تفسیر سوره قدر
تفسیر سوره قدر
نویسنده: شهید سید قطب / مترجم: دکتر مصطفی خرمدل
سورۀ قدر مکّی و ۵ آیه است
بسم الله الرحمن الرحیم
(إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ (۱)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ (۲)لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) (۵)
سخن در این سوره از آن شب موعود دیدنی است، شبی که سراسر جهان هستی آن را با شادمانی و غبطه و دعا و غوغا و هلهلۀ شادی ثبت و ضبط کرده است. شب تماس مطلق زمین با عالم بالا و فرشتگان والا بوده است. شب نزول این قرآن بر دل محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم فرستادۀ یزدان بوده است. شب آن رخداد بزرگی است که زمین هرگز همسان آن را از نظر عظمت و شکوه، و از لحاظ دلالت و معنی، و از جنبۀ تأثیراتی که در زندگی جملگی انسانها داشـته است، به خود ندیده است. عظمتی که درک و فهم بشری آن را احاطه نمیکند و بدان پی نمیبرد:
(إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ (۱)وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ) (۲)
ما قرآن را در شب باارزش «لیله القدر» فرو فرستادهایم. تو چه میدانی شب قدر کدام است (و چه اندازه عظیم است؟).
(لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) (۳)
شب قدر شبی است که از هزار ماه بهتر است.
نصوص قرآنیای که این رخداد را ذکر میکنند نزدیک است بال بگیرند و به پرواز درآیند و سراسر جهان را نور باران کنند. بلکه چنین نصوصی با نور جنبان و روان و دلآرا و مهربان، همه جا را نورباران میکنند. با نور درخشان و رخشان یزدان که در قرآن تابان است:
(إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ) (۱)
ما قرآن را در شب باارزش «لیله القدر» فروفرستادهایم. با نور فرشتگان و جبرئیل که در تمام شب میان زمین و جهان بالا و والا در رفت و آمدند:
(تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) (۴)
فرشتگان و جبرئیل در آن شب با اجازۀ پروردگارشان پیاپی (بـه کرۀ زمین و به سوی پرستشگران و عبادتکنندگان شب زندهدار) میآیند برای هر گونه کاری (که بدان یزدان سبحان دستور داده باشد). با نور بامدادان که نصوص قرآنی آن را هماهنگ با نور وحی و نور فرشتگان، و با نور روح سلامت و ایمنی در پرواز بر بالای هستی و بر بالای ارواحی که به پیکرۀ این هستی میدوند، ذکر میکند:
(سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) (۵)
آن شب، شب سلامت و رحمت (و درود فرشتگان بر مؤمنان شبزندهدار) است تا طلوع صبح.
شبی که این سوره از آن سخن میگوید هـمان شبی است که در سورۀ دخان از آن سخن رفته است:
(إنا أنزلناه فی لیله مبارکه , إنا کنا منذرین , فیها یفرق کل أمر حکیم . أمرا من عندنا إنا کنا مرسلین . رحمه من ربک إنه هو السمیع العلیم).
ما قرآن را در شب پرخیر و برکتی فرو فرستادهایم. ما همواره بیمدهندۀ (کافران و مشرکان و ظالمان، با ارسال پیغمبران به سـویشان) بودهایم (و کتابها برایشان فروفرستادهایم. این قرآن هم آخرین حلقه از این سلسله است). در این شب مبارک، هر گونه کار حکیمانهای (که انسان را به حقیقت آشنا و به سعادت برساند، و او را از باطل و شقاوت دور گرداند، از سوی خدا) بیان و مقرّر گشته است. کار و باری که از سوی ما صادر و بدان دستور داده شده است (و در قرآن برای انسانها روانه گشته است و) ما فرستندۀ (محمّد و همۀ انبیاء، و قرآن و همۀ کتابهای آسمانی) بودهایم. (این کار) به خاطر رحمتی از سوی پروردگارت (در حـقّ انسانها) است. خدا شنوا و آگاه است. (دخان/3-6)
معروف این است که لیله القدر شبی از شبهای رمضان است، همان گونه که در سورۀ بقره آمده است:
(شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن , هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان).
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است (و آغاز به نزول نموده است و در مدّت بیست و سه سال تدریجاً به دست مردم رسیده است) تا مردم را راهنمائی کند و نشانهها و آیات روشنی از ارشاد (به حقّ و حقیقت) باشد و (میان حقّ و باطل در همۀ ادوار) جدائی افکند.(بقره/۱۸۵)
یعنی لیله القدر شبی است که نزول قرآن بر قلب پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آغاز گردیده است تا آن را به مردمان برساند. در روایت ابن اسحاق آمده است که سرآغاز وحی با دیباچۀ سورۀ علق در ماه رمضان بوده است. در آن حال که پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در غار حراء به گوشهگیری و عبادت مشغول بوده است.
