صفات دعوتگر و آداب دعوت
صفات دعوتگر و آداب دعوت
نوینسده : دکتر محمد ابوالفتح البیانونی/ مترجم: عبدالرحمن زمانپور
چون دعوت إلی الله کار انبیاء علیهم الصلاه و السلام و پیروانشان میباشد لازم است کسی که به دعوت قیام میکند به صفاتی اساسی و آدابی ضروری آراسته باشد تا شایستگی آن کار را بیابد و دعوتش ثمربخش شود. با توجه به نبود فرق علمی دقیق، بین صفات و آداب از یک جهت مناسب دیدم که مهمترین صفات و آداب ضروری برای دعوتگران را بیتمایز بین آن دو، ردیف کنم؛ و از جهت دیگر، این صفات و آداب و دلایلش را به تفصیل نیاورم تا رعایت حدود دیباچه را کرده باشم. بدیهی است کسی که خواهان تفصیل بیشتر باشد، میتواند به کتابهای اخلاق و آداب که آکنده از صفات پسندیده و دلایلش است، مراجعه کند.
۱.به آن چیزی که مردم را به آن فرامیخواند ایمان عمیق داشته باشد. هر چه دعوتگر به دعوتش ایمان داشته باشد، و به ضروری بودنش و نیاز مردم به آن پی برده باشد، در دعوتش موفقتر خواهد بود. و هر چه ضعف ایمان داشته، نگاهش به دعوت نگاه ثانوی باشد، در آن سستی میکند، و در دعوت، بر غیر خدا توکل میکند، و در مسیر میلغزد و اوقات مردهاش را به دعوت اختصاص میدهد.
خداوند متعال میفرماید: «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ» مریم/۱۲
« ای یحیی ! کتاب ( تورات ) را با قوّت و ( قدرتِ هرچه تمامتر ) برگیر ( و با جدّ و جهدِ هرچه بیشتر بدان عمل کن ) »
نیز فرمود:
«فَخُذْهَا بِقُوَّهٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا »اعراف/۱۴۵
« الواح را با تاب و توان برگیر ( و با نشاط فراوان و تلاش بیامان ، مانند دیگر پیغمبران أُولُوالعزم ، در تبلیغ آنها دامن همّت به کمر بزن ) و به قوم خود ( یعنی بنیاسرائیل ) فرمان بده نیکوترین آنها را به کار بندند .»
تصمیم رسول الله(ص) به ادامه دعوت، تصمیم قاطعی بود که همهی انواع تردد و چانهزنیها را از بین برد. روایت شده که قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: پسر برادرت، ما را در مجلس و مسجدمان اذیت میکند، پس او را از آزار رساندن به ما بازدار. ابوطالب گفت: ای عقیل، محمد را پیش من بیاور. عقیل گفت: رفتم و او را آوردم. ابوطالب گفت: ای پسر برادرم، عموزادههایت خیال میکنند تو در مجلس و مسجدشان اذیتشان میکنی پس از این کار دست بردار. عقیل گفت: رسول الله(ص) به آسمان نگاه کرد و گفت: آیا این خورشید را میبینید؟ گفتند: بله، گفت: من نمیتوانم این کار را رها کنم حتی اگر برایم شعلهای از خورشید برافروزید. عقیل میگوید: ابوطالب گفت: برادر زادهام به ما دروغ نگفته است پس برگردید. و از اینجا بود که رسول الله(ص) روز «بدر» جایگاههای اصحابش را که با او بودند، پیش از ورود به میدان مشخص کرد تا مقدار عزم و تصمیمشان را بسنجد.
۲.با خدایی که مردم را به سویش فرا میخواند ارتباط قوی داشته باشد. دعوتگر، سخت نیازمند داشتن ارتباط قوی با خدای(عزوجل) است تا از او کمک و توفیق دریافت کند. از مظاهر این ارتباط قوی با خدا موارد زیر است:
الف: نیتش در دعوت الی الله، خالص برای خدا، و هدفش از دعوت، تنها کسب رضایت خدا باشد. به دنبال درآمد شخصی یا منافع دنیوی نباشد. هیچگونه زیانی به کارش وارد نشود. هر گونه غفلت از اخلاص، قصد را دگرگون کردن، و نیت را فاسد میکند و در نتیجه، عمل ضایع شده، و پاداش از بین میرود. آن سان که برای سه نفری (که اولین کسانی هستند که جهنم با آنان شعلهور میشود) پیش آمد. آن سه نفر عبارت بودند از دانشمند، انفاقکننده، مجاهد.
