که یکی از مهمترین آنها نظریه «الصور» و «الظلال» [ تصاویر و سایهها] است اهمیت این نظریه به حدی است که شخصیتی چون صلاح عبد الفتاح میگوید سید قطب دارای یک مکتب مستقل است که همان مکتب ادبی «الصور و الظلال» است و همین مکتب باعث پیشگامی او در عرصه ادبی است.
در این مورد بخوانید: سید قطب اسطورهی دوران
۳.سید قطب از عمق وجود با آثار ادبی مخصوصاً شعر همزیستی دارد به طوری که در بررسی متن، خود را در آن ذوب میکند تا به اسرار آن پی ببرد وی اموری را میبیند و می شنود که اگر ما تنها به مدلول ذهنی الفاظ توجه داشته باشیم و تنها به معانی آن بنگریم نمیتوانیم آن را درک کنیم؛ زیرا وی آهنگ لفظ و عبارت و سایههایی را که می افکنند احساس می کند سایههایی که فراتر از آنچه عقل منطقی آن را درک میکند، هستند.
۴.مقاله نوع غالب بر آثار نقدی وی است. او در واقع نویسنده مقاله نقدی بود که برای انتشار در مجله یا نشریهای آماده میشد و گاهی اوقات زمینه فراهم میشد تا مقاله ای در شکل کتابی ارائه شود یا بخشی از آن در کتابی آورده شود. نکته آشکار این است که او در مرحله اول نقدی اش مقالات را بدون مراجعه به مراجع و با بهره گیری از درون خود می نوشت؛ زیرا او از تأثیر آنچه میخواند بر درونش، سخن میگفت اما در مراحل بعدی نقدی، روح پژوهش و تحقیق را در نوشتن مقالاتش جاری ساخت؛
۵.ایشان در نوشتن پژوهشها و مطالعاتش بسیار با تأمل و حوصله عمل می کرد؛ یعنی اینکه عجله نداشت که یک بحث سریع تمام شود. در واقع آنگونه که گفته شده آن را بر آتش آرامی می نهاد تا کاملاً پخته شود. مثلاً در نوشتن کتاب “خصائص التصور الاسلامی” حدود ۱۰ سال مشغول بحث و بررسی بود یا همین طور در مورد کتاب “التصویر الفنی فی القرآن” چندین سال بعد از نوشتن مقاله اش، کتاب را منتشر کرد و همچنین در دیگر موارد؛
۶. سید قطب در نوشتن برخی مباحث به متخصصین مراجعه میکرد. مثلا در نوشتن کتاب “التصویر الفنى فى القرآن” برخی مباحثش را به متخصصین ارائه کرد که این امر ارزش علمی کار او را بالا میبرد از جمله هنگامی که به بحث ایقاع موسیقایی هماهنگ در تصویرپردازی قرآنی در “کتاب التصویر الفنى فى القرآن” ،پرداخت کارش را به فردی به نام محمد “حسن الشجاعی” که موسیقیدان بود، ارائه کرد تا از برخی اصطلاحات موسیقایی مطمئن شود. همچنین هنگامی که از هماهنگی در ترسیم تصویر هنری در همان کتاب سخن گفت، آن را به “ضیاءالدین محمدعلی” که نقاش بود ارائه کرد با همان هدف سابق؛
۷.تحول صورت گرفته در او در مرحله آخر نقدیاش یعنی همان مرحله اسلامی، به حدی بود که برخی از آثار دوره نخست خود را نقد میکرد از جمله آنها برخی اشعارش در دیوان «الشاطئ المجهول» بود که آنها را با ملاک قرار دادن تصور اسلامی به نقد کشید؛ همان اشعاری که در مرحله اول بدان افتخار میکرد و حتی به خاطر آن با دوستش “درینی خشبه” وارد مجادله کلامی شدیدی شد.
۸. وی در آثار نقدی خود به درست کردن اشتباهات لغویای که در آثار ادبی وجود داشت اهتمام خاصی میورزید؛ همانند کاری که درمورد ” توفیق حکیم” کرد؛ این صحیح سازی بیشتر در زمینه اشاره به اشتباهت نحوی و لغوی در آثار نثری بود.
✍ سامان خانی
منابع:
النقدالأدبی أصوله ومناهجه، [سید قطب]
سید قطب من المیلاد الی الاستشهاد،[ صلاح عبدالفتاح الخالدی]
نظریه التصویر الفنی عند سید قطب،[صالح عبدالفتاح الخالدی]
سید قطب ناقدا، [محمد البدوی]