بیداری اسلامی

بیداری اسلامی باید گسترش همه جانبه داشته باشد

بیداری اسلامیبیداری اسلامی باید گسترش همه جانبه داشته باشد

نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: زاهد ویسی

این هم یکی دیگر از انتظاراتی است که ما از بیداری اسلامی داریم، تا پیروز شود. باید اسلام را درست فهم کند و گسترش همه جانبه داشته باشد. یعنی از لحاظ طول و عرض و عمق امتداد پیدا کند. منظور از امتداد عمقی اسلام این است که در تمام شئون زندگی اسلامی امتداد یابد تا آن را از خطرات هجوم فکر استعماری آزاد نماید.

استعمار در زندگی ما قسمتی را به نام دین قرار داده است. مثلا"در رادیو قسمت دین( گروه معارف) را گذاشته که برنامه گفتار دینی را در اول برنامه یا پایان برنامه ها پخش می کند. در تلویزیون گفتار دینی یا برنامه فتوا طراحی شده است. در مسائل امور تربیتی و آموزش و پرورش بخش دینی گذاشته شده در قانون هم بخش دینی مد نظر قرار گرفته و به مسائل مربوط به احوال شخصی محدود می شود. پس بخش دینی در همه این زمینه ها محدود و منحصر است برای اینکه بیداری اسلامی، دین را در متن زندگی مطرح نماید و زندگی را با دین ، و دین را با زندگی در هم آمیزد.

من نمیخواهم در مجله و در روزنامه روزهای پنجشنبه و جمعه صفحه یا ستونی را به نام صفحه یا ستون دینی به بحث از مسائل دینی اختصاص دهند که واقعا" تعداد خوانندگان چنین صفحه یا ستونی بسیار کم و اندکند.

خواستار این هستم که دین در تمام صفحات وارد شود اخبار رنگ اسلامی به خود بگیرند.بسیاری از اخبار به رنگ خبرگذاری ها هستند که آنها را ارسال می نمایند. در حالی که بیشتر آنها تحت تسلط و سیطره یهود هستند.می خواهم رای و نظری که در نشریه ای نوشته می شود از یک دیدگاه و رویکرد اسلامی باشد. خواسته من این است.

می خواهم این مساله در رادیو و تلویزیون رعایت شود. نمی خواهم برنامه های دینی رادیو و تلویزیون به برنامه های ویزه ی دینی و گفتار های معنوی یا فتاوای دینی و … محدود و منحصر شود.نه، نمی خواهم دین در همه برنامه ها دخیل باشد. این وقتی است که ما خواستار یک صدا و سیمای اسلامی باشیم.

از لحاظ تربیتی نیز باید گفت:تربیت اسلامی صرفا" بحث تربیت اسلامی یا علوم شرعی نیست. نه، من می خواهم تربیت اسلامی در برنامه ریزی تاریخ، درس و متون و جغرافیا و همه علوم وارد شود. می خواهم علوم طبیعی و… را به عنوان یک معلم چنان تدریس کنم که نشان بدهم قوانین علمی موجود در آن سنتها و قوانین حاکم خداوند بر جهان هستی است و به شاگردان بفهمانم در ورای این ظواهر کسی هست که به این نظام جهت و برنامه می دهد و این قوانین را وضع کرده است و میان آنها رابطه علی و معلولی را برقرار ساخته است.

سخنی که یک معلم علوم خود به خود، بدون اختیار و اندیشه بر زبان می آورد و دانش آموز را به خدا مرتبط می سازد و میان آنها پیوند برقرار می سازد از یک بحث مفصل و کامل یک مدرس علوم شرعی مهمتر است. پس تربیت دینی صرفا" به یک حوزه و زمینه خاص محدود نیست و الزاما" شامل تربیت دینی نمی شود، بلکه تمام زمینه ها و همه علوم را در بر می گیرد حتی می توان گفت تربیت بدنی حرکت و فعالیتهای علمی و روشمندی است که در خدمت تربیت اسلامی قرار دارد و فضای فراگیر  مدارس و جوامع علمی و فضای کلی و عمومی موجود کشور است.