ب: محبت خدای (عزوجل) داشتن، و زیاد عبادت کردن و ذکر خدا. زیرا دعوتگری که با خدا ارتباط قوی داشته باشد به طاعت و تقرب به خدا بسیار علاقهمند، بلکه بر انجام نوافل حریص است. بدان گونه که از محرمات پرهیز میکند، از مکروهات نیز میپرهیزد و کارهای خداجویانه و طاعتها را زیاد انجام میدهد تا خدا او را در همهی کارهایش مورد عنایت قرار دهد. در حدیث شریف آمده است:
«وَمَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَمَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَیَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا وَرِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا وَإِنْ سَأَلَنِی لَأُعْطِیَنَّهُ وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّهُ»
« محبوبترین چیزی که بندهام با یاری آن، به من نزدیک میشود انجام فرایضی است که بر او واجب کردهام و بندهام پیوسته با سنتها به من نزدیک میشود تا او را دوست بدارم پس آنگاه که دوستش بدارم، شنواییاش میشوم که با آن میشنود، و بیناییاش میشوم که با آن میبیند؛ و دستش میشوم که با آن (اشیا را) میگیرد؛ و پایش که با آن راه میرود. اگر از من چیزی بخواهد به او میدهم و اگر به من پناه آورد، قطعاً پناهش میدهم.»
و مظاهر دیگری که نشانگر ارتباط قوی داعی با خدای (عزوجل) است.
- ۳. به آن چیزی که مردم را به آن دعوت میکند آگاهی و بینش داشته باشد. زیرا تنها اهل علم هستند که میتوانند حق دعوت را ادا کنند. چون آنان از میراث رسول(ص) بهرهمند هستند، و نسبت به دینشان بصیرت دارند. در حالی که فرد ناآگاه، از جایی که خود احساس نمیکند، به دعوت آسیب میرساند. خداوند متعال فرمود:
«قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ »زمر/۹
«بگو : آیا کسانی که ( وظیفه خود را در قبال خدا ) میدانند ، با کسانی که ( چنین چیزی را ) نمیدانند ، برابر و یکسانند ؟ ! ( هرگز )»
و فرمود:
«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی»یوسف/۱۰۸
خوب توجه کنید که عابد جاهل، با آن کسی که نود و نه نفر را کشته بود و آمده بود از توبه میپرسید، چگونه رفتار کرد؟
- ۴. عمل مبتنی بر علم و استقامت در رفتار: دعوتگری که علمش با عملش مطابقت نداشته باشند خیری در او نیست و رفتارش درست نخواهد بود.
خطرناکترین دردی که دامنگیر دعوتگران میشود این است که علم و عمل با هم نداشته باشد. خدای متعال در اینباره میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ »صف/۲-۳
«ای مؤمنان ! چرا سخنی ( به دیگران ) میگوئید که خودتان برابر آن عمل نمیکنید ؟اگر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید ، موجب کینه و خشم عظیم خدا میگردد .»
خداوند از زبان پیامبر شعیب(ع) فرمود:
«وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَى مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ »هود/۸۸
«من نمیخواهم شما را از چیزی باز دارم و خودم مرتکب آن شوم ( و بلکه شما را به انجام کاری میخوانم که خود نیز بدان عمل میکنم ) . من تا آنجا که میتوانم جز اصلاح ( خویشتن و شما را ) نمیخواهم ، و توفیق من هم ( در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی ) جز با ( یاری و پشتیبانی ) خدا ( انجام پذیرفتنی ) نیست . تنها بر او توکّل میکنم و ( کار و بارم را بدو واگذار میسازم و با توبه و انابت ) فقط به سوی او برمیگردم .»