روایتهای زیادی در بارۀ تعیین این شب نقل گردیده است. بعضیها آن را شب بیست و هفتم رمضان میدانند. برخیها آن را شب بیست و یکم رمضان میانگارند. بعضیها آن را شبهای دهگانۀ آخر رمضان میشمارند. و برخیها آن را در رمضان به طور کـلّی میدانند. به هر حال لیله القدر شبی از شبهای رمضان است بنا به ارجح اقوال.
*
اسم این شب «لیله القدر» است . . . معنی قدر چه بسا تقدیر و تدبیر و ارزیابی و تعیین است. یا به معنی ارج و ارزش و بزرگ و سترگ است. هر دو معنی با آن رخداد بزرگ جهانی همخوانـی دارد، رخداد قرآن و وحی و رسالت . . . رخدادی بزرگتر و پایدارتر از این رخداد، در میان همۀ رخدادهای هستی وجود ندارد. همچنین رخدادی پرمحتواتر و پردلالتتر از آن در بارۀ تقدیر و تدبیر زندگانی بندگان وجود ندارد. این شب بهتر از هزار ماه است. ذکر این چنین عددهائی در قرآن برای محدود کردن و معیّن نمودن نیست. بلکه بیانگر فزونی و فراوانی است. این شب در زندگانی انسانها از هزاران ماه بهتر است. چه بسیار هزاران ماهی و هزاران سالی که سپری شده است و گذشته است بدون این که بخشی از آثار و تحوّلاتی را در زندگی انسانها برجای گذاشته باشند و برجای نهاده باشند که این شب مبارک و باسعادت برجای گذاشته است و برجای نهاده است. این سب آن اندازه سترگ است که حقیقت آن فراتر از درک و فهم بشری است:
(وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ) (۲)
تو چه میدانی شب قدر کدام است (و چه اندازه عظیم است؟).
با وجـود همچون آیهای نیازی به چنگ زدن به افسانههائی نیست که پیرامون این شب در اذهان عامّۀ مردمان در گشت و گذار است. این شب، شب بزرگی است چون یزدان سبحان آن را برگزیده است برای آغاز کردن نزول این قرآن، و پرتو افشان کردن این نور بر سراسر جهان، و فرا گرفتن اسلام و درود یزدان صفحۀ دل و پهنۀ زندگی انسان. این شب، شب بزرگی است چون این قرآن در آن نازل گردیده است، قرآنی که عقیده و جهانبینی و آداب و رسومی را دربر دارد که صلح و صفا و امن و امان در زمین و در دل انسان پخش و پراکنده میدارد و میگستراند.[۱] فرشتگان و به ویژه جبرئیل علیه السّلام با اجازۀ پروردگارشان نازل میگردند، و این قرآن را با خود به همراه دارند – به اعتبار این که جنس آن در این شب نازل گردیده است – در میان آسمان و زمین پخش میشوند و در این جشن جهانی شرکت میکنند، جشنی که واژگان این سوره آن را به شکل شگفتی به تصویر میکشند . . .
*
وقتی که ما امروز از فراسوی نسلهای فراوان بدین شب بزرگ و باسعادت مینگریم، و آن جشن شگفت را به تصوّر درمی آوریم، جشنی که زمین در این شب به خود دیده است، و به حقیقت کاری میاندیشیم که در این شب انجام پذیرفته است، و تأثیرات فراوانی را ورانداز میکنیم که در مراحل زمان، و در واقعیّت زمین، و در اندیشهها و جهانبینیهای دلها و خردها این کار پدید آورده است و برجای گذاشته است، ما واقعاً کار بزرگی را مشاهده میکنیم، و گوشهای از هدف این اشارۀ قرآنی را درک و فهم میکنیم، که بدین شب میشود:
(وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ) (۲)
تو چه میدانی شب قدر کدام است (و چه اندازه عظیم است؟).
در این شب هر گونه کار حکیمانهای ( که انسان را با حقیقت آشنا و به سعادت برساند، و او را از باطل و شقاوت دور گرداند، از سوی خدا) بیان و مقرّر گشته است. در این شب معیارها و مقیاسها و ارکان و اصولی وضع گردیده است. در این شب گذشته از مقدّرات افراد، مقدّرات ملّتها و دولتها و نژادها رقم خورده است و معیّن گردیده است که بزرگتر و بیشتر از مقدّرات افرادند . . . بلکه از این مقدّرات هم بزرگتر و بیشتر از اینها هم رقم خورده است و معیّن گردیده است که مقدّرات حقائق و اوضاع و دلها است.