همه  این امور ضروری هستند نمی خواهیم که برای دین در زندگی بخش و زمینه ویزه ای طراحی شود و سایر امور و زمینه ها به حال خود گذاشته شوند به طوری که دین در یک طرف و دنیا و زندگی در طرف دیگر باشند. این دیدگاه، اسلامی نیست و چه بسا همان رویکرد مسیحیت باشد. مسیحیت هم با اینکه زندگی را قبول دارد انسان را به دو بخش تقسیم می کند و سهم خدا را به خدا و سهم قیصر را به قیصر می دهد.

برخلاف آنها، از دیدگاه ما مسلمانان زندگی میان خدا و قیصر تقسیم نشده است و خداوند هیچگونه شراکتی را با کسرا و قیصر نمی پذیرد. در اندیشه اسلام هم قیصر و هم آنچه که مال قیصر است از آن خداوند یکتا و بی همتا است. در نظر ما اصلا" جایی برای تقسیم وجود ندارد و هیچگونه دوگانگی و شراکتی مطرح نیست و چنان نیست که در انسان چیزی به نام روح جدا از چیزی به نام جسم باشد. حتی روانشناس نوین هم چنین تفکیک و تجزیه ای را قبول ندارد. انسان از دیدگاه اسلام یک واحد به هم پیوسته است که اصلا" قابل تجزیه و تفکیک نمی باشد. به همین خاطر اسلام چیزی به نام جدایی شوم میان روح و جسم و دین و دنیا را نمی شناسد.

اسلام نمی تواند دوگانگی حیات و انسان را بپذیرد لذا این تقسیم و تجزیه و کشمکش را رد می کند به نظر اسلام یک جریان واحدی هست که هم دین و دنیا را و هم روح و جسد را هدایت می کند و به آن جهت می بخشد. چون اصلا" درست نیست که مسلمان در مسجد مسلمان باشد و در خارج از مسجد یک چیز دیگر. یا در رمضان مسلمان باشد و بعد از رمضان یک موجود دیگر، برنامه هدایت بخش اسلامی معتقد است که: (اتق الله حیثما کنت…)در جا و هر زمانی که باشی خدا ترس و پرهیزگار باش .

چرا که به فرموده قرآن:( ‏وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ‏)

 (خاور و باختر و همه جهات دیگراز آن خداست پس به هر سو رو کنید خدا آنجاست.) بقره ۱۱۵

به همین خاطر بیداری اسلامی انتظار ما را زمانی برآورده می کند که به صورت عمیق در حیات اسلامی افراد امتداد یابد و تمام مجاری و گذرگاه ها ی مختلف آن را تحت تاثیر خود قرار دهد به همین خاطر آرزومند و امیدواریم ، معلم مسلمان، تنها معلم علوم شرعی نباشد. معلم مسلمان و خبرنگار مسلمان کسی است که وقتی اخبار و گزارشها را به سمع و نظر شنوندگان و بینندگان می رساند و یا…،سعی کند کار خود را مطابق دیدگاه و مجرای اسلامی انجام دهند.

ادیب و شاعر مسلمان نیز به همین صورت است یعنی ادیب و شاعر مسلمان تنها کسی نیست که مثلا"قصیده بلند بالایی را در مدح حضرت رسول بسراید و پس از آن به نوشتن و سرودن قصایدی بپردازد که بیانگر یک رویکرد مادی، غیر دینی و یا سکولاریستی باشد و اگر در این مورد از او سوال شود بگوید: این یک مطلب است و آن هم مطلبی دیگر.

