کوبانی اولویت آمریکا نیست ، کوبانی تله ای برای ترکیه
کوبانی اولویت آمریکا نیست ، کوبانی تله ای برای ترکیه
ارشاد بادفر
کوبانی و ترکیه
به نظر میرسد بازتاب بحران اخیر کوبانی، از مسیر اصلی خود که صِرف دفاع از مسئله کرد و کوبانی باشد، منحرف شده و در بسیاری از موارد، جنبه سیاسی و ایدئولوژیک پیدا کرده است. گروهی فرصت را مغتنم شمرده و بحران پدید آمده را مصادره به مطلوب کرده و کوبانی را به ویترینی جهت رونمایی از افکار و جهتگیریهای سیاسی خود بدل کردهاند.
مجموعهای نیز کوبانی و داعش را رها کرده و تنها یک رویکرد دارند. آن هم مخالفت با اردوغان و مجموعه عدالت و توسعه است. پس همانهایی که سوزاندن پرچم آمریکا را توهین به شعور ملت آمریکا میدانستند، امروز پرچم دولت و ملت ترکیه را سوزانده و ندای مرگ بر ترکیه سر میدهند. تلویزیون فارسی بیبیسی هم طبق روندِ معمول خود، آب را گلآلود یافته و قلاب بریتانیاییاش را به آن انداخته و تا سخنی از کوبانی بگوید، داستانی از ترکیه و مرثیهای از آکپارتی میسراید. عدهای نیز که دلشیفته اسرائیل و گنبد آهنین آن بودند و مدام راکتپراکنیهای حماس به سوی اسرائیل را محکوم میکردند، طبق روند معمولشان، این بحران را نیز به غزه لینک داده و قیاس کوبانی و غزه را اولویت خود قرار دادهاند. گروهی نیز فارغ از آنکه در کوبانی چه میگذرد، در مورد تئوری سیاسی اسلام نظریهپردازی کرده و طرح بایکوتِ سیاسی اسلامگرایان را در ذهن میپرورانند. مجموعهای نیز که فقط نام کوبانی را شنیدهاند و اساساً از کلیات آن نیز بیخبرند، شو رسانهای و تبلیغاتی راه انداختهاند و شتاب آن دارند که از قافله جا نمانند؛ که البته بیم آن میرود این گروه، از رهگذر بروز و نمودهای بیحساب و کتاب مجازی خود، بحران کوبانی را به سرنوشت چالش سطل آب یخ دچار کنند که سرانجام آن جز سرگرمی مجموعهای لوکس و جوان جویای تفریح و تنوع، و عموماً فراموش و یا لوث شدن اصل موضوع، چیز دیگری نبود. آنچه در این بین مظلوم و قربانی شده، کوبانی است. به نظر نمیرسد بهرهبرداریهای سیاسی و فکری از بحران کوبانی و مصادره به مطلوب کردن آن، خدمت به کوبانی و یا دفاع از آن باشد.
اما هرچه تب احساسات که بالاتر میرود این به «حاشیه پرداختن و متن را رها کردن» ها نیز بیشتر شده، زبان منطق فارغ شده و پرخاشگریها و نفرتپراکنیها طلایهدار قافله میشود و در این حین است که مرور و واکاوی بحران اخیر، ضروریتر از قبل به نظر میآید. نکاتی در این مطلب مد نظر است که به صورت موردی به آنها پرداخته میشود:
۱.کوبانی در مرحله اول طبق معیارهای رسمی و بینالمللی جزئی از خاک سوریه و در مرحله دوم جزو محدوده حکومت خودگردانِ در اختیار حزب اتحادیه دموکراتیک PYD است. بنابراین هرگونه مسؤولیت صیانت از مردم کوبانی در درجه نخست متوجه بشار اسد و بعد از آن متوجه PYD و صالح مسلم است.
۲.اما موضوعی که در این بین بیش از هرچیز دیگری خودنمایی کرده و البته کمی هم عجیب به نظر میرسد، حجم اتهامات، توهینها، پرخاشگریها و نفرتپراکنیها به نسبت ترکیه و دولت رجب طیب اردوغان میباشد. حال سؤال اینجاست که دلیل این امر چیست؟ مگر نقش ترکیه در این بحران چه بوده که این مواضع را به دنبال داشته است؟
۳.ترکیه در بین تمامی کشورهای جهان به سبب مرز مشترکی که با کوبانی دارد بیشترین کمکهای انساندوستانه را به کوبانی کرده است؛ بیش از ۱۶۰ هزار نفر از آوارگان اهل کوبانی در خاک ترکیه اسکان یافته و در امنیت کامل به سر میبرند. نخست وزیر ترکیه این آوارگان را مهمانان ترکیه خوانده و به آنها اعلام میکند تا هر وقتی که بخواهند میتوانند در ترکیه بمانند و زندگی کنند. صدها مجروح اهل کوبانی در بیمارستانهای ترکیه درمان شده و غذا و لباس و اسکان تمامی آوارگان به صورت کامل توسط دولت ترکیه تأمین میشود. مقامات ترکیه آوارگان کرد اهل کوبانی را برادران خود خطاب کرده و با وجود بیش از یک میلیون آواره سوری، آمادگی خود را جهت اسکان و تأمین معیشت دهها هزار آواره کرد اهل کوبانی در ترکیه اعلام میکنند.