انسانها به خاطر جهالتشان و بدشگونـشان از ارزش لیله القدر، و از حقیقت همچون رخدادی، و از عظمت چنین کاری غافل و بیخبر گردیدهاند. انسانها از آن زمان که از این امر غافل گردیدهاند و به ترک آشنائی با آن گفتهاند، بهترین و زیباترین نعمتهائی را از دست دادهاند که خدا بدیشان عطاء کرده است، و خوشبختی را باختهاند، و امن و امان و صلح و صفای حقیقی را از دست دادهاند که امن و امان و صلح و صفای دل و درون و خانه و کاشانه و جامعه و اجتماع است،[2] امن و امان و صلح و صفائی که اسلام بدیشان ارمغان داشته است. جای این چیزهائی را که از دست دادهاند پر نکرده است درگاههای همه چیز مادی و تمدّن و آبادانیای که بر رویشان بازگردیده است. این است انسانها با وجود فراوانی تولیدات و فزونی وسائل زندگی بدبختند!
نور زیبائی که دفعهای در روح انسانها پرتوافکن گردید، خاموش شد، و شادی رخشانی که انسانها با آن بال و پر گرفتند و به سوی جهان بالا و والای فرشتگان به پرواز درآمدند، از میان رفت، و صلح و صفا و امن و امانی که جانها و دلها را نور باران کرده بود از بین رفت و از دیدگان نهان گردید. چیزی برای انسانها جایگزین شادی روح و نور آسمان و آزادانه به سوی اعلی علّیّین و جهان برین پرواز کردن نشد و جای آنها را نگرفت. . .
*
ما مؤمنان موظّف هستیم این یادمان را فراموش نکنیم و از آن غافل نگردیم. پیغمبر ما صلّی الله علیه وآله وسلّم راه سـهل و سادهای را برایمان قرار دادهاند برای زنده کردن این یادمان در ارواحمان، تا ارواحمان همیشه با این یادمان پیوند و تماس داشته باشد، و پیوسته با این حادثۀ جهانی بماند که در آن یادمان روی داده است. پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بدین منظور ما را برانگیخته است که هر ساله در این شب بیدار بمانیم، و آن را بجوئیم و بطلبیم در شبهای دهگانۀ آخر رمضان . . . در صحیح مسلم و بخاری آمده است که پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرموده است:
(تحروا لیله القدر فی العشر الأواخر من رمضان ).
«لیله القدر را در شبهای دهگانۀ آخر رمضان بجوئید». در صحیح مسلم و بخاری همچنین آمده است:
( من قام لیله القدر إیمانا واحتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه).
«کسی که بیدار بماند شب قدر با ایمان و اخلاص، گناهان گذشتۀ او بخشیده میشود».
اسلام تنها شکلهای ظاهری نیست. بدین خاطر پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در بارۀ بیدار ماندن در این شب فرموده است، بیدار ماندن:
(إیمانا واحتسابا). «همراه با ایمان و اخلاص».
تا همچون بیدار ماندنی برای زنده نگاه داشتن معانی و مفاهیم بزرگی باشد که این شب در بر دارد وقتی «با ایمان» صورت میپذیرد، و «خالصانه» برای خدا انجام میگیرد … بدین سبب حقیقت معیّنی با این بیدار ماندن و شب زندهداری کردن، در دل به تکان میافتد. حقیقت معیّنی که با آن معنی که قرآن با خود به ارمغان آورده است پیوند و ارتباط دارد.
برنامۀ تربیت اسلامی، میان عبادت و حقائق عقیده را در دل و درون ربط و پیوند میدهد، و عبادت را وسیلهای برای زنده گرداندن این حقائق و روشنگری آنها و استوار داشتن آنها میسازد، به گونهای که ایـن حقائق به لابلاهای عقل و شعور بخزد و سرک بکشد و آگاهانه پدیدار و نمودار آیند، و فقط در حدود و ثغور اندیشیدن نایستند و نمانند.
ثابت شده است که این برنامۀ یگانه، شایستهترین برنامهها برای زنده گرداندن همچون حقائقی، و جنبش و حرکت بخشیدن بدانها در جهان دل و درون و در جهان رفتار و کردار است، و این که تنها درک و فهم نظری این حقائق، بدون پشتیبانی عبادت و پشتوانۀ پرستش، و از راهی جز راه عبادت و پرستش، این حقائق را استقرار نمیبخشد، و این حقائق را به گونهای به تکان و جنبش نمیاندازد که زندگی فرد یا زندگی گروه را برانگیزد و به پیش براند و اوج بخشد . . .
این چنین پیوند و ارتباطی میان یادمان لیله القدر و میان شب زندهداری در آن از روی ایمان و اخلاص، گوشهای از این برنامۀ اسلامی پیروز و درست و استوار و یایدار است.
——————————————————————————–
منبع: فی ظلال القرآن جلد ۶
[۱]برای اطّلاع بیشتر مراجعه شود به کتاب: «السلام العالمی و الاسلام».
[۲] فصلهائی از کتاب: «السلام العالمی و الاسلام» است.