از طرفی دیگر بیداری اسلامی باید بکوشد امتداد عرضی نیز داشته باشد یعنی در تمام اقشار مختلف مردم تاثیر بگذارد و به محدوده قشر، گروه یا طبقه و باند خاصی اکتفا ننماید بلکه باید خاص و عام، باسواد و بی سواد ، حاکم و محکوم، غنی و فقیر و… را مخاطب قرار دهد، چرا که این بیداری طرفدار هیچ جناح خاص و دشمن هیچ گروهی نیست، بلکه یک بیداری همگانی و برای همه است. به همین خاطر باید بکوشد که هم بیداری زنان باشد و هم بیداری مردان.

نکته شایان توجه اینکه باید سهم زن مسلمان و نقش او در این بیداری محفوظ باشد همچنان که از همان اوایل درخشش پرتوهای وحی، سهم و نصیب خاص خود را داشت. به طوری که هنگام نزول آیه:( ‏اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ‏ ) (ای محمد! بخوان چیزی که به تو وحی می شود بخوان بنام پروردگارت که همه جهان را آفریده است) علق ۱

اولین صدایی که محمد را تایید کرد، صدای یک زن بود.

همچنان اولین شهید اسلام زنی به نام سمیه مادر عمار بود.

لازم است این بیداری، از آن گروههای باشد که اکثر آنها جز فراموش شدگان هستند. یعنی گروه کارگران و به ویزه کارگران فنی و حرفه ای و سازنده : گروهی که تفکر ات مخرب و ویرانگر غیر اسلامی، آنها را مورد سوء استفاده قرار می دهند. اسلام اولین مکتبی است که کارگران و حقوق آنها را مورد توجه قرار داده و اصلا" کار را واجب، شریف و کرامت به شمار آورده است. سخن در این باره زیاد است و اگر بخواهیم حرف بزنیم به درازا می کشد.تنها به این نکته اکتفا می کنم که هیچ کس نمی تواند از رویکرد اسلامی نسبت به کار و کارگران عیب جویی کند.هرگز! چرا که اسلام به کار و کارگر توجه زیادی نموده و به همین خاطر بیداری اسلامی باید بکوشد در مراکز و حوزهای کارگری جای پایی باز کند و به آنها اطلاعات اسلامی بدهد و آنان را از اسلام آگاه نماید.

باید سهم بچه های مسلمان نیز در این بیداری لحاظ شود و آنها نیز به اندازه خود از ثمرات آن بهره مند شوند. تربیت بچه، قصه های برای کودکان مسلمان و…، از جمله امور واجب و ضروری است که، باید زمینه تهیه ی همه آنها را فراهم نمود. با این حال متاسفانه دیده می شود که ما در این مورد بیشتر به ترجمه آثار دیگران یا برنامه هایی تکیه می کنیم  که در بیشتر تلویزیون های عربی می بینیم و تا کنون برنامه مفید و نافعی برای کودکان مسلمان تهیه و تدوین نشده است و اگر برنامه ای باشد، کاملا" تکراری است….

در این رابطه نقطه نظرات و ملاحظاتی دارم، با این حال در مجموع، اگر بعضی گرایش های ایمانی به صورتی قویتر از حالا لحاظ شود چیز خوبی خواهد شد.

البته منظور  من از گرایش های ایمانی نیز برنامه های وعظی و ارشادی نیست که بچه ها را از آتش جهنم بترساند یا آنها را به بهشت دلخوش کند. نه! اصلا" انگیزه های ایمانی که سازندگان چنین برنامه هایی می باشند غیر موثر و بی فایده است. اگر اسلام در بسیاری از برنامه های رادیویی و تلویزیونی، از طریق عدم شناخت آن مورد حمله قرار می گزفت، خیلی بهتر بود؛ چرا که در آن صورت روح مقاومت مردم مسلمان را تحریک می کرد، ولی با عدم ذکر آن عدم شناخت درست و اینکه هرگز نامی از خدا برده نمی شود مورد حمله قرار می گیرد. بطوری که یک سریال کامل پخش می شود اما در آن یک بسم الله الرحمن الرحیم هم بر زبان جاری نمی شود. یا یک فیلم پخش می شود اما منظره یک انسان نماز گذار اصلا" پخش نمی گردد. در فیلم ها یک نفر از خواب بیدار می شود و به کسی که در کنار اوست می گویید: صبر کن تا دست و صورتم را بشویم نمی گوید وضو بگیرم، مگر تو مسلمان نیستی؟ اگر فرض را بر آن بگیریم که مسلمان باشی طبیعی است که در چنان حالتی می گویی: وضو می گیرم.