۴.انتظاراتی که از دولت فعلی ترکیه میرود، بیشتر انتظاراتی مرامی و رفاقتی و عوامانه است تا انتظاراتی دیپلماتیک و سیاسی؛ بیشتر انتظارتی است که از یک گروه چریکی میرود تا یک دولت سیاسی؛
اما این انتظارات کدام است:
«ترکیه مذاکرات صلح با کردها را چند سالی است آغاز کرده است. در این چند سال اخیر با حکومت اقلیم کردستان عراق هم روابط اقتصادی و سیاسی حسنهای داشته است. در نتیجه در هر نقطهای از این منطقه، هر کسی که به کردها حمله کرد ترکیه باید تمام قد به دفاع از کردها بپردازد.»
۵.اما اتهاماتی که متوجه دولت ترکیه شده کدامها هستند:
a)«عکسها و فیلمهایی دال بر ورود نیروهای داعش از خاک ترکیه به کوبانی وجود دارد؛ در نتیجه ترکیه از داعش حمایت میکند.»
- بدیهی است که از این عکسها و فیلمهای منتشر شده هر برداشتی میتوان کرد. حتی میتوان از آن هر مکان، و مرز و خاک هر کشور دیگری را هم استنباط کرد. نه پرچمی وجود دارد، نه قرارداد و یا توافق نوشته یا نانوشتهای دال بر این موضوع. اما به فرض اینکه خاک ترکیه هم باشد؛ با جستجویی مختصر در اینترنت، فیلم منتشر شده از جیشالعدل بلوچستان ایران در جریان گروگانگیری یک سال قبل را میتوان بازدید نمود. این فیلم به مراتب واضحتر از فیلمها و تصاویر موجودِ مورد بحث است. بر اساس این منطق، با قاطعیتِ به مراتب بیشتری باید اعلام کرد که نیروهای جیشالعدل را دولت پاکستان روانهی خاک ایران کردند.
علاوه بر این، همه میدانیم که ۳ طرف کوبانی توسط نیروهای داعش که شمار آنها به بیش از ۴۰ هزار نفر هم میرسد محاصره شده است. آیا از بین این ۴۰ هزار نیروی مسلح، آنقدر نیرو پیدا نشد که به کوبانی اعزام شود و کار به اعزام نیرو از ترکیه کشیده شد!
b)«ترکیه در بحران سوریه، از داعش بر ضد بشار اسد حمایت کرده است؛ در نتیجه ترکیه با داعش همکاری میکند.»
- ترکیه هیچگاه به صورت اختصاصی از داعش حمایت نکرده است. ترکیه از ارتش آزاد سوریه حمایت کرده است. در ابتدای بحران سوریه نیروهای داعش نه به صورت مستقل و با نام داعش، بلکه به عنوان اعضایی از ارتش آزاد و در کنار نیروهای جبهه النصره و در قالب این گروه به مبارزه با اسد مشغول بودند؛ مدتی بعد که پدیده داعش ظهور کرده و به صورت مستقل اعلام موجودیت کرد، این نیروها از النصره جدا شده و به داعش پیوستند. اما در پی این خروجِ داعش از صف مبارزین مخالف اسد و به دنبال آنکه بیش از ۷۰۰۰ نفر از ورزیدهترین نیروهای ارتش آزاد سوریه را به قتل رساند، تردیدها درباره ماهیت داعش آغاز شده و به دنبال آن بود که مخالفت آشکار ترکیه با داعش آغاز گردید. در بحران اخیر نیز، هم مقامات آمریکایی و هم مقامات دولت اقلیم کردستان عراق و هم خود دولتمردان ترکیه بارها و به صراحت دشمنی ترکیه با داعش را اعلام کردهاند.
c)«برخی از مجروحان داعش در حال مداوا در بیمارستانهای ترکیه دیده شدهاند.»
- بسیاری از مجروحان PKK و PYD نیز در بیمارستانهای ترکیه درمان میشوند. بعضاً نیروهایی هم هستند که بر ضد حکومت ترکیه سابقه مبارزه مسلحانه داشتهاند. اگر صرف این مداواها به دوستی و همپیمانی تعبیر شود، ترکیه متحد و همپیمان دهها گروه مسلح و غیر مسلح دیگر نیز میباشد؛ چرا که بسیاری از آنها هم در بیمارستانهای ترکیه مداوا میشوند. ضمن اینکه بسیاری از این موارد مربوط به دورانی است که داعش در جبهه ارتش آزاد سوریه بود و بر علیه بشار اسد مبارزه میکرد.
d)«تعدادی جوان با ظاهری شبیه به نیروهای داعش در مترو و بازار ترکیه دیده شدهاند که آزادانه رفت و آمد داشتهاند.»
