شعر و داستان

نمی توانید مرا بزنید!!!

به‌ قلم : أحمد سالم بادویلان

ترجمه‌ از : سردار شمامی

کودکی‌ در سال دوم ابتدایی درس می خواند و به‌ یاری خداوند و رهنمودهای مادرش نماز صبح را همراه مسلمانان در مسجد به‌ جماعت برگذار می کند ، اما متأسفانه‌ وقتی که‌ ایشان برای أدای نماز به‌ مسجد می رفت پدرش در منزل جا می ماند و برای انجام نماز بلند نمی شد .

روزی در اثناء دوره‌ی کلاس ، معلم این کودک به‌ خاطر بروز دلایلی بر آن شد که‌ تمامی دانش آموزانش را تنبیه‌ کند ، ایشان ( معلم ) بلند شدند و یکی پس از دیگری دانش آموزانش را کتک می زد تا اینکه‌ به‌ این کودک رسید .

معلم : بیا جلو و دستت را باز کن ! ( که‌ می خواست دستش را باز کند و او را بزند )

کودک : نه‌ ! شما مرا نمی زنید .

معلم خشمگینانه‌ : مگه‌ نمی شنوید ؟ دستت را باز کن .

کودک : می خواهید مرا بزنید ؟

معلم : آری

کودک : به‌ خدا سوگند شما هرگز نمی توانید مرا بزنید .

معلم : چرا ؟ مگه‌ چه‌ شده‌ ؟

کودک : به‌ خدا سوگند شما نمی توانید و اگه‌ می خواهید آن را امتحان کن .

معلم در حالی که‌ از برخورد دانش آموز شگفت زده‌ شده‌ : آخر چرا نمی توانم ؟

کودک : مگر حدیث پیامبر (صلى الله علیه و سلم) را نشنیده‌ اید که‌ گفته‌ است :((من صلى الفجر فی جماعه فهو فی حفظ الله))

هر کس در نماز جماعت صبح شرکت کند خداوند او را حفظ می کند .

و من نماز صبح را در مسجد با جماعت خوانده‌ام ، پس زیر نظر خداوند هستم و خداوند از من محافظت می کند و مرتکب هیچ گناهی نشده‌ام که‌ بخواهد مرا معاقبه‌ کند !

معلم در حالی که‌ از فهم و درک آن دانش آموزش شگفت زده‌ شده‌ بود ، در برابر خداوند به‌ خشوع افتاد و از اداره‌ خواست که‌ پدر او را احضار کنند و به‌ خاطر آن تربیت زیبا از او تشکر و قدر دانی کنند ، اما وقتی که‌ پدر آن کودک حاضر شد همه‌ با شخصی روبرو شدند که‌ بسیار بی مبالات و بی توجه‌ است و هیچ نشانی از صلاح و تقوی بر او دیده‌ نمی شود .

پس همه‌ تعجب کردند و از او پرسیدند : آیا شما پدر این کودک هستی ؟

گفت : آری !

از کودک پرسیدند : فلانی ! آیا این شخص پدر شما است ؟

گفت : آری ! اما ایشان با ما نماز نمی خواند !!!!

در آن هنگام یکی از معلمین بلند شد و داستان را برای پدر آن کودک تعریف کرد و خوشبختانه‌‌ موجب هدایت پدرش شد .

به‌ امید آن روز که‌ هر مادری بتواند در دنیای پر تلاطم معاصر فرزندش را چنین تربیت نماید که‌ موجب هدایت دیگران شود نه‌ اینکه‌ – نعوذ بالله‌ – باعث بروز فساد و انحراف در دنیای پیرامونش گردد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا