اهداف اخوان المسلمین و گمانهای دیگران در این مورد
اهداف اخوان المسلمین و گمانهای دیگران در این مورد
نویسنده: امام شهید حسن البنا / مترجم: مصطفی اربابی
خدای تبارک و تعالی را ثنا می گوییم، و درود می فرستیم بر سرور ما حضرت محمد بر خاندان و یارانش و کسی که به دعوتش می خواند تا به روز قیامت.
اما بعد: سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
در صبح روز سه شنبه گذشته، نامه ی یکی از برادران به وسیله ی پست پیشتاز به دستم رسید. نامه را باز کردم، دیدم در آن فقط سلام و درود نوشته شده نه کمتر و بیشتر. تعجب کردم که چرا این نامه را با پست پیشتاز فرستاده است؟
و دلیل آن چه بوده است؟
دوباره نامه را بررسی کردم، شاید چیزی بیابم که تعجب مرا از میان بردارد، ناگهان در حاشیه آن دیدم که نوشته است: این نامه را با پست پیشتاز فرستادم، شاید قبل از سه شنبه به دست شما برسد، و شما بتوانید دورد و سلام مرا به برادرانم ابلاغ فرمایید. زیرا من شخصا” نمی توانم حضور داشته باشم و بر آنان سلام کنم.
این است حقیقت دوستی. بنگرید که چگونه محبت به وسیله ی این عاطفه ای که خدای تعالی آن را منشاء این اجتماع ارزشمند قرار داده، بر اوضاع مسلط گردیده است. بر برادران سلام و رحمت و درود خدا باد.
از خدای متعال مسئلت می داریم که به وسیله این محبت، ما را در روزی که هیچ سایه ای جز سایه ی او نیست، ثمر بخشد.
آن چنان که اتفاق داریم، امشب شب تدریس و تحصیل علم و معارف نیست، بلکه شب تلاقی دلها و توجیه ارواح است، وانگهی ما امشب به تفاهمی دست می یابیم که یک خانواده به آن می رسد. شخصی در یکی از موضوعات سخن می گوید، و دیگری مساله ای دارد که برایش مهم است پس کلام ما کلامی است از یک جهت برای بررسی امور ما و از جهتی دیگر عرضه مسائل ما بصورت سریع، چنان که یک خانواده مسائلش را عرضه می دارد تا بدان توجیه گردد. روشن است که این شب فقط به این موارد نیز خلاصه نمی شود. برادران عزیز و محبوب از نقاط مختلف به سوی ما اعزام می شوند چنانکه برادر ما(عمر امیری) که از بهترین دعوتگران در حلب شهباء است به اینجا آمده است. او آمده است تا با ما بگوید که جوانان مسلمان در سوریه و لبنان در هیئت های علمی وارد عمل شده اند و خود را (جوانان محمد) نامیده اند. و برای خود کمیته ای عالی برگزیده اند، و کنفرانس را از جماعت های عامل انتخاب کرده اند که جمعیت های مختلف را دور هم جمع کرده، و این اسم را بر آن اطلاق نموده است. استاد عمر الامیری درود ها و عواطف، این برادران را که با ما در مقاصد و وسایل مشترک هستند به ما ابلاغ فرمودند.
از خداوند متعال مسئلت می داریم که دلهای مومنین را به آنچه که دوست می دارد و مورد رضای اوست گرد آورده، و به آن متوجه سازد .
اما بعد: برادران پرسش های بسیار شده و وقت برای پاسخ گویی به آن تنگ است. بطوری که حبیب من هم از حمل یادداشت های شما ناتوان شد، و این بر غم تلخیص سوالات شما در دفترچه ای بود که به علت کثرت پرسش ها این دفترچه نیز برای ثبت سوالات جا نداشت.
ولی من دوست ندارم که به پاسخ گویی بپردازم، تا با شما در موضوعی سخن بگویم که آن را دوست دارم، اگر ما چنان باشیم که اسلام می خواهد، این نعمتی است. ولی اگر مقصر باشیم تلاش می کنیم تا تقصیر را از میان برداریم و بدینسان در قول و عمل و موقف با اسلام خواهیم بود.
هنوز بسیاری از مردم و برادرانی که تازه به صف ما وارد شده اند گرفتار تردید و حیرت هستند و در مقابل اهداف اخوان المسلمین متحیر می باشند. بعض ما را می بینند که پس از نماز صبح دعای ماثوره میخوانیم.
پس می گویند: این گروه قومی هستند که خدا را عبادت می کنند چه عیبی دارد که ما با آنان در طاعت خدا باشیم. بنا براین آنها ما را اهل اوراد و طریقه های مشایخ می شناسند، و بدینسان به گمشده خود می رسند.
سپس گروه دیگری اخوان را می بیند که در بازی های ورزشی مشارکت دارند، پس می گویند این قوم برای پرورش جسم و مفاهیم قهرمانی کار می کنند و نیروهای بدنی خود را تقویت می کنند و بر اساس این اعتبار به اخوان می پیوندند.
گروه سوم کسانی هستند که وارد دارالاخوان شده و در اطراف خود شرکت معاملات اسلامی را مشاهده می کنند و طرح های اقتصادی توجه شان را جلب می کند، پس می گویند: این کار خوبی است. براستی اخوان المسلمین آزادی اجتماعی را وابسته به آزادی اقتصادی می دانند پس ضرورت دارد که اقتصاد رشد کند و ما با آنان هم رای و هم نظر هستیم.
گروه چهارم کسانی است که می بینند: اخوان در مورد اهداف ملی از جمله قضیه ی فلسطین، سوریه، لبنان، اندونزی، شمال آفریقا بحث میکنند.
وبا خود گفتگو می کنند که: شایسته شان امت اسلامی نیست که دست های غاصبان بر طرح های زندگی او مسلط باشد، و یا به غل و زنجیر بردگی و استعمار کسیده شود.
پس آنان می گویند: این گفتگو زیبا است زیرا اخوان در راه مصالح عمومی امت کار می کنند و ما با آنان هستیم.
بدینسان تازه واردین را می بینی که اغراض شان مختلف است.
پس گروه اول می آید و می گوید:سودان و اندونزی و مسایل آنها به ما چه ربطی دارد؟ ما به اخوان نپیوسته ایم مگر به کلمه (لا اله الا الله) و نماز و روزه و امثال آنها، پس ما کجا و این حرف ها کجا؟
بدین ترتیب در دل آن گروه چیزی داخل می شود.
آنگاه گروه دیگر می آید و می گوید: ما به اخوان پیوسته ایم تا برای مقاصد ملی همکاری کنیم، این دعاهای ماثوره و نماز و روزه چیست؟ ما به دین چه کار داریم و ما را چه شده است؟
وبالاخره نوبت به گروه سوم می رسد که بخاطر کار اقتصادی داخل اخوان شده اند. آنها می بینند که اخوان در کارهای خیریه وارد می شوند، پس می گویند ما کجا و این کارها کجا. ما فقط بخاطر کار اقتصادی وارد این جمع شده ایم و امور خیریه به ما مربوط نیست.
بدینسان آنها را می بینی که هر کدام به سویی روی می آورند، و اوضاع شان متغیر است.
برادران: واقعیت این است که تصویر ما در نزد مردم است زیرا اخوان همه موارد ذکر شده را دارا است هر کسی از یک جنبه به اخوان نظر کند چیزی جز آنچه به نظرش می آید نمی بیند.
اما آن کس که از تمام جهات به اخوان نظر کند ما را می بیند که برای اسلام کار می کنیم و از اسلام سرچشمه می گیریم و از محدوده اسلام خارج نیستیم پس تمام مقاصد ما این است که اسلام به عنوان نظامی کامل که همه شئون حیات را در بر می گیرد مطرح می گردد، و اولین کار اسلام اصلاح نفس و ارتباط نیک با خداست.پس اسلام قلب ونفس هر دو را مورد خطاب قرار می دهد:
(و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها) شمس ۷-۸ (سوگند به نفس آدمی و به آنکه او را ساخته و پرداخته کرده است، سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است)
(ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم) رعد ۱۱ (خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آنان احوال خود را تغییر دهند)
اسلام نفس را در نهایت صراحت و وضوح مخاطب قرار می دهد و برای پیوند و ارتباط با خدا از او عهد می گیرد: (لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید. اذ یتلقی المتلقیان عن الیمین و عن الشمال قعید. ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید) ق: ۱۶-۱۸
-ما انسان را آفریده ایم و می دانیم که به خاطرش چه می گذرد و چه اندیشه ای در سر دارد و ما از شاهرگ گردن به او نزدیک تریم بدانگاه که دو فرشته ای که در سمت راست و در طرف چپ انسان نشسته اند و اعمال او را دریافت می دارند انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی راند، مگر اینکه فرشته ای مراقب و آماده برای دریافت و نگارش آن سخن است.-
( و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا” و ان کان مثقال حبه من خردل اتینابها و کفی بنا حاسبین) انبیاء ۴۷
(و ما ترازوی عدل و داد را در روز قیامت خواهیم نهاد و اصلا” به هیچ کس کمترین ستمی نمی شود، و اگر به اندازه دانه خردلی کار نیک یا بدی انجام یافته باشد آن را آماده و حاضر می سازیم، و بسنده خواهد بود که ما حسابرس و حسابگر باشیم )
چون نفس آدمی با شتاب تغییر می پذیرد پس اسلام طوری برنامه ریزی کرده است که همواره دقت نظر مورد توجه باشد، بدینسان در هر روز ۵ بار نماز فرض را فرض نموده است. اگر انسان دچار غفلت شود، با ذکر مستدام زبانی و قلبی غفلت را از خود بزداید:
(و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول بالغدو والاصال و لا تکن من الغافلین) اعراف ۲۰۵
(پروردگارت را در دل خود با فروتنی (در برابر خدا) و هراس از او و آهسته و آرام صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از زمره غافلان مباش )
جسمت خواهان خوردن و آشامیدن است و رسیدن به آن امکان ندارد مگر با کسب، و راهی برای کسب نیست مگر آماده کردن وسایل آن. اما اگر غیر شما آن را در انحصار خود قرار دهد موجب عذاب خواهد بود.
اسلام می خواهد که آن را برای کسی قرار دهد که در جهت اصلاح روح و جسم تلاش می کند. جسم حق استراحت دارد و ورزش یکی از امور انسانی است بنا بر این اخوان بازی های ورزشی را با توپ انجام می دهد که جسم خود را تربیت کند. و آنان از ورای ورزش مفهوم ارزشمندی را جستجو می کنند و آن آمادگی برای جهاد است.
رسول خدا صلی الله علیه و سلمفرموده است: (کسی که بمیرد و به جنگ و جهاد نپرداخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.)
پس ورزش از اصل اسلام است و مردم نمی توانند برتر از جسم خود باشند مگر آنگاه که بر خود تسلط داشته باشند و سیاست شان به دست دیگران نباشد. پس قضیه ی آزادی را فقط یک مساله ملی نمی دانیم بلکه آن را فریضه ای از جانب خدای سبحان می دانیم:
(و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین) آل عمران ۱۳۹ ( و سست و زبون نشوید و غمگین و افسرده نگردید و شما برتر هستید اگر به راستی مومن باشید.)
( و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) نساء ۱۴۱ ( و هرگز خداوند کافران را بر مومنان چیره نخواهد ساخت)
( و لله العزه و لرسوله و للمومنین) منافقون ۸ ( عزت و قدرت از آن خدا و فرستاده او و مومنان است و لیکن منافقان نمی دانند.)
و این کاری است که آن را مربوط به دین خدا می دانیم و شما دلایل کافی در دست دارید که این از تصمیم اسلام است و نباید مسلمان آن را به فراموشی بسپارد.
امام غزالی حکایت کرده است که چهار نفر نابینا به فیلی برخوردند یکی دستش را بر دم آن نهاد و آن دیگری دستش را بر پایش نهاد، سومی دستش را بر خرطومش قرار داد و چهارمی دستش را بر گوش او قرار داد، سپس درباره اش به گفتگو نشستند و گفتند: این همان فیلی است که آوازه اش را شنیده ایم .
آن کسی که دستش را بر پای فیل نهاده بود گفت: فیل همان عمود مسجد است و آنکس که دستش را بر خرطوم فیل قرار داده بود گفت: فیل مثل خرطوم آتش نشانی است، و آنکس که دست بر دم فیل نهاده بود گفت: فیل همانند طنابی محکم است. مردی دید که آنان درباره فیل نظریات مختلفی دارند پس به آنان گفت: با من به نزد این فیل بیایید، سپس کاری کرد که آنان توانستند تمام جسم فیل را دریابند و بدینسان توانستند صفات واقعی فیل را بشناسند.
هرکس اولین بار کورکورانه به اخوان نظر کند حکایت او همان حکایت نابینا و فیل است و نمی تواند حقیقت اخوان را دریابد اما هرکس از تمام جهات به اخوان نظر کند می تواند اخوان و روش آنان را شناسایی کند. پس بدون در نظر گرفتن تمام جوانب و پرداختن به یک جنبه کافی نیست.
پس لازم است که کل مورد توجه قرار گیرد، به طوری که امکان جدایی بخشی از بخش دیگر وجود نداشته باشد بنابراین معرفت خدا راس کار است و قیام به مسولیت جسم آن، و دعوت،اساسی است که دین بر آن قایم می گردد.
از خلال این امر ضرورت دارد که خود را از فرومایگی برتر بدانیم، و از حلال و پاکیزه استفاده نماییم .. می گویند که اخوان به یک بخش از دین می پردازد، و بخش های دیگر را ترک می کند، دوست دارم که بگویم که ما ۴ نوع عمل داریم ولی لازم است که هرکدام در وقت خود مورد توجه قرار گیرد. مثلا” در رمضان به صیام و قیام و خلوت با نفس و اصلاح آن می پردازیم…و آن را در وقت و موسم آن به انجام می رسانیم … چون نوبت به اجتماعات و کنفرانس ها برسد، قوی و ضعیف با همدیگر در این جنبه کار و تلاش می کنیم، به طوری که نیرویی در زمین نمی تواند که در مقابل دعوت حاکمیت داشته باشد، اخوان به مسایل مصر… فلسطین…شمال افریقا و سایر مسلمین توجه دارند، و بی تفاوت نسبت به مسایل جهان اسلام نیستند. با همه اینها به عبادات افضل نیز توجه داریم، و فقط به فرایض بسنده نمی کنیم. به لطف خدا ما همانند یک مغازه دار ماهر، مغازه را به شکل و روش جالبی آراسته ایم، که هر کالایی را به وقت آن عرضه می داریم و اسلام همه را به یکدیگر پیوند می دهد.
از خداوند متعال مسئلت داریم که هدایت را بر ما الهام فرماید و مقاصد ما را بر آورده سازد.
حقا که خدا شنوای داناست.
دورد و سلام بر سرور ما حضرت محمد و بر خاندان و یارانش باد!
__________________________
منبع: نگرش هایی در اسلام / مؤلف: امام شهید حسن البنا / مترجم: مصطفی اربابی / انتشارات: نشر تایباد / پاییز ۱۳۸۰
تنظیم برای نوگرا: باران
سلام علیکم و رحمه الله
صفحه بسیار زیباه شده است الله متعال برای شما اجر بدهد
و همه ما و شمارا توفیق خدمت گذاری نصیب گرداند
محمد آصف حمیدیان _ کابل افغانستان
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
صفحه دلخواهم را که از چهار سال بدین سو می بینم، از همه وخت زیبا تر شده است.
ماشا الله و بارک الله فیکم
قالب زیبایی برایش انتخاب نموده اید
امید نوگرا همچنان نوگرا باشد
هدایت الله حمیدی- کابل افغانستان