- دهها برابر این افراد با همین ظاهر و پوشش در انگلستان و نروژ و فرانسه و اقلیم کردستان عراق هم آزادانه در بازار و مترو و اتوبوس رفت و آمد دارند. طبق این استدلال، تمامی این دولتها از اصلیترین حامیان داعش هستند.
e)«شماری از نیروهای داعش در فرودگاههای ترکیه به زمین مینشینند. بنابراین این نیروها را ترکیه به مناطق جنگی میفرستد.»
- این نتیجه معادل همین گزاره است:
«نیروهای داعش از کشورهای متفاوت جهان – از شمال آفریقا گرفته تا قلب اروپا و شمال آسیا – روانهی مناطق جنگی در سوریه و عراق میشوند؛ بنابراین نیروهای داعش را تمام این دولتهای اروپایی و آفریقایی و آسیایی روانهی این مناطق جنگی میکنند»
به صورت دقیقتر، منطق فوق، پتانسیل آفرینش این گزاره را نیز دارد:
«طبق آمار اعلام شده، در بین نیروهای داعش ۳۰۰ تبعهی اتریشی حضور دارند (بنا بر اخبار موثق هم همینگونه است)؛ بنابراین کشور اتریش از اصلیترین حامیان داعش است»
f)«چرا ترکیه در کوبانی دخالت نظامی نمیکند؟ به عبارت دقیقتر، چرا ترکیه به منظور جلوگیری از سقوط کوبانی به داعش حمله نمیکند؟»
- حال سؤال اساسی اینجاست که چرا باید ترکیه در کوبانی دخالت نظامی کند؟ حال به فرض اینکه ترکیه برای نجات کوبانی دست به حمله نظامی بر علیه داعش زند؛ چه ضمانتی وجود دارد که این جنگ به داخل خاک ترکیه که اکنون امنیت در آن برقرار است نکشد؟ امنیت ترکیه و اقتصاد و امرار معاش مردماش را بر هم نزند؟ آیا در آن صورت ملت ترکیه این حق را نخواهند داشت به دولت خود بگویند که شما به چه حقی وارد این جنگ شدید؟ مگر کوبانی جزء ترکیه بود که شما وارد معرکه شدید؟ و یا مگر گلولهای به سوی ترکیه شلیک شده بود که شما بخواهید مقابله به مثل کرده و از خود دفاع کنید؟ به چه حقی امنیت ما را به خاطر شهری که دو دولت دیگر (بشار اسد و صالح مسلم) بر آن حکومت میکنند بر هم میزنید؟
کشور ترکیه علاوه بر شهروندان کرد، شهروندان عرب، آذری و ارمنی هم دارد؛ و همگی در مناطق خود هممرز با سوریه و ایران و ارمنستان هستند. در پی اقدام نظامی در کوبانی، از این پس هرگاه در لاذقیه و تبریز و ایروان هم جنگی درگرفت و بحرانی پدید آمد، بلافاصله باید دولت ترکیه در آنجا نیز اقدام به دخالت نظامی کند؛ چون شهروندانِ از آن دست هم داشته و با آن مناطق نیز، مرز مشترک دارد.
دولت ترکیه از اصلیترین حامیان مخالفان بشار اسد در سوریه بوده و هست. بیش از ۳۰۰ هزار نفر در این سه سال در خلال این جنگ کشته شدهاند. ۳ میلیون نفر از آنان در خارج از سوریه و ۵ میلیون نفر در داخل سوریه آواره و بیخانمان شدهاند. در مواردی کار این مردمان جنگزده به خوردن گوشت گربه هم کشیده شده است. و بسیاری از این مناطق نیز هممرز با ترکیه بودهاند؛ اما در آن شرایط هم ترکیه اقدام به دخالت نظامی در سوریه نکرده است.
علاوه بر این، سوریه یک کشور رسمی و عضو سازمان ملل است. کوبانی هم طبق معیارهای رسمی جزئی از خاک سوریه است. حمله نظامی ترکیه به کشور سوریه به این آسانی که از آن سخن گفته میشود هم نیست. نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه محسوب میشود. هرگونه حمله نظامی به هر کشور عضو سازمان ملل باید در شورای امنیت مطرح و در آن تأیید شده و از رهگذر آن انجام شود. در غیر آنصورت نقض قوانین بینالمللی محسوب شده و تحریمها و تهدیدهای جهانی را در پی خواهد داشت. آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه و دولتهای غربی – که اتفاقاً برخی از آنها عضو ائتلاف ضد داعش هم هستند – به دنبال روزنهای جهت ناآرام کردن ترکیه جهت رسیدن به اهداف خود هستند. به همین دلیل است که بمبارانهای آنها بیشتر به جای اینکه خطرات و تهدیدهای داعش برعلیه کوبانی را رفع کند، داعش را به سمت مرزهای ترکیه سوق میدهد. هدف این بمبارانها نجات کوبانی نیست؛ بلکه هدایت بحران داعش به سوی مرزهای ترکیه است. به همین دلیل است که مقامات آمریکایی گفتهاند: «حفظ کوبانی در اولویت ما نیست؛ کوبانی به زودی سقوط میکند و آمریکا زیاد از این اتفاق نگران نیست».