اخوان المسلمین از ایدئولوژی گذشته و رویکردش فقه مقاصد است
اخوان المسلمین از ایدئولوژی گذشته و رویکردش فقه مقاصد است
گفت: اکنون اخوانالمسلمین بسیار به روز شده و از ایدئولوژی گذشته و به کار تشکیلاتی و حزبی میپردازد و از دولت توقع اسلامی کردن جامعه را ندارد.
به گزارش خبرنگار بینالملل «خبرگزاری دانشجو»، حمید ابوطالبی در همایش ملی «تحولات خاورمیانه و آینده نظم منطقهای» که صبح امروز در سالن همایش مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصحلت نظام برگزار شد، پس از طرح چند پرسش در زمینه بررسی کشورهایی که این خیزشها در آنها رخ داده، به توضیح مفاهیم موردنظر خود پرداخت.
این کارشناس مسائل بینالملل در راستای سیاستهایی که در منطقه اعمال میشود به تبیین انواع قدرتهای تشویقی یعنی سیاستهایی که با مفهوم حق آمیخته شده، قدرت تنبیهی که ممزوج با مفهم امنیت است و قدرت اغنایی که مفهوم مشروعیت را هم خود دارد، پرداخت.
وی به بررسی زمینههای تحولات اجتماعی پرداخت و با مدنظر قرار دادن جنبشهای اجتماعی جهان عرب این پرسش را مطرح کرد که آیا این جنبشها از جنبشهای کلاسیک و سنتی پیروی میکنند یا خیر که پاسخ وی به این پرسش منفی بود؛ به این معنا که هویت مردم این منطقه اسلامی است و در حوزه قومیت، عربیت و حاکمیت است و در حوزه اجتماعی نیز بحران وجود دارد که از ویژگیهای خاص آن غیر قابل کنترل بودن آنهاست؛ زیرا منشا مردمی و درونی دارند و ویژگی دوم آنها ضدیت با راس نظام و نه تمام دستگاه حاکم است.
ابوطالبی گفت: در این جنبشها تغییر نظام سیاسی- اجتماعی مدنظر نیست زیرا آنها ضد نظام موجود نیستند و اینکه این جنبشها تابع قدرت جمعی هستند و هدف آنها هم معطوف به پیروزی است .
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: آنها شعار خاصی مانند احیای شریعت و امت ندارند.
وی افزود: عنصر دوم هویت عربی است که در تمام این جریانها مشاهده میشود و باعث پیوستگی ملل عرب و پیروی از روشهای یکدیگر در یک سیر انقلابی زنجیروار شده است.
پس از ابوطالبی، سیرهی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بیان نظرات خود پرداخت.
تمرکز بحث وی بر نقش و جایگاه جریانهای اسلامی در تحولات خاورمیانه و چهره جدید اسلامیگرایی بود.
فیرحی به توضیح اسلامگرایی جدید که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شکل گرفت پرداخت و به دو ویژگی کلیدی آن اشاره کرد و گفت: این دو ویژگی؛ اول اینکه نهضتهای قبلی اقتدارگرا و معطوف به رهبری واحد بودند که طبیعتا نمیتوانستند دموکراسی باشند و مردمگرایی نیز در جنبشهای جدید در چهره جدید خود به مردمسالاری تغییر شکل و ماهیت دادند، دوم اینکه تئوریهای قبلی اسلامگرایی یک پیشفرض داشتند و آن تاسیس دولت اسلامی برای اسلامی کردن جامعه بود به همین دلیل دولت موتور توسعه جامعه تلقی میشد.
وی ادامه داد: اما در نظریههای جدید که از دهه ۹۰ میلادی شروع و پس از سال ۲۰۰۰ به بار نشست، کارگزاران جنبشهای اسلامی اصلا از دولت توقع ندارند که کارگزار ایدئولوژیک اسلامیساز جامعه باشد فقط یک انتظار از دولت میرود و آن توقع ایجاد یک نظم کوچک و رفاه نسبی است بنابراین منظور آنها از وحدت و دولت متفاوت است.
این استاد دانشگاه در ادامه این پرسش را مطرح کرد که اساسا چرا این اتفاق روی داد و پاسخ داد: عوض شدن فکر جمعی و پیدا شدن حاملان فکری که این افکار را عینی کنند و بوجود آمدن نهادهای لازم برای پیشبرد افکار جدید دلیل این تغییر ماهیت است.
وی در ادامه به توضیح تاریخی چگونگی بوجود آمدن افکار اسلامی جدید پرداخت و نسل اول آن را کمالیزم و ناسریسم دانست و نسل بعدی را اخوانالمسلمین ذکر کرد و اشاره کرد که آنها بسیار اقتدارگرا بودند.
فیرحی در ادامه بحث افزود: اما از سال ۲۰۰۱ به بعد یک تغییر اساسی در آن رخ داده است به این معنا که اخوانالمسلمین دموکراتیک میشود و دیگر اجرای اسلام را از دولت انتظار ندارد و خود را بسیار به روز نگه داشته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اکنون رهبران اخوان کسانی مانند قذافی و راشد الغنوشی هستند که رویکرد آنها «فقه مقاصد» است به این معنا که با اتفاقات جدید تعامل میکنند و نه تقابل و دیگر اینکه شکل اخوان نیز بسیار در حال تغییر است و به حالتی مثل حالت شبکهای در آمده است.
وی در بحث پایانی خود به این مطلب اشاره کرد که اکنون اخوانالمسلمین فراایدئولوژی فکر میکند یعنی از ایدئولوژی گذشته است، مثلا مدتی قبل راشد الغنوشی در پاسخ به برهان غلیون گفت علاقهمندی به اسلامی شدن جامعه به معنای اسلامی کردن دولت نیست درست است که آنها همزمان با دموکراسیسازی به شریعت هم اهمیت میدهند اما برایشان مهم نیست که دولت کشور هم باید اسلامی باشد و از طرف اسلامی شدن دولت، جامعه اسلامی شود.
نقل از دانشجو