و نتیجهی زندگی علم بیعمل، در دنیا این است که مدعوین بگویند: اگر این دعوتگر در دعوتش صادق بود، آنچه میگوید خود و بستگانش زودتر از دیگران به آن عمل میکردند. چنین دعوتگری موقعیت بسیار ضعیف و متزلزلی خواهد داشت.
دعوتگری که از خوبیهای اسلام و صلاحیت تطبیقش در هر زمان و مکانی سخن میگوید، ولی اثر اسلام در خود و خانوادهاش دیده نمیشود زیرا زبان حال از زبان قال بسیار کارآتر است. از نتایج کار عالم بی عمل در آخرت، همین کافی است که سرنوشت چنین دعوتگری، سرنوشت همان خواهد بود که رودههایش درون آتش، از شکمش بیرون میزند. در حدیث شریف آمده است:
« یؤتی بالرجل یوم القیامه فیلقی فی النار فتندرق أقتاب بطنه فیدور بها کما یدور الحمار بالرحی، فیجتمع إلیه أهل النار فیقولون: یا فلان مالک؟ ألم تکن تأمر بالمعروف وتنهی عن المنکر؟ فیقول: بلی قد کنت آمراً بالمعروف ولا آتیه، وأنهی عن المنکر وآتیه.»
« روز قیامت شخص آورده میشود و در آتش انداخته میشود پس رودههایش از شکمش بیرون میزند و همچون الاغ در آسیاب، به دور رودههایش میچرخد. دوزخیان گرد او جمع میشوند و میگویند: فلانی تو را چه شده؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر نمیکردی؟ میگوید: بله به معروف امر میکردم و خود انجام نمیدادم و از منکر نهی میکردم در حالی که خودم انجام میدادم.»
- ۵. آگاهی و درایت کامل: که عبارت است از درک آنچه دعوت را در بر میگیرد. بنابراین، داعی از آگاهی و درایت بینیاز نمیباشد. دعوتگر باید به چند مسئله آگاهی داشته باشد:
– به واقعیت دعوت و خواستها و نیازهای دعوت در عصر خودش.
– به واقعیت مدعوین پیرامونش.
– به واقعیت خویش و بسترها و حالتهایی که او را احاطه کرده است.
اگر دعوتگر به این امور آگاهی نداشته باشد، در دعوتش ناآگاهانه و کورکورانه حرکت خواهد کرد و دانسته یا ندانسته به جای اصلاح، بلاها و مصیبتهایی را دامنگیر دعوت خواهد ساخت.
بر اساس این آگاهی و درایت، نقشهها وضع میشود و اولویتها مشخص میگردد و متوازن عمل میشود و با آگاهی و درایت است که بینش دعوتگر نسبت به دعوتش کامل میشود.
- ۶. شیوهی حکیمانه: دعوتگر باید در روش دعوت حکیمانه عمل کند. برای کسانی که دعوتشان میکند روش نیکو و مناسبی برگزیند، و هر روش را در جای متناسب خود به کار برد. انسان حکیم، کسی است که نیک انتخاب کند و هر چیز را در جای خود قرار دهد. خداوند متعال میفرماید:
« یُؤتِی الْحِکْمَهَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» بقره/ ۲۶۹
«فرزانگی را به هرکس که بخواهد ( و شایسته بیند ) میدهد ، و به هرکس که فرزانگی داده شود ، بیگمان خیر فراوانی بدو داده شده است »
خداوند میفرماید:
«ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» نحل/۱۲۵
«( ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن »
إن شاءالله در فصل مربوط به برنامهها و روشها و وسایل، صورتهای گوناگون حکمت را با تفصیل بیشتر بیان خواهیم کرد.
- ۷. متخلق شدن به اخلاق نیکو: به همان صورت که در رابطه با خدا، ارتباط محکم مهمترین صفت به شمار میرود؛ در رابطه با مدعوین نیز مهمترین صفت، خود را به اخلاق نیکو آراستن است. خدای(عزوجل)، پیامبرش (ص) و نخستین دعوتگر را اینگونه توصیف میکند:
«وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ »قلم/۴
«تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی . »
قرآن اهمیت اخلاق نیک پیامبر را این گونه بیان میدارد:
« فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ »آل عمران/۵۹
« از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان ( که سر از خطّ فرمان کشیده بودند ) نرمش نمودی . و اگر درشتخوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند . پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن . و هنگامی که ( پس از شور و تبادل آراء ) تصمیم به انجام کاری گرفتی ( قاطعانه دست به کار شو و ) بر خدا توکّل کن ؛ چرا که خدا توکّلکنندگان را دوست میدارد . »
صحابه رضی الله عنهم، رسول الله(ص) را خوش اخلاقترین مردم توصیف کردهاند. رسول الله(ص) خود نیز جایگاه اخلاق نیکو را برای ما بیان فرموده است:
« أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَانًا أَحْسَنُهُمْ أخُلُاقًا، وَخِیَارُکُمْ خِیَارُکُمْ لِنِسَائِهِمْ »
«مؤمنانی ایمانشان کاملتر است که اخلاقشان نیکوتر باشد، و بهترین شما، کسی است که در رفتار با زنانشان بهتر باشد.»
و نیز فرمود: « ما من شَیءٍ أَثْقَلُ فی میزَانِ المُؤمِنِ یَومَ القِیامه من حُسْنِ الخُلُقِ . وإِنَّ اللَّه یُبغِضُ الفَاحِشَ البَذِیِّ»
«روز قیامت در میزان مؤمن چیزی از اخلاق نیکو، سنگینتر نیست و خداوند دشنام دهندهی بددهن را دشمن میدارد.»
آخرین توصیهی رسول(ص) به معاذ زمانی (که او را به یمن فرستاد) این بود:
«أحسن خلقک للناس یا معاذ بن جبل»
«ای معاذ بن جبل، با مردم خوش اخلاق باش).
بنابراین لازم است دعوتگر در آراستن خود به اخلاق نیکو و زدودن اخلاق بد از خود، کوشا باشد، زیرا علم آموختن و بردباری با تحمل و تکلف است. در حدیث شریف آمده است:
« و من یستعفف یعفه الله،و من یستغن یغنه الله و من یتصبر یصبره الله»
«کسی که در پی عفت باشد، خدا او را عفیف میگرداند؛ و کسی که خود را از طمع به دیگران بینیاز بداند، خدا او را بینیاز میگرداند؛ و کسی که صبر پیشه کند، خداوند او را صبور میگرداند.»
شمار اخلاقهای نیکو فراوان است. علمای اخلاق در تصانیفشان به تفصیل در اینباره داد سخن دادهاند پس به آنها مراجعه و برای آراستن خود بدانها تلاش شود.
- ۸. حسن ظن داشتن به مسلمانان: دعوتگر بایستی به همهی مسلمانان خوش بین باشد و ظاهر افراد را بپذیرد و باطنشان را به خدای متعال واگذارد. خداوند متعال میفرماید:
« یا اَیُّها الَّذینَ ءامَنُوا اِجتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ »حجرات/۱۲
« ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که پاره ای از گمانها گناه است »
در حدیث شریف نیز آمده است:
« إیّاکُم و الظَّنَّ؛ فإنَّ الظَّنَّ أکذَبُ الحَدیثِ»
«شما را از گمان برحذر میدارم زیرا گمان دروغترین سخن است».
باز در همین باره فرمودند:
«حسن الظن من حسن العباده»
«خوش بینی از زیبایی و نیکویی عبادت است.»
خوش بین بودن نسبت به مردم، به معنای غفلت ورزیدن از واقعیت آنان و سکوت در برابر خطاهایشان نیست بلکه به این معناست که گفتار و کردارشان، توجیه درستی داشته باشد. همان طور که حسن ظن با برحذر بودن تعارضی ندارد.
خداوند متعال میفرماید:
« إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوّاً لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ »تغابن/۱۴
« قطعاً بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند . ( شما را از راه خدا باز میدارند ، و از عبادت و طاعت سست میگردانند ) پس از ایشان خویشتن را بر حذر دارید »
از عمر(رضی الله عنه) مشهور است که فرمود: «لست بالخب و لا الخب یخدعنی»
(فریب کار نیستم و فریبکار نمیتواند مرا بفریبد).