کاملا" طبیعی است که هنگام انجام یک کار بگویی ان شاء الله! وقتی نعمتی نصیب می شود، الحمد الله بگویی و اگر به مصیبتی گرفتار شدی، (‏ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ‏) (ما از خداییم و به سوی خدا باز می گردیم.) بقره ۱۵۶

را بر زبان جاری کن. این ها حالات و حرکاتی است که از یک فرد مسلمان به صورت خود جوش و طبیعی صادر می شود که دارای اثر و پیام خاصی است. سریال هایی نمایش داده می شود که در آنها مطلقا" نامی از خدا به میان نمی آید. درست است که با اسلام دست به گریبان نمی شود و نسبت به آن فحاشی نمی کند، اما کاری می کنند که محتوای آن با ایمان و اسلام و هر چیزی که با این رابطه دارد، هیچ پیوندی نداشته باشد.

ما می خواهیم برای کودکان مسلمان در رادیو، تلویزیون و مطبوعات برنامه های خاصی تهیه شود و امور آنها را به دست متخصصینی بسپارند که این کار را هرچه بهتر انجام دهند.

گروهها و جماعت های زیادی هستند که بیداری اسلامی باید در میان آنها نفوذ کند و بجای آنکه در مورد مسائلی چون (صورت زن عورت است یا نه؟) یا( گذاشتن ریش و کوتاه کردن لباس) و… بیندیشند، به تفکر و اندیشیدن درباره ی بیداری اسلامی و مسائل مربوط به آن بپردازند. مسائل زیادی هست که بیداری اسلامی باید به آنها اهتمام ورزد و از لحاظ عمق، عرض و طول، امتداد و گسترش پیدا کند. منظور از امتداد طولی، از لحاظ زمانی است. به عبارت دیگر نباید بیداری اسلامی در یک زمان، حاظر و پس از مدتی ناپدید شود و به قول معروف آتش را به خاکستر تبدیل کند.

ما می خواهیم این بیداری به موازات اسلام استمرار داشته باشد و زمانی چنین ایده ای عملی می شود که در مسیر اعتدال و میانه روی حرکت کند. تند روی و افراط عمر چندانی ندارد و پس از چندی افول می کند. چنان که پیامبر اکرم گفته اند:)ان المنبت لا ارضا" قطع و لا ظهرا" ابقی) (سوارکاری که مرکب خود را خسته و کوفه می کند، نه مسیری را پیموده و نه مرکب سالمی را باقی گذاشته است.)

بیداری اسلامی زمانی استمرار و دوام می یابد که در مسیر اعتدال و میانه روی حرکت کند، نه مانند افراط گرایان غلو کند و نه مانند کم کاران، سهل انگاری به خرج دهد، بلکه راه مستقیم و روش معتدل را در پیش بگیرد و چنان کند که مخاطب این فرموده الهی قرار گیرد که: (وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا ) (و بی گمان شما را ملت میانه روی کرده ایم (نه در دین افراط و غلوی می ورزید و نه در آن تفریط و تعطیلی می شناسید….).بقره ۱۴۳

چنان که علی بن ابی طالب فرموده است: حتما" میانه روی پیشه کنید. تا افراط کنندگان بتوانند به آن برگردند و سهل انگاران و کم کاران بتوانند به آن ملحق شوند.

__________________________________________________ 

منبع: بیداری اسلامی و بیم و امیدهای آن/ مولف: دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: زاهد ویسی / ناشر: نشر احسان ۱۳۸۰

تنظیم برای نوگرا: باران    

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا