اسماء الله، درس نوزدهم، خلّاق/خلق
اسماء الله، درس نوزدهم، خلّاق/خلق
برسی صفت خلّاق
تنها آیه ای که توش دوبار بِإِذْنِ اللَّهِ اومده، یعنی به اذن خدا، با مجوّز خدا، اونجاییه که عیسی میگه: أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم، همانا من خلق میکنم براتون، مِّنَ الطِّینِ، از گِل، یعنی همین ماده ای که خدا خلق کرده، کَهَیْئَهِ الطَّیْر، یه چیزی شبیه پرنده هایی که خدا خلق کرده. فَأَنفُخُ فِیهِ، پس میدمم درش، از همون دمی که خدا زمان خلقتم در من دمیده. فَیَکُونُ طَیْرًا، پس میشه یه پرنده ای. یعنی نوع پرنده نامعلومه، خالق اون پرنده نوعش رو میدونه. همه اینها: بِإِذْنِ اللَّهِ انجام میشه. یعنی این خلاقیت من، طبق مشیت خدای خالقه.
خلق و خلاقیت خدا، از در قدرت و بی نیازیشه، إِذَا أَرَادَ شَیْئًا، تا ارادۀ خلق چیزی میکنه: یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ، میگه بهش باش، پس میشه. نیازی به صرف مواد و توان و زمان نداره (۳۶:۸۲). فرض کنیم کل این عالم ما، بخشی از خواب خدا باشه، ما تو عالم ذهنش باشیم. مگه غیر از اینه که خود ما وقتی خوابیم، تو عالم ذهنمون هستیم، همۀ اون عالم و عالمیان که داریم میبینیم، تو یه چشم به هم زدن میتونن از اول خلق بشن، تغییر حالت بدن. این میشه کُن فَیَکُونُ.
اما خلق و خلاقیت ما، داخل این دنیا، بگیم باش بشه، نیست! خُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفًا (۴:۲۸)، انسان ضعیف خلق شده. نیاز، مادر همۀ اختراعاته. پس همه ما خلاق هستیم، تا با خلاقیت خودمون، ضعف مالی و جسمی و روحی و علمی و انواع نیازهای دیگمون رو برطرف کنیم. در راستای اذن و مشیت خدا، به مدد موادی که در زمین برامون خلق کرده. با صرف توان و زمان، زحمت و تلاش، همت و پشتکار.
أَفَمَن یَخْلُقُ کَمَن لَّا یَخْلُقُ (۱۶:۱۷) آیا پس اونکه از خلاقیتش تو زندگی استفاده میکنه، خلق و خدمتی ارائه میکنه، مثل اونیه که هیچ کاری نکرده؟ فقط از تولیدات دیگران استفاده میکنه، اما خودش هیچ تولیدی نداره؟
خدا خالقه، همۀ این عالم و عالمیان رو خلق کرده: وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ (۳۷:۹۶)، هم شما رو، هم طبیعتا همۀ اعمال شما رو، خودش خلق کرده. ظاهرا این ماییم که خلق میکنیم، ولی وقتی خودمون خلق اون هستیم، پس خلاق خودشه.
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ، خدا اول خلاقیت به خرج میده، بعد اون ایده رو مُبَرّی از ایراد میکنه، تا نهایتا به تصویر بکشه. پس اول ایده، بعد پردازش، بعد تولید. فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ (۶۴:۳) خوب صورتتون داد، یه خلقت به نحو احسن انجام داد. پس حفظ زیبایی در کنار کارایی، در هر خلقی که میکنیم لازمه.
خَلْقٍ جَدِیدٍ (۱۳:۵) یه خلق جدید، یه طرح تازه، ایدۀ متفاوت. الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ (۱۵:۸۶) ناشی از علم، بر مبنای مطالعه و تحقیق. مَا خَلَقْنَا … لَاعِبِینَ (۲۱:۱۶)، خلق و خلاقیت نه واسه بازی و تفریح. مَا خَلَقْنَا … بَاطِلًا (۳۸:۲۷)، نه بی حاصل و باطل. مثل اونا که دیدین ساعتها دومینو میچینن؟ خلاقیتشون رو در راه یه بازی موقت، که در طی چند دقیقه همش میریزه و باطل میشه، صرف میکنن.
خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَل (۲۱:۳۷)، انسان عجول خلق شده. با عجله یه کارو شروع میکنه، زودم خسته میشه ولش میکنه. محکم شروع میکنه، راحت رها میکنه. آهسته و پیوسته پیش نمیره.
هر ایده ای اولش ضعیفه، خَلَقَکُم مِّن ضَعْفٍ. اگه خوب پیگیرش بشیم، ولش نکنیم، بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّهً، بعد از ضعیف بودن، اون ایده، اون سوژه قدرت میگیره، تا به ثمر برسه. بَعْدِ قُوَّهٍ ضَعْفًا، نهایتا هم یه عمری داره، هیچ محصولی ابدی نیست (۳۰:۵۴)، پس به عنوان یه خلاق، باید به موقع از اون خلق بهره برداری کنیم، و به موقع رها کنیم و به خلق بعدی بپردازیم.
خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، خدا زمین و و آسمونا رو خلق کرد. خلق یه سیستم جدید، هدفمند و گسترده، خیلی عالیه. وَهُوَ عَلَىٰ جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ، مشروط بر اینکه بتونیم اون خلقی که کردیم رو جمعش کنیم، از پس مدیریتش بر بیایم! نه انقدر خلق ما محدود باشه که حاصلی نده، نه انقدر وسیع باشه که از دستمون در بره.
کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (۵۴:۴۹)، هر چیزی اطرافمون هست، بر مبنای قدر و محاسبه و اندازۀ دقیقی خلق شده. اما واقعا چقدر قدر چیزایی که واسه راحتی ما خلق شده رو میدونیم؟ ساده ترین راه واسه فهم اسم خلّاق، اینه که چند دقیقه سکوت کنیم، نگاه کنیم، تفکر کنیم به چیزایی که همین الان اطراف ماست. که سایر آدما، با تکیه بر خلاقیت خودشون، بخاطر نیاز خودشون خلق کردن، که الان بدست ما رسیده. وقتی عالمیان این همه چیز خلق کردن، که من دارم استفاده میکنم، من چه خلاقیتی دارم که واسه عالم قابل استفاده باشه؟
هین سخن تازه بگو، تا دو جهان تازه شود
(مولانا – غزل ۵۴۶)
مطالب مرتبط: اسماء الحسنی