چرایی و چگونگی، حمله ی دوباره ی ترکیه به کردستان سوریه
چرایی و چگونگی، حمله ی دوباره ی ترکیه به کردستان سوریه
نویسنده :عبدالعزیز مولودی
سه روز از حمله ی دوباره ی ترکیه به کردستان سوریه گذشت. حمله ترکیه به شمال شرق کردستان سوریه و اشغال این مناطق تا عمق ۳۰ کیلومتری و تصور ایجاد منطقه ی حایل بوسیله ی حدود سه و نیم میلیون آواره ی سوری غیر کرد، تصمیمی نیست که آنرا تنها یک نفر یا یک کشور گرفته باشد. بلکه امری منطقه ای و جهانی است اما مسئولیت حمله و تبعات آن متوجه دولت ترکیه و شخص اردوغان است. به نظر می رسد که ترکیه برای اشغال کردستان سوریه و آواره کردن موج دیگری از مردم غیرنظامی کرد، قبلا چراغ سبز یا حتی همراهی دولت های موثر در منطقه را گرفته است، زیرا حتی شورای امنیت ملل متحد نیز امروز جمعه از محکوم کردن این حمله خودداری کرد.
نبود هیچ اراده ی موثری برای جلوگیری از اقدامات غیرانسانی ترکیه در قبال کردها، تا جایی است که اردوغان، رئیس جمهور این کشور از آوارگان سوری به عنوان گروگان استفاده می کند. در تهدیدی که نسبت به اعتراض اروپا به اقدام نظامی ترکیه کرد، رجب طیب اردوغان، اعلام کرد که ار اروپا اقدام ترکیه را اشغال سوریه بنامد، مرزها را باز می کند تا آنها به اروپا مهاجرت کنند. این در حالی است که مسئولیت آوارگی مردم سوریه با دولت اقتدارگرای این کشور است نه کشورهای اروپایی و در نهایت باید دولت اسد بهای اقدامات خود را در قبال مردم این کشور بپردازد.
مسئله ی کردستان سوریه به عنوان بخشی از معضل اصلی خاورمیانه، امری نیست که با نسل کشی، یکسان سازی قومی و مذهبی یا سرکوب، آوارگی و ایجاد منطقه حایل با اسکان مردم غیرکرد حل شود. هریک از روشهای یادشده در گذشته تجربه شده و در نهایت آنچه حاصل آمده است، بالاگرفتن مجدد خواست برابری خواهانه ی کردها بوده است. تالی منفی این حرکات دامن زدن به خشونت بیشتر و حتی پیچیده تر است.
شاید به علت اینکه در این منطقه، هم اصل حاکمیت ملی دولت ها حرف اول را می زند و پدیده های مردمی براحتی نادیده گرفته می شود، هم به نظر می رسد که در بازگشت به دوران اسطوره ای در عرصه ی سیاسی، دولت ها در خاورمیانه نه تنها در خدمت مردم خود نیستند، بلکه مردم و گروه های اجتماعی را به عنوان ابزاری برای خدمت به خود می نگرند. از این رو است که آوارگی مردم سوریه دولت این کشور را به پذیرش مسئولیت خود تشویق نمی کند، حتی مانند مورد دولت اردوغان و اتحادیه اروپا، از آنها به عنوان گروگان استفاده می شود در حالی که در کشورهای توسعه یافته دولت در خدمت مردم است و تصمیمات مهم برمبنای منافع ملی مردم گرفته می شود.
از این رو، می توان ادعا کرد که کارکردهای دولت در خاورمیانه در حال گذار از مفهوم مدرن دولت و بازگشت به مفهوم ما قبل باستان یا شرقی آن است. در این صورت، مسئولیت مردم و گروه های اجتماعی و فرهنگی است که با کسب آگاهی و تلاش بیشتر در حوزه ی مدنی، با پدیده ی بازگشت به ایده ی دولت باستانی و دولت غیر پاسخگو مقابله کنند.
@moloudiaziz