- عیبهای مردم را بپوشاند: خداوند متعال میفرماید:
« إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ »نور/۱۹
« بیگمان کسانی که دوست میدارند گناهان بزرگی ( همچون زنا ) در میان مؤمنان پخش گردد ، ایشان در دنیا و آخرت ، شکنجه و عذاب دردناکی دارند »
در حدیث شریف نیز آمده است:
«لا یستر عبد عبداً فی الدنیا إلا ستره الله یوم القیامه»
«هیچ بندهای، بندهای را در دنیا نمیپوشاند(افشا نمیکند) مگر آن که خدا در روز قیامت او را بپوشاند(افشا نکند)»
نقش دعوتگر شبیه نقش پزشک است که گاه به قصد درمان از عورت و اسرار مردم اطلاع مییابد. بنابراین لازم است که آن را بپوشاند و مریض را رسوا نکند.
- ۱۰. در جایی که رفت و آمد، مناسب باشد، با مردم رفت و آمد کند، و در جایی که کنارهگیری بهتر است از آنان کناره گیرد. یکی از لوازم کار دعوتگر برای این که مردم را به خیر دعوت، و به معروف امر کند و از منکر بازشان دارد، این است که با مردم درآمیزد. در حدیث شریف آمده است:
«المؤمن الذی یخالط الناس و یصبر علی أذاهم أفضل من المؤمن الذی لا یخالط الناس و لا یصبر علی أذاهم»
«مؤمنی که با مردم درآمیزد و بر آزار و اذیت آنان صبر کند، بهتر از مؤمنی است که با مردم درنمیآمیزد، و بر آزار و اذیتشان صبر نمیکند.»
این درآمیختن و رفت و آمد، آداب و شروطی دارد که علما آن را بیان کردهاند و باید آن را مورد ملاحظه قرار داد. خداوند متعال میفرماید:
« وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ »انعام/۶۸
« هرگاه دیدی کسانی به تمسخر و طعن در آیات ( قرآنیِ ) ما میپردازند ، از آنان روی بگردان ( و مجلس ایشان را ترک کن و با آنان منشین ) تا آن گاه که به سخن دیگری میپردازند . »
و نیز فرمود:
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللّهِ یُکَفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ »نساء/۱۴۰
« خداوند در کتاب ( قرآن ، این حکم را ) بر شما نازل کرده است که چون شنیدید به آیات خدا کفر ورزیده میشود و آیات خدا به بازیچه گرفته میشود ، با چنین کسانی منشینید تا آن گاه که به سخن دیگری بپردازند ( و دست از کفر و شوخی نابهنجار خود بردارند ) . بیگمان در این صورت ( که با ایشان همنشین میشوید و به استهزاء آنان گوش فرا میدهید ) شما هم مثل آنان خواهید بود ( و در استهزاء به قرآن شریک ایشان خواهید گشت ) . »
رسول الله(ص) بیان فرمود: که نخستین نقصی که به بنی اسرائیل وارد شد به سبب رفت و آمد نامحدود با صاحبان معاصی و منکرات بود. بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که پزشکانی که بیماران را معالجه میکنند، از ترس مبتلا شدن به آن بیماری و منتقل شدن بیماری به آنان، به چه احتیاط ها و محافظهکاریها دست مییازند.
- ۱۱. دعوتگر، باید جایگاه واقعی هر فردی را بشناسد و قدر صاحبان فضل را بداند. در حدیثی از عایشه رضی الله عنها آمده است:
«أمرنا رسول الله(ص) أن ننزل الناس منازلهم»
«رسول الله(ص) به ما دستور داد جایگاه واقعی مردم را بشناسیم.»
و در حدیث دیگری از عمروبن شعیب، از پدرش، از جدش آمده است که رسول الله(ص) فرمود:
«لیس منا لم یرحم صغیرنا و یعرف شرف کبیرنا»
«کسی که به کوچک ما رحم نکند و بزرگمان را قدر ننهد از ما نیست».
و از ابوموسی اشعری روایت است که رسول الله(ص) فرمود: «إن من إجلال الله تعالی إکرام ذی الشیبه المسلم و حامل القرآن غیر الغالی فیه و الجافی عنه و إکرام ذی السلطان المقسط»
«گرامی داشتن یک مسلمان پیر و حامل قرآن (مشروط بدان) که از افراط و تفریط به دور باشد، و گرامی داشتن پادشاه دادگر، در حقیقت احترام گذاشتن به خداوند متعال است».
لازم است دعوتگر سطح و شخصیت افراد و تفاوتهایشان را مورد توجه قرار دهد؛ و هر کسی را به اندازهی شخصیتش ارج نهد. گفته شده است:
«فإنما یعرف الفضل لأهل الفضل أهل الفضل»
«قدر زر، زرگر شناسد».
- ۱۲. با دیگر دعوتگران همکاری داشته باشد و با آنان مشورت کند، و یکدیگر را نصیحت کنند. خداوند متعال میفرماید:
« وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ »مائده/۲
« در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید ، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید . »
و در حقیقت کار دعوت از مهمترین صورتهای نیکوکاری است که تعاون و مشاوره و تناصح را میطلبد.
خداوند متعال میفرماید:
« وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ »شوری/۳۸
« و کارشان به شیوه رایزنی و بر پایه مشورت با یکدیگر است »
در حدیث شریف آمده است: «الدین النصیحه قلنا لمن؟ قال: لله و لکتابه و لرسوله و لأئمه المسلمین و عامتهم»
«دین نصیحت است. گفتیم برای چه کسی؟ فرمود: برای خدا و کتابش و پیامبرش و پیشوایان مسلمان و همهی مردم».
عمل کردن به این ادب دعوی، محبت بین داعیان را عمیقتر میکند، و شرارت و بدی را از آنان دور میسازد و خودخواهی و خودرأییشان را درمان میبخشد.
صفات و آداب دیگری هم وجود دارد که بر دانای تیزبین و دعوتگر مشتاق پوشیده نیست و برای کسب این گونه صفات و آداب، بایستی جهد و تلاش قوی و مستمری را آغاز کرد. خداوند متعال میفرماید:
« وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ »عنکبوت/۶۹
« کسانی که برای ( رضایت ) ما به تلاش ایستند و در راه ( پیروزی دین ) ما جهاد کنند ، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود ( و مشمول حمایت و هدایت خویش ) میگردانیم ، و قطعاً خدا با نیکوکاران است ( و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند ) »
آمادهسازی دعوتگر
برای پرورش دعوتگران و تربیت کردنشان با صفات پسندیده و آداب شایستهای که از پیش ذکر شد تا بتوانند وظیفهشان را به نحو أحسن انجام دهند، باید به آماده سازی ویژهای پرداخت. شاید بارزترین نشانهها و علایم این آمادهسازی موارد زیر باشد:
- توجه کافی به پرورش دعوتگران با آموزهها، احکام، ویژگیها و آداب اسلامی؛ و مجهز کردنشان به همهی عواملی که در امر دعوت ضروری است.
- اهتمام جدی به مطالعهی قرآن کریم و سنت و سیرت نبوی، به گونهای که مراد از آن دریافت هدایت و الگوگیری و پیروی از رسول الله(ص) باشد.
- عنایت به مجالست با علما عامل و دعوتگران خداجو و مربیان صادق، تا از هدایت آنان بهرهها برگیرند و از تجارب و روشهایشان استفاده کنند.
- عمق بخشیدن به معانی برادری ایمانی در بین خود دعوتگران، تا حقوق برادری میان آنان ادا شود و فایدهاش را احساس کنند.
- توجه به بررسی تطبیقات دعوی و مناقشهی مربوط به اشتباهات تا خطاها جبران و از آن راه، کسب فایده شود. علایم و راهکارهای دیگری هم هست که بر کسانی که به امر دعوت اهمیت میدهند، پوشیده نیست.
—————————————
نام کتاب: درآمدی بر علم دعوت/ مؤلف: دکتر محمد ابوالفتح البیانونی/ مترجم: عبدالرحمن زمانپور/ تهران نشر احسان،۱۳۸۸